رجال- زنان و مردان نامدار ایران- ۹
تقی ارانی؛ پدر اندیشه چپ در ایران
تلخیص از علی طجوزی
آنچه در پی میآید برگزیدهای از زندگی دکتر تقی ارانی به عنوان یکی از رجال سیاسی معاصر ایران است، البته در این بخش علاوهبر «شرح حال رجال سیاسی – نظامی معاصر ایران» دکتر عاقلی، از دو کتاب نوشته حسین بروجردی و یرواند آبراهامیان نیز استفاده شده است:
دکتر تقی ارانی در جوانی
تلخیص از علی طجوزی
آنچه در پی میآید برگزیدهای از زندگی دکتر تقی ارانی به عنوان یکی از رجال سیاسی معاصر ایران است، البته در این بخش علاوهبر «شرح حال رجال سیاسی - نظامی معاصر ایران» دکتر عاقلی، از دو کتاب نوشته حسین بروجردی و یرواند آبراهامیان نیز استفاده شده است: دکتر تقی ارانی که میتوان او را بنیانگذار حزب توده در ایران و اولین مروج اندیشه مارکسیستی به عنوان اندیشه علمی در ایران دانست، در سال ۱۲۸۲ در یک خانواده متوسط در تبریز متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ایران به پایان رساند و از دارالفنون دیپلم گرفت.پس از اخذ دیپلم با هزینه شخصی به اروپا رفت و در برلن وارد دانشگاه شد.او پس از چند سال زحمت توانست آذرماه سال ۱۳۰۷ شمسی از رساله خود دفاع و در علم فیزیکوشیمی (علم واسط میان شیمی و فیزیک) دکترا دریافت کند. در ریاضیات عالی، فلسفه، روانشناسی، جامعهشناسی و مکتبهای سیاسی مطالعات گسترده انجام داد. از نظر افکار تحتتاثیر عقاید سوسیالیستها و کمونیستها قرار گرفت و مرام فکری و سیاسی خود را بر این عقیده و باور استوار کرد.
مروری بر افکار سیاسی
یرواند آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» درخصوص افکار و عقاید سیاسی دکتر ارانی مینویسد: با آغاز حکومت مطلقه رضاشاه در ایران جریانهای آزادیخواهی و فعالیتهای سیاسی به شدت سرکوب شد و تنها گروههایی کوچک همچون «حزب کمونیست ایران» مخفیانه فعالیتهای اندکی داشتند که تا اواخر سال ۱۳۱۰ ش. تمامی شبکههای آن کشف شد و چهرههای سرشناس آن چون جعفر جوادزاده (پیشهوری)، انزابی و غیره دستگیر و به زندان افتادند. در ۲۲ خرداد همین سال، قانون منع فعالیتهای اشتراکی به تصویب مجلس رسید که براساس آن اعضای سازمانهایی که علیه سلطنت فعالیت میکردند، به ده سال حبس محکوم میشدند.ارانی با وجود تحقیقات عمیق و گسترده علمی، از توجه به امور اجتماعی و سیاسی غافل نبود و عقیده داشت، اندیشمندان باید تمام همت خود را صرف اصلاح جامعه کنند؛ زیرا اجتماع موانع بسیاری در برابر نیات پاک و صحیح او ایجاد و بر او تحمیل خواهد کرد. از این رو پرداختن به زندگانی صرفا علمی را اندیشهای باطل میدانست. این تفکر او در جریان اعتراضات دانشجویان علیه قرارداد ۱۹۱۹ مشهود بود.
جریانهای فکری - سیاسی آن دوران به ویژه اوضاع آلمان پس از عهدنامه ورسای، انقلاب اکتبر روسیه، پیدایش فاشیسم و دیکتاتوریهای سرمایهداری، بحرانهای بزرگ سرتاسر اروپا و آمریکا و نابسامانیهای رقتانگیز ایران که محصول حکومت دیکتاتوری رضاشاه بود، در شکلگیری افکار سیاسیاش نقش بسیار داشت. وی ملهم از اندیشههای چپ دموکراتیک آلمان، به اندیشه چپ مستقل و ملی گرایید و تجدد را در سطحی عالی نه با تقلید کورکورانه از غرب کاپیتالیستی و شرق کمونیستی درک کرد، به گونهای که اگر کشته نمیشد، جنبش ملی و چپ عدالتخواهانه ایران به گردابی در نمیغلتید که بین تاسیس حزب توده و ۲۸ مرداد بدان دچار آمد.ارانی در آلمان با سازمان دانشجویی و فعالان سیاسی همچون مرتضی علوی و احمد اسدی آشنا شد. هدف این سازمان دانشجویی در ظاهر حمایت از حقوق دانشجویان و در واقع فعالیت علیه دیکتاتوری رضاشاه و آشنا ساختن دانشجویان با اندیشههای مارکسیستی بود. ارانی بیش از همه به کتابهای مارکسیستی و بهویژه تئوریهای فلسفی و اجتماعی مارکس علاقه داشت. برخی همچنین ارانی را پایهگذار «فرقه جمهوری انقلابی ایران» در ۱۳۰۴ میدانند که خط سیاسی آن غیرکمونیستی و هدفش دفاع از آرمانهای آزادیخواهانه مشروطیت و جمهوری ملی و ایجاد اصول دموکراسی بود. از دلایل آن انتشار جزوه «بیان حق»، عدم پیگرد قانونی اعضای این گروه پس از بازگشت به کشور تا زمان انتشار مجله پیکار و اظهارات دکتر ارانی در بازجوییهای شهربانی است.وی از (۱۳۰۳ ش.) به اتفاق دکتر روزن وزیر سابق امور خارجه آلمان در زمینه تحقیق و انتشار متون کهن ایران فعال بود.اولین بازتاب تفکر ماتریالیستی دیالکتیک، انتشار کتاب فیزیک در بهمن ۱۳۰۴ بود که زمینه مطالعه درباره فلسفه و نظریات مارکس را فراهم کرد؛ اما این به معنای ارتباط یا عضویت در یک فرقه کمونیستی یا تلاش برای پایهگذاری آن نبود. پرونده ۵۳ نفر و دیگر منابع نشان میدهد که در آن زمان جز یکی دو نفر مانند دکتر بهرامی و بزرگعلوی کسی به عضویت حزب در نیامده بود. در فضای سیاسی اختناق و سرکوب آزادیخواهان، ارانی با برقراری ارتباط با روشنفکران، تکمیل و چاپ رسالههایش که در برلین منتشر کرده بود و تماس با دانشجویان و دانشآموزان، اقدامات روشنفکرانه را با جدیت در پیش گرفت و طی چهار سال تلاش، رسالهای با عنوان «روانشناسی قشرهای مختلف جامعه ایران» تالیف نمود و سپس برای ایجاد یک کانون روشنفکری و اشاعه افکارش، امتیاز انتشار نشریه «دنیا» را در ۱۳۱۲ با محتوای علمی - فلسفی مارکسیسم اخذ کرد.نشریه زنده و هدفمندی که در محیط فقر فکری و فرهنگی آن روز، نیاز جوانان به اندیشههای انتقادی را برآورده میکرد و مروج افکار مارکسیستی نبود؛ بلکه هدف آن روشنگری و آشنا کردن تحصیلکردگان با آخرین دستاوردهای دانش، صنعت و هنر جهان آن روز بود. از این رو فعالیت دکتر ارانی نه زیرزمینی و نه تشکیلاتی و حزبی بود.
بازداشت گروه ارانی
حسین بروجردی در کتاب «ارانی، فراتر از مارکس» درباره دستگیری وی مینویسد: نفوذ سازمان اطلاعاتی به درون گروه ارانی توسط دهزاد و همسرش با جلب اعتماد ارانی نسبت به کامران - کمونیست با سابقه عضو کمیترن - و سپس کامبخش صورت گرفت. در ۱۳۱۴ دکتر بهرامی توسط روشن و رضا قلیسیف - از کارمندان دستگاه استالینی در مسکو- برای اجرای طرح کار مالی و کانال ارتباطی با خارج وارد جریان ارانی شد.کامبخش سعی داشت، امکانات گروه ارانی را به صورت اطلاعاتی- تشکیلاتی سازماندهی و در راستای تامین نیازمندیهای اطلاعاتی شورویها در ایران به کار گیرد. شورویها مخفیانه گروه کمونیستی فعالی را با ماهیت نظامی و حزبی که سرهنگ سیامک و کامبخش از عناصر اصلی آن بودند، در ایران هدایت کردند. اهداف آنها از ادغام شدن در گروه ارانی:۱- احیای حزب کمونیست متلاشی شده در ایران بود؛ اما فعالیتهای ارانی صرفا روشنفکرانه بود. ۲- تلاش برای وابسته شدن «دنیا» به فرقه کمونیستی که ارانی با آن مخالفت کرد. این چالشهای جدی، حذف تدریجی ارانی و پراکنده ساختن اعضای گروهش و توقف انتشار مجله و انحلال جلسات منزل ارانی را در پی داشت. بنابراین جلوگیری رژیم از انتشار مجله با توجه به اظهارات خود ارانی که علت آن را مشکلات مالی ذکر کرده است، صحیح نیست. همچنین اشتغال وی به ریاست اداره صناعت نیز مردود است؛ زیرا وی یک سال پس از تعطیلی مجله به این سمت انتخاب شد. خود ارانی در بازجوییهای شهربانی به اختلافاتش با کامبخش اشاره میکند. هر چند تشخیص ماهیت گروه کامبخش برای ارانی که صادقانه به یک مبارزه سیاسی در عرصه داخلی و جهانی علیه فاشیسم میاندیشید، آسان نبود.
کار فکری و مطالعاتی، تدریس، کار در وزارت جنگ و مدیریت اداره صناعت و تبحر کامبخش سرانجام به تسلط کامبخش بر این جریان و داخل کردن گروه قزوینیها به عنوان هستههای مخفی سازماندهی شده، منجر شد.کامبخش گروه ارانی را به دو بخش تقسیم کرد؛ بخش کارمندان و روشنفکران فارغالتحصیل که در محافلی مانند «کلوپ ایران» و یا «انجمن حقوقدانان» رخنه کرده بودند و بخش جوانان و دانشجویان که در کارهای اجرایی به کار گرفته شدند.با برنامهای از پیش تعیین شده در اردیبهشت ۱۳۱۶ ش. توسط شهربانی به اتهام عضویت در فرقه اشتراکی و اقدام علیه امنیت کشور، در پی دستگیری یکی از افراد دسته قزوینیها به نام شورشیان و سپس کامبخش انجام گرفت. وی با اطلاع از نیاز رژیم برای معرفی شبکههای کمونیستی، فرقهای مجازی برای شهربانی ترسیم کرد و از کامران به عنوان نماینده ایران در کمیترن و از ارانی در مقام لیدر(رهبر) تشکیلات نام برد و مشخصات کامل شاگردان ارانی را در اختیار پلیس قرار داد و پلیس وانمود کرد که ارانی آنها را به عنوان اعضای حزب لو داده است. ارانی در حالی متهم به خیانت شد که در برابر شدیدترین شکنجههای زندان از یارانش دفاع کرد. وی حتی برای امضای اعترافات ساختگی شهربانی بر علیه خودش به شرط آزادی شاگردانش اعلام آمادگی کرد. اسناد بازمانده نشان میدهد، گروه ۵۳ نفر در زندان و به اجبار پلیس به عنوان فرقهای کمونیستی تشکیل شد. ارانی در دفاعیاتش پرده از چهره شهربانی کنار زد و اهداف ایجاد پرونده ۵۳ نفر را به عنوان فرقه کمونیستی افشا نمود». ارانی و متهمین رده اول پرونده در دستگاه قضایی کاملا فرمایشی و زیر فشار شهربانی به ده سال حبس محکوم گردیدند؛ اما سال ۱۳۱۸ در زندان قصر در ۳۶ سالگی به طور مرموزی کشته شد؛ اما روزنامه دولتی و حکومتی اعلام کردند که دکتر تقی ارانی بر اثر ابتلا به تیفوس در زندان درگذشت.
ارسال نظر