دردها را مرهم باشیم
«تشکلهای بخش خصوصی» و «مسوولیتپذیری اجتماعی»
هر روزه آنقدر صاحبان و مدیران کسب و کار با مشکلات، معضلات و بحرانهای زیاد و متنوعی در کار و کسب خود روبهرو هستند که گاه از ظرفیت و توان فیزیکی و روحی و روانی انسان فراتر میرود.
هادی حدادی*
هر روزه آنقدر صاحبان و مدیران کسب و کار با مشکلات، معضلات و بحرانهای زیاد و متنوعی در کار و کسب خود روبهرو هستند که گاه از ظرفیت و توان فیزیکی و روحی و روانی انسان فراتر میرود. در عین تاکید بر حل مشکلات فضای کسب و کار کشور به ویژه در مقطع کنونی و اذعان به اصل پذیرفته شده تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم بهبود و رونق فضای کسب و کار بر زندگی عامه مردم؛ توجه به مسالهای کلیدی برای همه ما فعالان بخش خصوصی، مهم به شمار میرود. روی سخن با این گروه ثروتساز و کارآفرین جامعه از منظری دیگر است. صاحبان سرمایه و کسب و کار نیز همانند سایر گروههای اجتماعی کم و بیش شاهد حجم و گوناگونی زیاد معضلات و آسیبهای اجتماعی در پیرامون زندگی روزمره خود هستند که صحنهها و مناظر ناراحتکنندهای را به پیش چشمان میگذارد. بخش نگرانکنندهتر موضوع، پیشبینی روند رو به رشد فقر و آسیبهای اجتماعی متعاقب آن، به دلیل شرایط اقتصادی کشور اعم از تورم شدید، بیکاری بالا، تحریمهای فزاینده و البته بودجه انقباضی دولت در سال آینده است. این موضوعات، زندگی اقتصادی همه شهروندان و صد البته صاحبان کسب و کار را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد.
چرا صاحبان سرمایه باید حساس باشند؟
آسیبهای اجتماعی، از گونه آسیبهایی است که تاثیرات و تبعات آن تنها محدود به محدودهای خاص نمیماند و اثرات آن به سرعت به سایر بخشها سرایت میکند. اتفاقا شاید بخش سرمایهگذاران و کارآفرینان جامعه، جزو اولین بخشهایی باشد که از آسیبهای اجتماعی تاثیر میپذیرد. آسیبهای اجتماعی حاکم بر بخشی از یک جامعه، مستقیم و غیر مستقیم، ثبات و امنیت و بهرهوری کلیه سازمانها و کسب و کارهای مستقر در آن جامعه را هم تهدید میکند. مشکلات اجتماعی، غیر از تاثیرات روانی و فردی که بر خود ما صاحبان و مدیران کسب و کار و خانوادههایشان میگذارد، بر خانوادهها و افراد دیگر که مستقیم و غیرمستقیم برای ما یا با ما کار میکنند، اثرات منفی میگذارد. کارکنان سازمانها تحت تاثیر این آسیبها و دغدغهها، اضطراب و استرسهای زیادی را متحمل میشوند که میتواند راندمان و کارآیی آنها را در سازمان به شدت کاهش داده و حتی منجر به واکنشهای رفتاری سوء در قبال سازمان شود.
منافع ناشی از مشارکت اجتماعی
مشارکت سازمانها و صاحبان سرمایه در جلوگیری یا کاهش فقر و معضلات اجتماعی، میتواند منافع ملموس و غیرملموس زیادی را برایشان در پی داشته باشد که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
• مشروعیت و اعتماد ایشان را در میان کارکنان تقویت میکند؛
• روحیه و انگیزه و نگاه مثبت را در بین کارکنان بهبود میدهد؛
• نام و نشان و برند سازمان و صاحبان کسب و کار در میان مشتریان بالقوه و بالفعل اعتبار
میبخشد؛
• به واسطه تقویت احساس معنویت، نیرو و انرژی مطلوبتری برای ادامه فعالیت به صاحبان کسب و کار میبخشد.
نقش تشکلهای اقتصادی در گسترش فرهنگ «مسوولیتپذیری اجتماعی»
چندی پیش در جلسه هیات مدیره یکی از سندیکاهای مشهور پیمانکاری کشور، در کمتر از چند دقیقه، نزدیک به ۷۰۰ میلیون ریال کمک نقدی برای یک NGO خیریه جمعآوری گردید. این مثال خود گویای توان و ظرفیت قابل توجه این بخش از سازمانهای جامعه مدنی است.
تشکلهای اقتصادی امکانات و ظرفیتهای زیادی برای نقشآفرینی و جهتدهی به کمکهای مادی و معنوی در اختیار دارند که میتواند تاثیرات بزرگ و ماندگاری بر جای گذارد. به نظر میرسد نقشی که مدیران و فعالان انجمنی و تشکلی در گسترش فرهنگ مسوولیتپذیری اجتماعی میتوانند بازی کنند کمتر گروه دیگری در جامعه امکان ایفا کردن دارد.
این حوزه فعالیت حتی در آزادترین اقتصادهای دنیا و سرمایهدارترین سیستمهای اقتصادی امری پذیرفته شده است و مورد تاکید سازمانهای بینالمللی نیز قرار دارد. حتی مثالهایی از آن را میتوان در کشورهای همسایه خود از قبیل ترکیه مشاهده نمود.
ظرفیتهای تشکلهای اقتصادی کدام است؟
ظرفیتها و امکاناتی که انجمنهای کسب و کار و کارفرمایی در اختیار دارند، عبارت است از:
• دسترسی و نزدیکی به صاحبان کسب وکار
• دسترسی به شبکه اجتماعی صاحبان کسب و کار و سرمایه از قبیل جلسات، نشستها و گردهماییهای ایشان
• دسترسی به رسانههای نزدیک به ایشان از قبیل روزنامهها، مجلات، سایتها و خبرگزاریها
• مشروعیت و مقبولیت و اعتبار تشکلها در نگاه صاحبان کسب و کار
• مقبولیت و اعتبار تشکلهای اقتصادی در پیش سایر انجمن های جامعه مدنی و اجتماعی
نکته آخر اینکه، تشکلهای اقتصادی با وجود همه مشکلات، محدودیتها و تنگناهایی که دارند و همگان با آن آشناییم، باید این مهم را جدی بگیرند. نقشآفرینی ایشان در حوزه توسعه و ترویج مسوولیتپذیری اجتماعی، میتواند هم مشروعیت و اعتبار تشکلها در بین اعضا و دیگر گروههای اجتماعی را افزایش دهد، هم میتواند به شکلگیری اعتماد و سرمایه اجتماعی در بین اعضا کمک کند، هم میتواند جایگاه و اعتبار صاحبان سرمایه در افکار عمومی جامعه را بهبود دهد، هم میتواند گرهی از گرههای فروبسته اجتماعی باز کند و اجری معنوی را برای خود و اعضا ایجاد نماید که زیست اخلاقی و معنوی را در جامعه
تحکیم کند.
* مدیرعامل موسسه «پویشگران عرصه سوم»
(haddadi۱۹۸۰@gmail.com)
ارسال نظر