رجال- مردان و زنان نامدار ایران- ۲۶
رضا افشار از وزارت تا شرکت حمل و نقل
رضا افشار نماینده مجلس، حاکم، وزیر، استاندار، لیدر حزب و سرمایهدار، در ۱۲۶۶ در رضائیه متولد شد. پدرش میرزاشفیع اهل گرکان، از خانواده قریب مقیم رضائیه و مادرش از ایل افشار رضائیه بود. پس از انجام تحصیلات مقدماتی به آموختن عربی و معارف اسلامی پرداخت و محضر اساتیدی چون شیخ جلیل ادیب العلما را درک کرد. سپس به تهران آمد، در کالج آمریکایی ادامه تحصیل داد. در ۱۲۸۸ شمسی فارغالتحصیل شد و برای تکمیل تحصیلات عازم آمریکا گردید. متجاوز از نه سال در آنجا بود. هنگام تحصیل در آمریکا با آزادیخواهان و احرار آذربایجان مانند
سید حسن تقیزاده و مستشارالدوله و امیرخیزی مکاتبه داشت و در مطبوعات آمریکا اخبار ایران را منعکس میکرد. در جنگ بینالملل اول به برلن رفت. با تقیزاده و علیاکبر دهخدا حشر و نشر پیدا کرد و در کار مجله کاوه و سایر نشریاتی که به زبان فارسی انتشار مییافت، کمک میکرد.
پس از ورود به ایران در محافل سیاسی رفت و آمد پیدا کرد و سرانجام به علیاکبر داور نزدیک شد و حزب رادیکال را تشکیل دادند. در دوره پنجم از تبریز به وکالت مجلس رسید و در موسسان اول که قانون اساسی را تغییر دادند و قاجاریه را از سلطنت خلع نمودند، عضو برجسته بود. در ادوار ششم و هفتم وکیل شد. در دوره اخیر مقام نیابت ریاست گرفت. اولین شغل دولتی او حکومت گیلان بود. در ۱۳۰۹ به جای سید محمد تدین والی کرمان شد. در اواخر سال ۱۳۱۰ در کابینه حاج مخبرالسلطنه هدایت به وزارت طرق و شوارع منصوب شد. از وزارت به استانداری اصفهان منصوب شد و دو سالی در آنجا بود تا به تهران احضار شد و تحت تعقیب قرار گرفته به زندان افتاد. در دیوان کیفر محاکمهای برای او تشکیل دادند. به حبس و محرومیت از خدمات اجتماعی محکوم گردید. پس از استخلاص از زندان به کشاورزی و ملکداری پرداخت و دور از غوغای سیاست ثروتمند شد و به تاسیس خطوط هوایی بین ایران و کشورهای اروپایی اقدام نمود و از این رهگذر ثروتش چند برابر شد. پس از استعفای رضاشاه از سلطنت مجددا سودای سیاست به سرش زد. با کمک همشهریان خود در کابینه محمد ساعد مراغهای، به استانداری اصفهان منصوب گردید. این انتصاب در مجلس چهاردهم سر و صدای زیادی بلند کرد. مهندس غلامعلی فریور ورقه استیضاح علیه نخستوزیر و وزیر کشور داد. شیخ اسدالله ممقانی وزیر دادگستری در مجلس در مقام دفاع برآمد و به تفسیر محرومیت از خدمات اجتماعی پرداخت و از نظر قضایی آن را مردود دانست. رضا افشار بعد از شهریور ۱۳۲۰ حزبی به نام رادیکال سوسیالیست علم کرد و خود لیدر آن شد. در انتخابات دوره پانزدهم در دربار متحصن شد و علیه انتخاب قوامالسلطنه معترض شد.
بار دیگر در ۱۳۳۲ در دوره هجدهم مجلس وکیل شد. میل زیادی داشت که رییس مجلس شود، ولی آرزویش برآورده نشد. دوره را بیسروصدا پایان داد.
رضا افشار مردی متمول، با سواد، زرنگ، دنیا دیده و به اصول سیاست جهان آشنا بود. در جوانی در آمریکا و اروپا تجربههای زیادی از نظر سیاسی به دست آورد. پس از ورود به ایران به فکر پیاده نمودن آنها افتاد و ابتدا برای پیشبرد مقاصد خود به تقیزاده نزدیک شد. تقیزاده در آن ایام مراحل سیاسی خود را گذرانیده و احتیاجی نداشت که عدهای دورش جمع شوند. افشار متوجه علیاکبر داور شد وحزب رادیکال را برای او بنیاد نهاد؛ علاوه بر آن با روزنامه داور نیز همکاری نزدیک داشت. به آنچه میخواست خیلی زود دست یافت، ولی بر اثر یک اشتباه در سمت وزارت طرق از کار برکنار و به زندان افتاد. ظاهرا اتهام مالی داشت.
رضا افشار در ماموریت اول دکتر میلیسپو در ۱۳۰۱ مدتی معاون و مترجم او بود و مدتی نیز نماینده دولت در جنگل و رابط بین میرزا کوچک خان جنگلی و دولت مرکزی بود. روی هم رفته از لحاظ سیاسی ماکیاولیستی تمام عیار بود. وی در ۱۳۴۲ درگذشت.
ارسال نظر