برنامه محوری با نگاه به فرصتها و تهدیدها

دنیای اقتصاد - شرکت ملّی پسته ایرانیان از سال۱۳۸۵ با هدف فعالیت در زمینه تولید ، فرآوری ، خرید ، صادرات و ایجاد آزمایشگاههای تحقیقاتی در زمینه پسته در رفسنجان راه اندازی شد.این شرکت که در مقطع اولیه راه اندازی همچون شرکت تعاونی پسته رفسنجان با رویکرد حمایت از تولیدکنندگان و حفظ بازارهای جهانی آغاز به کار کرد ،در ادامه با مشکلاتی نیز روبرو شد که فصل مشترک شرکتهای فعال در این عرصه است. با این همه، شرکت ملی پسته ایرانیان در دوره دو ساله اخیر خود که با مدیریت مهندس محمد بمی ناصریه به فعالیت خود ادامه داده،با نگاهی مبتنی بر واقع گرایی ، آینده نگری و درک درست از شرایط داخلی و جهانی صنعت پسته، سعی در استفاده از ظرفیت و امکانات شرکت ملی پسته ایرانیان برای تبدیل این مجموعه به یک مجتمع صنعتی (با تاکید بر صنایع وابسته به پسته) در قالب برنامه پنج ساله ای که از ابتدای سال ۹۰ آغاز شده،دارد.هدفی که چندان دور از دسترس نمی نماید.در همین حال مهندس بمی‌ناصریه این موضوع را هم یادآور می شود که یکی از آسیبهای شرکتهای مرتبط با بخش دولتی،عدم ثبات مدیریت و رویکردها در این مجموعه ها می باشد که در مواردی حتی به تغییر اهداف یا ناتمام ماندن طرحها می انجامد.مدیرعامل شرکت ملی پسته ایرانیان همچنین تاکید می کند: این شرکت با بازنگری در برنامه های خود،اطمینان دارد با رفع چالش های گذشته به چشم انداز روشنتری دست خواهد یافت .گفتگوی دنیای اقتصاد با مهندس بمی ناصریه را در ادامه می خوانید:

آقای مهندس، تولید پسته در ایران و کرمان در حال حاضر چه وضعیتی دارد؟

پسته را باید مهمترین محصول صادراتی در حوزه محصولات کشاورزی قلمداد نمود که به عنوان یک خشکبار مطرح در بازارهای بین المللی عرض اندام می‌نماید . ایران تا سالهای قبل، بزرگترین تولید کننده این محصول در دنیا بوده و اکنون نیز علی رغم توسعه سطح زیر کشت آن در کشورهای آمریکا ، ترکیه ، یونان ، چین ، سوریه و ... هنوز ایران و آمریکا بزرگترین تولید کنندگان پسته دنیا هستند و در این میان در سطح کشور،بخش عمده تولید و صادرات متعلق به استان کرمان است.

به نظر جنابعالی در شرایط فعلی، تولید پسته در استان کرمان به عنوان مرکز اصلی تولید پسته کشور، با چه مشکلات ، محدودیت ها و یا نقاط ضعف و قوتی همراه است ؟

به نظر می رسد ما در حوزه کشاورزی استان کرمان در بخش تولید پسته امروز با مشکلات عدیده ای روبرو هستیم و متاسفانه برای حل این مشکلات هم راه حل مدونی نداریم. اگر بخواهیم وضعیت پسته را از دیدگاه استراتژیک و راهبردی تجزیه و تحلیل کنیم باید در چارچوب یک برنامه دقیق چهار فاکتور را مورد بررسی قرار دهیم و بر مبنای آن به پاسخگویی پرداخته تا آینده را واضح تر و روشن تر ببینیم .

از یکسو بایستی نقاط قوت را در تولید پسته در استان مورد واکاوی قرار داد و مولفه های توانمندی را با واقع بینی استخراج نمود ، مواردی مانند دانش بومی تولید و فرآوری ، ارقام و گونه ها ، مهارتهای فنی موجود ، خاک مناسب ، آب و هوا و اقلیم ، سیستم های بازار یابی و بازار رسانی نهادینه شده موجود ، صنایع وابسته و ... می‌تواند نقطه قوت تولید پسته در استان باشد .

از سوی دیگر نقاط ضعف تولید پسته را باید بررسی نمود . از جمله این موارد روشهای سنتی کاشت ، داشت وبرداشت ، روشهای آبیاری غلط ، سم پاشی های بی‌رویه و بی حاصل ، عدم برنامه ریزی آموزشی برای باغداران ، عدم وجود سامانه مدیریت بازار ، توجه اندک به روش علمی ، عملکرد تولید پایین ، استفاده نا مناسب از نهاده ها و ... می باشند . در این میان ما در مسیر آینده باید به فرصت ها و تهدیدها نیز توجه کنیم. باید بدانیم در تولید و صادرات پسته چه فرصتهایی داریم و آیا توانسته ایم این فرصتها را به کار بگیریم. یکی از مهمترین این فرصتها، مزیتهای نسبی در تولید عمده و صادرات آن به بازارهای جهانی است.ما در حال حاضر به عنوان یکی از بزرگترین تولید کنندگان پسته جهان، این مزیت را در اختیار داریم و می توانیم جایگاه پسته را در بازار جهانی ارتقا ببخشیم . آیا تا به حال از این فرصت به خوبی استفاده کرده ایم؟. باید اذعان نمود که خیر ، چرا که حداقل کاری که می بایست انجام می‌دادیم این بود که یک برند بین المللی در تولید و صادرات پسته را به عنوان یک برند معتبر و گسترده معرفی می کردیم که تا کنون محقق نشده است . البته این بدان معنا نیست که اصلا کاری انجام نشده است ، منظور این است که با توجه به جایگاه ویژه تولید پسته در ایران و استان کرمان، تلاش های انجام شده اندک است . باید ببینیم در بازار های عمده جهان توانسته ایم جوری بدرخشیم که همه به دنبال پسته ایران باشند . اگر چنین نشده است فرصت را از دست داده ایم . در کنار فرصتهای موجود ، مبتلا به تهدید های جدی نیز هستیم که اگر توجهی به آن نشود، فرصتها نیز رفته رفته به تهدید تبدیل خواهند شد . در مسیر تولید و صادرات ما با تهدید محدودیت های منابع آب مواجه هستیم . بحران آب جدی است و تهدیدی اساسی برای تولید پسته است . به نظر می رسد برنامه مدون و قاطعی نیز برای آن نداریم . گسترش رقابت در تولید در سایر کشور ها نیز تهدید دیگر ی است که در مسایل اقتصاد تولید و رقابت پذیری در سطح جهانی ما را به چالش می‌کشد، به طور مسلم اگر روند کاهش عملکرد و افزایش هزینه ها ادامه یابد پس از مدتی تولید غیر اقتصادی خواهد شد و در عرصه رقابت بین المللی توان رقابت با دیگران را از دست خواهیم داد. همچنین کاهش منابع آب ، افزایش هزینه های تولید ، کاهش عملکرد ، باقیمانده سموم ، خام فروشی ، عدم رشد صنایع وابسته و ... تهدیدهای جدی تولید پسته خواهند بود.

اقداماتی که در سالهای گذشته در قالب طرحهای مختلف مرتبط با صنعت پسته صورت گرفته، موثر بوده است یا خیر؟

ابتدا باید ما از بخش تولید، نگرش صحیحی داشته باشیم ، اگر کسانی که می خواهند برنامه ریزی موثری در حوزه مباحث کشاورزی داشته باشند با نگرش صحیح و واقع بینانه نگاه نکنند، وقت خودشان را تلف کرده اند . یادم می آید یک زمانی به دلیل سخت گیریهای اتحادیه اروپا، تصمیم بر این شد ترمینالهای فراوری پسته با حمایت دولت و بانک کشاورزی توسعه یابد ، میلیاردها تومان وام و سرمایه مردمی تزریق شد و عده زیادی بدهکار سیستم بانکی شدند و ظرف ۱۵ سال گذشته که از ساخت این ترمینالها می گذرد شاید ۲۰ درصد از آن ظرفیتها استفاده نشده است، چرا که ما در برنامه‌ریزی به یک مقوله اعتقادی در مردم و امتناع باغداران از ارسال کالا به ترمینالها و خرده مالک بودن توجه نکردیم و عیب برنامه ریزی در پشت درهای بسته همین است . کمتر کسانی که این طرحها را می دهند با بافت جامعه قریب به ۸۰ درصدی خرده مالکی آشنایی دارند لذا نمی توان بدون آموزش ، توجیه و برنامه ریزی مبتنی بر اطلاعات صحیح گامی موثر و اساسی در این حوزه برداشت . اساساً سازگارسازی افراد با تکنولوژی در ایران بیشتر مد نظر است تا سازگارسازی تکنولوژی با افراد جامعه روستایی و این ایراد اساسی است. ما به جای نو کردن و بهینه سازی ابزارهای مردم روستا در تلاش هستیم که مردم را با نوسازی غیر متعارف همراه کنیم که این روش در حوزه مهارتهای فنی حداقل جواب کوتاه مدت نمی دهد و یا با مشکلات عدیده مواجه می‌شود.

در زمینه بازارهای صادراتی و فعالیت در عرصه صادرات، ارزیابی شما چیست؟

در حوزه صادرات علی رغم تلاشهای در خور تقدیرفعالان این عرصه، دچار چالشهای جدی هستیم. دنیای امروز رقابت بر سر کیفیت و قیمت است. متاسفانه در هر دو مقوله کیفیت و قیمت با مشکل مواجه ایم . اولاً به دلیل نوسانات قیمت ارز و نبود چارچوب قیمت‌گذاری در بازار، تلاطم و خطر سرمایه گذاری بالاست. آنقدر نوسانات بازار شدید است که ظرف یک مدت کوتاه ۴-۳ روزه،قیمت پسته تا ۱۵۰۰ تومان کاهش و یا افزایش دارد. با چنین نوساناتی و افتادن محصول در چرخه دلالی‌های کاذب، قدرت خرید کاهش می یابد و صادرات و عقد قرارداد با طرفهای خارجی مشکل می‌شود. ثانیاً در بحث کیفیت به دلیل اینکه ما در عرصه تولید هزینه بالایی برای تولید می پردازیم و عملکرد پایین است برای رقابت در بازار بین المللی مجبور به کاهش کیفیت هستیم که این اقدام به کیفیت عرضه کالا لطمه زده و بازار ها را از دست می دهیم. همانگونه هم که قبلاً هم گفتم ما نیازمند ارتقای کیفیت و تعریف برند یا برند های خاص هستیم و باید با معرفی محصولات به صورت کیفی، بازارها را برای تولید ایران حفظ نماییم. مزیت های نسبی ما باید در جهت ارتقای فروش به کمک ما بیاید و تبدیل به تهدیدی برای از دست دادن فرصتها نشود.همچنین باید یادآوری کنم که شرکتهای بزرگ ما در حال حاضر بیشتر در قامت عمده فروشان پسته ظاهر شده اند در حالی که این شرکتها می توانند ظرفیتهای بالایی در زمینه فرآوری،بسته بندی،برند سازی و بازارسازی و صادرات ایجاد کنند.

ارزیابی شما از نقش شرکتهای پسته مانند شرکت پسته ایرانیان چیست و فعالیت آنها چه تاثیری بر بازار داخلی و خارجی دارد؟

در حوزۀ بازار آنچه تعیین کننده نقش هر مجموعه است، توان سرمایه گذاری و رقابت جدی در عرصه بازار داخلی و جهانی است. شرکتها در گذشته دارای چالشهای درونی و بیرونی بوده اند و امروزه اگر قدرتشان کاهش یافته ، متأثر از همین چالشهای درون زاد بوده است. هر مجموعه ای که بخواهد در بازار رقابتی نقش آفرینی داشته باشد، نیازمند برخورداری از نرم افزار فراست و دانایی است. شناخت صحیح از تجارت بین المللی ، بهره گیری از دانش و ابزار های نوین و تکنولوژیک ، حفظ سرمایه و دارایی ، نگاه علمی و استراتژیک به مقوله خرید و صادرات ، مدیریت شایسته و تصمیم ساز ، سرعت عمل ، برنامه ریزی ، دوری از آزمون و خطا و سلامت در رفتار حرفه ای می تواند تاثیرگذاری یک مجموعه را افزایش دهد. آفت شرکتهای بزرگی که تا کنون فعال بوده اند، عدم تناسب در مهارت های حرفه ای و سرمایه های در اختیار و بی‌برنامگی بوده است. به عنوان مثال چگونه می‌توان انتظار داشت افرادی که از چهار دیواری یک شهر ، پا فراتر نگذاشته‌اند توانایی اداره یک مجموعه عظیم را داشته باشند. بارها گفته ام که با تفکر مدیریتی لرزان، ناآشنا، کم سواد، صرفاً سیاسی و بدون در نظر گرفتن بازارهای بین المللی و عدم درک درست از آنها حاصلی جز شکست نخواهد داشت. اگر شرکتها بر پایه دانایی محوری و برنامه محوری حرکت کنند می توانند مانند موارد مشابه خود در سایر کشورها، تبدیل به برند های معتبر جهانی گردند و باعث ثبات در بازارها شوند و دامنه خدمات آنها در راستای توسعه بخش کشاورزی استان و کشور می تواند فوق العاده باشد.

تسهیلات بانکی چقدر توانسته در تولید و صادرات پسته راهگشا باشد؟

یکی از معضلات و موانع توسعه در بخش تولید، نظام بانکی است. در کجای دنیا سراغ دارید که بتوان با وام‌های با بهره ۱۶ و ۱۸و ۲۰ درصدکار اقتصادی موفق انجام داد. ما در بخش صادرات پسته به ازای هر کیلو با توجه به اینکه بازگشت سرمایه حداقل سه ماه است باید ۴۰۰ تومان کارمزد بانکی پرداخت نماییم که با جمع هزینه های انبار داری ، پرسنل ، آب ، برق و گاز و... هزینه سر بار هر کیلو پسته برای شرکتها قریب به ۷۰۰تومان می شود. مگر صادرات پسته چقدر سود دارد که این میزان باید فقط هزینه بانکی پرداخت کرد. این تازه غیر از مالیات و عوارض و.... که هر اداره ای از هر جا نمی تواند عوایدش را جذب کند سراغ این شرکتها می آید و بخش عمده ای از وقت هم باید صرف رفت و آمد به این ادارات شود. این شرکتها ، خیلی هنر بکنند بتوانند کارگزاری بانک را به خوبی انجام دهند تا خدای نکرده بانکها دچار خسران نشوند!. به خصوص در بحث پسته به نظر من جفایی مضاعف صورت گرفته است. این کالای صادراتی که سالیانه قریب به دو میلیارد دلار ارز وارد کشور می کند، از کمترین امتیازات حمایتی برخوردار است و همین تسهیلات بهره بالا را نیز بانکها معمولاً بدون وثیقه و ضامن نمی دهند.

برنامه های آینده شرکت ملی پسته ایرانیان ، برای نقش آفرینی موثر در صنعت پسته چیست؟

ما در حال حاضر به چند مقوله می اندیشیم و در حال تدوین برنامه ای جامع برای آینده هستیم . برنامه ریزی کرده ایم که ظرف مدت پنج سال با حل مشکلات فعلی و تدوین برنامه استراتژیک برای آینده، تبدیل به یکی از بزرگترین شرکتهای صادراتی کشور در حوزۀ خشکبار و عمدتاً پسته شویم. شرکت ملی پسته ایرانیان نقاط قوت بی شماری دارد که می توان با بهره گیری از تجارب موفق و تفکر برنامه ای ضمن حل مشکلات موجود ، راه آینده را اساسی ترسیم نمود. مدیریت بازار پسته در بازار داخلی و خارجی صرفاً با حضور شرکتهای بزرگ محقق خواهد شد و برند سازی در سطح بین المللی هم از اهداف اساسی شرکت در آینده خواهد بود.