کاخ مرمر به سردار سپه رسید!

زمانی که مجلس آماده می‌شد علیه قاجارها رای دهد، سالار لشکر، پسر عبدالحسین فرمانفرما به آذربایجان رفت تا در آن موقع در تهران حضور نداشته باشد. چند روز بعد پیامی از تهران می‌رسد که هر چه زودتر بازگردد. شکی نیست که با نگرانی و سرعت مراجعت می‌کند. در تهران به او ابلاغ شد که سردارسپه طالب خرید خانه اوست و سالارلشکر چاره ای جز تمکین از او نداشت. بهرام فرمانفرماییان پسر ارشد سالارلشکر درباره این ماجرا چنین می‌نویسد: « به طوری که مرحوم محمدعلی معتمدیان که به کارهای پدرم رسیدگی می‌نمود و سال های متمادی منشی او بود حکایت می‌کرد تقریبا نیمه شب با پدرم در قریه قراویرن، چند کیلومتری فاصله از میاندوآب، خوابیده بودند.

زمانی که مجلس آماده می‌شد علیه قاجارها رای دهد، سالار لشکر، پسر عبدالحسین فرمانفرما به آذربایجان رفت تا در آن موقع در تهران حضور نداشته باشد. چند روز بعد پیامی از تهران می‌رسد که هر چه زودتر بازگردد. شکی نیست که با نگرانی و سرعت مراجعت می‌کند. در تهران به او ابلاغ شد که سردارسپه طالب خرید خانه اوست و سالارلشکر چاره ای جز تمکین از او نداشت. بهرام فرمانفرماییان پسر ارشد سالارلشکر درباره این ماجرا چنین می‌نویسد: « به طوری که مرحوم محمدعلی معتمدیان که به کارهای پدرم رسیدگی می‌نمود و سال های متمادی منشی او بود حکایت می‌کرد تقریبا نیمه شب با پدرم در قریه قراویرن، چند کیلومتری فاصله از میاندوآب، خوابیده بودند. صدای کوبیدن در شنیده می‌شود، به عجله و با نگرانی در را باز می‌کنند. رییس نظمیه مراغه وارد می‌شود. بعد از تعارفات می‌گوید: تلگراف رمز از تهران رسیده که والاحضرت سردار سپه فورا شما را خواسته است که به تهران بروید. علت احضار در تلگراف ذکر نشده بود که موجب نگرانی پدرم می‌شود. فورا پدرم به تهران می‌آید و به او می‌گویند که منزل شما را -که محل فعلی کاخ مرمر می‌باشد- سردار سپه لازم دارد و پدرم بالاجبار آن را تقدیم می‌کند.»

منبع:کتاب در زیر و بم روزگار

منصوره اتحادیه و بهمن فرمان