خصوصیسازی و نگاه محسن خلیلی (قسمت دوم - ادامه از خبر قبلی)
در این رویکرد حضور تنها یک یا دو نماینده از بخش خصوصی و غیردولتی در کارگروهها، شوراها و مجامع که در اقلیت مطلق قرار دارند و یا استفاده از نظرات فعالان اقتصادی در دستگاههای اجرایی به معنای تعامل بخش خصوصی با نهادهای مرتبط نیست بلکه اقتصاد ایران باید در راستای اجرای صحیح قانون اصل۴۴ قانون اساسی ترکیبی از نقش بخش خصوصی تا بخش دولتی را انتخاب کند که این احتیاج به یک کار مطالعاتی وکارشناسی دارد. در واقع یک برخورد خردمندانه با نقش بخش خصوصی و دولت به خصوص در مراجع سیاستگذاری صورتپذیرد، بهطوریکه این دو نه در مقابل هم بلکه در تعامل سازنده با یکدیگر عمل کنند. در بیان دیگر حوزههای تعامل بین این دو بخش تعریف شود و بین دولت و بخش خصوصی خط مرز روشنی ترسیم شود که هیچکدام از این مرز عبور نکند. در این راستا توانمندسازی بخش خصوصی باید در دستور کار قرار بگیرد و دولت مداخله در کار بخش خصوصی نکند. به عنوان نمونه در شرایط کنونی، اتاق بازرگانی و صنایع و معدن ترکیب دولت و بخش خصوصی است، در حالیکه اتاق یک نهاد خصوصی است و باید به آن اعتماد کرد که خودش تصمیمگیری کند، برنامهریزی کند و به عنوان یک نهاد معتبر و رسمی بخش
خصوصی با دولت تعامل داشته باشد. مورد دیگر اینکه دولت میتواند اختیار کامل شورای رقابت را به یکی از نهادهای مهم بخش خصوصی (نظیر اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران) اعطا کند و رییس و اعضای آن از طریق نهاد مذکور و دیگر نهادهای مربوط در بخش خصوصی انتخاب شوند. در بسیاری از کشورها، شورای رقابت یا نظارت بر رقابت و بازار در کنترل کامل بخش غیردولتی است و حضور دولت هم صرفا به عنوان نهاد حاکمیتی است. مجامع صنفی با حضور خود در این شوراها از عادلانه بودن، منصفانه بودن و شفافیت بازارها (طبق مبانی فنی) حفاظت میکنند و مقامهای مالیاتی، نظارتی و اجرایی از ابزارهای شوراهای مذکور هستند.
به نظر شما بخش خصوصی کشور منابع مالی لازم را برای خرید بنگاههای دولتی در اختیار دارد؟ چه اقداماتی را برای توانمندسازی سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی داخلی، برای شتاب بخشیدن به قانون اجرای سیاستهای کلی اصل44 قانون اساسی مفید میدانید؟
آیا فعالان و مدیران بخش خصوصی کشور را دارای پتانسیل لازم برای برعهده گرفتن مدیریت بنگاههای بزرگ اقتصادی کشور میدانید؟ نظر جنابعالی در خصوص انتقال مدیریت شرکتهای دولتی همزمان با فروش مالکیت آنها چیست؟
جامعه ایران با کشورهایی که در خصوصی کردن اقتصاد موفق بودهاند، از نظر ساختار، تاسیسات و نهادهای لازم برای واگذاری بنگاههای دولتی تفاوتهای بنیادی دارد که متاسفانه کمتر بـه آن توجـه میشود. در آن کشورها اگر خصوصیسازی خیلی آسان صورت میپذیرد، به این دلیل است که زیرساختهای یک نظام آزاد و رقابتی وجود دارد بهطوریکه به عنوان نمونه، بانکها در یک نظام رقابتی با کارآمدی بالایی کار خودشان را انجام میدهند، دستگاه قضایی وظیفه خود را به خوبی انجام میدهد، نظام مالیاتی کشور درست کار میکند و بورس کارآیی لازم را دارد. در این صورت اگر به رسم مثال راهآهن بخواهد به بخش خصوصی واگذار شود، خریدار میتواند اوراق قرضه منتشر کند و یا در صورت نیاز با سرمایهگذار خارجی سهیم بشود، در هرحال نهادهای کلیدی و بنیادی برای فعالیت بخش خصوصی وجود دارد. در حالی که در ایران، دولت از دیرباز به دلیل وجود درآمدهای نفتی حضوری گسترده در اقتصاد داشته است و نیز در سالهای سه دهه اخیر به دلایل گوناگون و از جمله به دلیل ملی شدن بسیاری از واحدهای اقتصادی، دولت طیف بزرگتری از فعالیتهای اقتصادی کشور را به کنترل خود درآورده و به این ترتیب حضور
دولت در امور اقتصادی فراتر از حدی که رسالت اجتماعیاش ایجاب میکند، گستردهتر شده است. این امر موجب گردید نه تنها تاسیسات و نهادهای لازم برای توسعه و گسترش بخش خصوصی شکل نگیرد، بلکه حتی نهادها و نظامات موجود نیز ذاتا ضد بخش خصوصی و فعالیت رقابتی است. بنابراین قبل از واگذاری بنگاههای دولتی باید ساختار اقتصاد اصلاح گردد. در واقع در مرحله اول اصلاح ساختار اقتصاد باید فلسفه پیدایش و وجود هر سازمان و بنگاه دولتی مورد بررسی کارشناسی قرارگیرد و مشخص شود که آیا آن سازمان و بنگاه زاید است و باید منحل شود، یا باید در سازمان و بنگاه دیگری ادغام شود و یا باید توسعه یابد. در مرحله بعد باید مشخص شود که چه کارهایی را دولت نباید انجام دهد و بخش خصوصی میتواند آن کار را انجام دهد. در این صورت خصوصیسازی موضوعیت پیدا میکند و این سئوال مطرح میشود که چگونه خصوصیسازی را اجرا کنیم، آیا خصوصیسازی باید داخلی باشد یا اینکه تابع رقابت بینالمللی باشد. چگونه برای توانمند کردن بخش خصوصی و تسلط آن برمسایل اقتصادی جامعه برنامهریزی کنیم و مشخص نماییم بخش خصوصی در هر قسمت چه میخواهد، آنوقت مجلس و دولت در جریان کار قرارگیرند و
راهکارهای قانونی را تهیه نمایند. نکته مهمتر در جریان قرار دادن همه مردم در این نهضت خصوصیسازی است. البته در این فرآیند باید به مسایل اجتماعی و جنبههای انسانی قضیه هم توجه داشت. ضمن اینکه مساله بسترسازی، نظارت، هدایت و سیاستگذاریها نیز به عنوان وظیفه دولت تلقی میشود. در این فرآیند باید توجه داشت که بخش خصوصی معاند دولت نیست، بلکه یار و مکمل دولت است که بدنبال سود بیشتر است و باید این انگیزه محترم شمرده شود تا موجبات توسعه وگسترش بخش خصوصی به نفع اقتصاد ملی و اشتغال پایدار فراهم آید.
با این اوصاف در اجرای موفقیتآمیز واگذاریهای بنگاههای دولتی و توانمندسازی بخش خصوصی در جهت شتاب بخشیدن به قانون اجرای سیاستهای کلی اصل۴۴ قانون اساسی انجام اقداماتی به شرح زیر ضروری به نظر میرسد:
یکم: اصلاح ساختار اقتصاد و ایجاد تاسیسات و نهادهای لازم برای توانمندسازی بخش خصوصی قبل از خصوصیسازی انجامپذیرد.
دوم: هرگونه مداخلات اداری دولت در امور بنگاههای اقتصادی، قبل از واگذاری بنگاههای دولتی رفع گردد.
سوم: واگذاری در یک فرآیند تدریجی و از بنگاههای برخوردار از ظرفیت و توان رقابتی مناسب شروع شود.
چهارم: در فاصله زمانی که داراییهای دولتی بهطور کامل واگذار شود، بنگاهها مشمول مقرراتی گردندکه بهتدریج ظرفیتها و توانمندیهای رقابتی را کسب کنند و بازدهیشان افزایش یابد.
پنجم: دولت هدف کسب درآمد از واگذاریها را نداشته باشد بلکه برای تاثیر بر اقتصاد کلان و افزایش رقابت و توسعه بازار و افزایش بهرهوری و کارآمدی، بنگاهها را واگذار نماید. (قیمتگذاری بالا نباشد- شرکتها را در صورت لزوم با شرایط بسیار آسان خصوصی کند).
ششم: دولت رقیب بخش خصوصی نباشد و در واگذاری بنگاهها بازار رقابتی شکل بگیرد و معاملات منصفانه و شفاف باشد. (وضعیت واگذاری شرکت مخابرات تکرار نشود).
هفتم: سرمایهگذاری خارجی در حوزههای واگذاری- البته با رعایت همه اصول و ارزشها و منافع و مصالح کشور- آزاد شود.
هشتم: جایگاه دولت نسبت به بازارهای کسب وکار صرفا در حوزه اعمال حاکمیت و نظارت باشد.
نهم: اگر فعالیتی پس از واگذاری به بخش خصوصی متوقف شود یا از بین برود، بهطور مسلم دارای اختلال یا مشکلی بوده است که تا قبل از واگذاری به دلیل حضور دولت و پنهان شدن عدم کارآییها بهرغم وجود اختلالات یا مشکلات مذکور، تداوم داشته است. بنابراین ترس از اضمحلال فعالیت پس از واگذاری معنا ندارد. موکدا مالکیت بنگاه یا فعالیت را باید هنگام انتقال مدیریت، به بخش خصوصی واگذار کرد.
دهم: اگر فعالیتهای اقتصادی (صنعتی، کشاورزی، خدمات و... ) براساس مزیتهای نسبی و مطلق و با رعایت هزینه- فایده اقتصادی توجیهپذیرباشد، مسلما انتقال همزمان مدیریت و مالکیت فعالیت مذکور به بخش خصوصی به دلیل وجود انگیزههای سودآوری در آن، توسعه خواهد یافت. بنابراین بخش خصوصی نه تنها پتانسیل و قابلیت به عهده گرفتن مدیریت را دارد، بلکـه منابع مالـی لازم را هـم میتواند تجهیز کند. برای اینکار اقدامات زیر پیشنهاد میشود:
الف) فروش اقساطی بنگاهها مورد تاکید قرارگیرد و سهم آن در کل روشهای فروش شرکتها افزایش یابد.
ب) بابت طلب بخش خصوصی (واقعی) از دولت، بنگاههای اقتصادی به طلبکار ان واگذار شود. البته انتخاب نوع بنگاهها و فعالیتها با بخش خصوصی باشد و مدیریت بنگاهها و فعالیتهای قابل واگذاری هم در اختیار بخش خصوصی قرارگیرد.
ج) استفاده از روشهای BOOT، BOO، BOT و نظایر آن بیش از گذشته مورد تاکید قرارگیرد.
مهمترین چالشهای سرمایهگذاران داخلی و خارجی را برای ورود به عرصه واگذاریها (قبل، حین و بعد از واگذاری) بیان نموده و روشهای مناسب واگذاری شرکتهای دولتی را تشریح بفرمایید.
اقتصاد ایران در جهان امروز جزو اقتصادهای با درآمد متوسط رو به پایین، نیمه صنعتی و وابسته به نفت و با یک بخش دولتی بسیار بزرگ و گسترده، هم چنین تسلط شدید حکومت و دولت بر اقتصاد بهویژه در طول سه دهة گذشته شناخته میشود. این دولت سالاری اقتصاد در درجه اول و قبل از حوزه تصدیگریهای دولتی، متوجه دخالت اداری دولت در امور بنگاههای اقتصادی در مواردی از قبیل قیمت محصول، دستمزد، ارتباط با سرمایهگذاران خارجی، دسترسی به تکنولوژی، دریافت تسهیلات بانکی و بسیاری موارد دیگر است. بدیهی است در چنین فضایی، واگذاریها نتیجه مطلوب در پی نخواهد داشت چرا که در شرایطی که نظام سیاستگذاری علامتهای متناقضی را به عاملان اقتصاد میدهد، بسیار مشکل میتوان هویت تفکر حاکم بر عرصه سیاستگذاری را شناسایی کرد.
بنابراین حضور دولت و بخش شبه دولتی در اقتصاد، فقدان ثبات در اقتصاد کلان، نبود و کمبود امنیت اقتصادی و تضمین حقوق مالکیت، ارزش تلقی نشدن مقوله سرمایه و سرمایهگذار در فرهنگ عمومی جامعه، فقدان بازار متشکل و عدم کارکرد صحیح بازار در بخشهای مختلف، تعدد مراجع تصمیمگیری، کنترل اداری اقتصاد، تداوم سیاست درونگرایی و نبود ارتباط و تعامل مطلوب با دنیا، بوروکراسی پیچیده و دست و پاگیر و نبود و کمبود زیرساختهای نهادی و حقوقی و مالی از جمله چالشهای سرمایهگذاران داخلی و خارجی برای ورود به عرصه واگذاریها است.
در شرایط جدید اقتصاد جهانی که حوزه مدیریت بنگاههای اقتصادی فراتر از مرزهای جغرافیایی- سیاسی کشورها است، واگذاری بنگاههای دولتی از طریق شناخت قانونمندیها، الزامات و گرایشها و دگرگونیهای اقتصاد جهانی از جمله گسترش بازارها، ظهور شرایط رقابتی نوین، رشد جریانهای سرمایهگذاری و فناوری، تعاملات تجاری و پولی و مالی و صنعتی در سطح منطقهای، ائتلافهای صنعتی، ورود به زنجیرههای تولید بینالمللی و شبکههای ارزش جهانـی و کسب جایگاه مناسب در نظام نویـن تقسیم کار بینالمللی موفقیتآمیز خواهد بود.
با اتکا به این روشها و راهکارها و الزامات آن است که کشور ما موفق خواهد شد از طریق دسترسی به سرمایه، فناوری پیشرفته، مدیریت نوین صنعتی و بازارهای گسترده صادراتی، مشکلات و تنگناهای کنونیگذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد خصوصی محور را حل و فصل نماید. تجارب موفق خصوصیسازی برخـی کشورها در دهههای گذشتـه نشـان میدهد که پدیده درهم آمیزی آنها با اقتصاد بینالمللی- ضمن توجه به ضرورتهای ملی- میتواند از کشوری توسعه نیافته، جامعهای صنعتی با تولید و صادرات انبوه ایجاد کند.
با گذشت بیش از دوسال از ابلاغ قانون اجرای سیاستهای کلی اصل44 قانون اساسی، فضای اقتصادی کشور را تا چه حد در راستای تسهیل رقابت ومنع انحصار از فعالیتهای اقتصادی میبینید؟ برای بهبود این فضا چه راهکارهایی را پیشنهاد مینمایید؟
براساس نظریههای اقتصادی، درصورت وجود بازار رقابت کامل، تخصیص بهینه منابع انجام گرفته و نیازی به مداخله دولت در اقتصاد نیست ولی به دلیل عدم تحقق بازار رقابت کامل و موارد عملی شکست بازار به ویژه انحصارات، دخالت دولت برای تکمیل کارکردهای بازار موردپذیرش کلی قرار گرفته است. از این نوع دخالت دولت در اقتصاد به دخالتهای مطلوب و موافق بازار یاد میشود که به طور مستقیم باعث جهت دهی منابع به سمت فعالیتهای خاصی نمیشود، اما در عین حال سعی در رفع ناتوانیها و شکستهای بازار دارد. در حالیکه در اقتصاد ایران بهواسطه اتفاقاتی که بهویژه از زمان انقلاب افتاد، دولت و نهادها و بنیادها برحدود ۸۰درصد اقتصاد مسلط شدند و از طرفی که عمده درآمد ارزی کشور از محل نفت در انحصار دولت قرار دارد و نیز قدرتهای دیگر دولت در جهتهایی به کار رفته است که ذاتا رقابتی نیست. نحوه سیاستهای رفتاری دولت در اقتصاد طی سه دهه گذشته بهویژه به لحاظ اقتصاد مالی و مقررات بیش از حد مطلوب، فضای اقتصادی کشور را از نظر برقراری شرایط رقابتی با مشکل مواجه کرده است، بهطوریکه یک چارچوب قانونی و نهادی در کشور حاکم شد که توزیعکننده رانت است که طبعا به
دنبال خود تحمیل مقررات، بزرگ شدن دولت و عدم کارآیی را به وجود آورده است.
در واقع دولت در تمام کارها دخالت میکند و اصولا بخش خصوصی مستقل از خودش را بر نمیتابد. عملکرد چنین اقتصادی موجب کاهش سهم بخش خصوصی در اقتصاد میشود. همچنین افزایش درآمدهای حاصل از صادرات نفت موجب افزایش واردات به گونهای شده است که برخی از فعالان اقتصادی بخش خصوصی در بخش کشاورزی متضرر شدهاند. افزایش واردات کالاهای صنعتی ساخته شده نیز، موجب رکود و توقف برخی از فرایندهای صنعتی داخلی شده است که بخش خصوصی زیان اصلی ناشی از این وضعیت را متحمل شده است.
از سوی دیگر در فعالیتهای سرمایهگذاری و اجرای طرحهای عمرانی، دولت تعامل بیشتر را با بخش غیردولتی (شبه دولتی) داشته است و پیمانکاران بخش خصوصی هم در اخذ کار با مشکل عدم توانایی رقابت با بخش غیردولتی تحت حمایت کامل دولت قرار گرفتهاند. از سویی نیز برخی پیمانکاران مذکور به دلیل عدم دریافت طلبهای قبلی خود از دولت با بحران مالی، توقف، رکود، اخراج کارکنان و نهایتا نسبت به بخش عمومی غیردولتی (شبه دولتی) و دولت تضعیف شدهاند، بهطوریکه در مجموع میتوان گفت فضای بازارهای کسبوکار به سمت حاکمیت شرایط رقابتی پیش نرفته است.
با این حال، توانمندسازی بخش خصوصی، عدم مداخله دولت در کار بخش خصوصی، ترسیم خط مرز روشن بین دولت و بخش خصوصی، تعریف و تبیین و برقراری یک نظام نظارتی موثر وجامع به دور از ملاحظات سیاسی و صنفی، قانونمندشدن و احترام به قوانین در درجه اول توسط خود دولت و ارکان حکومت، کوچک و کارآمد شدن دولت، ایجاد محیط رقابتی برای انجام فعالیتهای اقتصادی، تولید و اشاعه اطلاعات صحیح و ایجاد شفافیت رفتاری و اطلاعاتی، تعریف اصول و موازین ورود به کسب وکار و تضمین حقوق مالکیت مادی و معنوی از جمله راهکارهایی است که در راستای تسهیل رقابت و منع انحصار از فعالیتهای اقتصادی پیشنهاد میشود.
با توجه به اینکه جنابعالی براساس بند ۱۷ ماده ۴۱ قانون اجرای سیاستهای کلی اصل۴۴ قانون اساسی، به عنوان صاحب نظر اقتصادی از بخش خصوصی و با حکم رییس جمهور به عضویت شورای عالی اجرای سیاستهای کلی اصل۴۴ قانون اساسی منصوب شدهاید، اقدامات خود را در جهت ارتباط مستمر و موثر دولت و بخش خصوصی برای تدوین قوانین و مقررات مربوطه تبیین بفرمایید؟
اینجانب به عنوان خدمتگزار بخش خصوصی نه تنها در شورایعالی اجرای سیاستهای کلی اصل44 قانون اساسی بلکه در طول بیش از پنج دهه فعالیتهای صنعتی و اجتماعی در تعقیب راهی که انتخاب کردهام با مشارکت و همکاری در کارگروهها، کمیسیونها، شوراها، انجمنها، تشکلها، اتاق بازرگانی و صنایع و معادن، اتاقهای مشترک، سمینارها و همایشها، شورای عالی کار، شورای رقابت و دیگر نظامات و نهادها و دستگاههای مسوول و تصمیمگیر در سطح کلان، هرکاری که یک انسان مسوول و تاثیرگذار میتوانست انجام دهد، با توجه به تواناییهای خود و با درک حساسیت و مسوولیت در جایگاهی که قرار گرفتهام، انجام دادهام و ثمره یک عمر تلاش و تجربه در کارآفرینی وتشکلگرایی را به منظور حل مسایل ومشکلات جامعهای که به آن عشق میورزم، در اختیار مراجع ذیربط قرار دادهام.
در این راستا کتاب و مقالات تهیه شده توسط خود و پژوهشکده صنعتگر با عناوین بررسی، تحلیل و انتخاب راهکارهای توسعه صنعت کشور، استراتژی توسعه صنعتی در خدمت اشتغال و رفاه جامعه، تشکلهای اقتصادی بستری مناسب برای توسعه صنعتی، توانمندیهای بخش خصوصی در توسعه استحصال و بهرهبرداری از گاز طبیعی در کشور، معرفی طرح مطالعاتی بررسی و تحلیل و انتخاب راهکارهای توسعه صنعت کشور، مشکل صادرات غیرنفتی ایران- پیامهای مربوط به مطالعات طرح تدوین استراتژی توسعه صنعتی کشور، تا فرصت باقی است با استفاده از ذخایر نفت و گاز کشور را در مسیر توسعه پویا قرار دهیم، نقش تعالی سازمانها در نجات اقتصاد ملی، تشکلهای صنعتی و جایگاه اخلاق حرفهای در ساختار و کارکرد آن، نظراتی پیرامون تشکلهای صنعتی و جایگاه اخلاق حرفهای در ساختار و کارکرد آن، چرا به توسعه مطلوبمان نمیرسیم، سخنی با یاران صنعتگر، توسعه صنعتی و بخش خصوصی، تشکلگرایی بستری مناسب برای توسعه صنعتی، اولین همایش ملی حسابداری و صنعتی، اقدامات و ابتکارات مدیران صنعت کشور برای ارتقاء مسوولیت اجتماعی، راه پیش روی مجمع (کنفدراسیون) صنعت ایران، سخنی از یک خدمتگزار صنعت، در جستوجوی توسعه
مطلوب، ارتقاء کیفیت و عملکرد راهبری نظامهای اقتصادی- صنعتی، استفاده خردمندانه از ابلاغیه مقام معظم رهبری درباره سیاستهای کلی اصل۴۴ قانون اساسی، به مناسبت مراسم دانش آموختگی پردیس دانشکدههای فنی در سال ۱۳۸۵، صنعتگر پیشرو در خدمت توسعه ملی و رفاه اجتماعی، گفتاری کوتاه درباره خصوصیسازی در راستای سیاستهای اصل ۴۴، به مناسبت اجلاس مشترک اعضای هیأت مدیره سراسری انجمن مدیران صنایع ایران، دخالت دولت در اقتصاد و تعیین قیمتهای بازار، غلبه بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی در گروی اتحاد، مشارکت و همسویی تشکلهای بخش خصوصی است، جایگاهاندازهگیری و ارزیابی عملکرد بنگاههای اقتصادی در تعالی سازمانها، حرفه مهندسی در الگوی توسعه صنعتی و اقتصادی کشور، ده مولفه مهم کارآفرینی، راهکارهایی برای برون رفت از موانع تولید و سرمایهگذاری، ملاحظاتی درباره مالیات بر ارزش افزوده، راهبرد نوآوری در صنعت و معدن، صنعت و معدن کشور در مسیر توسعه، حتی در بیابان هم میتوان شکوفا شد، نقشه راه تشکلها در مسیر توسعه پایدار و تحقق چشمانداز بیست ساله کشور، نقدی بر راهاندازی نهضت ملی کاهش قیمت تمام شده راهکاری برای نجات اقتصاد کشور، حمایت از
تولیدکنندگان و مصرفکنندگان لوازم خانگی بعد از اجرای هدفمند کردن یارانههای انرژی، راهکارهای پنجگانه در خدمت مدل سرآمدی جایزه ملی بهرهوری و تعالی سازمانی در سازمانهای کشور، نرخ ارز و آثار آن در اقتصاد و صنعت کشور، مقررات بهینه و رشد کسبوکار، تعالی سازمانی و توانمندسازی بخش خصوصی، گزارش کارشناسی علمی و پژوهشی در خصوص راهکارهای توانمندسازی بخش خصوصی، توانمندسازی بخش خصوصی در راستای سیاستهای کلی اصل۴۴ قانون اساسی، اجرای صحیح سیاستهای کلی اصل۴۴ قانون اساسی، الگویی نو برای اصلاح ساختار اقتصاد کشور، نوعدوستی و سخت کوشی، هموارکننده راه توسعــــه (بیانیه صنعتگر) و راه محسن خلیلی در یک نگاه را به پیوست تقدیـــم مینمایم. گفتنی است که به سبب ابتلا به سرطان و طی فرآیند درمان آن از طریق شیمـی درمانی حدود هشت ماه عاجـز از ارائه خدمات جـاری بودهام.
با تشکر از حوصلهای که در پاسخگویی به سوالات ما به خرج دادید در خاتمه اگر مطلبی در طول مصاحبه مغفول مانده است در تکمیل بحث بیان بفرمایید.
تجارب اقتصاد جهانی و جایگاه دولت در اقتصاد حاکی از آن است که کشورهای دنیا در اداره و مدیریت اقتصاد ودستیابی به یک اقتصاد پویا، استفاده حداکثری از تواناییهای جامعه را هدف گرفتهاند به نحوی که سهم دولت در اقتصاد به سود بخش خصوصی در حال تعدیل و تقلیل است. کشورها به خوبی دریافتهاند که استقلال سیاسی آنان در گروی استقلال اقتصادی است و نیل به استقلال اقتصادی نیز با محوریت بخش خصوصی و نقش شایسته آن در رشد و توسعه اقتصادی امکانپذیر است.
تجارب کشورها همچنین نشان داده است که بین رشد و توسعه اقتصاد با کثرت انسانهای اقتصادی یا به معنای امروزی بخش خصوصی همبستگی مثبت وجود دارد. زیرا کشوری که دارای تعداد زیادی انسانهای اقتصادی کارآفرین باشد، از محرکهای تجاری و اقتصادی قویتری برخوردار است. افزون براین صرفهجویی در مصرف منابع که یکی از روشهای متداول ارتقای بهرهوری نیروی انسانی، سرمایه و منابع طبیعی در اقتصاد هرکشور است عموما در بخش خصوصی اتفاق میافتد و این بخش ماهیتا صرفه جو و به دنبال بهینه کردن هزینهها است.
چنان که اغلب اقتصاد دانان پیشبینی میکنند، قرن حاضر عرصه شدید رقابت در بازارهای بینالمللی خواهد بود و اگر بسترهای لازم برای ورود اقتصاد ایران به عرصههای رقابتی جهانی مهیا نشود، ضربات شدیدی به اقتصاد کشور وارد خواهد شد که جبرانناپذیر است. بنابراین رها ساختن دولت از هر نوع وظایف اجرایی تا آنجا که بتواند به تنظیم سیاستها و برنامههای دورنگر و آینده مبادرت ورزد و بر اجرای سیاستها واستراتژیهای تعیین شده نظارت کند و در مقابل، توانمندسازی بخش خصوصی و جلب مشارکت موثر آن در تصدیگری بنگاههای دولتی و نیز گرایش به سمت رقابت در بخشهای مختلف اقتصادی برای حضور معنادار در بازارهای بینالمللی از ضروریات محتوم اقتصاد ایران است.
اینجانب به عنوان خدمتگزار بخش خصوصی در شورای عالی اجرای سیاستهای کلی اصل44 قانون اساسی با عنایت به ابلاغیه مقام معظم رهبری و قانون اجرای سیاستهای کلی اصل44 که برآن اساس تدوین شده است، آنچه را که شورای عالی سیاستهای کلی اصل44 قانون اساسی، وزارت امور اقتصادی و دارایی و زیرمجموعه آن تاکنون انجام دادهاند، بدون تردید گامی اساسی در راه خصوصیسازی اقتصاد کشور میدانم که شکافهای لازم را بر تصدیگری دولت در بنگاههای اقتصادی وارد کرده است و انتظار میرود این روند با همکاری، همدلی و همفکری کلیه دست اندرکاران اعم از دولتی وخصوصی شتاب بیشتری یابد تا انشاء الله در زمان نه چندان دور خصوصیسازی اقتصاد بهطور کامل تحقق یابد وکشور را که دارای مزیتها، امکانات و ویژگیهای نادر و استحقاق برای بالندگی بیشتر است به درجه و مرتبهای که شایسته آن است رهنمون شود.
ارسال نظر