تهران- ۲۹ مهر ماه ۱۳۲۰

وقتی رایزن جدید من بیاید قصد دارم بعضی اوقات به خودم مرخصی بدهم. احمقانه است که آدم هفت روز هفته، در طول ماه‌های بی‌پایان کار کند. دیروز، یعنی یکشنبه روز خسته‌کننده‌ای بود، هرچند نه به علت کار. من ناگزیر بودم به خاطر جنایات آلمانی‌ها در مورد اسلاوهای ارتدوکس یوگسلاوی، روسیه و حتی بلغارستان در مراسم عشای ربانی شرکت کنم. این مراسم در یک کلیسای کوچک پر از جمعیت که تهویه بدی داشت و شعله شمع‌های متعددی آن را گرم کرده بود، برگزار گردید. آدم خفه می‌شد. آنگاه پس از ملاقاتی در وزارت امور خارجه، مجبور بودم برای صرف ناهار نزد کاردار یوگسلاوی و همسرش بروم. آنان یک آپارتمان دارند که برای چله زمستان خوب است. همچنین یک اتاق ناهارخوری دراز رو به جنوب، که آن هم خفه‌کننده بود. ساعت سه از آنجا درآمدم و به جای پرداختن به کارهایی که طبق معمول می‌بایست انجام می‌دادم، تا وقت صرف چای به خواب سنگینی فرو رفتم. همیشه یک چیزی یکشنبه‌ها را ضایع می‌کند! یکشنبه آینده به مناسبت تولد شاه مراسم شام با لباس رسمی خواهد بود. حداقل این بار شاه حضور خواهد داشت. پدرش هرگز به مراسم شام سالانه‌ای که به مناسبت تولدش برگزار می‌شد، نمی‌آمد.

چند روز پیش بار دیگر سه ساعت نزد شاه بودم: سه ساعت تمام منهای پانزده دقیقه. اگر این وضع ادامه یابد مردم چه خواهند گفت؟ دیگر هیچ روزنامه لندنی نخواهد توانست مرا «مردک عامی توصیف کند که گویی هر روز صبح قطار نه و بیست دقیقه را سوار می‌شود» خدای من!

چند روز پیش واحدهای نظامی ما از تهران خارج شدند- یا در واقع از آن فاصله گرفتند. آنها هرگز شهر را اشغال نکرده بودند، بلکه دور تا دور آن اردو زدند. این احتمالا به دولت ایران آزادی عمل بیشتری در اعاده نظم می‌دهد. آنها به‌عنوان اولین قدم حقوق ژاندارمری را افزایش دادند. حقوق پایین‌ترین درجه بیش از سه برابر حقوق سابق خواهد شد. دست‌کم حالا می‌توان امیدوار بود که به دست نفرات ژاندارم برسد، چون که افسرانشان حقوق بهتری دریافت خواهند کرد و دیگر نیازی ندارند که حقوق افراد زیردستشان را بدزدند. به هر حال باید ثابت شود که آیا ایرانیان فقط برای تفریح دزدی می‌کنند، یا برایشان سنتی شده است.اخیرا مشغول خواندن زندگی سر پرسی کاکس بودم که تصویر خوبی از ناامنی راه‌های ایران در قبل از جنگ گذشته به دست می‌دهد. حالا راه‌ها در اینجا و آنجا دارد امن می‌شود. ارتش و ژاندارمری از هم پاشیده است و سربازان فراری ارتش اسلحه خودشان را به هرکسی که می‌خریده فروخته‌اند. با توجه به این عوامل کسی به تبلیغات دشمن برای ایجاد دردسر احتیاج ندارد. البته اینکه تاثیری روی ارتباطات ما بگذارد، بلکه به حمل‌ونقل مواد غذایی لطمه می‌زند و اگر مردم از رفتن به مزارع دور از شهرها بترسند، حتی ممکن است به کشت پاییزه لطمه بزند.

ریدر ویلیام بولارد به وزارت خارجه ۲آبان ۱۳۲۰

کابینه هدف انتقادات زیادی قرار دارد که تنها از طرف صیادان مقام و اصلاح‌طلبان عجول نیست، بلکه همچنین از سوی افرادی است که فکر می‌کنند نخست‌وزیر با ابقای چندین عضو کابینه شاه سابق و عدم برگزاری انتخابات تازه، خود را از رژیم پیشین خلاص نکرده است. به علاوه در مورد حضور پنج یهودی در کابینه مشاجره پنهانی وجود دارد. [نخست‌وزیر فروغی اصل و نصب یهودی داشت- ویراستار متن انگلیسی.]

مدتی بود که برای تصدی حسن وثوق به مقام نخست‌وزیری تبلیغ می‌شد... اگر ما شروع به کابینه‌سازی بکنیم، ممکن است نظریات سفارت شوروی کاملا با ما تفاوت داشته باشد. با این وصف ممکن است یافتن یک نخست‌وزیر فعال‌تر و ثابت‌قدم‌تر از فروغی ضرورت پیدا کند. در حال حاضر نامزد دیگری در این مملکت وجود ندارد. تقی‌زاده یا سیدضیاء ممکن است مناسب نباشند، ولی اگر معلوم شود هریک از این دو به وسیله ما به قدرت رسیده است فاتحه آنان خوانده خواهد شد.