اصل 4 ترومن در ایران

عکس :هری ترومن، رییس جمهور آمریکا (۱۹۵۲-۱۹۴۵)

حضور کارشناسان و متخصصان آمریکایی در ایران پس از جنگ دوم جهانی با هر هدف و استراتژی که صورت پذیرفت در تاریخ اقتصاد ایران ماندگار شده است. درباره رفتار، کارآمدی و پیامدهای این کارشناسان که بر تعدادی از آن‌ها بر اساس اصل ۴ هری ترومن، رییس جمهور وقت آمریکا به ایران آمده‌اند، داوری‌های متفاوتی دو مرز افراطی حداکثر بدبینی و حداکثر خوش‌بینی وجود دارد. برخی از پژوهشگران اما به جای بررسی آثار عملکرد اصل ۴ ترومن در ایران به انگیزه‌های این کار پرداخته‌اند. نوشته حاضر که از موسسه مطالعات تاریخ معاصر اخذ شده است، نگاهی از نوع دوم دارد.

کمک به کشورهای آزاد

پیروزی اتحاد جماهیر شوروی بر آلمان هیتلری و سپس پیروزی متفقین در جنگ دوم جهانی‌، اشاعه عقاید چپ افراطی در کشورهای اروپایی و آسیایی را در پی داشت. تبلیغات روسیه به نارضایتی‌های اجتماعی دامن می‌زد و رژیم‌های ضعیفی را که تازه از زیر بار جنگ، کمر راست کرده بودند، متزلزل می‌ساخت. خطر کمونیسم زمانی جدی‌تر شد که این نظام فکری حکومت‌های تعدادی از کشورهای شرق اروپا را تغییر داد و تا قلب این قاره پیش رفت.

کمونیسم پس از کشورهای شرقی اروپا به فرانسه، ایتالیا، پرتغال و حتی به انگلستان نیز نفوذ کرد. این پدیده در آسیا نیز ریشه دوانده و پس از نفوذ در کشورهای خاور دور از جمله ویتنام، کامبوج، لائوس و نپال، در هندوستان و افغانستان و ایران نیز جنب و جوش زیادی به وجود آورد. این تحرک در مورد کشورهایی که با اتحاد جماهیر شوروی مرز مشترک داشتند، گسترده‌تر بود.

گرچه فشار آمریکا بر شوروی برای تخلیه ایران از دید بیشتر مورخان، نقطه شروع اعمال سیاست آمریکا برای جلوگیری از گسترش کمونیسم در ایران به شمار می‌رود، ولی «دکترین ترومن» آغاز سیاست برنامه‌ریزی شده ‌آمریکا برای مقابله با کمونیسم و اعمال نفوذ در مناطق مختلف جهان از جمله ایران محسوب می‌شود.

دکترین ترومن از اولین طرح‌های آمریکا برای فراهم آوردن زمینه‌های سلطه بر اروپا و آسیا و از نخستین جلوه‌های جنگ سرد بود. ترومن در ۲۲ اسفند ۱۳۲۵ ـ یک سال پس از شروع زمامداری ـ طرحی ارائه کرد که به عنوان «دکترین ترومن» شالوده سیاست خارجی آمریکا در سال‌های پس از جنگ دوم جهانی را پی‌ریزی کرد. او در این روز در جمع نمایندگان کنگره آمریکا طی نطقی با اشاره به اوضاع بحران یونان و ترکیه که با چپگرایان مسلح درگیر بوده و از بحران اقتصادی رنج می‌بردند، به لزوم حمایت مالی از حکومت‌های این دو کشور تاکید کرد.

وی همچنین خواستار بسیج امکانات آمریکا در دفاع از حکومت‌هایی شد که با گروه‌های مسلح چپگرا و کمونیست درگیر بودند و تلاش کرد از این حمایت پلی برای ورود به عرصه سیاسی کشورهای نیازمند ساخته و این کشورها را تحت انقیاد خود درآورد. این سخنان زمینه ساز سیاستی شد که ترومن توانست آن را به سایر نقاط اروپا و سپس آسیا تسری دهد.

رییس‌جمهور آمریکا در اظهارات خود موضع آمریکا را «رویارویی آزادی در برابر استبداد» وانمود کرد و موفق شد تایید نمایندگان کنگره آمریکا را برای تخصیص و ارسال ۴۰۰‌میلیون دلار کمک مالی و اعزام مستشاران نظامی‌آمریکا به این دو کشور به دست آورد. مهمترین بخش سخنان ترومن چنین بود:

«... کمک به کشورهای آزاد به منزله حفظ امنیت ایالات متحده آمریکا است. برای تامین پیشرفت مسالمت‌آمیز ملت‌های آزاد، آمریکا ابتکار و مسوولیت بزرگی را در تاسیس سازمان ملل متحد به عهده گرفته است. این سازمان جهانی برای حفظ آزادی و استقلال کشورهایی که عضویت آن را پذیرفته‌اند به وجود آمده است، اما باید این هدف‌ها را با کمک به ملل آزاد در حفظ نهادهای دموکراتیک و تمامیت ارضی آنان در برابر جنبش تجاوزکاری که قصد دارد رژیم‌های خودکامه را به آنان تحمیل کند، دنبال کنیم. اکنون مسلم شده است که رژیم‌های خودکامه را از راه تجاوز مستقیم یا غیرمستقیم به ملت‌های آزاد تحمیل می‌کنند و در نتیجه اساس صلح بین‌المللی و نیز امنیت ایالات متحده آمریکا را به خطر می‌اندازند. به عقیده من سیاست آمریکا باید مبتنی بر حمایت از ملت‌هایی باشد که در برابر اقلیت‌های مسلح داخلی و فشار خارجی مقاومت می‌کنند. ما باید به این ملت‌های آزاد کمک کنیم تا سرنوشت خود را در دست بگیرند. کمک ما باید به صورت اقتصادی و مالی باشد که برای ایجاد ثبات و تحولات عادی سیاسی ضروری است.

امروزه موجودیت یونان در نتیجه فعالیت‌های تروریستی هزاران نفر افراد مسلح که از سوی کمونیست‌ها رهبری می‌شوند و در بسیاری از نقاط به خصوص در امتداد مرزهای شمالی آن کشور زیر بار اقتدار دولت نمی‌روند در معرض خطر افتاده است... آینده ترکیه نیز به عنوان یک کشور مستقل و سالم از نظر اقتصادی در نظر مردمان عاشق آزادی سراسر جهان کم اهمیت‌تر از آینده یونان نیست. یکی از اهداف اولیه سیاست خارجی ایالات متحده ایجاد شرایطی است که در آن ما و سایر ملل قادر باشیم برای ایجاد یک شیوه زندگی فارغ‌ از زور و فشار کار و فعالیت کنیم.

اخیرا اهالی تعدادی از کشورهای جهان گرفتار رژیم‌های استبدادی شده‌اند که به‌رغم میل و اراده‌شان به آنان تحمیل شده است. دولت ایالات متحده اعتراضات مکرری علیه زور و فشار در لهستان و رومانی و بلغارستان که با نقض موافقتنامه‌های یالتا صورت گرفته به عمل آورده است... اگر ما در این ساعات سرنوشت‌ساز در کمک به یونان و ترکیه قصور بورزیم، اثرات آن در غرب و همچنین در شرق بسیار گسترده‌ خواهد بود. ما باید دست به اقدام فوری و قطعی بزنیم. ...»

به دنبال این اظهارات دولت آمریکا ابتدا در ۱۵ خرداد ۱۳۲۶ «طرح مارشال» را ارائه کرد و سپس در ۳۰ دی ۱۳۲۷ ترومن در پیام خود به کنگره، ضمن اعلام اصول گوناگونی در سیاست اقتصادی خود، اصل ۴ آن را به اعطای کمک‌های فنی به کشورهای عقب مانده جهان سوم اختصاص داد. اصل چهارم از اصولی که ترومن در تبیین رویکردهای اقتصادی آمریکا اعلام کرد از مهمترین اصول سیاست خارجی این کشور برای وابسته کردن سیستم اقتصادی کشورها طی سال‌های پس از جنگ دوم جهانی است. اصل مزبور چنین است:

«ما با یک برنامه شجاعانه برای اینکه پیشرفت‌های علمی‌و صنعتی خود را در اختیار مناطق عقب مانده جهان قرار بدهیم این دوره را آغاز می‌کنیم تا مناطق مزبور به سهم خود به پیشرفت نایل گردند. به عقیده من، ما می‌توانیم ملت‌های صلح دوست را از علوم و فنون خود برخوردار سازیم تا بتوانند به میل خود به زندگی بهتری دست یابند. با چنین همکاری با ملت‌های دیگر می‌توانیم سرمایه‌گذاری در مناطقی را که فاقد پیشرفت هستند گسترش دهیم».

ترومن در سوم تیر ۱۳۲۸ لایحه مربوط به کمک‌های اصل ۴ را به کنگره تسلیم کرد و تقاضای ۴۵‌میلیون دلار اعتبار نمود که البته با ۳۵‌میلیون دلار آن موافقت شد.

«اصل ۴ ترومن» در شرایطی مطرح شد که «هری ترومن» رییس‌جمهور آمریکا موفق شده بود پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را به وجود ‌آورد و با وارد کردن ترکیه و یونان به جمع اعضای این پیمان، امنیت مدیترانه شرقی را نیز به ناتو گره بزند و آن را به تدریج به امنیت خاورمیانه پیوند دهد. از این تاریخ به بعد تمامی ‌کمک‌های اقتصادی و سیاسی آمریکا به کشورهای خاورمیانه از جمله ایران در چهارچوب اصل ۴ ترومن پرداخت شد.