طنین خندههای کودکی در قاب عکس خاطرهها
متخصص پرتره و عکس کودکان
وقتی به عکسهای دوران کودکیمان و لبخندی که در آن روزهای خوب بر لبانمان نشسته نگاه میکنیم، حتی اگر در اوج خستگیها و دغدغههای دوران بزرگسالی غرق شده باشیم، باز هم نمیتوانیم جلوی خنده و شادی قلب و روحمان را بگیریم؛ خندهای بیصدا از اعماق دل که گویی میخواهد ما را با خود به همان دنیاهای خوب کودکی ببرد.
حمید درودیان
متخصص پرتره و عکس کودکان
وقتی به عکسهای دوران کودکیمان و لبخندی که در آن روزهای خوب بر لبانمان نشسته نگاه میکنیم، حتی اگر در اوج خستگیها و دغدغههای دوران بزرگسالی غرق شده باشیم، باز هم نمیتوانیم جلوی خنده و شادی قلب و روحمان را بگیریم؛ خندهای بیصدا از اعماق دل که گویی میخواهد ما را با خود به همان دنیاهای خوب کودکی ببرد. روزهای خوب کودکی گویی که در گهواره عکسها خوابیدهاند و ما هر از گاهی که آلبوم خاطرات مان را ورق میزنیم روزهای خفته را بیدار میکنیم و کودکیمان حیاتی دوباره مییابد.
به راستی چه چیزی در روح عکسهای دوران کودکی نهفته است؟ چه چیزی در پشت این تصاویر وجود دارد که همواره این چنین زنده، جاودانه و پرطراوتاند؟ خاطرات همچون درختان بهاری اگر چه در زمستان به خواب میروند، اما هر بهار دوباره شکوفه می کنند و لبخند می زنند.
رابیند رانات تاگور شاعر بزرگ هندی و برنده جایزه نوبل، در شعری به نام جهان کودک میگوید: " ای کاش می توانستم در دل جهان کودکیام آرام بگیرم. میدانم که جهانش ستارگانی دارد که با او سخن می گویند و آسمانی که بر چهرهاش خم میشود تا او را با ابرها و رنگین کمانهای زیبایش سرگرم کند. آنان که امر میکنند به بیزبانی و بدان مانند که گفتی هرگز نمیتوانند جنبید، با قصهها و خوانچههای پر از بازیچههای درخشانشان به پای پنجرهی تو میخزند. ای کاش میتوانستم در راهی سفر کنم که از روح کودک میگذرد و به آن سوی تمام مرزها میرسد؛ آنجا که پیام آوران بی هیچ علت میان قلمروهای شاهان بیتاریخ پیغام میبرند. آنجا که خرد از قوانینش بادبادک میسازد و هوا میکند و حقیقت، واقعیت را از بندهایش آزاد میکند."
آری ، این است راز طراوت و جاودانگی عکس های کودکی و حس عجیبی که در آدمی برمیانگیزانند. شاید باید از دو منظر به عکسهای بچگیهامان بنگریم تا راز جادویی بودن این عکسها بر ما آشکار شود؛ یکی از منظر عکاسی و دیگری از منظر روزهای کودکی و خاطرات شان.
عکاسی، پیوند هنر و تکنولوژی
بسیاری از بزرگان فرهنگ، هنرمندان و فیلسوفان معاصر، عکاسی را مدرنترین هنر روز دانسته و آن را بسیار درخور تامل و اندیشه خواندهاند. رولان بارت متفکر بزرگ فرانسوی، در آغاز کتابی که درباره عکاسی نوشته میگوید: " روزی خیلی پیش از این، اتفاقا عکسی را دیدم از ژروم کوچکترین برادر ناپلئون که در ۱۸۵۲ گرفته شده بود. با حیرتی که هنوز هم قادر به کاستن آن نیستم، دریافتم که من به چشمانی می نگرم که امپراتور را نگریسته است. گاه به این حیرتم اشارهای میکردم، اما چون به نظر میآمد نه کسی در آن سهیم است و نه حتی آن را میفهمد آن را از یاد بردم. کمکم شوقم به عکاسی فرهنگیتر شد. این مسئله مدام جدیتر میشد. مغلوب شوقی هستی شناسانه بودم. میخواستم به هر قیمت عکاسی را چنان که درخور آن بود، در آن ویژگی ذاتی که از تمامی تصاویر متمایزش میکرد ، بفهمم.
چنین شوقی در حقیقت به این معنا بود که جدا از شواهد برآمده از تکنولوژی و با وجود عرصه وسیع این روزگاریاش، چندان هم از موجودیت عکاسی مطمئن نبودم؛ از اینکه عکاسی ویژگیای منحصر به فرد داشته باشد.
نخستین چیزی که فهمیدم این بود که آنچه عکس بینهایت مرتبه تکرارش میکند، تنها یک مرتبه رخ داده است اما عکس به گونهای مکانیکی آن چیزی را تکرار میکند که به لحاظ وجودی تکرار ناشدنی است."
آری، یکی دیگر از رازهای جاودانگی عکسهای کودکی این است : این عکسها رخداد کودکی را که تنها یک بار اتفاق میافتد، بارها وبارها برای ما تکرار میکند؛ گویی که دوباره به همان بازیها و شوخیها و سرگرمیها و خندهها و دنیای بازیگوشانه رویاهای کودکی باز میگردیم.
کودکی؛ آن سوی کشتی رویاها
کودکی همهی ما گویی کشتیای است، ساخته شده با بادبان آرزوها و دیرک رویاها. اگرچه دیدن عکسهای تمام دورانها برای آدمی لذت خاص خود را دارد، مثل عکسهای دوران دانشجویی، سربازی، ازدواج و... ، اما بیتردید همهی ما در این نکته توافق داریم که عکسهای روزهای کودکی، چیزهایی دیگرند؛ عکسهایی که حتی وقتی از سر تصادف چشممان به آنها میافتد ، با آنچنان جذبهای ما را به سوی خود میکشند که ناغافل چند ساعتی را فارغ از دغدغههای روزمره و مشکلات خاص زندگی امروز، برای دیدن آنها صرف میکنیم و از دیدنشان دل و جانمان پر از شادی و لبخند میشود.
بعضی از ما که عکسهای کمتری از دوران کودکیمان داریم ، همیشه حسرت داشتن عکسهای بیشتر و بیشتری را داشتهایم. حتی به پدر و مادرمان گله کردهایم که چرا بیشتر از ما عکس نگرفتهاند. از این روست که امروز بیشتر به فکر کودکانمان هستیم و کودکی سرشار از لبخند و شادی و معصومیت آنها را با گرفتن عکسهای زیبا و خاطره انگیز جاودانه میکنیم. و همانطور که به فکر درس، دانشگاه، ازدواج و آینده فرزندانمان هستیم، با ثبت عکسهایشان، برایشان خاطره میآفرینیم تا در آینده، یعنی در روزگار بزرگسالی به آنها نگاه کنند و روح و قلبشان سرشار از شادی و طراوت و معصومیت روزهای کودکی شود.
کودکیها شعرهای خندههاست
خاطرات محشر آیندههاست
عکسها و عکسها و عکسها
عشق زیبای من و ما و شماست....
ارسال نظر