گزارش
«خواب آشفته نفت» در بوته نقد
این اعجوبه پیر با شیوههای غیرعادی و شگفتانگیز خود یکی از ژرفترین و پیچیدهترین مسائل زمان خود را پدید آورد. این مرد شگفت انگیز محمد مصدق، نخست وزیر ایران، و مرد سال ۱۹۵۱ است. او بود که داستان نفت را به یکی از قصههای شهرزاد تبدیل کرد. (بر گرفته از تایم)
ملی کردن صنعت نفت و فراز و فرود آن یکی از مهمترین وقایع تاریخی قرن بیستم درایران است تا آنجا که برخی مورخان نام مشروطه دوم را برآن نهادهاند. با وجود اهمیت این رویداد تاریخی، منابع گسترده قابل ارجاع معتبری درباب آن نگاشته نشده است. محمدعلی موحد گرچه از تعریف خود به عنوان مورخ و تاریخدان ابا دارد،اما یکی از معدود منابع قابل اعتنا درباره این جنبش ملی را نزدیک به یک دهه پیش به رشته تحریر درآورده است. اثری که به همت پژوهشکده تاریخ اسلام (گروه تاریخ و همکاریهای میان رشتهای) و با حضور نویسنده، لطف الله میثمی، مدیرمسوول و صاحبامتیاز چشم اندازایران،هاشم آغاجری استاد تاریخ دانشگاه تربیت مدرس و داریوش رحمانیان استاد تاریخ دانشگاه تهران مورد نقد و بررسی قرار گرفت. آنچه میخوانید گزارشی ازاین نشست است. دکتر موحد در ابتدایاین جلسه زمان نگارش کتاب را 10 سال پیش عنوان کرد و گفت: بنابر آنچه به آن مرگ مولف میگویند، این کتاب از من جدا شده و من آن را به شکل موجود دیگری میبینم.اما حالا مستمع و اهل فن هستم و از اندیشه کسانی که در رشته تاریخ کار میکنند استقبال میکنم تا درباره آن حرف بزنند.وی گفت: هر کس دیدگاه
خودش را نسبت بهاین کتاب دارد و بر اساس آن دیدگاه روایت خود را از «خواب آشفته نفت» مطرح میکند. بنابراین این جمع، مکانی است که ما با سایر دیدگاهها دراین زمینه آشنا شویم.
ایمان موحد از لابهلای کلمات پیدا است
در ادامه مهندس لطفالله میثمی، مدیر مسوول و صاحبامتیاز نشریه چشم اندازایران سخنرانی کرد. وی به سابقه حضور و فعالیت خود در صنعت نفت اشاره و اظهار کرد: من در سال ۱۳۴۲ فارغالتحصیل مهندسی نفت بوده و بعد از آن در قطر، آمریکا و کویت دراین حوزه کار کردم؛ علاوه براین هفت هشت سالی در خلیج فارس در کار حفاری بودم و بعدها نیز به واسطه توفیق اجباری در زندان کتابهای اقتصادی خواندم.
وی پس از بیاناین مقدمه ضمن توصیه به جوانان برای مطالعه کتاب «خواب آشفته نفت» گفت: دراین کتاب بسیاری از مباحث و موضوعات با سند ذکر شده که ما پیشتر آنها را بهاین حد مستند در مجموعه یا کتابی ندیده بودیم.
میثمیدر همین رابطه به پرداخت مفصل گفتوگوهای مصدق و ترومن یا مصدق و هندرسون اشاره کرد و افزود: از دیگر مزایای این کتاب ارجاعهای آن به تمام کتابهای مرتبط با نفت نظیر کتاب کاتوزیان و فواد روحانی است.
وی ادامه داد: بنابراین اگر محققی بخواهد درباره نفت مطالعه کند میتواند با مطالعه این کتاب از سایر منابع مرتبط با این موضوع مطلع شود.
مدیرمسوول و صاحبامتیاز نشریه چشم اندازایران اظهار کرد: نثر قابل فهم از دیگر مزایای کتاب «خواب آشفته نفت» است و خواننده در پشت هر یک از کلمات این کتاب ایمان و تعهده نگارنده را به خوبی احساس میکند.
مهندس میثمی در ادامه به روش دکتر موحد در تحلیل قراردادهای نفتی در کتاب اشاره کرد و گفت: در «خواب آشفته نفت» موحد قراردادها را در سه محور خلاصه میکند که کار بینظیری است. دراین کتاب همچنین درباره اقتصاد بدون نفت زمان مصدق صحبتهای جالبی مطرح شده است.
وی با تاکید براین نکته که اقتصاد ما یک اقتصاد نفتی است و هر روز هماین وابستگی بیشتر میشود، افزود: صحبت اقتصاد بدون نفت درایران یک معجزه است واینکه کشوری با اقتصادی مشابه ما ۲۸ ماه بتواند بدون نفت خود را سرپا نگه داشته و توازن صادرات و واردات را هم داشته باشد بینظیر است. این نکته زمانی اهمیت خود را بیشتر نشان میدهد که بدانیم امروزه اقتصاد بدون نفت برای ما رویایی مضاعف است و حتی نمیتوانیم درباره آن فکر کنیم.
مصدق رهبر نهضت پارلمانتاریستی
دکتر داریوش رحمانیان، استاد تاریخ دانشگاه تهران آخرین سخنران این نشست بود که سخنش را با تحسین از کتاب چنین آغاز کرد: من چاپ اول کتاب را با ولع خواندم و بر آن حواشی بسیاری نوشته و آنها را در اختیار دکتر موحد قرار دادم.
وی با اشاره به سخن بارت درباره جدا شدن اثر از مولف پس از نگارش کتاب افزود: با توجه به این تفسیر میتوان گفت که این کتاب نیز از دکتر موحد جدا شده و پس از تولید یک تاریخی برای خودش دارد. این استاد دانشگاه تهران در ادامه به تفسیر گادامر اشاره کرد و گفت: از منظر این فیلسوف، متن در افقهای دیگری خوانده شده و امتزاج افقها تا ابد درآن باز است. بنابراین خوانش آغاجری و رحمانیان از منظر هر کدام متفاوت خواهد بود.
وی بنا بر روایت خود «خواب آشفته نفت» را از نظر صداقت و صمیمت در تاریخ نگاری معاصر ما بینظیر دانست و افزود: نویسنده با صمیمیت و صداقت شگفت آوری در کتاب با مخاطب سخن میگوید. «خواب آشفته نفت» از این حیث صادق و صمیمی است که تاریخ نگاری معاصر ما عرصه سوءتفاهمها بوده است. سوءتفاهمهایی که برخاسته از بحران اخلاقی و عقلانیت درازمدتی است که جامعه ما قرنها گرفتار آن است.
رحمانیان در همین رابطه با دسته بندی آفتهای تاریخنگاری معاصرایران گفت: یکی ازاین آفتها سیاست زدگی یا قدرتزدگی است؛ منظور از قدرت در اینجا قدرت از منظر فوکویی است. درواقع به معنای سخیف کلمه میتوان وابستگی به قدرت و انفعال تاریخ نگاری ما در برابر قدرت را مشاهده کرد.
وی ازایدئولوژی زدگی به عنوان دیگر آفت تاریخ نگاری معاصر ایران نام برد و اظهار کرد: تاریخ نگاران به جای اینکه فکرهای آزاد تاریخ را بنویسند در حقیقت این ایدئولوژیها هستند که تاریخ را مینویسند. در واقع آفت ایدئولوژی بیشتر از هرجای دیگر در تاریخ نگاری معاصر ما خود را نشان میدهد.
این استاد دانشگاه تهران عوام زدگی را مهمترین و ریشهایترین آفت تاریخ نگاری ایران دانست و گفت: این آفت مرتبط با همان بحران اخلاقی و عقلانی است. یعنی تبعیت از احساسات و عقاید عوامانهای که تاریخ مصرف آنها به اندازه جریانهای روز هستند. همینامر سبب شده تا بسیاری از تاریخهایی که ما مینویسیم و ظاهری تحلیلی نیز دارند متاسفانه در بسیاری از موارد تا حد یک بیانیه سیاسی فروکاسته شوند. بیانیههایی کهاین گروه یا آن گروه، این حزب یا آن حزب،این فرقه یا آن فرقه، این جریان فکری یا آن جریان فکری و... علیه یکدیگر صادر میکنند. دراین وضعیت تاریخ نگاری کاملا تبدیل به ابزار مبارزه سیاسی و مبارزهفرقهها، گروهها و جریانها برای کسب قدرت و وجاهت و مشروعیت علیه یکدیگر میشود.
وی افزود: خود سیاست نیز درایران دچار آفت مهمی بوده است که البته تنها مختص به ایران معاصر نیست و آن را میتوان در تاریخ بیهقی در ذیل همان عنوان اختلاف میان پدریان و پسریان نیز یافت. سیاست ایرانی گرفتار دارودسته بازی و باندبازی و فرقهسازی بوده است. وقتی باند پسریان روی کار میآیند باند پدریان را از میان برمیدارند.این آفت در تاریخ معاصر ما متاسفانه با سوء استفادههایی که عوامل بیرونی نیز از آن میکردهاند و با ژرفایابی و گسترش میان بحران عقلانیت و بحران اخلاقی ما نمود خیلی بدتری یافته است.
رحمانیان ادامه داد: سیاست ایرانی به همین دلیل تبدیل به میدان رقابت سخیف و بی مایه و ضد اخلاقی و بنابراین ضد ملی میان باندها و دارودستهها شده است و خود این سیاست باندی روی تاریخ نگاری ما اثرات مخربی برجای گذاشته است. نویسنده «خواب آشفته نفت» خوشبختانه وابسته به هیچ جناح و باند و دارودستهای نبوده و نیست و همین آزادگی و عدم وابستگی در سطر سطر کتاب تجلی تام و تمامی یافته است و ازاین بابت است کهاین فرد را تبدیل به راوی کم نظیری برای تاریخ نهضت ملی ما کرده است.
وی پس از بیان این مقدمه به بیان نقدهای خود براین کتاب پرداخت و گفت: بهرغم انتقاد جدی من نسبت به روایت آغاجری، من نیز به کتاب انتقادهایی دارم که پیشتر نیز آنها را با دکتر موحد در میان گذاشتهام؛ نخستین انتقاد جدی من این است که خوابی که قرار است درباره نفت روایت کنید اول آن کجاست؟ دکتر موحد در کتاب خود حداکثر مساله نفت را از زمان رضا شاه شروع میکند و این در حالی است که اثر خود را شاهنامه آزادی صنعت نفتایران خوانده است.
رحمانیان با اشاره به سخنرانی خود در همایش 100 سال صنعت نفت درایران، اظهار کرد: دراین همایش من ریشه نهضت ملی شدن نفت را به مشروطه و پیش از آن برگرداندم. به نظر من برای نگارش کتابی درباره نفت بایستیاین پدیده را از همان سالهای پیدا شدن نفت شروع کنیم. کما اینکه دکتر موحد خواهش بنده را اجابت کرده و بخش اول آن را نگاشتهاند.
وی در همین رابطه به روزنامه جنوب به عنوان روزنامه ارگان حزب ترقیخواهان جنوب اشاره کرد و گفت: این روزنامه در تحلیل رویکرد شرکت نفت منبعی مهم و معتبر تلقی میشود که متاسفانه تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است.
رحمانیان نهضت ملی شدن صنعت نفت را مشروطه دوم دانست و افزود: محمدمصدق رهبر نهضت پارلمانتاریستی است. او در بین نمایندگان ما از دوره مشروطه و بعد از آن از نظر بصیرت و آشنایی با قواعد پارلمانتاری بینظیر است.
وی ادامه داد: مصدق معتقد بود آنچه مشروطه را به شکست کشانید وجود دولتی در دولت به نام شرکت جنوب بود که جاسوس پروری میکرد و تا مادامیکه این شرکت وجود داشت این یک خواب سطحی بود که بگوییم به مشروطه رسیدهایم.
این استاد دانشگاه سیاست موازنه منفی مصدق را در همین راستا ارزیابی کرد و گفت: حمید شوکت در کتاب خود با عنوان «قوام در تیررس حادثه» سعی کرده چهرهای منفی از مصدق در برابر چهره واقع گرای قوام نشان دهد. در حالی که مصدق آدم نادانی نبود و نمیگفت نفت را باید به دریا بریزیم او حتی از اقتصاد بدون نفت نیز پشتیبانی نمیکرد.
وی عنصر خارجی در کنار استبداد داخلی را از موانع پیش روی آزادی و استقلال از دیدگاه مصدق عنوان و تصریح کرد: او به درستی درک کرده بود که تلاش مردم ایران در راستای نیل به آزادی با فرانسه و انگلیس تفاوت دارد و انقلاب ایران در شرایطی صورت میگیرد که عامل خارجی بر سر راه آن قرار دارد.رحمانیان نقص کتاب دکتر موحد را در عدم پرداخت به این نکات و سطحی دانستن مشروطه نزد مردم ایران دانست و گفت: دکتر موحد به گونهای این کتاب را نوشته است که گویی مشروطه در ایران عمقی نداشت و مردم درکی از آن نداشتند. من اعتقادی به آن نداشته و آن را یک افسانه میدانم.
نیامدهام قدیس درست کنم
در بخش پایانی این نشست دکتر موحد در پاسخ به انتقادها چنین گفت: روایتهای متعدد از یک امر واحد، شایع است. مثلا در بهار عربی روایتهای مختلفی درباره آن وجود دارد مبنی براینکه این اعتراضات آیا نتیجه بیداری اسلامی است یا دموکراسی خواهی و آزادی طلبی.
وی با پذیرش قرائتهای مختلف از جریان ملی شدن صنعت نفت افزود: آنچه من بر آن اصرار دارم این است که با قضایا سطحی برخورد نشود. دوستان اعتراض میکنند که موحد به آزادی و دموکراسی که مصدق حامی آن بود توجه نکرد، این در حالی است که نام شاهنامه آزادی را براین اثر گذاشتهام.
موحد ضمن گلایه از عدم دقت در داوریها و خوانش دقیق کتابش گفت: من نیامدهام قدیس درست کنم. من مورخ نیستم من آدم سادهای هستم که در جریان ملی شدن صنعت نفت بودم و در آن سوختم.
ارسال نظر