راه محسن خلیلی در یک نگاه (قسمت اول - ادامه درخبر بعدی )
پیش گفتار
ورود به صنعت نوین که از شاخص‌ها و مظاهر نو‌گرایی جامعه است، سابقه بیش از یکصد ساله در تاریخ توسعه ایران دارد که با خود در تمامی شئون و از جمله مناسبات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تغییرات چشمگیری را پدید آورده است.

در طول این تاریخ بلند، همواره کارآفرینان و نخبگانی به تنهایی و متکی به اراده و همت خود روی به صنعت آورده‌اند و مسوولانه به نیازهای جامعه پاسـخ داده‌اند. این حـرکت طی این زمان افت و خیزهای بسیار و تغـییرات پردامنه‌ای را در زمینه سیاستگذاری، برنامه‌ریزی و اجرا تجربه کرده است. گـــرچه در مقاطعی از زمان، فرآیند پیشرفت روان و سیال بوده است اما گاهی نیز دشواری‌ها به صورت فزاینده از چند سو چنان کارآفرینان را در معرض تهدید و فشار قرار می‌دادند که بعضی به ناچار با تاسف ساخته خود را رها کرده و از ادامه کار باز می­‌ماندند و در مقابل برخی نیز با مساعی و تلاش خستگی‌ناپذیر کوشـیدند و می‌کوشند که قابلیت‌های خویش را به اثبات رسانند و با بر پاسازی کانون‌ها و مراکز تولیدی و صنعتی که در بطن آنها سازندگی و رفاه جامعه می‌تپد تا سرحد توسعه یافتگی ادامه دهند.
محسن خلیلی بدون شک یکی از همین کارآفرینان و مردان بزرگ عصر حاضر است که بیش از پنج دهه است این مسیر را می‌پیماید و به عنوان خدمت‌گزار بخش خصوصی راه پرسنگلاخ و سخت را همچنان طی می‌کند تا اثربخشی صنعت و کارآفرینان آن را به فضایی که کم و بیش با صنعت سر ناسازگاری دارد به یک واقعیت محسوس تبدیل کند.
آنچه به عنوان عامل اصلی حرکت خلیلی در این مسیر به حساب می­‌آید، بینش، نگرش، اعتقادات، باورها، انگیزه‌ها و اهداف اقتصادی و اجتماعی وی است که سبب گردید برای تحقق آرزوهایش تمام عمر کاری خود را در تلاش باشد. طبعا آگاهی و شناخت از چگونگی حرکت در این مسیر و راه که بخشی از حافظه صنعتی کشور است، موجبات کمک به درک و فهم رفتارهای اقتصادی در سطح خرد و کلان را فراهم می‌کند و گوشه‌هایی از خاستگاه تجدد صنعتی و تحول نحوه زندگی مدرن در ایران دوره کنونی را آشـــکار می‌سازد. همچنین شناخت راه و تجربه کارآفرینانی چون خلیلی به تقویت فهم ریشه‌های هویت ایرانی یاری می‌رساندو با یافتن بخشی از حلقه‌های مفقوده در بررسی تاریخ اقتصادی ایران به منظور تبیین ساخت رفتارهای اقتصادی جامعه به حل مسایل و مشکلات موجود کمک می‌کند و الگویی برای کارآفرینان امروز و فردای میهن خواهد بود که برای توفیق در جهت صنعتی کردن جامعه راهی جز تلاش و مجاهدت و مقاومت در مقابل مسائل و سختی‌ها وجود ندارد.
به این اعتبار، نوشتار حاضر جستاری از زندگی خصوصی، حرفه‌ای، صنعتی و اجتماعی محسن خلیلی، یکی از برجسته‌ترین فعالان صنعتی ارزش‌مدار و اخلاق‌مند تاریخ معاصر ایران است که بر مبنای مستندات و مصاحبه‌ها و روایت‌های اعضای خانواده، یاران و دوستان صنعتگر، مدیران و همکاران وی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و پس از بحث و گفت‌وگو و ابراز نظر و تعاطی دیدگاه با شخص ایشان نهایی شده است. امید آنکه شرح حال، عملکرد، و نیز اندیشه و فلسفه­‌ای که وی در طول بیش‌­از پنج دهه فعالیت‌های صنعتی و اجتماعی بر آن تاکید داشته، در فرصتی مناسب به‌طور تفصیلی مورد پژوهش قرار گرفته و برای مطالعه پویندگان راه صنعتی کردن کشور و توسعه اقتصاد ملی ارائه گردد.
این نوشتار در شش بخش تنظیم شده است. ابتدا‌، شخصیت و جهان‌بینی خلیلی آن طور که در زندگی و فعالیت‌های وی قابل مشاهده بوده است، مورد بررسی قرار گرفته و سپس به‌اندیشه ورود به صنعت متاثر از تعلیمات پدر صنعتگرش و اتفاقات دوران ملی شدن صنعت نفت پرداخته می‌شود. بخش سوم به چرایی برگزیدن تشکل‌گرایی در راه توسعه صنعتی اختصاص داده شده است. بخش چهارم به فعالیت صنعتی خلیلی و راهبری صنعت گاز مایع می‌پردازد. در بخش پنجم، مقاومت و مقابله خلیلی در مواجهه با مسائل قضایی مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد. نهایتا اعتقادات و باورهای کلیدی وی در راه توسعه صنعتی در بخش ششم آمده است.
آنچه در این مجموعه بررسی ارائه می‌شود، بزرگنمایی و اسطوره‌سازی از محسن خلیلی نیست، بلکه کوششی است از یک پژوهشگر به عنوان یک وظیفه و رسالت ملی در کمک هر چند ناچیز به تاریخ اقتصادی ایران برای تبیین ساخت رفتارهای اقتصادی و انتظار می‌رود راه تکمیل و جامعیت را به مدد عالمان و متخصصان علوم اجتماعی بپیماید. تا رسیدن به یک جامعه صنعتی راه درازی در پیش است که تنها از طریق تجهیز عزم ملی و خواست عمومی و مشارکت آحاد مردم باید پیموده شود و کشور را که دارای مزیت‌ها، امکانات و ویژگی‌های نادر و استحقاق برای بالندگی بیشتر است به درجه و مرتبه‌ای که شایسته آن است رهنمون نماید.
دی ماه 1389
بهزاد مشهدی
شخصیت و جهان‌بینی
محســن خلیلی یکی از برجسته‌ترین فعالان صنعتی اخلاق‌مند و ارزش‌مدار تاریخ معاصر ایران است که به اهمیت نهادهای بخش خصوصی در تصحیح و پیشرفت امور و کاهش مداخله دولت به منظور‌گذار به جامعه توسعه یافته توجه نموده است. علاوه بر نهادسازی، به حکمرانی خوب به عنوان مقدمه ضروری اصلاح سیاست‌گذاری در حوزه بخش عمومی و گروه‌های ذینفوذ و قدرتمند تاکید داشت. زندگی حرفه‌ای، صنعتی و اجتماعی وی عمدتا در حوزه تاسیس و توسعه نهادهای اجتماعی و نیز ایجاد و توسعه گروه بوتان صرف گردید.
محسن خلیلی در سال 1308 در خانواده‌ای صنعت پیشه و روحانی در تهران به دنیا آمد. او فرزند ذکور ارشد مردی معتقد و خودساخته و کارآفرین محمود خلیلی بنیان‌گذار صنعت برق نوین و استفاده از گاز مایع در کشور، و بانویی عاشق و صبور و فداکار به نام جمیله است. پنج ساله بود که وی را روانه کودکستان برسابه کردند. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه پانزدهم بهمن آغاز کرد. در حالی‌که 9 ساله بود به تجریش نقل مکان کردند و از کلاس سوم دبستان به مدرسه شاهپور تجریش رفت و پس از پایان دوره ابتدایی و سیکل اول متوسطه، دوره دوم متوسطه را در دبیرستان ایرانشهر و کالج البرز گذراند. وی پس از اخذ دیپلم ریاضی از دبیرستان البرز در دانشگاه تهران در رشته مهندسی الکترومکانیک ادامه تحصیل داد و در سال 1332 با دریافت درجه مهندسی فارغ التحصیل شد و دوشادوش پدر در خدمت به صنعت کشور کمر همت گماشت.
محسن خلیلی عشق به میهن و ارزش نهادن به کار و تلاش و اصول اخلاقی را در خانواده آموخت. اولین آشنایی با وسایل صنعتی مثل دوچرخه، موتور و برق را در خانه و از طریق پدرش تجربه کرد. به کارهای فنی و درس ریاضی علاقه خاص داشــت و معتقد بود که همه چیز بر پایه ریاضیات بنا می‌شود. به برادران و خواهران خود و دوستان و همسایگان در مشکلات ریاضی کمک می‌کرد. عشق زیادی به مادرش داشت و از وی به عنوان معلم موثری در آموزش اخلاقیات به او یاد می‌کند. حتی از دوران نوجوانی دارای گرایش‌های اصیل­ مذهبی بوده است و در شرایط سخت ­و ویژه که می‌خواست از درستی تصمیم اتخاذ شده‌اش مطمئن گردد متوسل به تفأل با قرآن مجید می‌شد و بر این باور است که پیوسته راهبری‌های قرآن در این تفالات برایش کارساز بوده است. در مقابل بی‌عدالتی و کمک به نیازمندان حساس بود و همین روحیه و جانبداری‌ها در مدرسه سبب مشکلاتی برای وی می‌گردید که با مداخله پدرش حل می‌شد.
محور اصلی زندگی محسن خلیلی توجه به توسعه شخصیت، ذهنیت و الگوهای رفتاری انسان­‌ها بوده است و بر این اساس زندگی­‌خصوصی، حرفه‌ای، صنعتی و اجتماعی وی سراسر از عزت و آزادگی و عشق و محبت به انسان‌ها بوده است. به نظر وی صنعت تندیس عزت و استقلال یک ملت است و انسان دارای فرهنگ صنعتی را انسانی می‌داند که از مهارت‌ها، شایستگی‌ها، نگرش‌ها، ارزش‌ها و شیوه‌های تفکر و الگوهای رفتاری مناسب برای فعالیت کارآ و اثربخش در نظام پیچیده صنعتی برخوردار است.
خلیلی یک انسان واقع‌گرا و در عین حال آرمان‌گرا است. او همواره در جست‌وجوی عینیت و جهان واقع است و در همان حال به چشم‌انداز آرمانی می­‌اندیشد. در این رویکرد، آزادی و عدالت را هم به مثابه هدف اولیه توسعه و هم به عنوان ابزار اصلی دستیابی به آن می‌داند. وی از معدود کارآفرینانی است که‌گذار به جامعه توسعه یافته را در گرو کارگروهی و مشارکت خلاق در تعیین سرنوشت و استفاده از خرد جمعی می‌داند و برای رسیدن به این هدف در طول بیش از پنج دهه، علاوه بر صنعت که آن را سنگر خود می‌داند پیوسته به تشکل گرایی، اشاعه فرهنگ صنعتی و تعامل با دولت متوسل شد و در این راه نهادها و تشکل‌های متعدد اقتصادی و صنعتی را سازمان داد.
خلیلی در تعقیب راه عاشقانه خود همواره با دولت و طبقه محبوب کارگر دوست بوده، به نحوی که حتی با همـــکاران و کارکنان نیز رابطه رییس و مرئوسی درهم نوردیده شده و آنها را خویشاوندان نسبی خود خوانده و همیشه آنها را نیز به عزت و آزادگی دعوت کرده است. به‌واسطه رفتار بسیار صمیمانه با دولت از جمله رهبران کسب‌و‌کار در سطح ملی محسوب می‌شود که همواره مورد احترام مقامات دولتی بوده است. وی هنگامی که به نمایندگی از کارفرمایان ایران به سازمان بین‌المللی کار (ILO) رفت، به خوبی دریافت که از 80 سال قبل اندیشه‌پذیرفته شده در ILO همکاری بخش خصوصی، دولت و طبقه کارگر بوده است.
به اعتقاد محسن خلیلی، صنعتگر کارآفرین باید سنگرش واحد اقتصادی‌اش باشد و محل تلاش، مبارزه و چالش وی هم اجتماع خارج از خودش و به نفع بخشی که در آن فعال است، باشد. کارآفرین صنعتگر باید در مسیر حرکت سازندگی کشورش سعی نماید که فرهنگ لازم را به وجود آورد و از طریق اشاعه آن فرهنگ و انباشت سرمایه اجتماعی، جامعه را همراه کند و همین کار را نیز بسیار صمیمانه با نهادهایی چون دولت و مجلس انجام دهد. در این راســــتا وی می‌گوید؛ «من یکی از تصادفات کارآفرینی در شصت سال گذشته‌ام. هیچ کارآفرینی را نمی‌شناسم که برای بقای بخش خصوصی به‌امید توسعه صنعتی و رفاه اجتماعی و سعادت ملت ایران به‌اندازه من زجر کشیده، تلاش کرده و صبر و تحمل نموده و از پای ننشسته باشد».
خلیلی استفاده از تجربه مدیریت‌ها ی گذشته را به عـــنوان یک تفکر ارزشی تلقی می‌کند و معتقد است که اگر ارتباط با این سابقه و حافظه مدیریتی بریده شود، به ناچار باید خیلی از تجربیات را دور ریخت و دوباره از صفر آغاز کرد که این کار هزینه زیادی را به جامعه تحــمیل می‌کند. وی بر این اعتقاد است کسانی که بر قله‌های سازمانی پا می‌گذارند، چنانچه شالوده شخصیتی لازم برای حفظ و ارتقای آن را نداشته باشند، سازمان متبوع خود را به سوی فاجعه خواهـــــند راند. مدیران باید با سعی و تلاش ­مستمر، ارتقای دانش و مهارت، آشنایی با علوم جدید مدیریتی، نگاه راهــبردی و برنامه‌ریز و آینده نگر عوامل بازدارنده یا کاهش دهنده رشد سازمان را قبل از رسیدن به موانع از پیش رو بردارند. وی ارتقای سازمان‌های صنعتی کشور را به کلاس جهانی مستلزم چابکی و انعطاف، تفکر ناب سیـستمی، رعایت استاندارد‌های بین‌المللی، مشتری‌گرایی، فرآیند محوری و نگرش فرآیندی می‌داند و بر این باور است که در دنیای پیش رو باید متفاوت بود، برای متفاوت بودن باید متفاوت اندیشید و راه آن را هم جدا شدن از قواعد فکری موجود می‌داند. در این مسیر باید همواره به دنبال یافتن قواعد بهتر بود تا راه میان بر رسیدن به اهداف اصلی بیش از پیش نمایان گردد. خلیلی اعتقاد دارد که در انجام فعالیت‌های اقتصادی باید از تقلید و کپی نمودن محصولات و لطمه زدن به حیات اقتصادی دیگران پرهیز نمود و در مقابل با خلق ایده‌های نو و کسب‌و‌کار و محصولات جدید پیوسته برای افزایش رفاه و توسعه جامعه توقعات جدید به وجود آورد. بدون تردید در راستای عملیاتی کردن ایده‌های نو، شکست‌هایی وجود دارد که این شکست‌­ها هزینه‌های طبیعی موفقیت اند. باید از شکست‌ها درس گرفت و پیوسته به دنبال یادگیری از محیط بود. شکست‌ها را باید بازخوردی برای تکامل ایده‌ها دانست و با یادگیری مستمر از محیط، مزیت‌هایی خلق کرد که برای سازمان بقاء و رشد به ارمغان آورد. در جهان امروز دیگر خوب بودن کافی نیست بلکه باید بهترین بود. محــسن خلیلی از دیدگاه بسیاری که او را می‌شناسند دارای خصلت‌ها و ویژگی‌هایی است که فقط در اثر مرور زمان و استمرار همکاری با وی شناخته می‌شود. عشق به کارآفرینی و سازندگی کشور، عشق به کار جمعی و گروه گرایی، درجه بالای تحمل‌پذیری و انعطاف‌پذیری، روا داری و احترام به عقاید دیگران، مثبت‌گرایی و تشویق دیگران به کار و تلاش، هدفمندی و بلند نظری، ارج نهادن مشارکت افراد در راه موفقیت، خطرپذیری و عبرت گرفتن از اشتباهات و شکست‌ها، هوشمندی در تشخیص راه از بیراه بر پایه‌اندیشه‌های روشن، صراحت و شجاعت­‌در بیان باورها و نظرات و دیدگاه‌ها، برخورداری از حس قوی همدلی، ادب گوش کردن به سخنان دیگران، تعادل و آرامش روحی عمیق، صمیمانه سخن گفتن، بهره‌مندی از هوش عاطفی بالا، شوق به آموختن، بردباری در برابر دشواری‌ها و رویدادهای تلخ، پایبندی به اصول اخلاقی، توانایی بالای هماهنگی، و نظم و صرفه‌جویی از جمله ویژگی‌های شخصیتی وی است که در زندگی خصوصی، حرفه‌ای، صنعتی و اجتماعی سرلوحه کارهایش بوده است.
محسن خلیلی بدون شک یکی از نخبگان صنعتی و بزرگان روزگار ما است که مقوله سرمایه‌داری و سرمایه‌گذاری را با اخلاق، منافع ملی و فرهنگ ملی پیوند زده است و با جان و دل در خدمت توسعه میهن و رفاه مردم بوده است. او عاشق آب و خاک و مردم خوب و صبور و نجیب ســرزمین خود بوده است و برای سازندگی این مرز و بوم و افزایش رفاه و بهتر زیستن مردمان آن سختی­‌های بی‌شماری را به جان خرید. به صنعت عشق ورزید و برای پایایی و پویایی آن رنج‌ها و فـشارهای گوناگون را تحمل کرد. او تشکل‌گرایی را در جامعه فرد محور ما نهادینه کرد. دل‌مشـغولی اشاعه فرهنـــگ صنعتی، بهبود در نهادها و نگرش‌ها و رفتارها و ارزش‌ها، بهبود فضای کسب‌و‌کار و مقررات‌زدایی ، بهبود بهره‌وری، اشتغال جوانان، گسترش سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، رشد ارزش‌­افزوده صنعتی و ارتقای سهم آن در GDP، حکمرانی خوب، کاهش دخالت ­دولت در اقتصاد، آزادی اقتصادی، رقابت‌پذیری اقتصاد ملی، خصوصی‌سازی، عدالت اجتماعی، حفاظت از محیط­‌زیست، حمایت از تولید‌کننده و مصرف‌کننده، توانمندسازی بخش خصوصی و ارتقای جایگاه آن در اقتصاد ملی، و دولت توسعه‌­گرا را همدم روزها و شب­هایش نمود، به‌طوری‌که در تعقیب آنها حتی با گذشت هشتاد و یک بهار از عمرش بدون چشم‌­داشت به مقام‌­ها، نام‌­ها و نشان‌­ها با کمال تواضع و فروتنی­ در کارگروه‌ها، کمیته‌ها، کمیسیون‌ها، انجمن‌ها و تشکل‌ها، اتاق بازرگانی و صنایع و معادن، اتاق­های مشترک، سمینارها و همایش‌­ها، شورای­‌عالی اجرای ­سیاست‌های کلی اصل‌۴۴ قانون اساسی، شورای‌عالی کار، شـورای رقابت و دیگر نظامات و نهادها و دستگاه‌های مسوول و تصمیم‌گیر در سطح کلان خود را به ارزانی عرضه نموده است.
او در تعقیب راهی که انتخاب کرده هر کاری که یک انسان شرافتمند و مسوول و تاثیرگذار می‌توانست و بایستی انجام دهد، انجام داده است. چنین شخصیت‌های ارزنده‌ای هستند که یک کشور را می‌سازند و انشاا... که خداوند از این نوع آدم‌ها زیاد نصیب کشورمان کند.
اندیشه ورود به صنعت
ذوق و علاقه‌مندی به صنعت و مهندسی از نوجوانی در خلیلی وجود داشت، به‌طوری‌که در دوازده سالگی با دست‌های ناتوان خود در باغ وسیعی که در خیابان دربند خیابان خلیلی داشتند، یک کارگاه صنعتی تدارک دید و تمامی ابزارآلات آن را به‌صورت دستی تهیه کرد و در حد توان خود محصولات مختلف فلزی می‌ساخت. همچنین از آنجا که پدرش از یک خانواده روحانی کم درآمد برخاسته بود، ترک معلمی و ورود به صنعت در ارتقای سطح زندگی شان تاثیر بسزایی داشت. لذا این پدیده از همان اوان این اعتقاد را در وی ایجاد کرد که صنعتی شدن موجب افزایش درآمد و رفاه جامعه می‌شود و با این تفکر بود که وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد.
وقتی وارد دانشگاه شد، دانشجویان عضو حزب توده به شدت مشغول فعالیت بودند. خلیلی که نمی‌توانست در مقابل فعالیت افرادی کـه بـه راه و روش شان اعتراض داشت ساکت بنشیند، با توجه به زمینه ذهنی خود به گروه دانشجویان مسلمان پیوست و همانند خیل عظیمی از دانشجویان برای توسعه کشور با جنبش آزادی خواهی و ملی شدن صنعت نفت که‌امید‌های فراوانی در دل وی برانگیخته بود، همراه شد. به عنوان عضو فعال انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران در همه تظاهرات‌ها‌ و برنامه‌های نهضت شرکت می‌کرد. وقوع کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲- که یکی از سیاه‌ترین و تلخ‌ترین روزهای زندگی‌اش بوده است- و نیز آنچه بر دکتر مصدق در جریان ملی شدن صنعت نفت گذشت، این معنا را در ذهن ایشان تقویت نمود که با اکثریت فقیر و بیسواد نمی‌توان کشور را متحول نمودو به توسعه و رفاه رساند. در آن هنگام دریافت که ترقی یک مملکت همانقدر که به راهبری نیاز دارد، مستلزم ایجاد نهادها و زیرساخت‌های متناسب فرهنگی و اجتماعی است. به این اعتبار، بر بستر آموخته‌هایش رویای توسعه و پیشرفت کشور از مسیر توسعه صنعتی نقش می‌بست، صنعتی که در سایه آن، درآمد و رفاه همه افراد و گروه‌های انسانی افزایش یابد و مردم از سطح زندگی بالایی برخوردار شوند.
محسن خلیلی با توجه به ذوق و علاقه‌مندی به صنعت و مهندسی از نوجوانی و نیز با عنایت به تعلیمات یک پدر صنعتگر و آموخته‌های دوران تحصیل، هم چنین افتــــخارات دوران ملی شدن صنعت نفت و تجارب آن، تصمیم گرفت به مسیر صنعتی کردن کشور بپیوندد و به‌راهی قدم‌گذارد که حاصل آن خدمت به غنای مادی و تعالی دانش و رفتار هم میهنان نیازمند را در بر داشته باشد. خلیلی از آن پس، هر روز بر این اعتقاد راسخ‌تر شده است که با توجه به منابع و امکانات کشور و نیز اینکه نزولات باران در کشور ما مـــعادل ثلث متوسط جهان است، محور و اساس توسعه کشور، صنعتی­ نمودن آن است. وی می‌گوید: وقتی که در خدمت صنعت درآمدم یعنی سال 1332 سهم صنعت در GDP حدود 8/0 درصد بود ولی امروز که این سهم به حدود 22درصد رسیده، برایم تردیدی نیست که به‌راهی قدم گذاشته‌ام که درست بوده است.
محسن خلیلی در جهت عملی کردن تصمیم خود بعد از فارغ التحصیلی از دانشکده­ فنی دانشگاه تهران با پیشنهاد بسیار دشوار پدرش مبنی بر اســــتفاده از گاز­مایعی که در پالایشگاه‌های نفت می‌سوخت، روبه‌رو شد و آن را صمیمانه‌ پذیرفت و بلافاصله بعد از پایان تحصیلاتش به همراه پدر با سفر مطالعاتی - تحقیقاتی به اروپا و آمریکا چگونگی اسـتفاده از گاز مایع را بررسی نموده و به موازات آن با تاسیس شرکت بوتان در سال ۱۳۳۲ در خدمت صنعت و اقتصاد کشور درآمد. چندی نگذشت که خواهر و چهار برادرش خانم منــــصوره خلیلی و آقایان سعید، حمید، شـــاهین و فرخ خلیلی بعد از فارغ التحصیلی از دانشکده‌های مهندسی آمریکا و نیز چه بسیار مهندسین و مدیران و کارکنان صاحب ارجی که یا بازنشسته و از دنیا رفته‌اند و یا آنکه در فعالیت حضور دارند به آنها پیوستند و توسعه بیشتری به فعالیت بوتان داده شد.
چرایی برگزیدن تشکل گرایی برای توسعه صنعتی
محسن خلیلی را باید به حق پرچم دار جنبش تشکل‌گرایی در تاریخ معاصر ایران دانست. مروری بر تاریخچه فعالیت‌های اجـــتماعی بیش از پنج دهه وی در اشاعه فرهنگ صنعتی و ایجاد و توسعه تشکل‌های صنعتی و توانمـــند ساختن بخش­‌خصوصی و تلاش بی‌وقفه جهت اشاعه این باور و یقین در ارکان حکومتی و غـیرحکومتی مبـــین آن است که وی اعتقاد عمیق دارد که بدون کوشش برای ایجاد بســـتر فکری و فرهنگی و تنها با وارد کردن و نصب ماشین‌آلات و کارخانه‌ها، صنعتی شدن جامعه ممکن به نظر نمی‌رسد.
خلیلی آن هنگام که وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد و به عضــویت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران درآمد، با الفبای تشکل‌گرایی آشنا شد و به حقیقت دریافت که تشکل‌گرایی و بهره‌مندی از خرد جمعی مایه دستیابی به تحقق اهـداف و آرزوهای مردم معتقد، به معنای و مجــاهدت فی سبیل اله است. وی می‌گوید: «به دنبال اشاعه فرهنگ صنعتی بودم و ابزار مناسب این کار را یارگیری از صنعتگران کشور می‌دانستم. بر این باور بوده‌ام که با استفاده از خـرد جمعی در حـل مشکلات اقتصادی و صنعتی کشور می‌توان به نتیجه رسید. از آنجا که راه صنعتی شدن هموار نبود، در طول فعالیت‌های صنعتی‌ام تشکل‌گرایی و استفاده از خرد جمعی و تعامل با دولت را برگزیدم و دریافتم که خردجمعی می‌تواند تفاهم، همدلی و همکاری بخش خصوصی با دولت را تقویت نماید. لذا در طول بیش از پنج دهـه فعالیت‌های حرفه‌ای، صنعتی و اجتماعی‌ام از تمامی وقت خود 25درصد را مصروف صنعت خصوصی نموده‌­ام که البته برادران تحصیل‌کرده و زحمتکش و عزیزم خلاءهای احتمالی آن را پر نمودند و 75 درصد دیگر آن را در تشکل‌گرایی برای اشاعه فرهنگ صنعتی و ایجاد یک حرکت عمومی در صنعت به‌کار انداختم».
عضویت در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران (۳۲-۱۳۲۸)، موسس سندیکای توزیع‌کنندگان گاز مایع ایران (۱۳۴۲) و ریاست هیات‌مدیره آن از آغاز فعالیت تاکنون، عضو هیات‌مدیره سـندیکای لوازم خانگی از ۱۳۵۲ تاکنـــون، موسس شورای سازندگان وسایل گازسوز و ریاست هیات‌مدیره آن از بدو تاسیس (۱۳۶۰) تاکنون، عضو هــیات نمایندگان اتاق ایران و تهران از بدایت توفیق انقلاب اسلامی تاکنون و عضو هیات رییسه اتاق ایران در سمت‌های خزانه‌دار و نایب رییس اتاق ایران در دو دوره چـــهارساله (دهه‌های ۷۰ و ۸۰)، عضو هیات موسس انجمن مدیران صنایع (۱۳۵۹) و ریاست هیات‌مدیره آن از ۱۳۶۰ تاکنون، نماینده کارفرمایان کشور در شورای‌عالی کار در سال‌های ۱۳۵۸، ۱۳۶۲ و۸۸- ۱۳۸۵، موسس و رییس هیات‌مدیره کنفدراسیون صنعت ایران از آغاز فعالیت (۱۳۸۰) تاکنون، نایب رییس انجمن دارندگان نشان استاندارد، یکی از پایه‌گذاران اتاق ایران و بلژیک و ریاست هیات‌مدیره آن از بدو تاسیس تاکنون، عضو هیات رییسه و خزانه‌دار اتاق ایران و کانادا از بدو تاسیس تاکنون، همکاری در تاسیس کانون عالی کارفرمایان ایران و عضو هیات‌مدیره آن از آغاز تاکنون و همچـــنین دبیر کل آن از ۱۳۸۶ به این­‌سو، کمک موثر در شکل­‌گیری انجمن صادرکنندگان خدمات فنی و مهندسی کشور در کسوت ریاست کمیسیون صدور خدمات فنی و مهندسی اتاق ایران در دهه۱۳۷۰، نایب رییس کمیـــسیون صنعت اتاق ایران در دهه‌های ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰، ریاست کمیسیون صنعت اتاق تهران در دهه ۱۳۸۰، مسوول شورای مشاوران بخش خصوصی وزیر صنایع و معادن(۸۴-۱۳۸۱)، رییس هیات‌مدیره انجمن سازندگان تجهیزات CNG و سوخت‌های جایگزین از بدو تاسیس تاکنون، عضو شورای فرهنگ و صنعت وزارت صنایع (۸۴-۱۳۸۱)، عضو خبره بخش خصوصی در شورای عالی اجرای سیاست‌های کلی اصل‌۴۴ قانون اساسی، عضو خبره بخش خصوصی در شورای عالی رقابت، عضو هیات داوران جایزه ملی بهره‌وری و تعالی سازمانی، عضو خبره بخش خصوصی درهیات امناء سازمان تامین اجتماعی، همچنین کمک به تاســــیس انجمن‌های مختلف و متعدد اقتصادی، صنعتی و نیز انجمن‌های فارغ التحصیلان دانشگاهی همه و همه مبین اثبات این مدعا و محور اصلی فعالیت‌های اجتماعی محسن خلیلی بوده است.
خلیلی تشکل‌ها را عامل ایجادو اشاعه فرهنگ مشارکتی در ایجاد ارتباط و تعامل سازنده با قوای سه‌گانه مملکتی، دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی، ایجاد هماهنگی در نظرات و دیدگاه‌های صاحبان صنایع، کمک به رفع مشکلات و تنگناهای صنعت، تحقق اهداف آرمانی مانند عدالت اجتماعی، توسعه پایدار، حفاظت از محیط‌زیـست، حمایت از مصرف‌کننده و تولید‌کننده می‌داند. او معتقد است که صنعتگران و کارآفرینان در صورتی می‌توانند در راه توسعه صنعتی از نقش موثر برخوردار گردند که خرد و تجربه جمعی خود را در حل مشکلات به‌کار‌گیرند و سازمانی منسجم، مسوول و دلسوز داشته باشند تا یار و یاور صنعت و زمینه ساز و هدایت‌گر توسعه آن باشد. در بیان دیگر صنعتگران به طور منـــفرد قادر به بیان نظرات و تاثیرگذاری بر اهداف بخش صنعت نیستند و این امر ضرورت وجود نهادهای واسط نظیر تشکل‌ها را توجیه می‌کند. به‌طوری‌که آنان ضمن ایفای نقش پویا و فعال در انجام امور، درجهت یکپارچه نمودن تلاش‌های فردی و به ثمر رساندن آنها تشکل‌هایی ایجاد می‌کنند تا حرکت‌­های جمعی را هدفمند سازند و با برنامه‌ریزی و سازماندهی مناسب، تحقق اهداف صنعتی را تسهیل نمایند. وی تاکید می‌کند که در عمل، وجود این تشکل‌ها نمود بارزی از مشارکت صنعتگران در تعیین سرنوشت خویش است.
در مسیر تحقق اهداف صنعتی و اشاعه صنعت کشور از طریق تشکل‌گرایی خلیلی می­‌گوید: «در دورانی که به اتفاق یارانم افتخار خدمت‌گزاری در تشکل‌های ­صنعتی داشته‌­ام، خدمات طرح‌ها و مطالعات اقتصادی و صنعتی تنها انجمن مدیران صنایع برای قوای مجریه و مقننه خود حدیث مفصلی است که در کتاب‌ها و مطبوعات متعدد آمده و خواهد آمد. در طول این سال‌ها همواره بخش عمده‌ای از تلاش‌ها و امکانات اینجانب و نیز به‌عنوان نمونه انجمن مدیران صنایع که راهبری آن را به عهده داشتم برای بررسی و پیشنهاد قوانین مورد نیاز صنعت، تدوین استراتژی­‌ها، و راهکارهای رفع مشکلات اقتصاد و صنعت کشور صرف شده است که تحلیل قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران و متوقف نمودن آن، بررسی قانون تجارت خارجی و از دستور خارج ساختن آن، تحلیل و بررسی قانون مالیات‌های مستقیم و تعدیل مالیات غیرقابل تحمل بنگاه‌های اقتصادی، و مطالعه و بررسی طـــرح مربوط به مالیات بر ارزش افزوده، قانون تامین اجتماعی، قانون اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، قوانین تاسیس وزارت صنایع سنگین و وزارت صنایع و معادن (و سپس الحاق این دو باهم)، قانون امور گمرکی، قانون بهره‌وری، قانون تجدید ارزیابی دارایی‌ها، قانون جلب سرمایه‌های خارجی، قانون و مقررات خصوصی‌سازی، قوانین بودجه، مقررات مربوط به دریافــت مابه‌­التـــفاوت گشایش اعتبارات ارزی، قانون بازنشستگی پیش از مـوعد، اصل۴۴ قانون ­اساسی، همچنین تدوین استراتژی توسعه صنعتی و ترسـیم چشم‌انداز اقتصاد و صنعت کشور در بلند‌مدت، تحلیل اقتصاد ایران پس از جنگ تحمیلی و چگونگی گذر از دوران بازسازی و خرابی‌های جنگ، بررسی جامع استراتژی توسعه صادرات صنعتی، بررسی و تحلیل بودجه کل کشور در بیشتر سال‌ها، بررسی شاخص‌­های اقتصاد ایران، سیاست‌های‌­ارزی، تورم وسرمایه‌گذاری، معرفی بحران‌­اقتصادی و راه‌های مقابله با آن، تشریح اهداف و سیاست‌های بلند مدت توسعه‌­اقتصادی، نقدینگی و آثار افزایش رشد آن، تحلیل برنامه‌های پنج ساله اول تا پنجم توسعه، قاچاق، ترابری و حمل و نقل جاده‌ای، امنیت اقتصادی، و بهبود کیفت در تولید، تنها نمونه‌ای از آن است».
از دیگر وجوه فعالیت تشکل‌گرایی محسن خلیلی حضور وی در شوراها، کمیسیون‌ها، کمیته‌ها، و سمینارهای بسیاری است که در سطح دولت تشکیل می­‌شد و از تشکل‌ها و مدیریت آن دعوت می‌شد که در آنها شرکت کند و به بیان نظر بپردازد، به‌طوری‌که در هر سال بخش عمـــده‌­ای از وقت و امــکانات خلیلی و تشکل‌های تحت مدیریتش برای شرکت در این مجامع اختصاص می‌یافت.
با نقشی که خلیلی در طول سال‌ها در پرتو مدیریت علم محور و آرمان‌گرا در تشکل‌های صنعتی تحت مدیریت خود ایفا کرد- و آرزو نموده که اگر خدا بخواهد مدون گردد- توانسته است آنها را به مرتبه‌ای از ارزش‌ها برساند که به عنوان کانونی مجهز به‌اندیشه و علم در صحنه تصمیم‌سازی و سیاست‌گذاری مطرح شوند و مورد مشورت جامعه­‌صنعتی و دولت و مجلس قرار‌گیرند. شخصیت وی در تشکل‌های ­صنعتی به عنوان راهبری واقع­‌بین و هدایت‌کننده، مصلح، امیدوار به آینده، سازگار با شرایط، و آرمان­گرا که از زمان و مکان فاصله می‌گیرد، همواره سبب ساز بوده است. وی هیچ‌گاه از عشق به وطن، مردم، به تاریخ کهن و فرهنگ ایران دور نمی‌شود و همیشه در پی آن بوده است که با توسعه صنعتی کشورش و ساختن سرزمینی که به آن عشق می­‌ورزد، راهی برای فقرزدایی و درماندگی مردم بجوید.
مشارکت در بنیان‌گذاری و راهبری صنعت گاز مایع
تاسیس شرکت بوتان در محضر پدر در سال ۱۳۳۲ آغازی فرخنده بر کارآفرینی­‌های محسن خلیلی بود که به تدریج یکی پس از دیگری در سال‌ها و دهه‌های بعد در سراسر کشور به واقعیت پیوست. وی از این افتخار بهره‌مند است که در خدمت پدر بنیان‌گذار صنعت گاز مایع و ایجاد‌کننده شرایط لازم برای استفاده از گاز در بخش صنعت و مصارف خانگی و تجاری باشد.
پس از ملی شدن صنعت نفت که ایران تا حدودی توانست اختیار سرمایه خدادادی و لطف بیکران طبیعی سرزمین خویش را به‌دست آورد، اشخاص دلسوز و میهن‌پرستی چون محمود و محسن خلیلی متوجه شدند که یکی از فرآورده‌های پر ارزش نفت، یعنی گاز، سال‌های متمادی بر اثر سهل‌انگاری از دسترس استفاده و مصرف مردم مملکت دور نگهداشته شده و بیهوده از بین می‌رود. همان زمانی که روستاییان زحمتکش ایران در سرما و گرما ناچارا دست به غارت جنگل‌های پرارزش و بوته‌­زارهای ذیقیمت دشت و صحرا و بیابان برای گرم کردن اجاق خانه یا کرسی کلبه محقر روسـتایی خویش می‌زدند، گاز همراه حاصل از استخراج نفت بر سر چاه‌ها به‌صورت آزاد سوزانده می‌شد. این اشخاص کارآفرین و عاشق سازندگی کشور بفکر چاره افـتادند که این سرمایه عظیم ملی تلف ونابود نشود و با سرمایه‌گذاری و ایجاد تاسیسات لازم، مردم کشور را از این نعمت بزرگ الهی بهره‌مند سازند و لذا اشاعه مصرف گاز مایع و تحویل آن به مردم کشور را شروع نمودند.
محسن خلیلی معتقد بود که ساخت وسایل گاز سوز را هر چه زودتر باید در داخل کشور آغاز کرد، چرا که مصرف گاز مایع مستلزم وجود لوازم گازسوز و سیلندر گاز مایع و ظروف تحت فشار برای حـمل، ذخیره‌سازی و توزیع آن است. بر این اساس، شرکت بوتان به موازات گسترش توزیع و اشاعه مصرف گاز مایع در کشور به طراحی و تاسیس واحدهای صنعتی و تولیدی عدیده اقدام نمود، به‌طوری‌که گروه بوتان در طول حیات خود بیش از ۲۰۰ نوع وسایل گاز سوز را تولید کرده است.
طراحی و ایجاد تاسیسات ذخـیره‌سازی و سیلندر پرکنی، طراحی و احداث تاسیسات ذخیره‌سازی مصرف گاز مایع بالک، طراحی و احداث ترمینال‌های بارگیری و تخلیه گاز مایع، و نیز ورود به تولید محصولات مختلف صنعتی مثل سیـلندر و مخزن ذخیره گاز در ابعاد و اندازه‌های مختلف، انواع اجاق‌های پلوپز یک تا چهار شعله، کباب‌پز و هود، آبگرمکن، بخاری­ گازسوز، رادیاتور، شوفاژ دیواری، کولرگازی، مایکروفر، اتصالات گاز­مایع، چینی بهداشتی و.... تنها بخشی از اقدامات گروه بوتان برای پاسخگویی به گسترش عرصه کاربرد گاز برای بهبود شرایط زندگی و گسترش رفاه مردم بوده است.
این ضرورت‌های تازه، گسترش نـــیروی کار، توجه به تربیت نیروی انسانی، آموزش فنی و ظرفیت‌سازی در زمینه‌های گوناگون سرمایه مالی، سرمایه انسانی و توانایی‌های فنی را در داخل شرکت به ارمغان آورد. به گونه‌ای که گروه بوتان در آغاز دهه پنجاه توانست بستر لازم برای صادرات محصولاتش را فراهم نماید. اما گسترش تقاضای داخلی بر اثر افزایش قیمت نفت در این دهه، اولویت فروش در بازار داخلی و ‌بی‌نیازی از ارز خارجی از سوی دولت (به علت درآمدهای بالای نفتی کشور)، صادرات را برای شرکت‌ها در اولویت قرار نداد. این پدیده با وقوع انقلاب، جنگ و تحریم اقتصادی، فعالیت شرکت‌ها را دچار اختلال اساسی نمود.
با این حال گروه بوتان بر توسعه فعالیت خود افزود و جایگاه مهمی در داخل کشور و منطقه خاورمیانه به‌دست آورد و به عنوان مثال به عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده شوفاژ گازی دیواری و آبگرمکن کشور و بزرگ‌ترین تولیدکننده آبگرمکن گازی دیواری خاورمیانه معرفی گردید. گروه بوتان همچنین در اوایل دهه 1380 با اخذ استاندارد CE از شرکت APPLUS برای آبگرمکن قادر به صادرات این محصول به اروپا نیز گردید.
ادامه در قسمت دوم (خبر بعدی)