یکی از راه‌های کسب درآمد برای دولت‌ها در کنار دریافت مالیات و فروش ثروت و دارایی، درآمد حق‌الضرب است. در ازمنه قدیم که پول‌ها فقط فلزی و از فلزات گرانبهای طلا و نقره و نیز مس بود دولت‌ها در هنگام بحران مالی، با ایجاد ناخالصی در مسکوکات می‌توانستند درآمد کسب کنند. اما دامنه چنین درآمدی تا حدود معینی بود. در عصر جدید که پول کاغذی و اسکناس وجود دارد وسوسه دولت‌ها برای کسب درآمد حاصل از انتشار بی رویه اسکناس می‌تواند کشور را با تورم های افسارگسیخته مواجه کرده و حتی باعث سقوط دولت‌ها شود.

در کشورهای غربی سال‌های مدیدی است که قانون، وزن و عیار سکه‌ها را تعیین می‌کند و دستکاری و تقلب در مسکوکات عملی نیست. در شرایط فعلی که قیمت فلزات مس و نیکل به شدت افزایش یافته و به رکوردهای بی سابقه رسیده است آیا هزینه تولید یک سکه بیش از ارزش اسمی آن نیست؟ بله، همین‌طور است. در ایالات متحده اینگونه شده است، جایی که تخمین زده می‌شود هزینه ضرب سکه یک سنتی، ۲۳/۱‌سنت و هزینه یک سکه ۵ سنتی، ۷۳/۵‌سنت است.

اما در کانادا ماجرا کاملا متفاوت است چون یک سنتی هنوز اقتصادی است و ۸/۰‌سنت کانادا هزینه می‌برد در حالی که ۵سنتی، فقط یک‌‌سنت هزینه برمی‌دارد. علت آن است که فرایند ضرب سکه در کانادا، صرفا یک پوششی از مسی یا نیکل را بر روی فولاد استفاده می‌کند.

با وجودی که در کانادا طرح یک سنتی از ۱۹۳۷ تغییر نکرده است ترکیبات آن تغییر کرده است. سکه یک سنتی امروزی، ۹۴درصد فولاد، ۵/۱درصد نیکل و ۵/۴درصد مس دارد.

اما یک سنتی‌های قبل از سال ۱۹۹۷، ۹۵درصد مس، ۷۵/۱درصد روی و ۲۵/۰درصد فلزات دیگر داشتند. در نتیجه با قیمت امروزی مس، یک سنتی‌های آن سال‌ها بسیار باارزش هستند. ۵ سنتی که زمانی از نقره بود اینک روکشی از نیکل دارد در حالی که سکه یک دلاری کانادا روکشی از برنز روی نیکل دارد.