تــاریــخ جــهـان - نگاه آندره فونتن به رویدادهای نفت و اوپک در دهه۱۹۷۰- بخش آخر
اتحاد علیه اعراب و اوپک
جنگ اعراب و اسرائیل، پیامدهای بزرگی داشت. افزایش قیمت نفت و تحریم نفتی کشورهای طرفدار اسرائیل به وسیله کشورهای عربی از جمله این پیامدها بود که بر مناسبات آمریکا و اروپا اثرات پایداری گذاشت. آندره فونتن این مسائل را بررسی کرده است.
صحنهای از جنگ شش روزه
جنگ اعراب و اسرائیل، پیامدهای بزرگی داشت. افزایش قیمت نفت و تحریم نفتی کشورهای طرفدار اسرائیل به وسیله کشورهای عربی از جمله این پیامدها بود که بر مناسبات آمریکا و اروپا اثرات پایداری گذاشت. آندره فونتن این مسائل را بررسی کرده است. ذخیره پولی دنیا که در آمریکا نگهداری میشد از ۸/۴۹ درصد در سال ۱۹۵۰ به ۷/۱۵ درصد کاهش یافته و در مقابل ذخیره کشورهای عضو بازار مشترک از ۱/۶ درصد به ۵/۳۲ درصد افزایش یافته بود. تولیدات آمریکا هم که در سال ۱۹۵۰ هفتاد درصد بازارهای اروپایی را در دست داشت اکنون به ۴۹ درصد تنزل کرده بود. نرخ بهره داخلی آن کشور هم که در سال ۱۹۵۵ پانزده درصد بود، اینک به پنج درصد کاهش یافته بود. با در نظر گرفتن این ارقام، آمریکاییها میگفتند لازم است اروپاییها به یاد بیاورند که برنامه مارشال در سالهای بعد از جنگ دوم جهانی، خوشبختی و رفاه و پیشرفت آنها را تامین کرده و اکنون وقت آن رسیده است که تلافی کنند.
اما اروپاییها مخصوصا فرانسویها و انگلیسیها که بعد از سالها قهر و آشتی اکنون در اثر سیاست ادوارد هیث ماهعسل خود را میگذراندند عقیده داشتند که قسمت اعظم گرفتاریهای آمریکا ناشی از سوء اداره امور اقتصادی آن کشور است و علیهذا به هیچوجه مایل نبودند به صورت گاو شیرده کشوری که هنوز ثروتمندترین کشور جهان به شمار میرود، درآیند. اما نیکسون در گزارشی که در سوم ماه مه ۱۹۷۳ درباره «سیاست خارجی آمریکا در دهه هفتاد» به کنگره آن کشور تسلیم کرد، در نظرات خود اصرار ورزید و اعلام داشت: «امروز آمریکا و اروپا باید دست به یک اقدام اساسی بزنند و کنفرانسی تشکیل بدهند و در موارد زیر با یکدیگر همکاری نمایند:
۱) تدوین یک سیستم اقتصادی جدید که در آن اروپاییها بتوانند وحدت خود را تقویت کنند و شرایط منصفانهای به وجود آورند که آمریکا هم بتواند در بازارهای جهانی با آنها رقابت کند؛
۲) ایجاد یک سیستم دفاعی نیرومند ضمن انجام تعهدات دوجانبهای که بهعهده گرفتهاند و تقسیم عادلانه هزینههایی که در بر دارد.»آمریکاییها خواستار کاهش یکسان تعرفههای گمرکی کشورهای اروپایی بودند و اروپاییان آن را موکول به تثبیت حداقل وضع پولی میکردند. اما در ماه سپتامبر ۱۹۷۳ ژیسکاردستن وزیر دارایی فرانسه با نظر آمریکاییها مبنی بر اینکه معاملات صندوق بینالمللی پول براساس یک واحد محاسبه فرضی که از میانگین شانزده ارز خارجی گرفته شده صورت بگیرد، موافقت کرد. در مذاکرات بازرگانی که تحت عنوان «نیکسون راند» در همان ماه بین کشورهای عضو گات در توکیو به عمل آمد، موضع کشورهای عضو پیمان آتلانتیک و ژاپن در برابر آمریکا به سرعت نرم شد و سر تسلیم فرود آوردند.
اما نیکسون راضی نبود که کشورهای مزبور حسننیت خود را فقط در امور بازرگانی نشان بدهند. او میخواست در مذاکرات مهمی که با برژنف در پیش داشت، کشورهای اروپایی عاقلانه و به صورت یکپارچه پشت سرش بایستند. به همین منظور در ۳۱ مه ۱۹۷۴ با پمپیدو در ریکیاویک پایتخت ایسلند ملاقات کرد و رییسجمهوری فرانسه را به علت پیشرفت بیماری سرطان در حال بسیار نامساعدی یافت. توافق آمریکا و شوروی درباره تحریم جنگ هستهای باعث ایجاد سوءظن شدیدی در پاریس شد و ژوبر وزیر خارجه فرانسه مرتبا گفتوگو از ایجاد حکومت مشترک دو ابر قدرت برای اداره دنیا میکرد که در نهایت منجر به بیاثر کردن و کنار گذاشتن اروپا میشد.
این سلطه مشترک را با همه رقابتها و بند و بستهایش، در جریان جنگ اکتبر عملا مشاهده کردیم. در این ماجرا یک بحران خطرناک دنیا را تهدید میکرد که قسمتی از آن میبایست در میدان جنگ و قسمت دیگر در سر میز مذاکره دو ابرقدرت حل و فصل شود و در تمام این مدت واشنگتن و مسکو لحظهای به این فکر نیفتادند که نظر اروپا را جویا شوند. مخصوصا در ۲۵ اکتبر که اعلام خطر اتمی صورت گرفت و نزدیک بود ۹ کشور اروپایی عضو بازار مشترک فدای آن شوند این بیاعتنایی بیش از هر زمان به چشم میخورد. متعاقب آن آمریکاییها و اروپاییها شدیدترین ناسزاها را به هم دادند. آمریکاییها از سوءنیت متفقین اروپایی در ایجاد موانع در برقراری پل هوایی به اسرائیل و همچنین عدم اتخاذ تدابیر احتیاطی به هنگام اعلام خطر اتمی خشمناک بودند و اروپاییان از اینکه با آنها مانند دست نشاندگی که فقط باید دستورات واشنگتن را اجرا کنند رفتار میشود به شدت گلهمند و دلخور بودند.
در ۲۶ اکتبر ۱۹۷۳ جیمز شلزینجر وزیر دفاع آمریکا اظهار داشت: «ما درباره کلیه جنبههای همکاری کشورهای مختلف در موقع بحران تحقیق خواهیم کرد و نتایج آن را در آینده مدنظر قرار خواهیم داد.» وی حتی تهدید به فراخواندن نیروهای آمریکایی مستقر در اروپا کرد و گفت: «اگر ما نیروهای مزبور را در اروپا نگاه داشتهایم، فقط به این خاطر است که آماده باش ما را تسهیل میکند و دلیل دیگری ندارد.» کیسینجر نیز با همین لحن در ۲۸ اکتبر اظهار داشت: «آنچه ما را ناراحت میکند این است که از پانزده روز پیش تاکنون آمریکا ناچار به اتخاذ تصمیمهای مهمی بوده است و اروپاییان به نحوی عمل کردهاند که گویی اصلا اتحادی با آمریکا ندارند و خود را بیشتر علاقهمند به کسب امتیازات فردی و جنبی نشان دادهاند تا همکاری با آمریکا.»در اول نوامبر پرزیدنت پمپیدو پیشنهاد یک گردهمایی سران نه کشور عضو بازار مشترک را به سبک مورد علاقه خودش «در کنار آتش بخاری» و بدون هیچگونه تشریفاتی نمود تا کشورهای مزبور با یکدیگر تبادلنظر کنند و یکپارچگی خود را از لحاظ سیاسی نشان بدهند.
در ۹ نوامبر، وزیران خارجه بازار مشترک در بروکسل اجتماع کردند و اعلامیه پیشنهادی انگلیس را مبنی بر اینکه «لازم است اسرائیل به اشغال سرزمینهایی که در سال ۱۹۶۷ تصرف کرده خاتمه بدهد» تصویب کردند. فرانسویها جدا طرفدار این اعلامیه بودند و ژوبر اظهار داشت: «مگر کسی که سعی میکند به خانه خودش برگردد و میخواهد پایش را به درون منزلش بگذارد مرتکب تجاوز شده است.» میتوان تصور کرد که این اظهارات چه موج اعتراضی را در اسرائیل و در میان طرفدارانش در کشورهای غربی برانگیخت.
اعلامیه شورای وزیران بازار مشترک درباره خاورمیانه به هیچوجه با مصوبات سازمان ملل متحد، مخصوصا قطعنامه مورخ ۸ دسامبر ۱۹۷۲ مجمع عمومی که آمریکا هم به آن رای داده بود، مغایرت نداشت و روش بعضی از کشورهای عضو مانند فرانسه و انگلیس و ایتالیا کاملا با سیاستی که از دیرباز پیروی میکردند و آخرین تحولات منطقه، درستی آن را ثابت کرده بود مطابقت میکرد. انگلستان به محض شروع جنگ اکتبر همان سیاستی را که ژنرال دوگل در سال ۱۹۶۷ در پیش گرفته بود، ادامه داد و صدور اسلحه به منطقه جنگی را تحریم کرد، در حالی که به خوبی میدانست این تصمیم بیشتر به ضرر یهودیان که تانکهایشان از نوع سانتوریون انگلیسی است تمام خواهد شد. به همین جهت مجله معتبر «اکونومیست» چاپ لندن بر روی جلد خود کاریکاتور ادوارد هیث را با لباس عربی کشید که میگفت: «برای نفت هر کاری بخواهید میکنم.» جمهوری فدرال آلمان نیز پس از آنکه چشمانش را در استفاده از پایگاههای آمریکایی در خاک آن کشور برای ارسال اسلحههای آمریکایی موجود در آلمان به مقصد اسرائیل بست، همین که متوجه حضور کشتیهای اسرائیلی در بندر برمر هافن شد، صدا به اعتراض بلند کرد.
ارسال نظر