علیرضا پاکدین

دانشجوی دکترای مالی و تحلیلگر بازار سرمایه

شاخص بورس اوراق بهادار یکی از معیارهای سنجش بخشی از بازار سرمایه محسوب می‌شود. این شاخص نشان‌دهنده تغییرات عمومی قیمت سهام شرکت‌های پذیرفته در بورس اوراق بهادار است. شاخص مزبور یک معلول از علت‌های بنیادین در وضعیت شرکت‌ها است.


از این روی شاخص بورس اوراق بهادار را نبض اقتصاد یک کشور نام می‌برند. به‌کار بردن این اصطلاح برای شاخص بورس اوراق بهادار نیازمند دارا بودن شروطی است که مهم‌ترین‌ آن نزدیک بودن به بازار رقابت کامل اطلاق می‌شود. بازار رقابت کامل به بازاری گویند که تعداد زیادی عرضه‌کننده و متقاضی روی کالای همگن به داد و ستد می‌پردازند. در این نوع بازار سهم هر عرضه‌کننده از آن کالای خاص، اندک است. بنابراین هیچ عرضه‌کننده‌ای نمی‌تواند با استفاده از تغییر در عرضه روی قیمت بازار تأثیر بگذارد. قیمت کالا در بازار رقابتی به‌صورت یک داده است. اگر عرضه‌کننده کالای خود را با قیمتی بالاتر از قیمت بازار ارائه کند، خریداری نخواهد داشت و اگر با قیمتی پایین‌تر ارائه کند، تمام کالایش به سرعت فروش خواهد رفت. با توجه به اینکه معاملات بازار سرمایه این روزها بسیار کم عمق است، بنابراین این فرض از بازار رقابت کامل نمی‌تواند معرف مناسبی برای بازار سرمایه باشد. رفتار عقلانی را از دیگر مفروضات این بازار نام می‌برند. از عرضه‌کننده انتظار می‌رود که بر حسب رفتار عقلانی به دنبال حداکثر کردن سود باشد و از متقاضی انتظار می‌رود به دنبال بیشتر کردن مطلوبیت خود باشد. اگر غیر از این باشد رقابت مفهومی نخواهد داشت. معاملات این روزها، نه تنها بر‌اساس تحلیل بنیادی شرکت‌ها جواب نمی‌دهد، بلکه معاملات بر اساس هیجان شکل می‌گیرد. افرادی که در این نوع بازار حضور دارند باید از تمام شرایط بازار اطلاع داشته باشند. در غیر این صورت یک معامله ممکن است به‌صورت ناکارآ انجام شود. وجود اطلاعات نهانی همواره بر رد این فرض بازار رقابت کامل سایه افکنده است. وجود حجم مبنا نیز که ساخته و پرداخته کشورمان است به ارائه اطلاعات صحیح در شاخص منجر نخواهد شد. باوجود سقوطی که از دی ماه 1392 تا‌کنون ادامه داشت، اکثر سهامدارانی که ریزش‌های بالای 50 درصدی را در پرتفوی خود تجربه کرده‌اند، نمی‌توانند به شاخصی که زیان را رقمی حدود 27 درصد نشان می‌دهد، استناد کنند. از سوی دیگر، با توجه به اینکه بازیگران اصلی بازار سرمایه را نهادهای شبه دولتی تشکیل می‌دهد، ماهیت رقابت مخدوش می‌شود. همچنین با توجه به اینکه بازار سرمایه کشور هنوز سهم کوچکی از اقتصاد کشور را دارد و دارای ظرفیت‌های خالی بسیار است، نمی‌تواند نماد مناسبی برای اقتصاد کشور محسوب شود. از آنجا که جابه‌جا‌یی سریع عوامل، یکی از مفروضات بازار رقابت کامل محسوب می‌شود، به دلیل عدم پذیرش اوراق بهادار شرکت‌های خارجی در بازار سرمایه کشور و عدم پذیرش اوراق بهادار شرکت‌های داخلی در بورس اوراق بهادار دیگر کشورها، فرض مزبور نیز برای بازار سرمایه کشور صادق نیست. امید است با ایجاد رویکرد مناسب و تدوین سیاست ها، مسیر بازار سرمایه کشور به سمت بازار رقابت کامل نزدیک‌تر شود.