بررسی «دنیای اقتصاد» از کاهش شدید ارزش بازار در مقایسه با کل نقدینگی حکایت دارد
پولگریزی از بازار سهام
حرکت نقدینگی روی موج انتظارات سهامداران
بورس تهران در حالی وضعیت رکودی خود را بدون توجه به اخبار پیرامون ادامه میدهد که عمده فعالان این بازار از کمبود نقدینگی سخن میگویند. نسبت ارزش بازار سهام به کل نقدینگی به کمتر از متوسط خود (حدود ۴۴ درصد) رسیده است. این موضوع بیانگر تعدیل قابلتوجه قیمت سهام و با توجه به روند تاریخی نسبت مزبور، نشانه اقبال کم سرمایهگذاران است. درواقع رشد سهم بورس از نقدینگی در شرایط خوشبینی رخ میدهد. بنابراین وضعیت فعلی به معنای مثبت نبودن چشمانداز بازار سهام و نبود اطمینان است.
گروه بورس- مهرنوش سلوکی: یکی از مولفههای شناسایی یک اقتصاد استاندارد در تمام دنیا میزان نقدینگی در چرخش بازارهای آن کشور است. بهزعم بسیاری از کارشناسان اقتصادی در شرایط کنونی کاهش میزان نقدینگی از مهمترین دلایل رکود بازارهای ایران به شمار میرود. در همین خصوص شواهد نشان میدهد رکود عمیق بازار سهام از دیماه سال 92 با کاهش شدید نقدینگی در این بازار همراه بوده است. با این وجود بررسیهای «دنیای اقتصاد» درخصوص عملکرد ارزش بازار سهام نسبت به نقدینگی در10 سال اخیر نشان میدهد که تغییرات این دو مولفه رابطه مستقیمی با رفتار سهامداران در بازههای زمانی مختلف دارد. سلمان نصیر زاده، تحلیلگر بازار سهام در این خصوص میگوید: رفتار فعلی بازار سهام و بی میلی به سرمایهگذاری میان بازیگران بازار منجر به خروج نقدینگی از بازار شده و این روزها بازارهای جذابی مانند اوراق مشارکت و صکوک محل امنی برای سپردهگذاری سرمایهگذاران شده است.
رفتارهای هیجانی اهرم تزریق نقدینگی در بازار سهام
از بحثهای داغ بین اقتصاددانان در رابطه با تورم و رکود اقتصادی، تاثیر رشد نقدینگی بر اقتصاد است. از یک طرف مقامات بانک مرکزی در ایران اعتقاد دارند که با توجه به رابطه نزدیک رشد نقدینگی و تورم، بهترین راه برای مقابله با رشد تورم کنترل رشد نقدینگی است. از طرف دیگر صاحبان کسب و کار و برخی از اقتصاددانان بر این باورند که برای رشد اقتصادی و مقابله با رکود، رشد نقدینگی یک الزام است و بدون رشد نقدینگی نمیتوان انتظار رشد اقتصادی و مقابله با رکود را داشت. در نتیجه مقامات سیاسی کشور در دو راهی کاهش رشد نقدینگی برای مقابله با تورم و افزایش رشد نقدینگی برای مقابله با رکود قرار گرفتهاند. با این وجود به نظر میرسد در شرایطی که کمبود نقدینگی بهعنوان یکی از مسائل اصلی اقتصاد کشور و عامل اصلی رکود مورد تاکید همیشگی کارشناسان قرار دارد، بررسی نسبت ارزش بازار سهام نسبت به کل نقدینگی کشور در بازههای زمانی مختلف نشان میدهد که این مولفه در شرایط کنونی پایینتر از میانگین آن از ابتدای سال ۸۴ قرار دارد. در همین زمینه میزان حجم و ارزش معاملات بورس در یک سال اخیر نیز حاکی از آن است که نقدینگی به میزان زیادی از بازار خارج شده و بورس تهران تا حد زیادی جذابیت خود را برای سرمایهگذاری از دست داده است. در همین زمینه سلمان نصیرزاده، کارشناس بازار سهام در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» درخصوص رفتار بازار در۱۰ سال اخیر با توجه به نمودار ارائه شده گفت: نکته مهم در بحث ارزش بازار سهام و رشد نقدینگی کشور رابطه مستقیم این دو مولفه با نگاه خوشبینانه و بدبینانه سهامداران به بازار سهام است. درحقیقت با توجه به این رفتارها، بورس میتواند وزن بیشتر یا کمتر از نقدینگی را به خود اختصاص دهد.
وی در ادامه بیان کرد: همانطور که مشاهده میشود بیشینه افزایش ارزش بازار به تاریخ آذر ماه سال ۹۲ برمیگردد، زمانی که بیش از ۹۵ درصد از نقدینگی کل بازار در اختیار بازار سهام قرار داشت. بررسیهای آن بازه زمانی نشان میدهد که نگاه خوشبینانه به دولت جدید درکنار ارائه برنامههای اقتصادی جدید موج جدیدی از نگاه خوشبینانه را در بازار به وجود آورده بود که در نوع خود قابل توجه بود. در مقابل در اسفند سال ۸۷ سهم ۲۳درصدی بازار سهام از کل نقدینگی، این بازار را در شرایط کمینه خود قرار میدهد، طبق بررسیها بحران اقتصاد جهانی از سمت بازارهای بینالملل و ارائه لایحه هدفمند شدن یارانهها از سوی دولت بدبینیها به سرمایهگذاری را در بازار سهام به شدت افزایش داده و به کوچ نقدینگی از بورس تهران انجامیده است. بهطور کلی میتوان بیان کرد با افزایش این نسبت، تقاضای هیجانی نیز به شدت افزایش یافته و در مقابل با نگاه بدبینانه منجر به کاهش این نسبت میشود. وی همچنین درخصوص شرایط فعلی بازار بیان کرد: هماکنون نقدینگی از میانگین آن در۱۰ سال اخیر پایینتر و به حدود ۳۸ درصد از سهم کل بازار رسیده است. در این خصوص عواملی چون تحریمها، رکود اقتصادی و وضعیت بازارهای جهانی شرایطی را رقم زده که بیمیلی برای سرمایهگذاری را میان سهامداران به شدت افزایش داده و هیچ دلیل بنیادی برای تحریک این نقدینگی وجود ندارد.
نقدینگیها به کدام سمت رفتهاند؟
با وجود اظهارنظرها مبنی بر کاهش نقدینگی و وجود نداشتن جریان پول قوی در بازار، همچنان دیده میشود که انتشار اوراق جذاب از اقبال خوبی میان معاملهگران برخوردار بوده و این شبهه را به میان میآورد که آیا نقدینگی در بازار وجود دارد و اگر جواب مثبت است این نقدینگی در حال حاضر کجا است؟ سلمان نصیرزاده در این خصوص میگوید: بررسی مسیر نقدینگی نکته بسیار مهمی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. به نظر من نقدینگی در بازارها وجود دارد، گواه این امر در بحث اوراق بدهی و مشارکت حتی درخصوص عرضههای اولیه است که ما شاهد حضور حجم مناسب نقدینگی در بازار هستیم. کاهش نقدینگی در بازار سهام بیشتر به دلیل بیمیلی میان نهادهای حقوقی و معاملهگران حقیقی برای سرمایهگذاری است و به نظر میرسد تا رفع کامل ابهامها این بیمیلی و عدم جذابیت ادامه داشته باشد. این کارشناس در ادامه بیان کرد: این روزها میل زیادی برای خرید اوراق با ریسک کمتر و سوددهی بیشتر دیده میشود، همچنین بررسی پرتفوی شرکتها نیز نشان میدهد که سرمایه این شرکتها بیشتر به خرید اوراق با ریسک کمتر و بازدهی بیشتر اختصاص داده شده است. با این حال میتوان محتملترین مسیر حرکت این نقدینگی را در روزهای جاری بازار بدهی و اوراق مختلف دانست.
نرخ سود بانکی و نقدینگی در بازار سهام
در روزهای اخیر خبری مبنی بر کاهش غیردستوری نرخ سود بین بانکی از ۲۸درصد به ۵/ ۲۱ درصد دریافت شد. با این وجود بسیاری از کارشناسان معتقدند این مکانیسم میتواند مسبب تزریق نقدینگی دربازار شود و از سوی دیگر در روند صنایع در بازار سهام و همچنین نقدینگی شرکتها موثر باشد. به هر حال باید توجه کرد که بخش تولید و صنعتگران مشتریان اصلی دریافت تسهیلات بانکی به شمار میروند که در شرایط فعلی و با سنگین شدن سایه رکود بر سر این بخش، توان زیادی برای پرداخت سود بانکی ندارند و هر چقدر نرخ سود بانکی آنها پایینتر باشد، با وضعیت بهتری قادر به تولید و رقابت خواهند بود. از سوی دیگر تنگ شدن حلقه تحریمها و توقف گشایش السی برای تأمین ماشین آلات و مواد اولیه کار را برای فعالان بخش صنعت مشکل کرده و نیاز آنها به نقدینگی چند برابر شده است. در این زمینه نصیرزاده میگوید: این برنامه از سوی بانک مرکزی نشاندهنده رفتار منطقی است که ادامه دار بودن آن میتواند مزایای بسیاری از جمله ورود موج جدید نقدینگی را در بازار به همراه داشته باشد. برهمین اساس، کاهش نرخ سود بین بانکی از یکسو میتواند منجر به کاهش هزینههای مالی شرکتها و از سمت دیگر باعث افزایش انتظارات مثبت آتی سرمایهگذاران شود که این امر در بلندمدت میتواند رونق مجدد بورس را به همراه داشته باشد. از سویی رونق تولید باعث تقویت بازار سهام و رشد این بخش از اقتصاد کشور خواهد شد و انگیزه مردم را برای سرمایهگذاری در بورس افزایش میدهد.
سنجش معیارهای بنیادی کنونی بازار سهام
بسیاری از کارشناسان براین باورند که کاهش سهم نقدینگی بازار سهام به کم تر از ۴۰ درصددر حال حاضر، شرایطی را رقم زده که باعث به کف رسیدن ارزش بسیاری از سهمها شده است. در این رابطه نصیرزاده میگوید: دلایل بنیادی وجود دارد که نگرانیها درخصوص به کف رسیدن بازار را افزایش میدهد. با وجود اینکه حرکتهای مثبتی درخصوص رشد بازار صورت گرفته است اما همچنان عوامل بنیادی بسیاری وجود دارد که اگر باعث ریزش بیشتر شاخص نشود، مسبب رشد قابل توجه آن هم نخواهد بود. در حال حاضر عواملی همچون کاهش جهانی قیمت نفت بسیار مهم است. از سوی دیگر، پیشبینی میشود دولت با کاهش درآمدها به دلیل کاهش قیمت نفت در بودجه سال آینده به ویژه در بخش عمرانی بودجه کمتری را در نظر گیرد. همچنین ابهامات درخصوص بسیاری از صنایع در جای خود قرار دارند که مجموع آنها میتواند تا اطلاع ثانوی از ورود نقدینگی به بازار جلوگیری کند. وی در پایان بیان کرد: بهطور کلی نقدینگی بازار سرمایه در ماههای آینده و با تغییر در عوامل بنیادی میتواند دستخوش تغییرات جدی شود و مسیر جدیدی را پیش روی بازار سهام قرار دهد.
در روزهای اخیر خبری مبنی بر کاهش غیردستوری نرخ سود بین بانکی از ۲۸درصد به ۵/ ۲۱ درصد دریافت شد. با این وجود بسیاری از کارشناسان معتقدند این مکانیسم میتواند مسبب تزریق نقدینگی دربازار شود و از سوی دیگر در روند صنایع در بازار سهام و همچنین نقدینگی شرکتها موثر باشد. به هر حال باید توجه کرد که بخش تولید و صنعتگران مشتریان اصلی دریافت تسهیلات بانکی به شمار میروند که در شرایط فعلی و با سنگین شدن سایه رکود بر سر این بخش، توان زیادی برای پرداخت سود بانکی ندارند و هر چقدر نرخ سود بانکی آنها پایینتر باشد، با وضعیت بهتری قادر به تولید و رقابت خواهند بود. از سوی دیگر تنگ شدن حلقه تحریمها و توقف گشایش السی برای تأمین ماشین آلات و مواد اولیه کار را برای فعالان بخش صنعت مشکل کرده و نیاز آنها به نقدینگی چند برابر شده است. در این زمینه نصیرزاده میگوید: این برنامه از سوی بانک مرکزی نشاندهنده رفتار منطقی است که ادامه دار بودن آن میتواند مزایای بسیاری از جمله ورود موج جدید نقدینگی را در بازار به همراه داشته باشد. برهمین اساس، کاهش نرخ سود بین بانکی از یکسو میتواند منجر به کاهش هزینههای مالی شرکتها و از سمت دیگر باعث افزایش انتظارات مثبت آتی سرمایهگذاران شود که این امر در بلندمدت میتواند رونق مجدد بورس را به همراه داشته باشد. از سویی رونق تولید باعث تقویت بازار سهام و رشد این بخش از اقتصاد کشور خواهد شد و انگیزه مردم را برای سرمایهگذاری در بورس افزایش میدهد.
سنجش معیارهای بنیادی کنونی بازار سهام
بسیاری از کارشناسان براین باورند که کاهش سهم نقدینگی بازار سهام به کم تر از ۴۰ درصددر حال حاضر، شرایطی را رقم زده که باعث به کف رسیدن ارزش بسیاری از سهمها شده است. در این رابطه نصیرزاده میگوید: دلایل بنیادی وجود دارد که نگرانیها درخصوص به کف رسیدن بازار را افزایش میدهد. با وجود اینکه حرکتهای مثبتی درخصوص رشد بازار صورت گرفته است اما همچنان عوامل بنیادی بسیاری وجود دارد که اگر باعث ریزش بیشتر شاخص نشود، مسبب رشد قابل توجه آن هم نخواهد بود. در حال حاضر عواملی همچون کاهش جهانی قیمت نفت بسیار مهم است. از سوی دیگر، پیشبینی میشود دولت با کاهش درآمدها به دلیل کاهش قیمت نفت در بودجه سال آینده به ویژه در بخش عمرانی بودجه کمتری را در نظر گیرد. همچنین ابهامات درخصوص بسیاری از صنایع در جای خود قرار دارند که مجموع آنها میتواند تا اطلاع ثانوی از ورود نقدینگی به بازار جلوگیری کند. وی در پایان بیان کرد: بهطور کلی نقدینگی بازار سرمایه در ماههای آینده و با تغییر در عوامل بنیادی میتواند دستخوش تغییرات جدی شود و مسیر جدیدی را پیش روی بازار سهام قرار دهد.
ارسال نظر