دیدگاه‌های اقتصادی حزب دموکرات تقی‌زاده

مجلس دوم پس از مشروطه، راه برای ورود احزاب به صحنه سیاسی و اقتصادی ایران هموار کرد. دموکرات‌های مجلس اول مشروطه توانسته بودند با جمع‌آوری گروهی از نخبگان و عبور از فداییان مسلح، یک حزب آشکار باشند که سیدحسن تقی‌زاده چهره سرشناس مشروطه یکی از رهبران آن بود. احزاب ایرانی در آن سال‌های داغ انقلاب که هنوز مشروطه تثبیث نشده بودند، سعی می‌کردند مخفی‌کاری کنند و اصول و مرام خود را به سادگی آشکار نمی‌کردند. با این همه، تقی‌زاده که در رجب ۱۳۲۷ هـ .ق به تهران مراجعت کرد، کمیته موقت مرکزی حزب دموکرات را تشکیل داد. از تبریز شخصی به نام پیلوسیان به او توصیه کرده بود در تشکیل حزب دموکرات که حزب اکثریت پارلمان باشد تعجیل کند. در ۲۶ ژانویه ۱۹۱۰ همین فرد اظهار خرسندی کرد که حزب دموکرات شکل گرفته و ۳۹۰ نفر عضو دارد. پیلوسیان بار دیگر در نامه‌ای به تقی‌زاده یادآور شد که آیا می‌توان به جای اصطلاح «دموکرات» که ممکن است با «سوسیال دموکرات» یکی گرفته شود نامی فارسی یا عربی بیابد. حزب دموکرات دارای از دو شاخه «سوسیالیست‌ها» که حیدرخان عمواوغلی و رسول‌زاده نماینده آنها بودند و دیگری مشروطه‌خواه لیبرال و ملی تشکیل شده بود. این دسته دوم البته افرادی مثل مستوفی‌الممالک و صنیع‌‌الدوله بودند که با حزب همکاری و تا اندازه‌ای همراهی غیرتشکیلاتی داشتند. این

دو دستگی و شکاف بزرگ موجب شده بود که حزب دموکرات به ویژه در ارائه برنامه‌های اقتصادی خود احتیاط کند و علاقه‌های دو فراکسیون را مراعات کند. مرام‌نامه حزب دموکرات یک مقدمه و چند فصل که شامل «امور سیاسی»، «حقوق مدنیه»، «قانون انتخابات»، «امور روحانی و معارف»، «دفاع ملی» و

«اصول اقتصادی» بود. در مرامنامه حزب آمده بود: «قرن بیستم، برای شرق، دوره تجدد است. همان‌طور که در قرن هفدهم برای غرب حیاتی بود. در این دوره کاپیتالیزم سدهای فئودالیسم را خواهد شکست و فئودالیزم از بین خواهد رفت. ایران نیز چون با سایر ممالک دنیا مرتبط است، ناگزیر وضعش تغییر خواهد کرد. زحمات چندساله اخیر، برای گسیختن زنجیر اسارت وانیفتاده بوده، ولی هنوز کار تمام نشده و وضع ایران بحرانی است...»

قسمت مفصل و مهم برنامه درباره مسائل اقتصادی است و از برنامه‌های قبلی که در باکو و مشهد تهیه و منتشر شده سنجیده‌تر است. برنامه باکو مانند برنامه بلشویک‌ها نوشته شده بود و در آن قید شده بود که زمین باید به کسی که آن را می‌کارد تعلق داشته باشد. برنامه مشهد اما تاکید کرده بود زمین‌های خالصه باید بین مردم تقسیم شود و بانک زمین‌های ملاکین را بخرند و بین زارعان تقسیم کنند. اصول اقتصادی دموکرات‌ها ۱۷ ماده داشت:

۱ - مالیات مستقیم همیشه بر مالیات غیرمستقیم مرجع و مقدم است. با این حال، مالیات‌های غیرمستقیمی که برای ترقی و توسعه صنایع داخله ضروری است محفوظ خواهند ماند.

۲ - مالیات بر عایدات باید اخذ شود

۳ - توقف امتیازات در کارهایی که اسباب ارتزاق عمومی است.

۴ - منسوخ شدن تدریجی مستمریات

۵ - کلیه موقوفات عمومی صرف معارف عمومی و امور خیریه خواهند شد.

۶ - منسوخ شدن سخره و بیگاری.

۷ - رودخانه‌ها و جنگل‌ها و چراگاه‌های عمومی و معادن باید متعلق به دولت باشند.

۸ - ممنوع بودن کار و مزدوری برای بچه‌هایی که سنشان کمتر از ۱۴ سال است.

۹ - محدود بودن مدت کار در شبانه‌روز حداکثر تا ۱۰ ساعت.

۱۰ - استراحت عمومی و اجباری یک روز در هفته.

۱۱ - مواظبت از لوازم کار و حفظ‌الصحه کارخانه‌ها.

۱۲ - منع احتکار غلات به واسطه طرح مالیات سنگین

۱۳ - معامله ملاکان با برزگران و دهاتیان درباره هر نوع بدهی آنها و حقوق اربابی و همچنین معامله دولت، در هر نوع امور مالیاتی عسکری و غیره، در تمام ایران به‌طور تساوی تحت یک قانون عادلانه خواهد بود.

۱۴ - هر نوع عوارض و ماخوذات و تحمیلاتی که مالکین از رعایا می‌گرفتند غیر از حقوق، به هر اسم و رسم، از تعارف و سایر بدعت‌ها، کلی و جزئی، منسوخ و موقوف و مستلزم مجازات خواهد بود.

۱۵ - حکومت ارباب‌ها و ملاکین در اراضی خود و دخالتشان در امور مدینه و ملکیه و صدور حکم در جنایات و تقصیرات از هر نوع باید به کل منسوخ شود و اجرای احکام به مامورین دولت و حکام واگذار شود.

۱۶ - اخراج و تبعید‌ دهاتی از مسکن خود ممنوع است.

۱۷ - تقسیم اراضی خالصه به زارعین و رعایا و فراهم آوردن اسباب همین ترتیب، دو املاک اربابی، به وسیله تاسیس بانک زراعتی در بلوکات و دادن حق‌تقدم خرید به زارعین در موقع فروش. حزب دموکرات‌ پیش از این نیز متنی را به عنوان مرامنامه پذیرفته بود که رد بخشی از آن تاکید شده این حزب به دو اصل وفادار است: اول این که سکنه هر مملکتی به دو دسته فقیر و غنی تقسیم می‌شوند و اغنیا سعی دارند قانون و نظم به نفع آن‌ها باشد و به فقرا قاهر باشند... دموکرات‌ها، مساوات‌خواه و حامیان رنجبران هستند... در تشریح بند (۱۱) مرامنامه حزب که پیش از این نگاشته شد، آمده است: «از طرف دولت باید به واسطه مفتشین مواظبت نماید که در مواقع کار کارخانجات، مراعات اسباب کار و حفظ‌الصحه شده باشد. مثلا در دکان آهنگری، اسباب و تابه از آتش و در مقنی‌گری، طناب محکم و در بنایی چوب‌بست و امثال آن، ‌استحکام لازم و همچنین در کارخانه‌ها و دکاکین دوا فروشی و اسباب ناریه از قبیل باروت و نفت و دینامیت‌فروشی و غیره، لوازم حفظ کارگران از صدمات و عوارض مراعات شده باشد ...» در یکی دیگر از اسناد این حزب خطابه‌ای به تجار نوشته شده و در آن آمده بود» ... پس ای تجار، رحم به حال فقرا و زیردستان و رنجبران کنید! خدا را خوش نمی‌آید زنان این بی‌چارگان، از صبح تا شام، از شب تا صبح، در کارخانه‌ قالی‌بافی شانه بزنند، بچه سقط کنند، زحمت بکشند و هزار بلای دیگری مبتلا شوند، حاصل صدمات دو ماهه دو زرع قالی شود، بیاید بفروشد، نصفش را قند، نصفش را چای و پارچه‌های چیت بگیرد. والله بالله که مسوول عالم بشریت و انصاف هستید، اگر شما وارد کنید. بی‌چاره دهاتی چه می‌داند قند چیست، چای چیست، ماهوت چیست ...».