رجال-مردان و زنان نامدار ایران- ۲۳
مردی با ریاستهای کوتاه مدت
سرتیپ عبدالعلی اعتماد مقدم، فرزند محمد باقرخان اعتمادالسلطنه مدیر روزنامه «شرافت» در ۱۲۶۷ در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدارس جدید به اتمام رسانید و وارد مدرسه قزاقخانه شد و در اوایل مشروطیت درجه افسری گرفت و در واحدهای مختلف قزاقخانه تا درجه سلطانی مصدر خدماتی شد. در ۱۲۹۰ که ژاندارمری دولتی توسط سوئدیها در ایران تاسیس شد، اعتماد مقدم با درجه سلطانی در معیت سی افسر دیگر به ژاندارمری انتقال یافت و مامور تشکیل ژاندارمری در اصفهان شد. چندی در اصفهان بود که در نتیجه جنگ بینالمللی موضوع مهاجرت پیش آمد. عده زیادی از افسران ژاندارمری از جمله اعتماد مقدم در زمره مهاجرین قرار گرفت و در بعضی از جبههها با قوای روس و انگلیس به جنگ پرداختند. این عده از افسران چندی در کرمانشاه، بغداد، موصل و استانبول باقی ماندند و پس از خاتمه جنگ به ایران بازگشتند. اعتماد مقدم با ارتقا به درجه سرگردی رییس گردان ژاندارمری اراک شد و تا کودتا در آن سمت بود. در ۱۳۰۰ در اتحاد شکل قشون و ژاندارمری دو درجه گرفته سرهنگ شد و در بعضی از مخاصمات داخلی شرکت داشت.در ۱۳۰۳ در سفر جنگی سردار سپه به خوزستان در راس یک واحد نظامی وزیر جنگ را همراهی نمود و پس از دستگیری شیخ خزعل فرماندار نظامی دزفول شد و خلع سلاح عشایر آن منطقه به عهده او واگذار شد. پس از پایان ماموریت خوزستان به ژاندارمری بازگشت و فرماندهی ژاندارمری خراسان به عهده او گذاشته شد. چند سالی در آنجا بود تا به تهران انتقال یافت و در ارتش مشغول شد. در شهریور ۱۳۲۰ در غیبت سرپاس مختاری چند روزی سرپرست شهربانی شد و در همان ماه پس از تاسیس مجدد ژاندارمری به معاونت آنجا انتخاب شد. در خرداد ۱۳۲۱ پس از بیست سال توقف در درجه سرهنگی، سرتیپ شد. در آذرماه ۱۳۲۱ به دوران نخستوزیر قوامالسلطنه شهر تهران دچار آشوب و بلوا شد و مردم برای سیر کردن شکم خود به مجلس شورای ملی حمله بردند و مغازهها را مورد هجوم قرار گرفت. در جریان این تظاهرات که روز ۱۷ آذرماه بود حتی مردم خانه نخستوزیر را به آتش کشیدند و نظامیان مردم را به گلوله بستند. در نتیجه وقایع اسفانگیز آن روز، سرتیپ قدر فرماندار نظامی و سرپاس رادسر رییس شهربانی از کار برکنار شدند. سپهبد احمدی فرماندار نظامی تهران شد و سرتیپ اعتماد مقدم به ریاست شهربانی برگزیده شد و در اعاده امنیت تلاشهای زیادی معمول داشت. این بار هم ریاست شهربانی او طولی نکشید و پس از سه ماه از کار برکنار شد. در نیمه دوم سال ۱۳۲۴ که دوران آشفتگی سیاسی ایران بود برای مبارزه با حزب توده فرماندار نظامی تهران شد. چند ماهی درآن سمت بود تا اینکه قوامالسلطنه به نخستوزیری رسید و او را از کار معزول ساخت. در ۱۳۲۶ در دادگاهی که سرتیپ درخشانی فرمانده لشکر آذربایجان را به جرم تسلیم و سازش با پیشهوری محاکمه میکردند، سرتیپ اعتماد مقدم دادستان دادگاه بود و برای متهم تقاضای اعدام نمود ولی دادگاه متهم را به حبس ابد محکوم کرد. اعتماد مقدم در همان سال بازنشسته شد و در ۱۳۵۲ درگذشت.
بنیانگذار شیر و خورشید در ایران
امیر اعلم فرزند میر علیاکبر خان معتمدالوزاره در سال ۱۲۵۵ در قفقاز متولد شد. مادرش دختر عبدالحمیدخان داغستانی بود. امیراعلم پس از انجام تحصیلات مقدماتی در قفقاز به بیرون رفت و در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد، سپس عازم فرانسه شد و از مدرسه طب نظامی لیون درجه دکترا گرفت. در اوایل مشروطیت به ایران آمد و به استادی مدرسه طب در دارالفنون برگزیده شد. در رده دوم قانونگذاری از مشهد به نمایندگی مجلس انتخاب شد. در همین دوره با حفظ سمت نمایندگی مجلس، با درجه سرتیپی به ریاست بهداری ارتش انتخاب شد. سه سال بعد به ریاست بهداری ژاندامری منصوب گردید. در ۱۳۳۴ در کابینه وثوقالدوله منصب سرداری و ریاست حفظالصحه ایران به او واگذار شد و پزشک مخصوص سلطان احمدشاه شد.در ۱۲۹۸ در کابینه وثوقالدوله، پدرزن خود، وزیر تجارت و فوائد عامه شد. در دوره چهارم مجددا از مشهد وکیل شد و به مقام نیابت ریاست رسید. در دوره پنجم نیز این سمت را داشت و ضمنا ریاست بهداری ارتش با او بود. در ادوار هفتم و هشتم و نهم همچنان وکیل مجلس شورای ملی بود. در ۱۳۲۷ در کابینه ساعد مراغهای به وزارت بهداری رسید.مدتی نایب رییس فرهنگستان ایران و قریب چهل سال استادی دانشکده پزشکی را عهدهدار بود. او از بنیانگذاران شیر و خورشید ایران است. تا دم مرگ نیابت ریاست شیر و خورشید را برعهد داشت. در این راه گامهای بلندی برداشت و در سن ۸۴ سالگی درگذشت.
ارسال نظر