هزینه‌های غذایی در ماه مبارک رمضان
یوسف بهمن‌آبادی
ماه‌ها زنجیروار از پس یکدیگر می‌آیند. روزها و شب‌هایی متفاوت از هم آنچه در همه ماه‌ها هست و گریزی نیست از آن، تامین نیازهای روزمره غذایی است. سه وعده غذا برای هر انسان در هر شبانه‌روز!

دوازده ماه در 365روز که می‌شود 1095 وعده غذا در طول سال. آرامش و استراحتی نیاز است برای این دستگاه گوارش آدمی و بیجا نبوده که در اسلام انسان را به روزه گرفتن تکلیف کرده‌اند. برای خودش و سلامتی که از پس آن ماه‌های دیگر سال همراه او خواهد بود.
اینجا بنا نیست درس اخلاق گفته شود و هر کس به موازات حق آزادی، مختار بر امور شخصی است.
اما آنچه در مورد روزه و ماه رمضان قابل‌توجه است اینکه پزشکان عصر حاضر و مسلط بر دانش و علم نوین، نه تنها این امر را نهی نمی‌کنند، بلکه آن را در راستای تعالی جسمی و روحی انسان (کاهش اضطراب و استرس‌های دنیای امروز، افزایش اعتماد به نفس، افزایش تمرکز روحی و فکری و غیره) تلقی می‌کنند.
گذشته از اینها، روزه به عنوان یک سنت، مورد توجه بسیاری از خانواده‌های ایرانی است.
هرچند که به گونه‌ای عجیب برکات و نعمات بر این ماه مبارک سایه می‌افکند و اهالی اقتدارگر به این آیین، آن را به عینه لمس کرده‌اند، اما در شرایط امروز که بخش قابل‌توجهی از اقتصاد تحت‌اختیار دولت است، فراوانی و ارزانی کالاهای موردنیاز مردم معنای دیگری می‌یابد.
وقتی یک کیلو مرغ ۳۲۰۰تومان می‌شود در حالی که حقوق بیشتر مردم افزایش چندانی نمی‌یابد، دیدگاه‌ها متفاوت می‌شود.
به عنوان مثال اگر یک خانواده 5نفره تصمیم بگیرد برای یک وعده غذایی چلومرغ صرف کند، یک کیلو و نیم مرغ نیاز هست که هزینه آن 5هزار تومان می‌شود.
با احتساب هزینه سایر مواد همچون برنج (متوسط ۲۵۰۰تومان)، زرشک، زعفران، روغن، رب، هویج، آبلیمو، سیب‌زمینی و غیره هزینه کل حداقل ۱۰هزار تومان می‌شود.
از طرف دیگر هر ماه از جمله ماه مبارک رمضان خانواده‌ها ناچارند 60وعده غذایی (نهار یا شام) به جز صبحانه یا افطاری تدارک ببینند.
چنانچه برای همین خانواده ۵ نفره به طور متوسط ۵هزار تومان برای هر وعده غذایی در نظر بگیریم برای یک ماه می‌شود ۳۰۰هزار تومان هزینه غذا، و اگر مواد مورد نیاز را کمی ارزان‌تر در نظر بگیریم ۲۰۰هزار تومان هزینه غذای یک خانواده ۵نفره در ماه حتمی است. مگر اینکه محاسبه ما محدود شود به خانواده‌هایی که ناچار شده‌اند غذاهای مغذی و ویتامین‌دار را از سبد غذایی روزانه خود حذف کنند و در نتیجه به مصرف غذاهای کم کیفیت، کم انرژی و کم کالری روی آورند که در چنین حالتی، هزینه غذایی ممکن است به ۱۰۰هزار تومان هم برسد.
در چنین شرایطی، دور از انتظار هم نخواهد بود که مردم از نظر فکری و جسمی تعادل نداشته باشند، بنیه روحی افراد تضعیف شود و با کمترین فشارهای روزمره زندگی از کوره در روند و دست به کارهای خطر آفرین زنند.
شاید گفته شود مردم در گذشته با کمترین مصارف غذایی و در برابر فعالیت‌های سخت از قدرت جسمی و روحی بالاتری برخوردار بودند در حالی که امروزه به رغم تولیدات غذایی نوین باز با کاهش قوای روحی و جسمی و افزایش بیماری‌ها مواجهیم آن هم در شرایطی که بیشتر فعالیت‌ها پشت میزی شده است.
هر چند نمی‌خواهیم در این بحث وارد شویم و دلایل وقوع چنین امری را بررسی کنیم، اما واقعیت این است که مواد غذایی امروز طبیعت گذشته خود را ندارند و در واقع صنعتی و مصنوعی شده است.
گرانی مواد غذایی در طول سال و بیشتر در روزهای پرمصرف برخی خانواده‌ها را با مشکل مواجه ساخته است.
دولت برای 5/6میلیون کارمند خود سبد غذایی ماه رمضان تدارک دیده است، اما برای 5/63میلیون مردم دیگر فکری نکرده است.
البته قرار نیست دولت به شخصه وارد عمل شود و سبد غذایی برای آحاد ملت فراهم کند که این امر ضد اقتصاد مردم سالار است، اما می‌تواند به طرق دیگر شرایط را برای دسترسی ارزان مردم به کالاها فراهم سازد؛ هر چند که این مساله مسیری طولانی و هدفمند می‌طلبد.
متاسفانه به رغم تجربه چند ساله در مورد کمبود برخی کالاها همچون گوشت، اما هنوز اندیشه‌ای اساسی برای آنها در نظر گرفته نشده است و نوسانات قیمتی در مواجهه با افزایش تقاضا گویای این واقعیت است.
تثبیت قیمت کالاها توسط دولت (نظیر آنچه در قضیه شیر اتفاق افتاد) تولیدکنندگان را با چالش‌هایی اساسی مواجه می‌سازد؛ چرا که آنها نمی‌توانند در برابر افزایش هزینه مواد اولیه و در نتیجه افزایش قیمت تمام شده کالای خود را افزایش ندهند.
از سوی دیگر نیز مردم در برابر افزایش قیمت یک کالا با مشکلاتی مواجه می‌شوند و در واقع، تا زمانی که درآمد مردم و به تبع آن قدرت خرید مردم افزایش نیابد اتخاذ این گونه راهکارها می‌تواند چند صباحی برخی مسائل را لاپوشانی کند، اما در بلند مدت چاره‌ساز نخواهد بود.