پسته ایران روی زمیـن نمی‌ماند

مجیــد نعمت‌الهی

برای واکاوی مسایل مرتبط با صنعت پسته که جایگاه ممتاز ارزآوری را در میان صادرات غیرنفتی ایران به خود اختصاص داده و پرسش از چشم‌اندازی که می‌توان برای صنعت پسته و آینده آن متصور بود و راهکارهایی که برای مقابله با چالش‌های پیش‌رو مطرح است، یقینا مهندس محسن جلال‌پور که علاوه بر برخورداری از سوابق قابل توجه در تولید و صادرات پسته، در حال حاضر ریاست هیات مدیره انجمن پسته را نیز بر عهده دارد، یکی از بهترین گزینه‌هایی است که می‌توانست در مقام یک صاحب‌نظر در صنعت پسته و یکی از مدیران ارشد پارلمان بخش خصوصی کشور، پاسخگوی سوالات متعدد ما باشد. محسن جلال‌پور در حال حاضر مسئولیت همزمان نایب رییسی اتاق بازرگانی ایران و رییس اتاق بازرگانی استان کرمان را هم عهده‌دار است. گفت‌وگوی ما را با وی در ادامه می‌خوانید:

جناب آقای مهندس جلال‌پور، درمورد وضعیت حال حاضر و چالش‌های پیش‌روی پسته ایران توضیح دهید و اینکه اصلی‌ترین موانع در این زمینه چیست؟

در بحث تولید پسته باید نگاه کوتاهی به روند آن در چهار دهه گذشته داشته باشیم؛ قبل از انقلاب ما باغات کمی در استان کرمان داشتیم. در سال‌های ابتدایی دهه ۵۰ آمریکایی‌ها کشت پسته را در ایران ترویج داده و توصیه می‌کنند که ایرانی‌ها در مناطقی که امکان تولید پسته دارند، به تولید این محصول توجه جدی داشته باشند. بر این اساس شرایط باغ‌ریزی در استان شکل گرفت تا جایی که بسیاری از باغ‌هایی که اکنون زیر کشت پسته است، مربوط به همان زمان است. تا سال ۵۷ که انقلاب به پیروزی می‌رسد، عمده بازار پسته ایران هم در آمریکا بود؛ یعنی بخشی از پسته تولیدی ایران در داخل مصرف و بخش دیگر آن به بازارهای آمریکا فرستاده می‌شد. بعد از انقلاب اما به دلیل عدم انجام کار کارشناسی، مجوزهای زیادی داده می شود و در بسیاری از مناطق چاه‌های آب زیادی حفر می‌شود و باغ‌ریزی جدید صورت می گیرد. در نتیجه این امر، از سال ۵۷ تا ۶۲ بسیاری از مناطق مستعد پسته‌خیز زیر کشت این محصول می‌رود و با وام‌ها و پرداخت‌های آن زمان و مجوزهایی که داده می‌شود، با وجود اینکه از سال ۵۳ دشتهای کرمان که مرکز اصلی کشت و تولید پسته در کشور بوده است، به عنوان دشت ممنوعه اعلام شده بودند، به طور مستمر چاه حفر و باغات بسیاری احداث می‌شود. دهه ۶۰ اما اوج باغ‌ریزی و توسعه کشت پسته در استان کرمان و برخی دیگر از استانها است؛ تا جایی که از اواخر دهه ۶۰ که ۸ تا ۱۰ سال از باغ‌ریزی گذشته بود، باغات به بار نشسته و محصول زیادی وارد بازار شد. اما پس از آن و با توجه به عدم ارتباط اقتصادی و تجاری بین ایران و آمریکا، پسته ایران به سمت بازارهای اروپا می‌رود. در سال‌های آخر دهه ۶۰ این بازار اروپاست که پسته ایران را شناخته و می خرد که تا نیمه دوم دهه ۷۰ این روند ادامه می‌یابد. با استحصال بی رویه آب و عدم کنترل و نظارت بر مصرف منابع آب، اوج تولید را در این مقطع شاهد هستیم؛ چیزی حدود ۱۵۰ تا ۱۷۰ هزار تن برداشت که ۸۰ درصد آن صادر می‌شد. ۷۰ درصد این حجم صادرات هم به اروپا و ۳۰ درصد آن به کشورهای عربی، ‌خاور دور و کمی از آن به آمریکای جنوبی، اتحاد جماهیر شوروی و همسایه‌های شمالی ایران می‌‌رفت. در سال ۷۶ که اوج صادرات ایران به اروپا بود، به دلیل مسایلی که بین ایران و اروپا اتفاق می‌افتد و بحث تحریم پسته پیش می‌آید، پسته برای ورود به بازار اروپا با مشکل مواجه شده و در نتیجه این وضعیت، بازار جدیدی برای این محصول در خاور دور ایجاد می‌شود. پس از آن، در سال‌های ۷۶ تا ۸۱ کشور چین به اولین خریدار پسته ایران تبدیل شد.

این روند تا چه زمانی ادامه داشت؟ یعنی از چه دوره‌ای تولید پسته در کشور ما با مشکل مواجه شده است؟

در آن سال‌ها تولید پسته در ایران به دلیل باغ‌ریزی‌هایی که انجام شده بود، در شرایط خوبی قرار داشت اما از اوایل دهه ۸۰ به دلیل مواجه شدن استان کرمان با کم‌آبی،‌ استحصال بی‌رویه آب در سال‌های قبل از آن و دادن مجوزهای حفر چاه، بسیاری از باغات با کمبود آب مواجه و باغات مناطقی از استان خشک شد تا جایی که در سال‌های پایانی دهه ۸۰ حدود ۸ هزار هکتار از باغات ما خشک شده است. طی این سال‌ها به طور مستمر به دلیل بحران آب، میزان تولید کاهش یافته تا جایی که اوج محصول ما در سال ۸۶ که ۲۷۰ هزار تن بوده، در سال ۹۰ به ۱۶۰ هزار تن کاهش یافته که در سال‌های آتی هم تولید ما بیش از این نخواهد بود. در واقع، عدم مدیریت صحیح در تولید، عدم کنترل و نظارت بر برداشت آب و باغ‌ریزی و نگهداری باغات باعث می شود سال به سال از نظر میزان تولید با کاهش روبرو باشیم و سطح بهره‌وری نیزکاهش یابد.

این کاهش تولید نسبت به دوره‌های قبل، چه اثری بر بازار گذاشت؟

کاهش تولید باعث شده که پسته ما روز به روز گرانتر شود؛ چون بهره‌وری پایین است، هزینه تولید هم بالا رفته، در نتیجه پسته گران شده است به طوری که در میدان رقابت، تا نیمه اول دهه ۸۰ یعنی تا سال‌های ۸۵ قیمت تمام شده ما قابل رقابت با آمریکا بود اما از سال ۸۵ به بعد،‌ سال به سال قیمت تمام شده پسته ایران بالاتر رفته و در مقابل، به دلیل بهره‌وری بالاتر در آمریکا، قیمت تمام شده آنها ثابت ماند و یا پایین نگه داشته شد. در نتیجه این وضعیت، قیمت تمام شده ما ۱.۵(یک‌ونیم) برابر قیمت آمریکا بود که این مسئله قدرت رقابت ما را کاهش داد.

مجموعه‌ای از عوامل دست به دست هم داد تا ما با کاهش تولید طی چهار دهه اخیر روبرو شویم؛ اما اصلی‌ترین چالش‌های این بخش چه بوده است؟

اولین مسئله در تولید پسته در کرمان بحث کم‌آبی است؛ سه دهه برداشت بی‌رویه داشته‌ایم، سطح آبهای زیرزمینی کاهش یافته تا جایی که در برخی مناطق ما در عمق ۳۰۰ متر هم در حال حاضر آب نداریم. بحث دوم مالکیت‌هاست که از ابتدا خرد بوده و به دلیل قانون ارث نیز روز به روز مالکیت‌ها خردتر می‌شود که با این اوضاع ما نتوانسته‌ایم مدیریتی جامع و کامل بر تولید و برداشت پسته در کرمان داشته باشیم. در کنار این، اقلیم، شرایط جوی، آفات متعدد،کوددهی بی‌جا و کارشناسی نشده، سم‌پاشی بی‌رویه و ورود کودهای بی‌اثر که در برخی موارد تاثیر بدی از خود بر جای گذاشته، همچنین عدم توان باغداران ما در هزینه‌کرد برای باغاتشان، مزید بر علت شده و در نتیجه سال به سال مشکلات بخش تولید بیشتر شده، قیمت کالای تولید شده بالارفته و کیفیت و کمیت تولید کاهش یافته تا جایی که در حالی که ایران اولین تولیدکننده پسته دنیا در دوره ای طولانی بوده، به رتبه دوم نزول پیدا کرد و آمریکایی‌ها با میزان باغات بسیار کمتر از ما رتبه اول تولید پسته را به خود اختصاص داده‌اند.

وقتی از بحران آب سخن به میان می‌آید، به نظر می‌رسد کشاورزی ایران در شرایط دشواری قرار دارد. در این میان کرمان از جمله مناطقی است که شاید دشوارترین شرایط را دارد. دیدگاه شما در این خصوص چیست؟

ما معتقدیم طی سال‌های گذشته جفای بسیاری به استان کرمان شده است؛‌ هم از سوی بهره‌برداران و هم مسئولین. چرا که مسئولین نظارت کافی بر میزان برداشت آب نداشته و بهره‌برداران هم در برداشت آب دقت کافی نکرده‌اند. در حال حاضر، ۹۳ درصد آب کرمان در بخش کشاورزی مصرف شده و ۶۵ درصد همین میزان هدر می‌رود، در حالی که این استان، شرایط ویژه خشکسالی و کمبود آب را دارد. باید در برداشت و استفاده‌ آب، بهترین مدل را انتخاب کنیم. متاسفانه هنوز کمتر از ۱۰ درصد از باغات ما به صورت مکانیزه آبیاری می شود؛ در روش غرقابی هم در مسیرهای طولانی انتقال، هدررفت زیادی را شاهدیم. همه این شرایط امروز ما را با یک بحران جدی مواجه کرده است.

حال که هم مسئولین و هم بهره برداران به این واقعیت که در کرمان کمبود آب به مرحله بحرانی خود رسیده، پی برده‌اند، راهکار حل مشکل چیست؟ اجرای طرح های انتقال آب را چقدر قابل تحقق و اجرا می دانید؟

آنچه که مسلم است، استان به این نتیجه رسیده که تنها راه نجات کشاورزی کرمان استفاده بهینه از منابع آبی است. برای رفع مشکل، موضوع انتقال آب مورد توجه است اما به عقیده ما انتقال آب هیچ کمکی به کشاورزی استان نمی‌کند به این دلیل که هر مترمکعب آبی که امروز در کشاورزی مصرف می‌شود، بین ۱۰ تا ۱۰۰ تومان برای بهره‌‌بردار هزینه دارد در حالی که کمترین برآورد از هزینه آب انتقالی هر مترمکعب ۳ هزار و ۷۰۰ تومان است و مشخص است که با آب ۳ هزار و ۷۰۰ تا ۴ هزار تومانی، کشاورزی امکان‌پذیر نیست.

در این شرایط، چه باید کرد؟

این شرایط نشان می‌دهد که ما چاره‌ای نداریم جز اینکه از آب موجود استفاده بهینه را داشته باشیم. ما باید در یک نهضت ملی، طی مدت ۵ سال کلیه باغات کشور را به روش‌های مدرن آبیاری مجهز کنیم تا آب برای سال‌های بعد حفظ ‌شود، اما اگر این اتفاق نیفتد در پایان دهه ۹۰ کشاورزی در کرمان به یک خاطره بدل خواهد شد. البته این نکته مورد توجه است که انتقال آب به استان در توسعه صنعتی و معدنی و گسترش شهرنشینی و ادامه حیات در استان کمک می‌کند اما برای کشاورزی اصلا مقرون به صرفه نیست.

پس به اعتقاد شما، در زمینه مدیریت منابع آبی در استان و حتی کشور، اقدام جدی تاکنون صورت نگرفته است؟

بله. طی سال‌های قبل در استان کرمان گام‌هایی در این خصوص برداشته شده اما بهره‌برداران ما جدیت لازم را نداشته و قوانین ما هم آنقدر سخت و مشکل است که بهره‌برداران نیز نمی‌توانند کار خاصی را انجام دهند. اگر کلیه باغات ما قرار باشد طی ۵ سال به سیستم آبیاری تحت فشار مجهز شوند، این امکان وجود دارد و امکان اجرایی آن هم هست اما عزم ملی در این زمینه وجود ندارد. برای حل این مشکل باید منابع آبی موجود حفظ شود و به سمت بهره‌برداری بهینه آب در بخش کشاورزی حرکت کنیم.

شما در صحبت‌هایتان از قیمت تمام شده پسته ایران که ۱.۵(یک‌ونیم) برابر قیمت محصول آمریکاست، به عنوان یکی از عوامل کاهش قدرت رقابت محصول ایران نام بردید، توضیح بیشتری ارایه دهید که در این زمینه چه اتفاقی رخ داده است.

در زمینه قیمت تمام شده، ما مشکل اساسی داریم. از سال ۸۰ به بعد، به طور متوسط هر سال ۱۶ تا ۱۷ درصد تورم در کشور داشته‌ایم که این تورم در هزینه تولید خود را نشان داده است. از آنجا که محصول ما صادراتی بوده و ۸۵ درصد پسته تولیدی ما صادر می‌‌شود، قیمت‌های جهانی هم که ثابت بوده و یا حداکثر ۲ درصد تورم داشته است. در نتیجه با یک پارادوکس که هزینه تولید در کشور ریالی محاسبه می‌شود و افزایش داشته اما فروش آن به دلار است که قیمت دلار هم به صورت مصنوعی ثابت مانده و قیمت خارج از کشور هم ثابت بوده است، در نتیجه این وضع، روز به روز توان رقابتی خود را در بازارهای جهانی از دست می‌دهیم.

چه راهکاری را پیشنهاد می دهید؟

به عقیده ما، دولت باید قیمت ارز را شناور می‌گذاشت و طبق قانون به ازای مابه‌التفاوت تورم داخلی و خارجی به طور تدریجی نرخ ارز افزایش می‌یافت تا امکان رقابت داشته باشیم. اما چون این اتفاق در ده سال گذشته نیفتاده، امروز که دلار ما در بازار آزاد ۱۸۰۰ تومان است، قیمت تمام شده ما از آمریکا بالاتر نیست اما با دلار ۱۲۰۰ تومان باز هم قیمت تمام شده ما از آمریکا بالاتر است در نتیجه قدرت رقابت ما در بازارهای جهانی کم شده است. راهکار اصلی، افزایش تدریجی نرخ ارز است و بهره‌وری هم باید افزایش یابد که این اتفاق نیفتاده است. کمبود آب باعث کاهش بهره‌وری شده، هزینه‌های تولید هم بالاست، نرخ ارز ثابت مانده و تورم داخلی را هم داشته‌ایم و مجموع این عوامل قدرت رقابت را از ما گرفته است. با این شرایط اگر پسته ایران تا به امروز ادامه حیات داده به این دلیل است که در کشورهای زیادی این محصول تولید نمی‌شود. این یک واقعیت است که اگر کشورهای متعددی تولید پسته داشتند و تولید از مصرف بیشتر بود، الان کسی یک کیلو پسته هم از ما نمی‌خرید.

یکی از مسایل هر ساله صنعت پسته ایران، مسئله تعیین قیمت است. از ابعاد پیدا و پنهان این قضیه بگویید.

روند تعیین قیمت پسته، جهانی است؛ چون ما رقیب داریم و باید ببینیم آمریکایی‌ها در این زمینه چه می‌کنند و خوشبختانه چون تا امروز تولید از مصرف کمتر بوده قیمت‌ها آنقدر کاهش نیافته که نتوانیم صادر کنیم. اما در مجموع عوامل متعددی تعیین‌کننده است؛ ‌اولین آن در بازار خارجی، میزان تولید در دنیاست، بعد از آن هم میزان مصرف. به این نکته هم باید توجه شود که کیفیت خوب پسته ایران موجب شده تا اولویت قیمت را در رقابت با پسته آمریکا به خود اختصاص دهد. در داخل کشور هم، نرخ ارز، قیمت تمام‌شده، میزان تولید در هکتار و از همه مهمتر میزان عرضه عرضه‌کنندگان به بازار تعیین‌کننده است.

در شرایطی که وحدت رویه در این زمینه ضرورت دارد، چگونه می‌توان به اتفاق نظر رسید؟ چه باید کرد تا در تعیین قیمت پسته به بهترین شکل عمل شود؟

این روش را باید اشاعه دهیم که عرضه‌کنندگان محصول خود را به تدریج وارد بازار کنند و از هجوم یکباره محصول به بازار خودداری کنند، با این وضعیت، روند متعادلی در قیمت خواهیم داشت. با قیمت ارز فعلی ، ما در رقابت با پسته آمریکا و ترکیه، افغانستان، یونان و... هستیم. معتقدیم برای حفظ موقعیت و بازار پسته باید بهره‌برداری بیشتری از همین میزان باغات باید مورد توجه جدی قرار گیرد و باید برداشت بیشتر در هکتار در اولویت باشدکه راه آن هم مکانیزه کردن کشاورزی، یکپارچه کردن مدیریت اراضی و باغات، علمی کردن استفاده از سم و کود و برداشت و عرضه به موقع است.

در زمینه صنایع فرآوری چه شرایطی در صنعت پسته ایران حکمفرماست؟

خوشبختانه در سه دهه گذشته در فرآوری پسته حرکت بسیار رو به جلویی داشتیم؛ امروز پایانه‌های بسیار بزرگی داریم که امکان فرآوری خوب را فراهم کرده‌اند؛ اما در این بخش اشکالاتی هم داریم که قابل رفع است. بازار به بسیاری از صادرکنندگان ما یاد داده که در فرآوری محصول پسته دقت کنند. اما آنچه که در این حوزه نیاز به توجه بیشتری دارد، این است که در نوع بسته‌بندی و انبارداری چه در استان کرمان و چه در دیگر استان‌ها ایراداتی وجود دارد که باید رفع شود.

چه راهی برای تدوین استاندارد ملی پسته ایران پیموده شده است؟

ما به دو نوع استاندارد در پسته اعتقاد داریم؛ یکی برای پسته مصرفی و دیگری محصول صادراتی و خام؛ در پسته مصرفی باید حداکثر محدودیت‌ها لحاظ و تمام نکات ایمنی رعایت شود. اما در پسته صادراتی باید حداقل‌ها در نظر گرفته و بر اساس آن، شرایط صادرات محصول فراهم شود. به همین دلیل انجمن پسته تاکید دارد برای پسته صادراتی و خام با پسته مصرفی بازار داخل، دو استاندارد جداگانه در نظر گرفته شود. البته به این مسئله هم باید توجه کرد که ما نمی‌توانیم پسته را به صورت بسته‌بندی شده صادر کنیم چون در کشورهای مقصد تعرفه گمرکی بالاست بنابراین ما هنوز باید پسته را به صورت خام و فله صادر کنیم که با وضعیت فعلی نمی‌توانیم رقابتی عمل کنیم.

در این خصوص، رقیب اصلی ایران چگونه عمل می‌کند؟

آمریکایی‌ها هم پسته را به صورت خام صادر می‌کنند اما خودشان در کشورهای مقصد، پایگاه‌هایی را فراهم کرده‌اند که پسته را بسته‌بندی می‌کنند. البته پسته ایران، چون تنها یک رقیب دارد این خطر را ندارد که مثل زعفران به نام دیگر کشورها بسته‌بندی شود اما می‌توانیم در کشورهای واردکننده و خریدار شرایطی را برای بسته‌بندی فراهم و ارزش افزوده بیشتری ایجاد کنیم.

ارزیابی جنابعالی از وضعیت کنونی صادرات پسته ایران چیست.

در بحث صادرات چند مسئله وجود دارد که باید به آنها توجه جدی داشته باشیم؛ اولین مطلب آنکه باید دقت کنیم محصول ما یک محصول تنقلاتی بوده و مصرف عمومی بالایی ندارد. بنابراین باید کیفیت محصول آنقدر خوب باشد که کشش برای خرید را در بازار ایجاد کند. مطلب دوم اینکه تا امروز، خوشبختانه حداکثر تولید ما از تقاضا کمتر بوده اما اگر روزی شرایط برعکس شود قطعا روزهای سختی خواهیم داشت. مطلب بعدی وجود رقیب بزرگی مثل آمریکاست که هم توان بالایی در تولید دارد و هم مدیریت و شرایط خوبی در فروش و صادرات که باید برای موفقیت در این رقابت بسیار دقیق عمل کنیم. این نکته نیز نباید فراموش شود که پسته کالایی است که مهمترین صادرات غیرنفتی کشور را به خود اختصاص داده و سالانه ۱ تا ۱.۵(یک‌ونیم) میلیارد دلار ارز آوری دارد؛ به اعتقاد ما بزرگترین سرمایه پسته ایران، بازار آن است ضمن آنکه سرمایه‌گذاری‌های سنگینی در باغات پسته هم صورت گرفته است. واضح است که برای حفظ این بازار باید در کیفیت محصول و تعهداتی که داده می‌شود، نهایت دقت را داشته باشیم. بر همین اساس، آنچه که به نظر من در بازار صادرات باید هدف ما قرار گیرد، نگاه همه‌جانبه و متوازن به این بازار است و تا امروز می‌توان گفت مدیریت بازار به گونه‌ای بوده که نقاط اصلی بازار را برای پسته ایران به وجود آورده است. پیش‌بینی این است که تا پایان سال ۹۰ هم مشکل چندانی در صادرات نداریم و همین الان بیش از ۷۰ درصد پسته امسال صادر شده است. خوشبختانه برای صادرات محصول مساعد بوده و طی ماه‌های آتی نیز در این زمینه مشکلی نخواهیم داشت.

تاثیر نوسان نرخ ارز و بی‌ثباتی بازار بر صادرات، به ویژه در مورد عقد قراردادهای تجاری و مبادلات مالی این صنعت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

افزایش یا کاهش قیمت دلار تاثیر زیادی بر قیمت پسته می‌گذارد و نوسان نرخ ارز نیز در سال‌های گذشته زیاد بوده است، به طوری که در هیچ دو روزی این نرخ یکسان نبوده؛ این مسئله نوسان قیمت را درپی داشته است و همین نوسان قیمت عامل موثری بر عدم تعهد در قراردادها و توافقات صادراتی بوده است، بنابراین اگر ثباتی در بازار ایجاد شود، میزان موارد عدم تعهد صادرکنندگان بسیار کم خواهد بود و بازار حفظ می‌شود. البته در این شرایط، باید شرکت‌هایی داشته باشیم که در زمان عرضه بیشتر و تقاضای کمتر، پسته را خریداری و در زمان نیاز به بازار عرضه کنند. متاسفانه در حال حاضر چنین بنگاه‌هایی در کشور نداریم؛ چون نرخ سود در بانک‌ها بسیار بالاست و میزان درآمدی که از ذخیره پسته به دست می‌آید، با این نرخ سود مطابقت ندارد و به همین خاطر کسی سراغ این کار نمی‌رود و دپو انجام نمی‌شود. در نتیجه این شرایط، پسته از یک‌سال به سال بعد منتقل نمی‌شود و موجب نوسان قیمت می‌شود که ضروری است دولت برای ایجاد این شرکت‌ها اقدام کند.

شما می‌گویید پسته ایران در حال حاضر، در بازار جهانی شرایط مطلوبی دارد. این مسئله نیاز به شناسایی و ایجاد بازارهای جدید را منتفی می‌کند؟

اگرمسئله نوسان قیمت را حل کنیم، بحث تعهدات را بدون مشکل انجام دهیم و کیفیت را در تولید و فروش پسته رعایت کنیم، نیازی به بازاریابی و بازارسازی نداریم؛ چون پسته ما به دلیل مزیت‌های خاص، طرفداران و خریدارانی دارد که به آن اولویت می‌دهند. اما مسئله اصلی این است که ما به صورت مداوم بازار را از دست می‌دهیم، ضمن اینکه نرخ ارز و شرایط اخیر هم باعث شده که قدرت رقابت بیشتری با آمریکا داشته باشیم و زمانی که قیمت ارز بالا می‌رود محصول خود را با قیمت بیشتری به فروش برسانیم، هرچند که این قضیه بر روی قیمت داخلی اثرگذار است اما در عرصه رقابت به ما کمک می‌کند. تاکید هم می‌کنم چون تولید ما هنوز از مصرف کمتر است اگر شرایط نوسان قیمت مدیریت شود، بازار را کماکان در اختیارخواهیم داشت.

اما پسته ایران همواره بازارهای خود را از دست داده‌ است. همان اتفاقاتی که در ابتدای این گفت‌وگو به آن اشاره کردید این مطلب را تایید می‌کند.

ما همیشه برای بازارسازی کار کرده‌ایم؛ امروز هم پسته ما با مشکلاتی که دارد حتی یک کیلو از آن روی زمین نمی‌ماند و در پایان فصل همیشه با کمبود پسته روبرو هستیم و در این شرایط نیازی به انجام تبلیغات نداریم بلکه باید همین محصول را مدیریت کنیم.

در حال حاضر نیز بازار فروش داریم اما قیمت تمام شده ما بالاست و صادرکنندگان به دلیل نوسان قیمت نمی‌توانند قرارداد درازمدت ببندند و به تعهدات خود عمل کنند. ولی باید ریشه‌یابی کنیم که چرا مثلا بازارهای اروپا را از دست داده‌ایم. به عنوان مثال، چون کالایی را که متعهد شدیم، عرضه نکردیم بازار را از دست دادیم. چاره هم برگشت به تولید و افزایش کیفیت کالا است. ما بازار را از دست می‌دهیم چون در تولید با مشکلاتی جدی از جمله بحران آب، خرده مالکی، بهره‌وری کم و قیمت تمام شده بالا روبرو هستیم. اگر پسته آمریکا تا پشت مرزهای ما آمده به این علت است که تولید ما کم شده که باید برای حل مسایل این حوزه چاره‌اندیشی شود،‌چنانچه اگر این مشکلات را همین امروز حل کنیم، این پسته ما است که تا پشت مرزهای آمریکا می‌رود.

درخصوص اثرات تحریم‌ها بر صنعت پسته توضیح دهید. آیا اساسا نگرانی در خصوص تاثیر تحریم‌ بر صادرات پسته ایران وجود دارد؟

در شرایط تحریم، پسته ما آسیبی ندیده، چرا که در برخی کشورها، بازارهای جدیدی به وجود آمده است. مشکل اصلی ما انتقال ارز به دلیل تحریم بانک مرکزی است. خوشبختانه پسته ما در لیست تحریم قرار نگرفته و برای انتقال ارز نیز پیشنهاداتی را به صورت محرمانه به بانک مرکزی ارایه داده‌ایم تا این مشکل حل شود.

و سوال آخر اینکه ارزیابی شما به عنوان رییس هیات مدیره انجمن پسته از عملکرد ۵ ساله انجمن چیست. در بین تشکل‌ها و نهادهای مرتبط با این صنعت، بیشتر شاهد همگرایی هستیم یا موازی‌کاری؟

انجمن پسته در ۵ سال فعالیت خود بسیار خوب عمل کرده حتی بیشتر از رسالتی که بر عهده داشته، برای حل مشکلات این صنعت و ارایه راهکارها و عملی کردن آن فعالیت کرده است. البته ایرادات و اشکالاتی هم هست؛ ولی با توجه به نوپا بودن انجمن و هزینه‌های بالا و محدودیت‌های بودجه‌ای، توانسته موفق عمل کند و در مجامع دولتی و عمومی شناخته شود و راهکار ارایه دهد.

این نکته هم قابل ذکر است که دیگر نهادهای مرتبط با حوزه پسته از جمله اتحادیه خشکبار، تولیدکنندگان محصولات کشاورزی، انجمن باغداران پسته و خانه کشاورز هم در این خصوص زحمات بسیاری کشیده‌اند و همگرایی مناسبی بین فعالیت‌ها وجود دارد، اما در همه زمینه‌ها انجمن پسته کار علمی و کارشناسی انجام داده و حرکت رو به جلویی داشته است. لازم به ذکر است که هیات امنای انجمن در ابتدای هر سال اولویت‌هایی را تعیین و به هیات مدیره اعلام می‌کند که بر اساس شرایط زمانی و مسایل روز، این اولویت‌ها در نظر گرفته می‌شود و در دستور کار انجمن قرار می‌گیرد که اولویت سال جاری بررسی نرخ ارز و اثرات آن بر بازار تعیین شده بود.