نقش کمپین رسانهای و تبلیغاتی در گفتوگو با دکترحسین دهشیار
ضعــف بــوش بــزرگتـریــن قوت اوباما بــود
پس از یک دوره رقابت سنگین و نفسگیر سرانجام فردی میتواند کلید کاخ سفید را در دست بگیرد که علاوه بر توانمندیهای فردی و اقبال حزبی اندکی هم از خوشبختی و خوششانسی سیاسی برخوردار است.
مسعود باستانی
پس از یک دوره رقابت سنگین و نفسگیر سرانجام فردی میتواند کلید کاخ سفید را در دست بگیرد که علاوه بر توانمندیهای فردی و اقبال حزبی اندکی هم از خوشبختی و خوششانسی سیاسی برخوردار است. سناتور مککین بهرغم توانمندیهای فردی باید چوب نارضایتی عمومی را از سیاستهای بوش در حزب جمهوریخواه بخورد. از سوی دیگر تاوان ترس و برآشفتگی مردم از بحران اقتصادی که به صورت یک سیکل معکوس در جامعه آمریکا پدیدار شده است را پس دهد. به هر حال خوششانسی اوباما و مساعد بودن شرایط ساختاری در رقابت نفسگیر انتخاباتی، موجب شد که شهروندان ایالات متحده تصمیم بگیرند تا این بار سناتور سیاهپوست باراک اوباما را راهی کاخ سفید کنند و بدین ترتیب یکی دیگر از نخستینها در تاریخ این کشور ثبت شود. به هر حال طی چند روز باقیمانده هم سناتور باراک اوباما با سناتور مککین در صحنه سیاسی برای قدرت نبرد خواهند کرد ولی همه نشانهها و نظرسنجیها حاکی از این است که این بار، باراک پیروز میدان است. در همین رابطه با دکترحسین دهشیار، استاد علوم سیاسی دانشگاه و کارشناس مسائل آمریکا گفتوگو کردم و او هم تاکید کرد که اگر شرایط مساعد بود امکان نداشت اوباما پیروز شود.
نظرسنجیهای صورت گرفته در آمریکا حاکی از این هستند که نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری این کشور همچنان پیشتاز است و سناتور باراک اوباما برنده انتخابات خواهد شد. آیا این نظر سنجیها میتوانند نتیجه نهایی انتخابات را به درستی پیشبینی کنند؟ مساله دیگر این که این نظرسنجیها با چه مکانیزمهایی انجام میشوند که قادرند باور و اطمینان شهروندان آمریکایی را جلب کنند؟
نکته اول درباره نظرسنجیها این است که در برخی اوقات، شما تفاوتی در نظرسنجیهایی که طی یک روز انجام میشوند مشاهده میکنید. این تفاوت ناشی از این است که برخی از کمپانیهای نظرسنجی از کسانی سوال میپرسند که واجد شرایط رای دادن هستند و برخی دیگر فقط از کسانی نظرپرسی میکنند که تصمیم دارند در انتخابات شرکت کنند و رای خود را به داخل صندوق بریزند. این تفاوت در ارقام به خاطر این مساله است که احتمالا برخی از افراد که در انتخابات شرکت نمیکنند هم مورد سنجش قرار گرفته و در آمار محسوب میشوند. نکته دوم این که این کمپانیها خصوصی هستند و در واقع کارشان این است که اقدام به انجام نظرسنجی کنند و هیچ گونه گرایش سیاسی و یا وابستگی به حزب یا گروه خاصی در کار آنان مفهوم ندارد. بنابراین کاملا علمی کار میکنند و چون کارنظرسنجی را براساس سیستمهای آماری بسیار دقیق و با روشها و متدهای پیشرفته انجام میدهند قاعدتا میتوان به نتایج آنها اطمینان کرد. کار علمی و بیطرفانه و ماهیت غیرحزبی و غیرسیاسی نظرسنجیها مهمترین عوامل اعتماد و اطمینان مردم آمریکا به آنهاست. اما ممکن است برخی از شهروندان هنگام پاسخ به پرسشهای کمپانیهای نظرسنجی به دلایل عدیدهای دروغ بگویند و یا آنچه که در ذهن ایشان میگذرد را بیان نکند این جا است که احتمال اختلاف ۱ تا ۲ درصدی نتیجه نظرسنجیها با آنچه که در واقعیت رخ میدهد پدیدار میشود و تفاوتها ناشی از این گونه مسایل است.
آقای دکتر! نظرسنجیهای انجام شده در ادوار مختلف انتخابات در آمریکا همواره یک اختلاف کوچک و محدود بین دو حزب را نشان میدادند اما این بار اختلاف میان آرای سناتور مککین و سناتور اوباما کمی زیادتر از حد معمول است. آیا این اختلاف واقعی است؟
دقت کنید! برخی از این نظرسنجیها در سطح کشور انجام میشود که در این حوزه اختلاف در حدود ۴ تا ۵ درصد است اما در برخی اوقات نتایج نظرسنجی مربوط به یک منطقه یا ایالت خاص است نکته دوم سوال شما درباره اختلاف فاحش یا اختلاف غیرمعمول بین دو نامزد چند دلیل دیگر هم دارد دلیل نخست این که در حال حاضر، چند روز دیگر تا انتخابات فرصت داریم و غالبا در این چند روز پایانی دائما فاصله کمتر میشود. دلیل دوم مربوط به شرایط فعلی است و این که فرد حاکم در کاخ سفید و کسی که هشت سال به عنوان نماینده حزب جمهوریخواه فعالیت کرده است نتوانسته نظر مردم را جلب کند در واقع مردم بیش از آن که نسبت به خود مککین اظهار نظر کنند بازتاب عملکرد جمهوریخواهانی را در نظراتشان منعکس میکنند. وقتی پس از پایان هشت سال حکومت جمهوریخواهان شرایط اقتصادی کشور نامساعد است و در صحنه سیاست خارجی آمریکا موفق نبوده است شرایط بحرانی به حساب میآید و این تفاوت در شرایط بحرانی قابل فهم است. مثلا در سالهای ۱۹۹۶، ۲۰۰۰ و یا حتی ۲۰۰۴، آمریکا دچار بحران نبود ولی الان بحران مردم را ناآرام کرده و تفاوت در این مواقع آشکار میشود و فاصلهها دوچندان خواهند شد.
نظر شما درباره چگونگی این نظرسنجی بسیار جالب بود و اتفاقا برخی از مطبوعات هم به این نکته اشاره داشتند و نوشتند که عدهای از شهروندان آمریکا از ترس متهم شدن به نژادپرستی نام اوباما را در نظرسنجیها قید میکنند. شما ضریب این تغییر در رفتار و گفتار مردم را تا چه حد موثر میدانید؟
البته این احتمال وجود دارد که وقتی کمپانیهای نظرسنجی از یک شهروند آمریکایی میپرسند که به مککین رای خواهید داد یا بارک؟! او نام باراک را به زبان بیاورد و از اینکه اعلام میکند که به باراک اوباما رای خواهد داد احساس بهتری داشته باشد چون باراک سیاهپوست است و وقتی شما به عنوان یک سفیدپوست به او رای میدهید به اطرافیانتان اعلام میکنید که برای شما نژاد، یا رنگ پوست و ... اهمیت چندانی ندارد ولی احتمال اینکه درصد این افراد بالا باشد بسیار بعید است، یعنی در این دوره تاریخی و شرایط کنونی بحرانی، این افراد نمیتوانند وضعیت را عوض کنند و این فاکتورها چندان موثر نیست.
به هر حال کمتر از یک هفته تا روز رقابت نهایی بین دو نامزد ریاستجمهوری آمریکا باقی مانده است با توجه به فعالیت مضاعف خانم سارا پیلین و عقب بودن سناتور مککین در مبارزات انتخاباتی آیا ممکن است اتفافات جدیدی در فضای سیاسی رخ دهد و نتیجه به گونهای دیگر رقم بخورد؟
من با توجه به چشماندازی که تا انتخابات نوامبر باقی مانده است این احتمال را بعید میدانم، به نظر میرسد اتفاق خاصی رخ دهد که بتواند این چارچوب را عوض کند. تنها احتمال این است که ممکن است اوباما در مدت چند روز باقی مانده حرفی بزند یا به کسی یا کسانی توهین کند یا اینکه بخشی از زندگی وی در گذشته که تاکنون هیچ کس از آن مطلع نبوده است افشا شود اما در حال حاضر چیز خاصی در میان نیست و گمان میکنم که احتمال رخدادی خارقالعاده هم بعید است.
عدهای موفقیت اوباما در انتخابات را به خاطر فضاسازی مناسب کمپین وی و طرح شعار تغییر در جامعه آمریکا میدانند و عدهای هم میگویند موفقیت اوباما ناشی از ناکامی بوش. در کاخ سفید است. به نظر شما کدام یک از این دو عامل در موفقیت وی موثرترند؟
در انتخابات آمریکا هر زمان که یک حزب برای ۸ سال مستمر سرکار باشد تیم مقابل و یا حزب مقابل همیشه از تغییر صحبت میکند و شعار تغییر و تحول را مطرح میکند یعنی میخواهم بگویم استراتژی تغییر، یک استراتژی آزمون و یک الگوی انتخاباتی موفق است که همیشه استفاده میشود. بنابراین باراک کار غیرعادی نکرده است او کاری را انجام داده که در دورههای گذشته هم همیشه از آن استفاده میشده است. حالا زمانی که شما از تغییر صحبت میکنید نکته اینجا است که پیروزی یا ناکامی شما وابسته به چگونگی عملکرد کاخ سفید ظرف این هشت سال است. اگر آن هشت سال از نظر مردم مثبت باشد آنها از این تغییر استقبال نمیکنند مثلا وقتی ریگان دوران ریاستجمهوری خود را به پایان رساند و بوش پدر به عنوان نامزد حزب جمهوریخواه فعالیت کرد. مردم برای ۴ سال آینده به وی رای دادند چون میگفتند که آمریکا ۸ سال خوب را سپری کرد. بنابراین بوش را انتخاب کردند چون از ریگان راضی بودند. خوب در اینجا استراتژی تغییر جواب نداد ولی امسال استراتژی تغییر جواب میدهد زیرا از یک طرف اوباما از تغییر صحبت میکند و از طرف دیگر مردم هم از شرایط کنونی ناراضی هستند پس تغییر و تحول حرفی است که میپذیرند به آن رای میدهند. شاید ناکامی بوش بیش از همه چیز بسترساز موفقیت اوباما بوده است. لذا به گمان من استراتژی تغییر به تنهایی باعث پیروزی نخواهد شد و زمانی میتواند موثر و مفید باشد که شرایط هم مستعد و مناسب باشد.
همانطور که میدانید باراک اوباما، سناتوری جوان و سیاهپوست است. برخی از ویژگیهای او فاکتورهایی هستند که اگر او به کاخ سفید راه یابد در تاریخ ایالات متحده بیسابقه خواهد بود.
اما بهرغم این ویژگیها به نظر میرسد که سناتور اوباما در آستانه ورود به کاخ سفید قرار گرفته است.
نقش رسانهها حامی باراک اوباما در این موفقیت بزرگ چیست؟
اول بگویم که در انتخابات آمریکا همیشه دو فاکتور اساسی فرد برنده و پیروز در میدان رقابت انتخاباتی را تعیین میکند. اولین عامل، عامل ساختاری است و دیگری عوامل فردی است.
هر گاه عوامل ساختاری خنثی باشد یا درحالت متعارف قرار داشته باشند. یعنی شرایط فعلی تفاوت چندانی با گذشته نداشته باشد عوامل فردی و شخصیتی تعیینکننده خواهد شد.
ولی هر وقت ساختارها با ناکامی مواجه شوند، همین عوامل تعیینکنندهاند. امسال با توجه به شرایط فعلی عوامل ساختاری تعیینکنندهاند و نتیجه را رقم خواهند زد. لذا این انتخابات بستگی چندانی به عوامل فردی و شخصیتی نامزدها ندارد. طبیعتا کمپین هم نمیتواند هیچگونه تاثیری در تغییر نتیجه انتخابات داشته باشد. چون مثلا اگر کمپین خوب یا بد عمل کرده باشد هیچگونه تغییر یا تحولی به وجود نیاورده است زیرا ساختارها خودشان را تحمیل میکنند.
حال در حوزه ساختارها سه عامل اساسی مطرح است نخست اینکه نظر مردم درباره هشت سال گذشته چگونه است؟ یعنی مردم آن را مثبت میدانند یا منفی؟ دوم اینکه وضعیت اقتصادی در طول این سالها به چه شکل بوده است؟ سوم هم مساله دید و نظر مردم آمریکا نسبت به شخص رییسجمهور است. امسال مردم نسبت به پرزیدنت بوش نظر منفی دارند. وضعیت اقتصادی هم وخیم و نگرانکننده است و شرایط اجتماعی جامعه مناسب و مطلوب نیست. بنابراین حتی اگر کمپین باراک اوباما ناکارآمد هم باشد باز هم عوامل ساختاری خودشان را بر سرنوشت نهایی انتخابات تحمیل میکنند یعنی وضعیت اقتصادی، نظر مردم نسبت به بوش و شرایط هشت سال گذشته تعیینکننده است. شما دقت کنید. آمریکا در حال حاضر در سیاست خارجی دچار مشکل شده، سیستم اقتصادی آشفته شده و نگاه مردم به بوش منفی است. در این شرایط عوامل ساختاری کاملا منفیاند در نتیجه کمپین اوباما به نظر مثبت میآید. آنها کاری نمیکنند تنها سوار موج هستند و جلو میروند در حالی که من اعتقاد دارم اگر عوامل ساختاری مناسب بود یعنی اقتصاد رونق داشت، در سیاست خارجی موفق شده بودند و نظر مردم به بوش مثبت بود! امکان نداشت اوباما پیروز شود. به خاطر اینکه او در دوره مقدماتی در تمام ایالتهای بزرگ آمریکا مثل ایالت کالیفرنیا یا ایالت اوهایو، پنسیلوانیا یا فلوریدا و نیوجرسی به رقیبش هیلاری کلینتون باخت. اوباما نتوانست در مقابل کلینتون سود کند تنها در نقاطی پیروز شد که کارکرد حزبی داشتند و فعالان حزبی در انتخابات شرکت میکردند.
حالا اگر اوباما در یک انتخاب عمومی با مککین مواجه میشد امکان نداشت که برنده شود. اما امروز شرایط به نحوی است که هر کس دیگر هم به جای اوباما بود میتوانست پیروز شود. مثلا شما توجه داشته باشید که بهرغم همه این شرایط و وضعیت نامساعد کنونی رای اوباما هیچگاه بالای ۵۰ یا ۵۱درصد نرفته است و همیشه حدود ۴۹ تا ۵۰درصد رای دهد. این نشانگر این است که توانمندیهای باراک، باعث پیشرفت نشدهاند بلکه تنها شرایط بد اقتصادی مردم را به سمت او سوق داده است. طبیعتا چون شرایط بد است مردم آمریکا به آلترناتیو و گزینه مقابل رای خواهند داد.
ارسال نظر