از نگاه دیگران- تاریخ معاصر ایران به روایت انگلیسیها -۵
کلنل گروپ در سبزوار
گزارشهای ارسالی کارمندان کمپانی هند شرقی از استان خراسان آن دوره نشان میدهد که در یکی از ایالتهای مهم ایران چه وقایعی رخ میداده است. این رویدادها با توجه به اینکه سال ۱۳۰۰ یک نقطه عطف در تاریخ ایران است جذاب و خواندنی است. - سرگرد سی. جی. اف کیلمن معاون پست و تلگراف در ۱۵ اوت از بیرجند وارد مشهد شد. سرگرد برای رفتن به تهران در فکر تهیه وسیله نقلیه است.
- میرزا محمدخان که در ۱۵ ماه مه گذشته مسوولیت کنسولگری ایران در عشقآباد را متقبل شده بود، در ۱۵ اوت به مشهد باز گشت. او به من گفت که به علت سانسور شدن نامهها و گاه عدم تحویل گزارشهای ارسالی به کنسولگری نمیتوانسته است برای ایرانیان مقیم عشقآباد کاری انجام دهد. میرزا محمدخان به علت بیماری، مسوولیت اداره کنسولگری را به شمس کریموف تاجرباشی ایرانی که ضمنا منشیگری وی را عهدهدار بود سپرده و به ایران آمده است. شمس کریموف اخیرا گزارشی درباره نقشههای بلشویکها راجع به ایران برای مقامات مشهد فرستاده و در این مورد به آنها هشدار داده است.مهمترین واقعه این هفته در سبزوار رخ داد و آن حضور ناگهانی کلنل گلروپ، رییس سوئدی ژاندارمری کل، در روز ۱۵ اوت به هرماه سه کلنل، یک ماژور پنج گماشته در سبزوار بود. آنان با سه کالسکه و بدون توقف در مسیر، از تهران وارد سبزوار شدند. پس از آن معلوم شد کلنل محمدتقیخان برای گفتوگو با کلنل گلروپ با اتومبیل به سبزوار خواهد رفت. ماژور اسماعیلخان در روز ۱۶ اوت مانع از ادامه سفر هیات به مشهد شد و آنها را در شریفآباد متوقف نمود. کلنل گلروپ در ملاقات با کلنل محمدتقیخان پس از ارائه مدارک لازم به وی خاطرنشان کرد که صرفا برای تقدیر از خدمات ژاندارمری خراسان و تفویض اختیارات لازم به وی به این سفر آمده است.
پس از شکست مذاکرات کلنل گلروپ و همراهان وی تحتالحفظ به نیشابور اعزام شدند و در ۱۹ اوت به آنها اجازه داده شد که به تهران بازگردند. در خلال این مدت مذاکرات امیدوارکنندهای با پادرمیانی ژنرال حمزهخان عموی کلنل به وسیله تلگراف حضوری بین کلنل محمدتقیخان و امام جمعه خوئی در جریان بود که منجر به ارسال دو پیشنهاد از طرف کلنل به حضور شاه شد. در پیشنهاد اول کلنل آمادگی خود را برای خروج از ایران اعلام کرده بود و پیشنهاد دوم حاکی از تمایل وی به ادامه خدمت زیر نظر والی جدید بود. هر دو پیشنهاد کلنل محمدتقیخان منصفانه و معقول به نظر میرسید، لیکن متاسفانه حضور ناگهانی کلنل گلروپ و اعضای همراه وی در سبزوار همه رشتهها را پنبه کرد. در ۱۹ اوت زمانی که کلنل محمد تقیخان به من اجازه داد با ارسال یک تلگراف از کلنل گلروپ دعوت کنم تا بهعنوان میهمان سرکنسول از مشهد دیدار به عمل آورد، امید به از سر گرفته شدن مذاکرات تا اندازهای بیشتر گردید، ولی این تدبیر نیز به علت وقوع حوادث زیر با شکست مواجه شد:
۱) شوکتالدوله که در پانزدهم ماه جاری با بیست نفر ژاندارم اسکورت خود از مشهد عازم تربتجام بود پس از هجوم افراد بربری و کشته شدن یک ژاندارم به اسارت شجاعالملک درآمد.
۲) ژاندارمهای مستقر در مرز با مخابره تلگراف اعلام نمودند که اجازه نخواهند داد کلنل محمد تقیخان از خراسان خارج شود.
۳) سیدمصطفی سرابی در ضیافت ناهاری که حاج حسینآقا به افتخار کلنل محمدتقیخان داده بود سخنرانی بسیار تند و زنندهای علیه حکومت مرکزی ایراد نمود.چشمانداز صلح تیره و تار است. افراد تازهنفس با شتاب در ژاندارمری سازمان داده میشوند. ستونی متشکل از ۳۰۰ تفنگدار برای مجازات و شکست شجاعالملک آماده حرکت شدهاند. شجاعالملک نیز جنگجویان طوایف بربری، هزاره، تیموری و کاریز را برای هجوم به ژاندارمها و تعقیب آنها حتی تا داخل شهر مشهد به گرد خود جمع کرده است. شنیدم که آنها با تجسم صحنه به یغما گرفتن تمامی سلاحها و مهمات ژاندارمری و غارت شهر در پیش چشم خود، سخت هیجانزده شدهاند. در این میان من تمام کوشش خود را مصروف جلوگیری از شعلهور شدن آتش جنگ میکنم به امید آنکه اولا اگر کابینه دوام آورد، با گشایش مجلس، مردم مشهد خود متوجه بیهودگی ادامه تمرد و سرکشی شوند و از طرف دیگر افراد ژاندارمری به استثنای ترکهای تبریز از جنگیدن با افراد طوایفی که خود از میان ایشان برخاستهاند سر باز زنند. ثانیا در صورت استعفای کابینه بحران موجود با از سرگیری مجدد مذاکرات به کلی خاتمه یابد.
حاجی عزالممالک پیشکار سابق مالیه کرمان و برادرش امیرامجد که پسران فخرالملک هستند، در بیستم اوت از کرمان وارد مشهد شدند.
ارسال نظر