رسانههای بینالمللی و اقتصاد سیاسی در صنعت نشر - ۱۶ اردیبهشت ۹۱
پیتر گلدینگ*- دومین مرحله این چرخه از اهمیت بالایی برخوردار است. درحالی که صنعت نشر از نظر اقتصادی رشد میکند، تقریبا در تمام شرکتهای بزرگ که شروع به سود بردن از بعد اقتصادی آن کردهاند، افزایش سرمایه روندی رو به رشد پیدا میکند.
توضیح پیشخان: بخش اول این مطلب هفته گذشته چاپ شد. بخش پایانی آن در ادامه آمدهاست.
پیتر گلدینگ*- دومین مرحله این چرخه از اهمیت بالایی برخوردار است. درحالی که صنعت نشر از نظر اقتصادی رشد میکند، تقریبا در تمام شرکتهای بزرگ که شروع به سود بردن از بعد اقتصادی آن کردهاند، افزایش سرمایه روندی رو به رشد پیدا میکند. همزمان، نقش جداگانه تولید، توزیع و فروش زیر چتر این شرکتهای بزرگ دوباره به هم میپیوندد. این روند ادغام طولی (سلسله مراتبی) در میان شرکتهایی با سطوح مختلف تولید، به وسیله ادغام عرضی در میان شرکتهای وابسته در همان سطوح، کامل میشود و تمام پساندازهایی که از طریق منابع مضاعف به وجود آمده به این امر کمک میکند. این مراحل اغلب به علت رقابت رسانههای دیگر یا فعالیتهای جایگزین، به وسیله افزایش قیمتها و کنترل درآمدها تسریع میشوند.
البته جزئیات و ترتیب زمانی رویدادها از صنعتی به صنعت دیگر متفاوت است، اما صنعت نشر هم از قاعده عمومی آن مستثنی نیست. میتوان گفت گسترش این یکپارچگی اتفاقی است که در تحولات چند دهه اخیر ریشه دارد. شاید از اولین سالهای پس از جنگ های جهانی که شرکتهایی مثل لانگمن و کالینز عمومی شدند، گسترش سریع تجارت، توان سرمایهگذاری بسیاری از شرکتها را کاهش داد و آنها به ناچار در گروههای تجاری ادغام شدند. ناشرانی همچون Eyre Methuen, Tavistock ،Chapman and Hall،Sweet and Maxwell
نمونههای خوبی از این زنجیره هستند.
با اینکه صدها ناشر کوچک و وابسته باقی ماندهاند، بخش عمدهای از تجارت در دستان این مجتمعهای بزرگتر متمرکزشده است.
هرچندفضیلتهای بزرگمنشانه و سنتی روزهای اول نشر، تاثیرگذاری خود را در بسیاری از معاملات و روابط صنعت حفظ میکنند، اما به هرحال هرچه میگذرد «حسابداری واقع بینانه» براصول فرهنگی چیره میشود. رییس اتحادیه ناشران کتاب در سال ۱۹۷۶ مساله را اینگونه بیان میکند: «برنامه چاپ و نشر برای سال ۱۹۷۵ به دقت بازبینی شده بود و ما تصمیم گرفتیم تا روی مناطق و پروژههایی متمرکز بشویم که احتمالا پربازده هستند و بالاترین میزان تولید و بازگشت سرمایه را دارند.» همانطور که در رسانههای دیگرهم واقعیتهای اقتصادی، روزبهروز اهداف خلاقانه و گستردگیهای هنری را به چالش کشیده است.
قابل توجهترین پیشرفتی که در این مرحله از تاریخ نشر رخ داد، رویدادی است که به عنوان انقلاب شومیز از آن یاد میشود. چاپ شومیز با تکیه بر فروش فراوان، سرمایه زیاد، تسهیلات انبار کالا و در نتیجه حمایت شایان از سرمایه، خصلت اقتصادی نشر را تغییر داد و وضعیت جراید انگلیسی را به سمتی برد که ارزانتر شدند و درآمدشان را بر پایه تبلیغات قرار دادند. البته هیچ کدام از این تغییرات آنقدر ناگهانی نبود که انقلابی محسوب شود بلکه هردو، کار اصلی خود (انتشار فضایل)را قربانی سرمایه گذاری بالا و ایجاد تنوع کردند.
تنوع، حداقل در ابتدای امر، باعث توسعه چاپ شومیز به وسیله شرکتهای بزرگ در بخشهای دیگر رسانهای شد. سه نمونه انگلیسی، این موضوع را بهتر نشان میدهد:
۱. گراندا؛ گروهی در منطقه پر جمعیت شمالغرب که برای آگهیهای تجاری در تلویزیون حق تبلیغ دارند و در حال حاضرعمده چاپ شومیز متعلق به آنهاست. مثل پنتر و پالادین و میفلاور. این گروه همچنین به فعالیتهایی همچون اجاره تلویزیون (منبع اصلی درآمدشان)، نمایشگاه، سینما و حتی خدمات بزرگراهها... وارد شدهاند.
۲. تشکیلات «تامسون» که شناخته شدهترین ناشران روزنامه تایمز هستند ومدیریت کتابهای اسفر و همینطور چندین جلد گالینگور چاپی را به عهده دارد، به طور گستردهای در تلویزیون، جهانگردی و بسیاری از فعالیتها وارد شده است.
۳. کتابهای پنگوئن که در بازار کتاب پیشرو است به پیرسون لانگمن تعلق دارد. کسی که تشکیلات بزرگ نشر آموزشی لانگمن، روزنامه فایننشال تایمز، چندین روزنامه منطقهای و مجلات تخصصی را اداره میکند.
در پایان دهه ۶۰ میلادی برآورد شد که پنج ناشر،حدود ۷۰ درصد از کل کتابهای شومیز فروخته شده در بریتانیا را به خود اختصاص دادهاند.پرفروشترین عنوانها انعکاس دهنده این مطلب است که کتاب، بیش از پیش با تلویزیون، سینما و سایر رسانهها درآمیخته است.
دومین جنبه تنوع و گوناگونی در نشر که منجر به بحث انشعابات بینالمللی میشود، رشد سریع نهاد آموزش واحساس نیاز به انواع نرمافزارهای سمعیـ بصری است. نشر الکترونیک در ایالات متحده بیشتر از بریتانیا پیشروی کرده است و این بیانکننده گسترش تنوع، فراتر از رسانهها و در داخل بخشهای صنعتی است. «مکگروهیل»که غول مدیریت انتشارات آموزشی در سطح بینالمللی به حساب میآید، مانند بسیاری از شرکتهای بزرگ دیگر، عمیقا تحت نفوذ نوارهای ویدئویی و سایر تجهیزات آموزشی قرار گرفته است. مک هیل در سالهای اخیر لابراتوارهای پیشرفته آموزشی، فیلمهای آموزشی در سطح دانشگاهها و سایر محصولات عمده الکترونیکی یا موسسات ارتباطی را در سراسر این عرصههای جدید دراختیار گرفته است. «سیبیاس» بزرگترین رسانه تبلیغاتی جهان و همچنین بزرگترین تولیدکننده و فروشنده موسیقی در دنیا،یک ناشر بزرگ آموزشی است. این شرکت یک بخش چاپ و نشر هم دارد که شامل هالت، رینهارت و وینستونمیشود. این بخش به سرعت ساخت لوازم سمعی ـ بصری، «کیت یادگیری» و آنچه «مهارتهای جامع آزمایشگاه» نامیده میشود را توسعه داده است.تمام اینها شامل بستههایی از ترکیب تکنولوژیک سازههای الکترونیکی است که چاپ و نشر سنتی را با تیزهوشی آموزشی همراه کرده و در یک شیوه بازاریابی که تنها چنین ترکیب بزرگی میتواند آن را فرماندهی و برایش سرمایهگذاری کند، ارائه داده است.
«آرماند ماتلار» جامعه شناس بلژیکی این توسعه را اینگونه خلاصه می کند که تنوع صنایع سخت افزاری منجر به ایجاد نرمافزارها شده و۱۰ تولیدکننده بزرگ وسایل آموزشی در جهان را در بر میگیرد؛ نامهایی همچون سیبیاس، آیتیتی، زیراکس، وستینگهاس و لیتون، همه غولهای ساخت قطعات الکترونیکی. از آنجا که صنعت نشر در کشورهای جهان سوم تقریبا به طور کامل آموزشی شده، داشتن چنین تنوعی برای کشورهای درحال توسعه از اهمیت بالایی برخوردار است.
*پیتر گلدینگ، پژوهشگر مرکز تحقیقات
ارتباطات جمعی دانشگاه لستر لندن
مترجم: زهرا عزیز محمدی
ارسال نظر