خاموشی تب «هستهای» در بورس
گروه بورس- هاشم آردم: بورس تهران همانند هفتههای گذشته، دیروز را هم در رخوت به سر برد. در حالی که انتظار میرفت شاید شاخص کل به دلیل انتشار گزارش آمانو درباره PMD دست کم یک روز را با رشد معنادار طی کند، اما نه تنها بازار رشد قابل توجهی را تجربه نکرد، بلکه ارزش معاملات نیز کاهش یافت. طی معاملات روز گذشته در بورس، ۲۶۴ میلیون و ۹۴۰ هزار ورقه بهادار به ارزش ۴۳. ۹ میلیارد تومان در ۲۵ هزار و ۱۹۸ نوبت دست به دست شد. در نتیجه این معاملات، شاخص کل با رشد ۲۷ واحدی (معادل ۰۴/ ۰ درصدی) مواجه شد و در عدد ۶۲ هزار و ۵۷۷ واحد ایستاد.
گروه بورس- هاشم آردم: بورس تهران همانند هفتههای گذشته، دیروز را هم در رخوت به سر برد. در حالی که انتظار میرفت شاید شاخص کل به دلیل انتشار گزارش آمانو درباره PMD دست کم یک روز را با رشد معنادار طی کند، اما نه تنها بازار رشد قابل توجهی را تجربه نکرد، بلکه ارزش معاملات نیز کاهش یافت. طی معاملات روز گذشته در بورس، 264 میلیون و 940 هزار ورقه بهادار به ارزش 43.9 میلیارد تومان در 25 هزار و 198 نوبت دست به دست شد. در نتیجه این معاملات، شاخص کل با رشد 27 واحدی (معادل 04/ 0 درصدی) مواجه شد و در عدد 62 هزار و 577 واحد ایستاد. این معاملات نشان از آن دارد که فعالان بازار سهام نظارهگری بازار را به خرید یا فروش ترجیح دادهاند. در نتیجه نظارهگری فعالان بازار، معاملات عادی سهام در روز گذشته، قاعدتا باید منجر به کاهش دماسنج بازار میشد، اما بازهم معاملات احتمالا دستوری برای کمک به شاخص کل از راه رسیدند تا بازار منفی تر از این نباشد. درست در زمانی که انتظار میرود شاخص دست کم رشدی سه رقمی را تجربه کند، نه تنها این اتفاق رخ نمیدهد، بلکه متولیان بازار مجبور میشوند برای نجات نماگرهای بازار دست بهکار شوند.
پذیرش شکست پیش از سوت پایان
طی دو سال گذشته افت و خیز شاخص کل بیش از هر زمان دیگری ماهیت سیاسی به خود گرفت. تا پیش از روی کار آمدن دولت یازدهم، رفتار بورس و بازار سرمایه چندان اهمیتی برای سیاستگذاران کلان اقتصاد کشور نداشت. از طرفی این بازار برای عامه مردم تاحدودی ناشناخته بود و از طرف دیگر سهم بسیار پایینی را از اقتصاد کشور به خود اختصاص میداد؛ اما با روی کار آمدن دولت جدید نه تنها این بازار بیش از پیش به عامه مردم معرفی شد، بلکه دولت نیز توجه بیشتری به این بازار داشت. از طرف دیگر با فرض لغو تحریمها نیاز بود که برای پیوستن به اقتصاد جهان، زیرساختهای مالی و بازار سرمایه توسعه یابد. خوشبینیها به آینده بورس، بیشترین رشد تاریخ بازار سهام را در مدت کوتاه ۶ ماهه رقم زد. در آن دوره فعالان بازار سهام از سودهای نجومی کسب شده سرمست بودند؛ اما آن رشد بیسابقه که صرفا به دلیل انتظارات مثبت شکل گرفته بود با رخدادهای مثبت بنیادی همراه نشد و بازار به سرعت مسیر نزولی در پیش گرفت. شکاف مثبتی که در قیمت سهمها به وجود آمده بود، قاعدتا باید از بین میرفت و قیمتها به لحاظ تئوریک باید به قیمتهای پیش از روی کار آمدن دولت باز میگشت. در نتیجه کوران فروش و شناسایی سود در بازار شدت گرفت و قیمتها رو به نزول گذاشتند. همزمان، اقتصاد ایران با افت قیمتهای جهانی و ریزش شدید قیمت نفت همراه شد که از چند طریق حضور در بازار سهام را گران کرد. اما فرسایشی شدن بازار در این مدت دلیل دیگری داشت که مبنای عقلایی نداشت.
همانطور که اشاره شد معاملات بورس پس از روی کار آمدن دولت یازدهم اهمیتی سیاسی پیدا کرد. از طرفی دولت وعدههایی درباره بازار داده بود و از طرف دیگر این انتظار وجود داشت که با لغو تحریمها اوضاع بازار بهبود یابد. در نتیجه شاخص بازار سهام که تا دیروز چندان اهمیتی نداشت، بدل به نماگری شد که وظیفهای فراتر از نشان دادن اوضاع کلی بازار داشت. طبیعی بود که متولیان بازار برای جلوگیری از افت شاخص کل نهایت اهتمام را نشان دهند. معاملات بلوکی در نماد عادی آغاز و سامان دادن به بازار بدل به هدفی مهمتر از نظارت بر بازار شد. از گوشه و کنار حتی به گوش میرسید که سازمان بورس مستقیما با برخی از حقوقیهای مهم بازار تماس میگرفت و اجازه فروش دارایی شان را سلب میکرد؛ اما نهایتا استفاده از این ابزارها تنها منجر به فرسایشی شدن بازار و ناامیدی فعالان از روند بازار شد. تحرکات خریداران و فروشندگان در بازار معنای خود را از دست داد و بسیاری از قیمتها نیز غیرقابل تحلیل شدند. آن اصلاح قیمتی که باید در سه یا شش ماه انجام میشد، بیش از یک سال به طول انجامید و سرمایهها ذرهذره آب رفتند. این بار شرکت بورس حاضر شد برای اثبات مواضع خود رأسا اقدام کند و با تشکیل صندوق سپاس و تضمین سود ۳۰ درصدی آن، نشان دهد که قویا به رشد بازار معتقد است. اما در عمل بازار برگشتی نشان نداد و همان مسیر نزولی خود را در پیش گرفت. ارزش معاملات روز به روز کاهش یافت و درجه نقدشوندگی داراییها در بازار به شدت تنزل یافت.
پذیرش شکست پیش از سوت پایان
طی دو سال گذشته افت و خیز شاخص کل بیش از هر زمان دیگری ماهیت سیاسی به خود گرفت. تا پیش از روی کار آمدن دولت یازدهم، رفتار بورس و بازار سرمایه چندان اهمیتی برای سیاستگذاران کلان اقتصاد کشور نداشت. از طرفی این بازار برای عامه مردم تاحدودی ناشناخته بود و از طرف دیگر سهم بسیار پایینی را از اقتصاد کشور به خود اختصاص میداد؛ اما با روی کار آمدن دولت جدید نه تنها این بازار بیش از پیش به عامه مردم معرفی شد، بلکه دولت نیز توجه بیشتری به این بازار داشت. از طرف دیگر با فرض لغو تحریمها نیاز بود که برای پیوستن به اقتصاد جهان، زیرساختهای مالی و بازار سرمایه توسعه یابد. خوشبینیها به آینده بورس، بیشترین رشد تاریخ بازار سهام را در مدت کوتاه ۶ ماهه رقم زد. در آن دوره فعالان بازار سهام از سودهای نجومی کسب شده سرمست بودند؛ اما آن رشد بیسابقه که صرفا به دلیل انتظارات مثبت شکل گرفته بود با رخدادهای مثبت بنیادی همراه نشد و بازار به سرعت مسیر نزولی در پیش گرفت. شکاف مثبتی که در قیمت سهمها به وجود آمده بود، قاعدتا باید از بین میرفت و قیمتها به لحاظ تئوریک باید به قیمتهای پیش از روی کار آمدن دولت باز میگشت. در نتیجه کوران فروش و شناسایی سود در بازار شدت گرفت و قیمتها رو به نزول گذاشتند. همزمان، اقتصاد ایران با افت قیمتهای جهانی و ریزش شدید قیمت نفت همراه شد که از چند طریق حضور در بازار سهام را گران کرد. اما فرسایشی شدن بازار در این مدت دلیل دیگری داشت که مبنای عقلایی نداشت.
همانطور که اشاره شد معاملات بورس پس از روی کار آمدن دولت یازدهم اهمیتی سیاسی پیدا کرد. از طرفی دولت وعدههایی درباره بازار داده بود و از طرف دیگر این انتظار وجود داشت که با لغو تحریمها اوضاع بازار بهبود یابد. در نتیجه شاخص بازار سهام که تا دیروز چندان اهمیتی نداشت، بدل به نماگری شد که وظیفهای فراتر از نشان دادن اوضاع کلی بازار داشت. طبیعی بود که متولیان بازار برای جلوگیری از افت شاخص کل نهایت اهتمام را نشان دهند. معاملات بلوکی در نماد عادی آغاز و سامان دادن به بازار بدل به هدفی مهمتر از نظارت بر بازار شد. از گوشه و کنار حتی به گوش میرسید که سازمان بورس مستقیما با برخی از حقوقیهای مهم بازار تماس میگرفت و اجازه فروش دارایی شان را سلب میکرد؛ اما نهایتا استفاده از این ابزارها تنها منجر به فرسایشی شدن بازار و ناامیدی فعالان از روند بازار شد. تحرکات خریداران و فروشندگان در بازار معنای خود را از دست داد و بسیاری از قیمتها نیز غیرقابل تحلیل شدند. آن اصلاح قیمتی که باید در سه یا شش ماه انجام میشد، بیش از یک سال به طول انجامید و سرمایهها ذرهذره آب رفتند. این بار شرکت بورس حاضر شد برای اثبات مواضع خود رأسا اقدام کند و با تشکیل صندوق سپاس و تضمین سود ۳۰ درصدی آن، نشان دهد که قویا به رشد بازار معتقد است. اما در عمل بازار برگشتی نشان نداد و همان مسیر نزولی خود را در پیش گرفت. ارزش معاملات روز به روز کاهش یافت و درجه نقدشوندگی داراییها در بازار به شدت تنزل یافت.
حال کار به جایی رسیده که نزدیک شدن به لغو تحریمها (که از اساس مهمترین عامل رشد بازار بود) با انفعال بازار مواجه و ارزش روزانه معاملات تنها در 40 میلیارد تومان خلاصه میشود. نکته جالب تر آنکه حتی در این روز که اولین جلسه معاملاتی پس از گزارشی نسبتا مهم است و فعالان بازار با رفتار خود نشان میدهند که کوچکترین اهمیتی برای اخبار مهم قائل نیستند، متولیان بازار باز هم وارد یک بازی میشوند که شکست در آن از پیش روشن است و اجازه میدهند شاخص بهصورت صوری بالاتر از مقدار واقعی خود بایستد.
ارسال نظر