گروه تاریخ و اقتصاد- ایران در اوایل دهه ۱۳۵۰ توانسته بود به شرایط خوبی در اوپک دست یابد. مناسبات استراتژیک شاه با ایالات متحده آمریکا یکی از این دلایل بود و رقابت با عربستان سعودی در حوزه‌های تعیین قیمت نفت، جذب سرمایه‌گذاری خارجی و ظرفیت تولید در اوج بود. اسدالله علم در جای جای خاطراتش در این زمینه نکاتی را یادداشت کرده است که خواندن آنها برای درک موقعیت ایران در اوایل دهه ۱۳۵۰ و در سالی که شاه احساس می‌کرد قدرت بزرگی شده خواندنی است. اسدالله علم در خاطرات اول تیر خود می‌نویسد: «... درباره سیاست عربستان در مورد نفت مذاکره کردیم. فرمودند، به‌طور خصوصی یک چیز می‌گویند، به صورت رسمی چیز دیگر. عمرسقاف، وزیر خارجه‌اش، تو که نبودی اینجا آمد، اصلا موافق تنزل قیمت نفت نیست. عرض کردم به این صورت می‌خواهند تمام سهام را مثل ما تصاحب کنند، به نفع آنها تمام می‌شود، به علاوه خواست آمریکا هم هست. فرمودند، شاید این‌طور باشد...»

در خاطرات ۱۰/۴/۱۳۵۳ علم به نقل از شاه آمده است: «... [گفت] نطق دیشب ویلسون نخست‌وزیر انگلیس را در کنگره سوسیالیست‌ها شنیدی؟ عرض کردم، بلی شنیدم. غلط‌های زیادی در خصوص قیمت نفت کرده که باید پایین بیاید، از کسینجر تقلید می‌کند، عرض کردم به هر صورت حرف ما حرف حساب است. ما می‌گوییم قیمت مواد ساخته شده را ظرف چند سال چقدر بالا برده‌اید؟ [گفت]، گوش شنوا ندارند...»اسدالله علم چون حساسیت شاه را نسبت به تحولات نفت می‌داند، هرچندروز یک بار در این باره گزارش می‌دهد. در نوشته‌های روز ۱۱/۴/۵۳ علم آمده است: «... در مورد قیمت فروش نفت به اسرائیل(رژیم صهیونیستی) عرض کردم وقتی در بهمن‌ماه ۴۰۰ هزار تن به قیمت ۱۷ دلار (هر بشکه نفت) به آنها فروختیم. قرار بود ۱۳۰ هزار تن هم به قیمت ۴ دلار که قبلا خریده بودند به آنها بدهیم که ندادیم و در اینجا حق شکایت با آنهاست... اجازه دادند در قیمت معاملات آنها تجدیدنظر شود...»تنها ۳ روز بعد است که موضوع نفت با شاه طرح می‌شود. در خاطرات روز ۱۴/۴/۵۳ علم می‌خوانیم: «... دکتر فلاح آمد و مدت زیادی درخصوص امور نفتی مرا روشن کرد. فلاح تازه از اروپا و آفریقا برگشته. در خصوص یکسان کردن قیمت‌های مختلف نفت یعنی قیمت عرضه شده به کنسرسیوم و بازار آزاد برای ما و قیمت عرضه شده و بای بک (buy back) برای عرب‌ها پیشنهادهای معقولی دارد که فردا به عرض می‌رسانم...»روز ۱۹ تیرماه ۱۳۵۳ اسدالله علم پس از بحث کوتاهی درباره مسائل خاورمیانه باز هم به مساله نفت اشاره کرده و می‌نویسد: «... درباره آمدن سیمون به اروپا، مصر و عربستان سوال کردم که منظورش چیست؟ گفت، می‌خواهند سیمون تجربه پیدا کند. غلام گفت در روزنامه‌ها خواندم برای تشویق عربستان در سرمایه‌گذاری است. گفت، ممکن است چنین نظری هم داشته باشد. گفتم، پس چرا به اروپا می‌رود؟ آیا می‌خواهند امنیت اروپا را به قیمت نفت مرتبط سازند؟ گفت، فکر نمی‌کنم چون قیمت نفت به عوامل گوناگونی بستگی دارد که مهم‌ترین آنها موضوع طرز مشارکت عربستان با آرامکو می‌باشد. بعد هم قیمت buy back کشورهای عرب است و بعد هم مساله اوپک». روز ۲۳/۴/۵۳ علم می‌نویسد: «... وزیر مختار آمریکا آمد... بدون اینکه سوال کنم شرحی درباره مسافرت سیمون داد که قرار است دلارهای عربستان را جذب کند و به‌خصوص تاکید کرد هیچ رابطه‌ای با پایین آوردن قیمت نفت نیست». شاه در ۴/۵/۵۳ در نوشهر بود و علم درباره آن روز نوشته است: «... ژیسکار دستن تلگراف بسیار گرمی در جواب تلگراف تبریک شاه به مناسبت ۱۴ ژوییه فرستاده بود. با وصف این، اجازه ندادند رییس شرکت نفت فرانسه که برای عقد قراردادی به ایران آمده بود افتخار شرفیابی حاصل کند. این شخص می‌خواست درباره خرید نفت و مشارکت فرانسه با ایران در پخش فرآورده‌های نفتی مذاکره کند.یک روز بعد و در حالی که علم درباره انجام مصاحبه شاه با مجله «فور چون» نکاتی را یادداشت کرده است باز هم به مساله نفت می‌رسد و می‌نویسد: «... فلاح به عرض... می‌رساند، با توجه به اینکه به روسای شرکت‌های نفت آمریکا و انگلیس اجازه داده شده، آیا اجازه مرحمت نخواهد بود که رییس شرکت نفت فرانسه اجازه یابد ولو به مدت چند دقیقه شرفیاب شود...»روز ۸ مردادماه ۱۳۵۳ علم نوشته است: «شاه پیام مهمی برای استقرار حاکمیت مطلق ایران بر صنعت نفت داد که در روزنامه‌های مهم کشور درج شده است... در این پیام آمده است: امروز سیاست ما از یک سو در جهت ایجاد تعادل صحیح بین بهای نفت و بهای سایر فرآورده‌های صنعتی که ایران ناچار به خرید آنها می‌باشد استوار است و از سوی دیگر مبتنی بر استقرار یک توازن معقول و عادلانه بین قیمت این ماده انرژی‌زا و سایر منابع انرژی‌زا است...»اسدالله علم روز ۲۰ مرداد به خارج از کشور می‌رود و در خاطراتش می‌نویسد: «... سیمون پدر سوخته وزیر خزانه‌داری آمریکا در پایین آوردن قیمت نفت پافشاری ‌دارد و نقشه می‌کشد. فعلا که از شاه ما که قیادت اوپک را برعهده دارند، هم او و هم زکی یمانی شکست خورده‌اند. حالا می‌خواهد به خیال خودش صلح را به اعراب بازگرداند که در عوض قیمت نفت را تقلیل دهند...»

در خاطرات ۱۳/۵/۵۳ علم باز هم به مساله اشاره شده است: «... سفیر آمریکا به دیدنم آمد، گفت: حقیقتی را به تو می‌گویم شاه توسط کالاهان رییس CIA (سیا) پیامی فرستاده بود که گویا من (هلمر) سیاست نفتی ما را درک نمی‌کند و به واشنگتن توضیح صحیح نمی‌دهد... مساله قیمت نفت وضع دنیا را به هم زده و دنیا را به کسادی و ورشکستگی می‌کشاند، من می‌خواهم در این باره با شاهنشاه صحبت کنم اما این مساله باید در کادر بزرگ‌تری که همه عوامل اقتصادی و عرضه و تقاضای کالا و محاسبات قیمت مواد اولیه را در برمی‌گیرد بحث شود، اسدالله اعلم روز بعد مطالب گفته شده توسط سفیر آمریکا را به شاه می‌گوید و می‌نویسد: «... [شاه گفت] علت آنکه گفته بودم سفیر آمریکا حرف‌هایم را نمی‌فهمد این بود که وقتی کسینجر، اردشیر را دیده، گفته است من از مذاکراتی که سفیر آمریکا با شاه ایران انجام داده خرسند هستم... چطور ممکن است او از حرف‌های من خوشحال باشد در صورتی که من گفته‌ام قیمت نفت بالا نیست. دولت‌های بزرگ اگر می‌خواهند قیمت نفت را پایین بیاورند باید تاکس (مالیات) خود را پایین بیاورند. به علاوه شرکت‌های نفت چرا اینقدر باید منفعت کنند؟ من این حرف را به روسای «اکسون» و «شل» هر دو گفتم، چطور ممکن است از حرف من کسینجر که سعی در پایین آوردن قیمت نفت دارد راضی باشد؟»

در خاطرات ۱۹/۶/۵۳ علم آمده است: «... بعد از ظهر سفیر انگلیس دیدنم آمد... استدعا داشت قیمت نفت بالا نرود...»