تقویت پارادایم سیاست خارجی آمریکا
عضو گروه بین المللی
انفجارهای بوستون و دیگر حملات پراکنده تروریستی در ایالاتمتحده بار دیگر مقامات واشنگتن و مردم آمریکا را هراسان و آنها را از تکرار حملات تروریستی، مشابه آنچه که در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ رخ داد نگران کردهاست؛
احسان ابطحی
عضو گروه بین المللی
انفجارهای بوستون و دیگر حملات پراکنده تروریستی در ایالاتمتحده بار دیگر مقامات واشنگتن و مردم آمریکا را هراسان و آنها را از تکرار حملات تروریستی، مشابه آنچه که در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ رخ داد نگران کردهاست؛ حملاتی که نظم جهانی را برهم زد و آن را به عصر مبارزه با تروریسم تبدیل کرد، عصری که همچنان در آن به سر میبریم و مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی اولویت سیاستخارجی - دستکم- غربیها را تشکیل میدهد. به نظر میرسد که اینبار عاملان انفجارهای بوستون نه اهل خاورمیانه که اهل آسیای میانه و چچن هستند. شاید برخاستن تروریستهای اهل چچن به این دلیل باشد که آنها پایگاههای اصلی خود را در خاورمیانه از جمله افغانستان، عراق، سومالی، یمن و پاکستان تا حدودی از دست دادهاند. این موضوع بیتردید نهتنها آمریکا که مقامات روسیه از جمله ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری این کشور را هم گوش به زنگ کرده است. در آن روی سکه شاید بیش از همه مقامات آمریکایی به وقوع چنین انفجارهایی نیاز داشتند تا حقانیت پارادایمی را که به اصطلاح «مبارزه با تروریسم» نامیده شده ثابت کنند. سیاست خارجی آمریکا که اساسا بر اصل Self and Other (خودی و غیرخودی) بنا شدهاست پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دچار خلا محتوایی شد اما حملات یازدهم سپتامبر این خلا را پر و مبارزه با تروریسم را جایگزین «امپراتوری شیطان» - اصطلاحی که رونالد ریگان، رییسجمهوری وقت آمریکا درباره شوروی به کار میبرد - کرد. انفجارهای بوستون از این زاویه بیتردید روحی تازه به سیاست خودی و غیرخودی آمریکا تزریق کردهاست تا واشنگتن همچنان بتواند سیاستهای خود را در بسیاری از نقاط جهان توجیه کند
ارسال نظر