گروه بوتان با اتکاء به غنای علمی و تجربه‌اندوزی و یادگیری از صنایع پیشرفته جهان و نیز با رعایت اصولی چون،تحلیل مستمر تحولات محیطی، بروز واکنش به‌جا و به‌موقع و سازگار با شرایط محیطی، همگامی با نیازهای جامعه و سیر تحولات آن از راه تولید محصولات جدید، افزایش مستمر قابلیت رقابت با رقبای حال و آتی، ارتقای روزافزون کیفیت محصولات شرکت، توجه دائم به جلب رضایت مشتریان، حفظ ارزش و اعتبار اجتماعی و ایفای مسوولیت اجتماعی و شهروندی سازمانی، همواره بر آن بوده است که سهم و نقش خویش را در گسترش مصرف گاز و اشاعه فرهنگ مصرف گاز به عنوان مناسب‌ترین و پاک‌ترین حامل انرژی در کشور گسترش دهد و به سهم خود در توسعه اقتصاد ملی و رفاه مردم نقش موثری داشته باشد.

پیشگامی شرکت بوتان در اشاعه مصرف گاز در کشور و گام گذاشتن در مسیر ناشناخته‌ها به سختی و تحمل زیان و دشواری‌های فراوان اما با عشق به رفاه مــردم و توسعه ملی منجر به توزیع و مصرف بیش از دو میلیون تن گاز مایع در کشور، ایجاد بیش از ۶۰ شرکت توزیع‌کننده گاز مایع و تاسیس ده‌ها شرکت و کارگاه صنعتی سازنده وسایل گاز سوز گردید تا جایی که مصرف گاز مایع برای مصارف خانگی و صنعتی و تجاری فراگیر شد که منحصرا در بخش خانگی و در روزگار اوج مــــصرف گاز مایع که جانشین مصرف نفت سفید و درختان و جنگل‌ها می‌شد، شرکت‌های توزیع‌کننده گاز مایع متجاوز از ۹ میلیون و پانصد هزار خانوار را در اشتراک خدمات گازرسانی خود داشتند.
ایجاد سالانه حدود 500 میلیون دلار صرفه‌جویی ارزی برای کشور، ایجاد فراتر از یک هزار میلیون ریال ارزش افزوده سالانه صنعتی، ایجاد بیش از سی هزار فرصت شغلی، پیشگیری از تهیه ذغال چـوب و لطمه به محیط­‌زیست در راستای توسعه پایدار، و رهانیدن خانم‌های ایرانی از آشپزخانه‌های دود زده سنتی و مهم‌تر از آن آزاد شدن وقت آنان برای پرداختن به سایر امور، همچنین معرفی و استقرار استانداردهای بین‌المللی در صنعت گاز مایع ایران، مشارکت در تدوین استانداردهای صنعت گاز مایع و استقرار آن در کشور، مشارکت در تدوین استانداردهای تجهیزات تحت فشار و استقرار آن، مشارکت در تدوین استانداردهای لوازم گاز سوز و استقرار آن، مشارکت در تدوین استانداردهای سوخت‌های جایگزین گازی، و تهیه و تدوین کتاب‌ها و دستورالعمل‌های آموزش صنعت گاز مایع و لوازم گازسوز تنها حاصل بخشی از تلاش‌های گروه بوتان به راهـــــبری محسن خلیلی به عنوان پیشگام معرفی و عرضه گاز مایع در فرآیند توسعه صنعتی و اقتصادی و خدمت به رفاه مردم بوده است.
پایه‌گذاری شرکت بوتان در استفاده از گاز مایع و اشاعه فرهنگ مصرف آن در کشور زمینه تاسیس شرکت ملی گاز ایران در سال ۱۳۴۸ را فراهم نمود که به دنبال آن طی سه دهه گذشته استفاده از گاز طبیعی در کشور فراگیر شد، به‌طوری‌که به باور متخصصان اقتصاد انرژی چنانچه گاز طبیعی وارد سبد انرژی مصرفی­‌کشور نمی‌شد ما اکنـون نفتی برای صادرات نداشتیم. در واقع می‌توان گفت که راهبری محسن خلیلی در اشاعه فرهنگ مصرف گاز در کشور مــــصداق کامل «رهی پیشم آور که فرجام کار/تو خشنود باشی و ما رستگار» است.
مهار بحران دولتی کردن بوتان
پس از فوت بنیان‌گذار یکی از مشکلاتی که در شرکت‌ها رخ می‌دهد، مساله تفاوت دیدگاه و تضاد منافع در خانواده‌های سرمایه‌داری صنعتی است. شرکت‌هایی که بخت‌پذیرش اقتدار یکی از اعضای خانواده در نقش مدیریتی را داشتند امکان تداوم و توسعه فعالیت به صورت جمعی برایشان فراهم شد. چه بسا خانواده‌هایی که پس از فوت موسسانش با فاصله کمی، شرکت‌هایشان فروخته شد یا شرکت به علت اختلاف وارثان با هم، فروپاشید. خانواده خلیلی بخت آن را داشتند که وحدت خانوادگی را پس از محمود خلیلی - که در سال ۱۳۵۳ از دنیا رفت- حفظ نموده و با شیخوخیت محسن خلیلی انسجام فعالیت گروه بوتان به‌ویژه در سال‌های پرتلاطم و بحران زای دهه ۶۷-۱۳۵۷ حفظ شده و در برنامه‌های شرکت برای تداوم حوزه فعالیتش اختلالی رخ ندهد.
با پیروزی انقلاب‌اسلامی، مشکلات خاص ناشی از تب و تاب آن، بحــران دولتی کردن موسسات، شعارهای ضد سرمایه‌داری و فعالیت‌های سیاسی گروه‌های مختلف بر شرکت‌ها تحمیل گردید. حفظ شرکت بوتان در این وضعیت بحرانی، مستلزم علاقه و تلاش طاقت‌فرسایی بود که محسن خلیلی مسوولیت آن را در این شرایط عهده‌دار بود. دخالت غیرمسوولانه نیروهای بیرون و داخل شرکت‌ها به حدی پیچیده شده بود که بسیاری از صاحبان صنایع امکان فعالیت در این دوره را غیرعملی دانسته و شرکت‌های خود را رها نموده و نهایتا برای کار به خارج از کشور رفتند. این دخالت‌ها و فشارها بر بسیاری از شرکت‌ها و از جمله شرکت بوتان تا سال­‌ها همچنان اعمال می­‌شد.
به دلیل در خارج از کشور به سر بردن تعدادی از سهامداران بوتان به منظور تحصیل و موارد دیگر، شکایتی علیه شرکت در دادسرا طرح شد که این پرونده از سال ۱۳۵۸ تا ۱۸ تیر ۱۳۸۲ از سوی ستاد اجرایی فرمان امام و دادسرا مرتبا پیگیری و صاحبان شرکت بوتان و در راس آنها محسن خلیلی برای ادای توضیحات راجع به مسائل ساختگی چون وابستگی به دربار، عدم پرداخت وجوهات شرعیه، فرار از پرداخت مالیات به دلیل زیان‌ده بودن و سهام غائبین... صدها مرتبه به دادگاه احضار شدند تا سرانجام پس از قریب به ۲۰سال حکم به برائت شرکت بوتان در موارد اتهام مذکور صادر گردید. همین پرونده، همراه با موارد بی‌پایه و اساس دیگری چون عدم رعایت نرخ فروش گاز مایع از سوی مدیران و رانندگان، کمبود عرضه، اخذ وجه برای تعویض سیلندر و... مدت­های زیادی از وقت خلیلی و مدیران مناطق بوتان را برای مراجعات مکرر به دادگاه، بازجویی، دخالت سازمان‌های متعدد به‌­عنوان کنترل و بازرسی ­در کار شرکت، تهیه متن­ حقوقی برای دادسرا، اداره‌­اماکن، اداره تعزیرات، ستاد مبارزه با گرانفروشی، پاسخ وکیل شرکت به دادگاه، دستگیری مدیران، استعفای برخی از مدیران به علت شرایط پرتنش مسائل حقوقی، همچنین در مواردی صدور احکامی مثل پرداخت جریمه نقدی، حکم به زندانی شدن خلیلی به مدت ۱۵ روز (در خوزستان) شلاق، تبعید و زندان و نهایتا صدور منع قرار پیگرد، تبرئه شرکت بوتان و محسن­ خلیلی در شهرهای تهران، اصفهان، مشهد، کرمان و ۲۴ شهر دیگر طی سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۷ به خود اختصاص داد.
مطالعه پرونده حقوقی محسن خلیلی نشان می‌دهد طی این سال‌ها بیش از صدها روز از وقت وی و دیگر سهامداران و مدیران بوتان، به منظور حل و فصل مسائل خرد و کم اهمیت در نهادهای حقوقی صرف گردید. موسسه‌ای که دو­هزار نیرو و صدها معضل روزمره و پیچیده برای حضور در بازار و رقابت با رقبای داخلی و خارجی دارد، به نظر نمی‌رسد با این مشکلات متعدد حقوقی، فرصتی برای برنامه‌های جدی و به توسعه فعالیت بیاندیشد. با این وجود شرکت بوتان، از گسترش برنامه‌هایش غفلت نکرد و حتی مضاف بر آن با وقوع جنگ تحمیلی و تخریب بخشی از تاسیسات بوتان بر اثر بمباران خرمشهر و اهواز و نیز محدودیت‌های ارزی، خروج نیروی انسانی ماهر، عدم همکاری شرکت‌های بزرگ صــــاحب تکنولوژی خارجی، و وضعیت تحریم اروپا و امریکا بر شرکت‌های صنعتی، گسترش روند صعودی خود را تاکنون ادامه داده است، به‌طوری‌که در طول این سال‌ها گروه بوتان علاوه بر بهبود کیفیت و افزایش میزان تولید و تنوع در محصولات متکی بر توسعه اقتصادی کشور و رفاه ملی تا مرز 95 درصد به خودکفایی رسیده‌است.
مقاومت و مدارای محسن خلیلی در مواجهه با مسائل دادگاه انقلاب اسلامی، صبر و تحمل و پایداری ایشان در جهت احقاق حق و جست‌وجوی راه‌حل‌ مختلف جهت حل مساله و جلوگیری از مصادره شدن شرکت و سرانجام تبدیل «مصادره» به «مصالحه» و قبول رای ناعادلانه دادگاه و پرداخت جریمه‌­گزاف، آن هم در اوج بحران‌های نقدینگی در سال‌های زیان‌ده بودن شرکت بوتان از طریق فروش اموال شخصی خود و خانواده، با انگیزه ممانعت از متلاشی شدن شرکت و جلوگیری از ضایعه توزیع گاز مایع در کشور و ایجاد مشکل برای بیش از ۵/۴ میلیون خانوار و دو هزار نیروی کار، نمونه‌های عملی و آشکار اعتقاد این صنعتگر فرهیخته به مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و اجحاف و تلاش پیگیر برای احقاق حق بخش خصوصی و ارائه یک الگوی کارآفرین مردم دوست و علاقه‌مند به میهن است که از منافع و مصالح خود به نفع جامعه می‌گذرد و پیشتیبانی جز خداوند و معتقدات خود ندارد و می‌خواهد درسی به کارآفرینان امروز و فردای کشور بدهد تا به این باور برسند که برای توفیق، راهی جز تلاش و مجاهدت و مقاومت در مقابل مسائل و سختی‌ها وجود ندارد.
اعتقادات و باورهای کلیدی
در راه توسعه صنعتی
محسن خلیلی امروزه نامی آشنا در جامعه صنعتی و مهندسی ایران است که در سایه نگرش آرمان‌گرا و مشرب فلسفی‌اش که ملهم از دیدگاه جامعه‌گرایی است، به یکی از پدیده‌های نادر و استثنایی در تاریخ اجتماعی این آب و خاک تبدیل شده و بدون تردید در «حافظه تاریخی» مردم ما ماندگار خواهد بود. شاید به جرأت بتوان گفت که نقشی که وی در طول بیش از پنج دهه در راه توسعه صنعتی کشورش ایفاء کرده است، موید و معرف شایستگی‌هایی است که در طبیعت مردم ایران نهفته است و اگر شرایط، فرصــت و زمان همراهی کند می‌توان با تکیه بر این ظرفیت‌ها محال­‌ها را ممکن ساخت و باید‌ها را جایگزین نباید‌ها کرد.
خلیلی که بیش از سه چهارم عمرش را در خدمت به صنعت و فعالیت‌های اجتماعی صرف کرده است، وظیفه خود می‌داند که آنچه را یافته و به آنها اعتقاد دارد، در اختیار کارآفرینان و جوانان امروز و فردای این مرز و بوم قرار دهد تا آنان را برانگیزد که در خدمت توسعه، تعالی و رفاه جامعه خویش قرار گرفته و حتی بیش از آن در جست‌وجوی راهی برای کم کردن آلام و دردهای جامعه بشری باشند. چنانچه اعتقادات و باورهایی که وی در مسیر دستیابی به توسعه و رفاه مردم از طریق صنعتی کردن جامعه همواره بر آن تاکید داشت مورد بررسی قرار‌گیرد، روشن خواهد شد که او چگونه توانست حیات خود را در این راه تداوم بخشد. اشاره به برخی از آنها ارزیابی و داوری نسبت به دست آوردها و کارکردها را آسان خواهد کرد.
یکم: پایبندی به ارزش مداری و اخلاق محوری
خلیلی همواره بر این باور بوده است که ارزش مداری و اخلاق محوری مبانی و اصولی هستند که رفتار افراد یک مجموعه را با یکدیگر پایه‌گذاری کرده و بدین طریق می‌توان محیطی سرشار از همکاری، اعتماد، پشتیبانی، همسویی، درستی و تحرک ساخت که کانون تعالی و پیشرفت باشد. وی قبول دارد اگرچه هر یک از افراد یک مجموعه از نظر فرهنگ، استعداد و برخی باورها با یکدیگر متفاوت هستند اما ارزش‌­های محوری و اصول اخلاقی مشترک سبب می‌شود که تفاوت‌ها و تضادها به نیرویی برای پیشرفت و نیل به هدف تبدیل گردند. در چنین فضایی، همکاری، نوآوری، یادگیری و بهبود مستمر افزایش می‌یابد و افراد و بنگاه‌های صنعتی را قادر می‌سازد که به سهم خود توان ارزش‌آفرینی بالاتری داشته باشند و چرخ صنعتی شدن را با سرعت بیشتری به حرکت درآورند.
دوم: اعتقاد به عدالت اجتماعی و اقتصادی
خلیلی معتقد است توزیع فرصت‌ها و امکانات در جامعه در صورتی عادلانه و منطقی است که همگان در دستیابی به آنها از شرایط برابر برخوردار باشند. این امر نه تنها تولید ثروت توسط افراد را محدود نمی‌کند، بلکه با تکیه بر توانایی افراد و باز توزیع ثروت موجب افزایش همزمان ثروت و عدالت اجتماعی در جامعه می‌شود و سطح رفاه افراد و گروه‌های انسانی را ارتقاء می­‌بخشد. او معتقد است که در اجرای عدالت‌­اقتصادی و اجتماعی دولت باید با سیاست‌گذاری صحیح و تدوین مقررات لازم و بهینه، فضایی را به وجود آورد تا صاحبان ثروت، سرمایه‌گذاری‌های جدید در بخش تولید را بهترین محل برای کسب سود و سرریز سرمایه خود تلقی کنند و در نهایت با پرداخت مالیات­ به حق و مناسب و مشارکت در فعالیت‌های عام المنفعه مانند امور فرهنگی و اجتماعی به ایجاد شرایط مناسب‌تر زندگی اقشار فقیر‌تر جامعه کمک کرده و با میل و رغبت میزان بهره‌برداری و بهره‌وری شخصی از ثروت خود را تعدیل کنند.
سوم: بها دادن به خلاقیت‌ها و افکار تازه و نو
خلیلی به خلاقیت و نوآوری بسیار بهاء می‌دهد و از کسانی که دارای چنین توانایی هستند، به شدت حمایت می‌کند و راه را برای پیشـرفت شان می‌گشاید. وی معتقد است، در دنیایی که ما زندگی می‌کنیم به خصوص جهان سوم که نیازمندیهای زیادی دارد، زمینه برای خلاقیت و نوآوری هم فراوان است، منتهی افراد برای ابداع و کارآفرینی حتما باید جامعه و نیازمندیهای آن را بشناسند تا بتوانند سیستم‌هایی را خلق کنند که نیازهای بخش‌های مختلف جامعه را تامین کند. وقتی یک فرد عاشق توسعه کشور بتواند در طول حیات خودش در زمینه خلق نوآوری با موفقیت روبه‌رو شود با امکانات زیادی مواجه می‌گردد که این امکانات در نهایت می‌تواند به تولید و اشتغال و درآمد و رفاه جامعه منتهی شود.
چهارم: دلبستگی شدید به آموزش و یادگیری
خلیلی برای آموزش و یادگیری وزن بسیار قائل است و همواره تاکید می‌کند که آنچه باعث تحول اساسی در نگرش و تغییر رفتار می‌شود، آموزش است. وی دور انداختن افکار و اطلاعات کهنه و دوباره آموختن و بازنگری در الگوهای فکری و عملی، همچنین استقبال از تغییر و بهره‌گیری از روش‌های علمی جدید را ضرورت پیشرفت و اصلاح امور می‌داند.
بدون به‌کار‌گیری دانش جــدید، افراد و بنگاه‌های صنعتی در عقب‌­ماندگی بیشتر غوطه‌­ور می‌شوند و فاصله آنها با جهان توسعه یافته بیشتر می‌شود. در حالی‌که تنها مزیت رقابتی پایدار در عصر جدید آموزش پیوسته و مداوم و داشتن سازمان یادگیرنده است.
پنجم: اشاعه فرهنگ صنعتی به عنوان زیربنای تحول جامعه
خلیلی بر این باور است که با مردمی که دچار فقر فرهنگی‌اند، نمی‌توان کشور را متحول نمود و به سمت پیشرفت سوق داد. لذا تحول در صورتی اتفاق می‌افتد که کشور از یک سلسله‌امکانات زیربنایی برخوردار گردد. این امکانات زیربنایی از بعد انسانی، فرهنگ و تخصص است و از بعد فیزیکی کارهای گسترده زیربنایی نظیر توسعه شبکه راه‌آهن، سدها، فرودگاه‌ها، بنادر، ارتباطات، مخابرات، تامین مواد اولیه، بهداشت، آموزش و... است که در کشور به آن توجه خاص شده است. وی معتقد است که صنعت می‌تواند به عنوان یک عامل زیربنایی، خدمت‌گزار فرهنگ باشد و در واقع فرهنگ و صنعت با هم در تعامل هستند. در این راستا وی تاکید می‌کند که برای هر تحولی به نیروی جمعی نیاز است و لذا جمعی که خود به آن دل بست، صــــنعت‌گران هم حرفه‌اش بودند و آرزو نموده از طریق فعالیت تشکل‌گرایی که یک کار صددرصد فرهنگی است، در کارآفرینان و صنعتگران کشور چنان اعتقاد و کرامتی به وجود آورد که اینان فارغ از خودشان، بیشتر به جامعه‌شان و ارتقای فرهنگ آن بیاندیشند.
ششم: واقف بودن به ارزش انسانها
و ابراز عشق به آنها
خلیلی در کنار ارزش ســــرمایه فیزیکی به ارزش سرمایه انسانی که می‌تواند سرمایه فیزیکی را مدیریت و تکثیر کند واقف بوده و بر این باور بوده است آنان که در کار تولید و صنعت هستند هرچه از نظر دانش، بینش و تخصص بالاتر باشند و نیز از مدیریت توسعه انسانی بهره‌گیرند، در کار خویش توفیق بیشتری خواهند یافت. وی معتقد است یک کارآفرین باید تشخیص دهد که انسان‌هایی را که وی در اختیار دارد تا برایش کار کنند، همان میل و آرزوهایی را دارند که او دارد و درست مثل او می­‌خواهند پیشـــرفت کنند. لذا شخص کارآفرین باید این شانس را به آنها بدهد تا علایق شخصی­شان را پرورش دهند که در این صورت آنها می‌توانند بهترین نتیجه را برای کسب‌و‌کار داشته باشند. داشتن این حس ارزشمند نسبت به انسانها تنها یک احساس قلبی و صمیمی توام با عشق و مهرورزی است که کارآفرین علایق و آرزوهای کارکنانش را به عنوان انسان درک کند که این خود نیرویی در آنها برای انجام کارهای بزرگ ایجاد می‌کند. عشق دارای اقتداری بیکران است که هرگز شکست نمی­‌خورد و برای آدمی سلامت، سعادت، شادمانی، هماهنگی و همه گونه کامیابی را به ارمغان می‌آورد.
هفتم: در پیش گرفتن شکیبایی ­و صبر و داشتن شجاعت ­در عین انعطاف‌پذیری
در طول سال‌هایی که خلیلی برای بقای صنعت و توسعه آن تلاش می‌کرده است، سال‌های دشوار، پرتنش، خصومت آمیز و مهاجم در جهت تضعیف و از میان بردن بخش خصوصی وکارآفرینان آن بود. نوعی تسلسل حوادث، فشارها و ماجراها در کشور جریان داشت که تحمل آنها نیازمند شکیبایی، صبر و ایستادگی بسیار بود. شجاعت در عین انعطاف‌پذیری برای دور زدن مـوانع روشی بود که وی در پیـش گرفت. به‌علاوه بی­باکی در تصمیم‌گیری و راه ندادن دو دلی و تردید به‌خود در مواردی که‌امکانات و فرصت اجازه می‌داد، به وی کمک می‌کرد که راه خود را تداوم بخشد. او عواقب ناشی از تصمیمات خود را می­‌پذیرفت و به عذر تســــامح از زیر بار مسوولیت شانه خالی نمی‌­کرد. وی معتقد است انسانی که در راه رسیدن به روشنایی مبارزه می‌کند، به این درجـه از معــرفت دسـت می‌یابد که: من درست می‌اندیشم، درست تصمیم می‌گیرم و با استواری قدم در راه می­‌گذارم و تلاش و پشتکار به خرج می‌دهم، و رنج‌هایی هم که نصیب آدم می‌شود قسمتی از مشیت الهی است و هر اتفاق ناگوار دارای هدف و منظوری است که از ما پنهان و به صلاح است. در نهایت آنچه اتفاق می‌افتد در دستان توانمند خداوند است، او عاشق بندگانش است و همواره برای آنها بهترین را می‌خواهد.
هشتم: اعتقاد به اصول نظام اقتصاد رقابتی و مردمی کردن اقتصاد
اقتصاد خصوصی محور و ضرورت مشارکت مردم در آن و اعتقاد به نظام اقتصاد آزاد ورقابتی بر مبنای شناخت و احترام به شخصیت، آزادی و حقوق افراد از مبانی اولیه نظام فکری خلیلی است که وی به‌ویژه از ابتدای سال‌های بعد از انقلاب بر آن پای فشرد. گرچه با روحیه حاکم در آن زمان، هر نوع حمایت از نقش بخش خصوصی در توسعه و پیشرفت به نوعی دشمنی با آرمان‌های انقلاب تلقی می‌شد ولی هیچ‌گاه خلیلی از اصولی که به آن پایبند بود عدول نکرد و همواره در تمام گفتمان‌ها و نوشتارهای خود و تشکل‌های تحت راهبری و مدیریت وی بر استفاده کشور از توانایی‌های بالقوه مردم در کار اقتصادی دفاع کرد و به‌تدریج و بالاخره آن را وارد سیاست‌ها و از جمله سیاست‌های کلی اصل‌۴۴ قانون اساسی کرد که‌امروزه از زبان مسوولان کشور به صراحت بیان می‌شود. خلیلی معتقد است که سپردن فعالیت اقتصادی و تصدی‌گری امور به بخش خصوصی موجب استفاده از امکانات و توانمندی‌های همه کسانی می‌شود که در خود توان و قابلیت‌های لازم برای­‌کار خلاق و نوآورانه و متکی به خود را می­‌بینند و بدین نحو با افزایش افراد کارآفرین و توسعه کارآفرینی، اشتغال، تولید و رفاه در کشور افزایش می‌یابد.
نهم: نگاه به مسائل به صورت علمی و کارشناسی
نگاه علمی و کارشـــناسی به مسائل و موضوعات از دیگر اصول مورد نظر محسن خلیلی در راه توسعه صنعتی کشور بوده است تا مسائل از یک استدلال و توجیه علمی و ‌پذیرفتنی برخوردار گردد. جذب کارشناسان متعدد در زمینه‌های قانونی، اقتصادی، مدیریتی، آموزشی و صنعتی در تشکل‌های تحت راهبری و مدیریت وی و نیز در پژوهشکده صنعتگر کرد که خود آن را بنیان نهاده است- این فرصت را ایجاد که مسائل پایه‌ای و ریشه‌ای اقتصاد و صنعت ایران مورد شناسایی و بررسی قرار گرفته و راه‌حل‌ها و پیشنهادهای بسیاری را به دولت و مجلس ارائه دهد. دامنه مطالعات و بررسی‌های انجام گرفته گویای آن است که وی مشارکت در کار توسعه صنعتی را به عنوان یک رسالت ملی تلقی نموده و امکانات و توانایی‌های خویش را در این راه صرف نموده است. در این خصوص وی می‌گوید: توفیقات بنیادی و اساسی که بدنه اصلی فعالیت‌های ما را تشکیل می‌داده است، کارشناسانی بودند که در طول مدت کار به لحاظ اقتصادی و صنعتی رهنمودهایی به ما دادند و تلفیق تجارب کارشناسان باعث شد در بسیاری از زمینه‌ها بتوانیم در راه صنعتی کردن کشور گام برداریم و در این راستا مشروعیت بخش خصوصی را به دولت بقبولانیم. در این موفقیت مدیون کارشناسانی هستیم که حاضر به همکاری با ما شدند و با علم خودشان ما را بهره‌مند کردند چون اکثر کارآفرینان، مهندس هستند وبرخی از مهندسان ابعاد علوم انسانی شان آن طور که باید و شاید گسترده نیست.
دهم: تشخیص و ارزیابی جایگاه کار و تلاش در رویکرد به پیشرفت و توسعه
کار از دیدگاه محسن خلیلی تجلی عشق است، کار نماد هستی است و هستی نتیجه کار بی‌وقفه نیروهای شیمیایی و مکانیکی است. از آن زمان که نخستین اتم به جنبش درآمد تا به اتم‌های مجاور بپیوندد، کار عظیم آفرینش تعطیل نشده است و این آفرینش ادامه خواهد یافت. ما کار می‌کنیم تا با زمین و روح هماهنگ شویم، زیرا بیکاره بودن، بیگانه شدن با فصل‌ها و جا ماندن از صف حیات است. کار کردن، مهم‌ترین فعالیت انسان است. بدون کار کردن او باطل است، به هیچ کجا نمی‌رسد، و هیچ نقشی را ایفا نمی‌کند. آنکس که کار نمی‌کند، همـــچون شیء بی‌فایده و دست و پا‌گیری به دور افکنده و نابود می‌شود و باید جای خود را به کارگر لازم و مفید بدهد. ما برای کندوی اجتماع، زنبوروار به‌دنیا می‌آییم. ما جز کوشش خود امر دیگری را همراه نداریم. ما ضرورت هستی خود را جز با نیاز به ســـرشت یک کارگر که انجام وظیفه می‌کند نمی‌توانیم توجیه کنیم. وی در این خصوص همواره به یاران صنعتگرش تاکید کرده است که به نقش خود بیاندیشیم که چه می‌کنیم و ماموریتمان چیست و راهمان کدام است. ما یار دلسوز مردم و راهنمای شیفتگان کار و برآورنده هرگونه نیازیم. ما از طریق سازندگی در رفع نیازهای مردم و جامعه مشارکت داریم. آرمانمان ایجاد کار و دست آوردمان تولید است و کارکردن را مایه تامین معاش و رفاه جامعه می‌دانیم. کار ما اصلی‌ترین ابزار به ثمر رسانیدن اهداف و بهترین بستر برای تحقق و تکامل افکارمان است. محصول حیات ما خلق کار است، آن کاری که تولید، بقاء و جلای حیات را در پی دارد. ارزش، فضیلت و اهمیت با تولید، اشتغال، نوآوری و تعالی پیوستگی دارد. شادی و سعادت ما مرتبط با رفاه انسانها است. رفاهی که از کار برانگیزد و کاری که محتوای آن تولید باشد، تولیدی که در خدمت سلامت جامعه قرار‌گیرد. در این راستا خلیلی بر این باور بوده است که رفاه عامه مردم فقط از راه افزایش و تراکم ثروت کشور - که در اثر کار و تلاش حاصل شده باشد- امکان­پذیر است و اگر سرمایه‌ای در دسترس است باید صرف هدف‌ها و برنامه‌هایی شود که در آن کار و تولید جریان داشته باشد.
یازدهم:اعتقاد به کارگروهی و ایجاد سینرجی و هم‌افزایی
افزایش تعامل و همسویی صمیمانه بین تشکل‌های صنعتی کشور و برگزیدگان آنها از اعتقادات اصلی خلیلی در مسیر توسعه صنعتی بوده است. وی معتقد است که تحقق اهداف صنعتی در گــرو یک تلاش جمعی سازمان یافته و برنامه‌ریزی شده است. بنابراین تنها زمانی که تمام عــناصر تشکیل دهنده این مجموعه با یکدیگر هـمکاری می‌کنند، می‌توان انتظار تحقق آن هدف را داشت. وی در راه توسعه صنعتی کشور همواره بر آن بوده است که برگزیدگان تشکل‌های صنعتی را به یک باور و اعتقاد مشترک برساند و تشکل‌ها را از حالت جزیره‌ای و به‌صورت جدا از هم عمل کردن درآورد، به‌طوری‌که با تعامل، همسویی، اتحاد، همکاری و یکپارچه نمودن تشکل‌ها، امکان هم‌افزایی و سینرجی در فعالیت آنها به وجود آید. خلیلی تصریح می‌کند در چنین وضعیتی، تشکل‌ها رفتار و حرکت‌های خویش را با تصمیمات و قواعدی که برای دستیابی به اهداف صنعتی وضع می‌شود سازگار نموده و با متراکم ساختن توانایی‌های فکری و توانمندی‌های تخصصی قادر خواهند بود کارآیی سیاست‌های صنعتی را ارتقاء داده و روند صنعتی شدن را تسریع نمایند.
دوازدهم: مقابله با مداخلات اداری دولت در اقتصاد و مقررات دست و پاگیر
به اعتقاد خلیلی اقتصاد ایران در طول یکصد سال گذشته همواره اقتصادی دولت سالار بوده است. دولت نه تنها اقتصاد را در مهار خود داشته، بلکه بجای تقویت بخش خصوصی مانع رشد و گسترش آن شده است. اقتصاد دولتی ایران از امتیازهایی برخوردار بوده که بخش خصوصی قادر نبوده است با آن رقابت کند. در واقــــــع بخش خصوصی ضعیف درگیر بوروکراسی دست و پاگیر تحمیلی دولتی بوده است. این موانع بوروکراتیک و ایجاد سدهای غیر قابل عبور برای بخش خصوصی به هرج و مرج قانونی و نبود امنیت برای اقتصاد به‌ویژه اقتصاد تولیدی منجر شده که مسائل و مشکلاتی مانند بیکاری و تورم بالا، پایین بودن درآمد سرانه، پایین بودن بهره‌وری، کنترل قیمت‌ها، تکنولوژی عقب مانده، پس‌انداز و سرمایه‌گذاری پایین و رشد اندک و پر نوسان اقتصادی از جمله نتایج ناگوار چنین اقتصاد دولت سالاری بوده است. وی بر این باور است که برطرف نمودن این مسائل و مشکلات مستلزم آن است که مساعی کارآفرینان کشور در راه اصلاح و بهبود فضای کسب‌و‌کار مصروف گردد که البته خود وی در طول بیش از پنج دهه فعالیت اجتماعی در راه مقابله با مداخلات اداری دولت و مقررات دست و پاگیر پیوسته به تعامل با دولت متوسل شد، به این امید که حرکت در یک جاده کوهستانی صدسال قبل را به حرکت در یک بزرگراه مدرن امروزی تبدیل نماید. وی با توجه به نتایج حاصل از مطالعات بانک جهانی تصریح می‌کند که هرقدر دولت‌ها از تصدی‌گری رهایی یافتند و کوچک شدند و به حاکمیت پرداختند و از سویی بخش خصوصی به تصدی‌گری پرداخته است، صنعتی شدن شتاب بیشتری گرفته و رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی و رضایت عمومی حاصل از آن در حداکثر مقدار ممکن ارتقاء یافته است.
سیزدهم: دسترسی به اطلاعات، جمع آوری، دسته‌بندی وتحلیل آنها
دسترسی به اطلاعات، جمع آوری، دسته‌بندی و تحلیل آنها همواره مورد توجه و سفارش خلیلی بوده است که در همه سازمان‌های تحت مدیریت وی به نوعی به آن پرداخته شد. تجاربی که از این راه به‌دست آمد منجر به ارائه راهکارهایی گردید که در مواردی جامعه را به یک رفاه نسبی رسانید که از آن جمله باید به توسعه استفاده از گاز­مایع در صنعت و مصارف خانگی و تجاری اشاره کرد. همچنین مطالعه «اقتصاد بعد از جنگ» که حاصل گردآوری اطلاعات اقتصادی بود، به تحلیل عمقی اقتصاد ایران- چه در حال جنگ و چه بعد از آن- پرداخت و دقیقا راه برون رفت کشور از ویرانی‌های حاصل از جنگ را ارائه داد که مقایسه مفاد آن با اولین برنامه توسعه که بعد از خاتمه جنگ تحمیلی توسط دولت تنظیم شد و به اجرا درآمد، نشان می‌دهد که چگونه راهکارهای عقلایی دوران سازندگی در این طرح و برنامه اول توسعه به‌صورت مشابه دیده شده است. گرچه بیش از ۲۵ سال از عمر تنظیم آن می‌گذرد ولی هنوز برخی رهنمودهای آن ارزش‌های عملی دارند.
چهاردهم: تعهد و پایبندی به مسوولیت اجتماعی و عمل کردن به آن
خلیلی اگر چه در آغاز فعالیت‌های حرفه‌ای، صنعتی و اجتماعی خود با مفهوم مسوولیت اجتماعی آشنا نبود ولی از ابتدا به آن عمل کرده و بر این باور بوده است که صنعتگران بخش خصوصی در برابر جامعه مسوول هستند و دارای نقش حیاتی در شکل­‌دادن به آینده جامعه هستند.
یک جنبه مهم از این نقش وارد شدن به فعالیت‌های رفاه اجتماعی نظیر گســـترش آموزش و بهداشت، حمایت از مصرف‌­کننده، حفظ محیط زیست و تلاش برای کاهش فقر و بالا بردن کیفیت زندگی توده مردم در جـهت توسعه پایدار است.
از این منظر صنعتگران باید تلاش نمایند تا در کنار فعالیت‌های صنعتی، نقش اجتماعی خود را ایفا نمایند. وی در مسیر این حرکت همواره تاکید نموده که: من ماموریتی برای خود قائل هستم و آن این است که با قرار گرفتن در خدمت صنعت به خروج مملکتم از رکود و عقب‌ماندگی کمک نمایم و نیز به سهم خود در خدمت ارتقای سطح آموزش و فرهنگ صنعتی قرار‌گیرم.
پانزدهم: پایبندی به آزادی
احترام به آراء و اعتقادات و نظرگاه‌های دیگران، تشویق مشارکت و همدلی و توسعه فرهنگ کارگروهی، اعتقاد به تکثرگرایی و تنوع‌طلبی دیدگاه‌ها، روشنی و صراحت در بیان مقاصد و هدف‌ها و انتظارات، مقابله با یاس و فرد محوری و جایگزین ساختن امید و نگاه مثبت به آینده همراه با تقویت خودباوری و اعتماد به نفس از دیگر اعتقادات محسن خلیلی در راه توسعه صنعتی است که همواره بر آن اهـتمام می‌ورزید و از سازمان‌ها وتشکل‌های تحت مدیریت خود محیــطی ساخت که یاران و همکاران وی با آرامــش و اطمینان در آن به بیان نظر می‌­پرداختند.
این شیوه موجب شد که سازمان‌ها و تشکل‌های صنعتی تحت راهبری وی به داده‌ها و پیشـــنهادهای بدیعی دست یابند و با شـــناخت نقاط ابهام به اصـــلاح دیدگاه‌ها بپردازند و از آن میان با تبادل تجربه‌ها و آگاهی‌ها راه‌حل‌های موفق را شناسایی و تکثیر نمایند.
در واقع خلیلی ارزش قابلیت‌­ها و توانایی‌های یاران و همکاران صنعتگرش را دریافته ­و با تشکیل کمیته‌ها، برگزاری سمینارها و اجلاس‌های عمومی، آنها را در جهت بهبود و پیشرفت صنعت کشور به کار بسته است.
درچارچوب این اعتقادات و باورهای محسن خلیلی و شصت سال تلاش و کوشش موثر وی در راه صنعتی کردن کشور بود که نهادها و سازمان‌های متعدد مدنی، خصوصی و دولتی در 47 مورد از وی تقدیر به عمل آورده‌اند که
به رسم مثال به چند نمونه از آن اشاره می‌شود:
- انتخاب پیشکسوت­ نمونه صنعت ­در سال‌های1381و1385 از سوی وزارت صنایع و معادن.
- تقدیر از سوی موســـسه مطالعات بهره‌وری و منابع انسانی و دبیــرخانه جــایزه ملی بهره‌وری و تعالی سازمانی در سال ۱۳۸۵ موضوع مشارکت تعیین‌کننده در سال‌های مختلف در کمیته داوری جایزه ملی بهره‌وری و تعالی سازمانی.
- انتخاب مهندس برجسته سال 1387 توسط فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران.
-تقدیر از سوی وزیر محترم امور اقتصادی و دارایی در سال ۱۳۸۸ موضوع مشارکت موثر در تهیه و تدوین آیین‌نامه‌ها و سایر مقررات اجرایی قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمـهوری اسلامی ایران و اجرای سیاست‌های کلی اصل‌۴۴ قانون اساسی.
- انتخاب به عنوان قهرمان قهرمانان صنعت در سال 1389 در ششمین جشنواره قهرمانان صنعت کشور توسط وزیر محترم صنایع و معادن.
سخن پایانی آنکه، محسن خلیلی بر این باور است «هرگاه بین هزاران صنعتگر هم سنگر، آبرویی نصیبم شده باشد، مرهون راهی است که آن را انتخاب و در طول بیش از پنج دهه تعقیب نموده‌ام».
منابع و مراجع
خلیلی، محسن، تشکل‌گرایی بستری مناسب برای توسعه صنعتی، پژوهشکده صنعتگر، ۱۳۸۳.
خلیلی، محسن، غلبه بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی درگرو اتحاد، مشارکت و همسویی تشکل‌های بخش خصوصی، پژوهشکده صنعتگر، 1386.
خلیلی، محسن، انجمن مدیران صنایع، استراتژی‌ها، اهداف و چگونگی اعمال آن، ۱۳۸۰.
خلیلی، محسن، سخنی با یاران صنعتگر، پژوهشکده صنعتگر، 1382.
خلیلی، محسن، نقش و اهمیت تشکل‌ها در فرآیند صنعتی شدن کشور، پژوهشکده صنعتگر، ۱۳۸۱.
خلیلی، محسن، سخنی با یاران هیات نمایندگان اتاق تهران در مسیر ایفای هر چه بیشتر رسالت‌هایی که در پیش رو داریم، پژوهشکده صنعتگر، 1387.
خلیلی، محسن، نقش و رسالت مهندسین در توسعه، تعالی و رفاه جامعه، پژوهشکده صنعتگر، ۱۳۸۵.
خلیلی، محسن، نگرش بوتان درباره نام تجاری خود، پژوهشکده صنعتگر، 1385.
خلیلی، محسن، ده مولفه مهم کارآفرینی، پژوهشکده صنعتگر، ۱۳۸۷.
خلیلی، منصوره، از دامنه تا قله، بهجت، تهران، 1384.
خلیلی، منصوره، تاریخ زندگی جناب آقای مهندس محسن خلیلی، ۱۳۸۳.
داودی راد، عباس، راه نجات کدام است، گردآوری از جلسات تبادل افکار بوتان، سال‌های 1367 و 1368.
چمنی آذر، حمید، محسن خلیلی از زبان دیگران، ۱۳۸۸.
تاریخچه شرکت بوتان، پژوهشکده صنعتگر، 1384.
تاریخچه استفاده از گاز مایع در ایران، پژوهشکده صنعتگر، ۱۳۸۲.
اسکندانی، حمید، خلیلی کارآفرینی با اندیشه‌ای نو، انجمن مدیران صنایع، 1385.
تحصیلی، رضا، آرزو برای دوست و همکار، مجله کارآفرین، شماره ۸۰، ۱۳۸۹.
ستوده، محمدرضا، تقدیر از مدیر دلسوز، مجله کارآفرین، شماره 80، 1389.
جنان صفت، محمدصادق، همچنان هوشمند و بیدار، مجله کارآفرین، شماره۸۰، ۱۳۸۹.
انجمن مدیران صنایع، ساختیم، می‌سازیم و خواهیم ساخت، 1385.
مهرآیین، نسرین، اهم وقایع دادگاه انقلاب، شرکت بوتان، ۱۳۸۴.
اسکندانی، حمید، جایگاه و نقش خلیلی در مدیریت انجمن مدیران صنایع، 1385.
خاکی، رضا، نظام اندیشه‌های اجتماعی محسن خلیلی عراقی، سرچشمه‌ها و دامنه آن، ۱۳۸۵.
جابرانصاری، محمدرضا، استاد تسخیر دل­ها، مجله کارآفرین، شماره 81، 1389.
پورفلاح، احمد، در انتظار دست‌های گرم او، مجله کارآفرین، شماره ۸۱، ۱۳۸۹.
انجمن مدیران صنایع آذربایجان شرقی، نیک­دل و پاک­اندیش، مجله کارآفرین، شماره 81، 1389.

محسن خلیلی در کنار پدرش مرحوم محمود خلیلی