مدیریت شهری از نگاه UMIC
در منابع گوناگون تعاریف مختلفی برای مدیریت شهری ارائه شده است.تعریف UMIC از مدیریت شهری در انتهای تعاریف ذکر شده است. تعریف ۱: مدیریت یعنی کار کردن با افراد و گروهها برای رسیدن به مقاصد سازمان. وظایف مدیریت عبارتند از برنامهریزی، سازماندهی، نظارت و ایجاد انگیزش. تمامی این وظایف برای مدیریت شهری نیز متصور است. مدیریت شهری باید برای شهر برنامهریزی کند، فعالیتهای شهر را سازمان دهد، بر فعالیتهای انجام شده نظارت کند، حتی برای انجام بهینه امور، انگیزش لازم را در سازمان مدیریت شهری و سایر سازمانها و شهروندان ایجاد نماید.
تعریف ۲: مجله اشترن (steren) در سال ۱۹۹۳ طی مقاله ای در نشریه شهرها (Cities) بیان میکند که اصول کلی برای فهم مدیریت شهری وجود ندارد و مفهوم اصلی این واژه بسیار گیج کننده است. مدیریت شهری با توجه به سلیقهها، ادارک افراد و همچنین اقتضای سیاسی - اجتماعی زمانهای مختلف معانی متفاوت داشته است. چنانچه ما در زمان کنونی نیز این اختلاف معانی ومفهوم را کاملا شاهد هستیم.
از نظر بانک جهانی مدیریت شهری یک فعالیت شبه تجاری برای دولتها است.
تعریف ۳: مدیریت شهری عبارت است از اداره امور شهر بهمنظور ارتقاء مدیریت پایدار مناطق شهری در سطح محلی با درنظر داشتن، و تبعیت از اهداف سیاستهای ملی، اقتصادی و اجتماعی کشور است.
تعریف ۴: مدیریت شهری عبارت است از یک سازمان گسترده، متشکل از عناصر و اجزاء رسمی و غیررسمی موثر و ذیربط در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی حیات شهری با هدف اداره، کنترل و هدایت توسعه همه جانبه و پایدار شهر مربوطه است.
تعریف ۵: تعریف تخصصی دیگری عبارت است از مدیریت شهری بهعنوان چارچوب سازمانی توسعه شهر به سیاستها، برنامهها و طرحها و عملیاتی اطلاق میشود که در پی اطمینان از تطابق رشد جمعیت با دسترسی به زیرساختهای اساسی مسکن و اشتغال هستند. براین اساس، کارآیی مدیریت شهری وابستگی مشخصی به عوامل زمینهای از قبیل ثبات سیاسی، یکپارچگی اجتماعی و رونق اقتصادی و نیز عوامل دیگری از قبیل مهارت و انگیزههای سیاستمداران و اشخاص استفادهکننده از این سیاستها دارد.
ارسال نظر