4+4 بدفهمی در بورس تهران

دنیای اقتصاد: فارغ از وضعیت بنیادی که در شرایط مختلف در بورس تهران تغییر می‌کند، برخی تصورات اشتباه میان سهامداران و مسوولان وجود دارد که باعث کاهش کارآیی می‌شوند. در سطح سهامدار، «بدفهمی»هایی مثل همه‌گیر بودن رانت اطلاعاتی، دنباله‌روی‌های بدون تحلیل، عدم‌پذیرش ریسک سرمایه‌گذاری و بی‌توجهی به مسیر صحیح ورود به بورس مطرح می‌شوند. در سمت مسوولان نیز محافظه‌کاری‌های بی‌مورد برای اجرای تصمیم‌های درست، توجه به کمیت سهامداران به جای کیفیت آنها، احساس مسوولیت در برابر نوسان قیمت‌ها و حمایت به جای نظارت از جمله تصورات نادرستی است که به چشم می‌خورد.


گروه بورس- حدیث موسوی: هنگامی که بورس اوراق بهادار تهران را با بازارهای مالی توسعه‌یافته مقایسه می‌کنیم تفاوت‌های آشکار و نهانی میان برخی از مهم‌ترین‌ مولفه‌های این بازارها مشاهده می‌شود که برخی از آنها به خطاهای تشخیص‌ سهامداران تازه وارد و بعضی دیگر به نقاط ضعف مسوولان سازمان برمی‌گردد که در نهایت این موارد موجب شده در مجموع با بازار کارآیی روبه‌رو نباشیم.



بررسی‌های «دنیای اقتصاد» نشان می‌دهد سهامداران تازه وارد ذهنیت‌ و بعضا نگاه‌های نادرستی نسبت به مواردی همچون وجود رانت اطلاعاتی در کل بازار، دنباله روی به جای تحلیل، عدم پذیرش ریسک بازار سهام و عدم شناسایی مسیر ورود در بورس تهران دارند. این در حالی است که مسوولان سازمان نیز درخصوص یکسری رویه‌ها دچار نقاط ضعفی هستند. محافظه‌کاری در انتشار اطلاعات و اجرای تصمیم‌های درست، توجه به کمیت به جای کیفیت سهامداران، احساس مسوولیت در برابر نوسان قیمت‌ها و حمایت به جای نظارت از جمله مهم‌ترین‌ مواردی هستند که مسوولان سازمان باید در آنها تغییر رویکرد دهند.


دنیای اقتصاد در گفت‌و‌گو با کارشناسان به بررسی کج‌فهمی‌ و تشخیص‌های نادرست سهامداران تازه وارد و مسوولان سازمان درخصوص نحوه فعالیت در بورس پرداخته و راهکارهایی برای رفع این معضلات ارائه کرده است.


سازمان بورس ناظر بازار است، نه حامی آن

معاون تامین مالی شرکت تامین سرمایه لوتوس پارسیان در گفت‌و‌گو با «دنیای‌اقتصاد» درخصوص چرایی شکل‌گیری برخی نگاه‌های بدبینانه سهامداران نسبت به وجود اطلاعات نهانی در بازار و در نتیجه ریسک‌گریزی زیاد آنها می‌گوید: بورس‌ها را به لحاظ کارآیی در رده‌های قوی، نیمه‌قوی و ضعیف دسته‌بندی می‌کنند.


بورس اوراق بهادار تهران در بهترین حالت بازاری با کارآیی ضعیف است که به همین دلیل اطلاعات نهانی در آن وجود داشته و موجب می‌شود رویه‌های ناخوشایندی نظیر تخلف و تقلب در آن امکان‌پذیر باشد. به بیان دقیق‌تر برای شخصی که به این اطلاعات نهانی دسترسی دارد زمینه‌های تقلب را فراهم کرده و برای سهامداری که نمی‌تواند پی به این اطلاعات نهانی ببرد زمینه تخلف را با شایعه‌سازی موجب می‌شود. این در حالی است که مهم‌ترین پیش نیاز یک بازار قوی و کارآ، انتقال سریع و شفاف اطلاعات در ارتباط با سهام شرکت‌ها است به‌طوری‌که سهامداران بدون هیچ واسطه‌ای به تمامی اطلاعاتی که برای خرید و فروش سهام نیاز دارند به سرعت دسترسی داشته و به این ترتیب از بروز شایعات و تقلب در این بازار جلوگیری شود. بنابراین، اینکه سهامداران نسبت به وجود اطلاعات نهانی نگرانند صحیح است؛ چراکه بازار مالی ما به لحاظ شفافیت در انتقال اطلاعات ضعیف عمل کرده است. در این رابطه لازم است تا مسوولان بازار سرمایه با شناخت درست از ویژگی‌های عملی یک بازار کارا سازوکار حرکت سریع به سمت آن را طراحی و پیاده‌سازی کنند.


ابوالفضل شهرآبادی ادامه می‌دهد: راه‌اندازی سامانه کدال رویکرد مثبت و سازنده‌ای از سوی سازمان بورس در ارائه اطلاعات مالی شرکت‌ها به شمار می‌رود، اما می‌توان فرآیند اطلاع‌رسانی و انتقال اطلاعات را به کمک راه‌اندازی ابزارها و روش‌های معاملاتی جدید سرعت بخشید و از ظرفیت گروه‌های مجازی نیز در این مسیر بهره برد.


وی یکی از نقاط ضعف بازار ناکارآ را ریسک‌گریزی زیاد سهامداران دانسته و می‌ا‌فزاید: سهامداری که ریسک گریز است در خرید و‌ فروش سهام، به دیگران نگاه کرده و به این ترتیب بدون تعقل و تحلیل صحیح به دادوستد می‌پردازد که این رویکرد در نهایت موجب می‌شود صف نشینی و لیدرمحوری در بورس شکل گیرد و با بروز گره معاملاتی بعضا معاملات در این بازار قفل شود، در حالی که اگر فرهنگ سهامداری توسعه یابد و تقویت شود، معامله‌گری که با تحلیل واقعی و نه پیروی از دیگر سهامداران اقدام به خرید سهم خاصی می‌کند حتی اگر بسیاری اقدام به فروش آن کنند، در تصمیم خود ثابت قدم باقی می‌ماند.


به گفته وی محافظه‌کاری و ریسک‌گریزی بعضا در رفتار مسوولان نیز دیده می‌شود، به‌طوری که ممکن است یک خبر ناخوشایند، اعلام نشده یا با تاخیر طولانی به اطلاع عموم سهامداران برسد؛ این رفتار اگرچه در بازارهای مالی پیشرفته در هنگام بروز هیجان و بحران ممکن است در دستور کار مسوولان قرار گیرد، اما رویکردی همیشگی نیست و مسوولان بازارهای سرمایه همواره خود را مقید به ارائه اطلاعات سریع و شفاف راجع به رخدادهای اقتصادی و تحولات مربوط به شرکت‌ها می‌دانند؛ چرا‌که در غیر این صورت بازار از کارآیی دور شده و زمینه برای افزایش شایعات و اطلاعات نهانی تقویت می‌شود.


وی یکی دیگر از نقاط ضعف بازار سهام را تاثیر زیاد سهامداران خُرد بر نوسانات شاخص عنوان کرده و ادامه می‌دهد: اثرگذاری زیاد رفتار معاملاتی سهامداران خُرد در نوسانات بورس تهران در حالی است که در بازارهای مالی پیشرفته عکس این رویه را شاهدیم، در این بورس‌ها سهامداران تازه وارد، خُرد و بعضا حقیقی‌ها از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری، تامین سرمایه‌ها و... به‌صورت تخصصی قدم در فرآیند معاملات بورس می‌گذارند و اینگونه نیست که خود به‌طور مستقیم وارد جریان دادوستد سهام شوند. به‌عنوان مثال در برزیل که 300 میلیون نفر جمعیت دارد، تعداد سهامداران حقیقی به 300 هزار نفر نیز نمی‌رسد، اما متاسفانه برخی مسوولان بورس کشور با علاقه نشان دادن به برخی کمیت‌های کم‌ارزش، به ارائه آمار درخصوص افزایش کدهای سهامداری، تنها بر کمیت این مساله تکیه کرده و توجهی به کیفیت حضور معامله‌گران خُرد در بازار سهام نمی‌کنند. وی می‌افزاید: یکی دیگر از آثار ناخوشایند این موضوع (افزایش تعداد سهامداران حقیقی و رفتار معاملاتی بعضا غیرکارشناسی آنها) این است که مسوولان بازار نیز هنگام ارائه ابزارهای مالی جدید یا عرضه‌های اولیه بیش از حد نگران رفتار سهامداران خرد بوده و به این ترتیب با تاخیر اقدام به ارائه این ابزارها می‌کنند.


شهرآبادی وظیفه اصلی سازمان بورس را تمییز دادن دخالت‌های نظارتی در بازار سهام از دخالت‌های حمایت محور عنوان کرده و اشاره می‌کند: به‌عنوان مثال در بورس دبی هنگامی که سه روز متوالی قیمت سهم خاصی تا ۵ درصد افزایش یا کاهش می‌یابد (در حالی که دامنه نوسان قیمت تا ۱۰ درصد است)، ناظر بازار علت این رخداد را از شرکت جویا شده و در صورت مستند و قابل دفاع بودن پاسخ، به سرعت آن را در اختیار بازار و کلیه سهامداران قرار می‌دهد، در غیر این صورت اقدام به بستن نماد شرکت می‌کند. این در حالی است که در بازار سهام کشور در کنار دخالت‌های نظارتی، رفتارهای حمایتی نیز به وفور مشاهده می‌شود، مانند فشار بر سهامداران عمده برای حمایت از بازار و افزایش رقم شاخص. وی در پاسخ به این سوال که آیا مسوولان سازمان باید خود را مسوول نوسانات بازار بدانند یا خیر می‌گوید: کار سازمان مانند هواشناسی است که اقدام به پیش‌بینی وضع هوا می‌کند، اما مسوول بارش برف یا باران نیست، این رفتار اشتباه و بعضا استفاده ابزاری از بورس در سال‌های گذشته به دفعات رخ داده است، به‌طوری که مسوولان سازمان برای نشان دادن وضعیت خوب اقتصادی، روند مثبت و روبه رشد بورس را در فضای رسانه‌ای دائم پررنگ کرده یا در هنگام افول بازار بعضا از انجام هرگونه مصاحبه پرهیز می‌کردند. به گفته وی، این رویکرد ناپسند، جزو ویژگی بازاری با عمق کم و نوسان زیاد است در حالی که در بازار عمیق که با نوسان محدودتر شاخص همراه است مسوولان بورس هرگز نیازی به این کار نخواهند داشت.


وی پیشنهاد‌هایی به منظور ارتقای فرهنگ سهامداری برای جلوگیری از نگاه‌های غلط و بروز برخی کج‌فهمی‌ها در بازار سهام مطرح کرده و توضیح می‌دهد: توسعه فرهنگ سرمایه‌گذاری در بازار سهام و آموزش آن از سنین کودکی و از سال‌های ابتدایی اشتغال به تحصیل کودکان، افزایش تولید و پخش برنامه‌های آموزشی پیرامون سرمایه‌گذاری در بازار سهام از طریق رسانه‌های عمومی و فراگیر، توسعه نهادهای تخصصی مانند تامین سرمایه‌ها، سرمایه‌گذاری‌ها و صندوق‌ها برای جذب و هدایت تخصصی سرمایه سهامداران خُرد، گسترش دانش تحلیل سهام و بازار، ساده‌سازی ورود سرمایه گذاران خارجی به بورس و اثر مثبت آن بر عملکرد کل بازار به واسطه حرفه‌ای عمل کردن این طیف از سهامداران، افزایش ارتباطات بین‌المللی بورس تهران با سایر بورس‌های معتبر دنیا و پرهیز از جزیره‌ای و محدود عمل کردن و در نهایت آمیخته شدن و گره خوردن بازار سهام کشور با بازارهای مالی توسعه یافته‌تر نظیر بورس‌های معتبر اروپایی یا دیگر کشورها برای شناخت و استفاده از ابزارهای مالی نوین آنها از جمله راهکارها و پیشنهادهایی است که می‌توان برای هرچه عمیق‌تر شدن بورس تهران و ارتقای فرهنگ سهامداری ارائه کرد.


بازار سهام باید خود را با پوست اندازی اقتصادی وفق دهد

مدیرعامل تامین سرمایه نوین نیز در گفت‌و‌گو با «دنیای اقتصاد» درخصوص چرایی شکل‌گیری برخی نگاه‌های غلط سهامداران نسبت به نحوه فعالیت آنها در بورس به ریشه‌یابی این کج‌فهمی‌ها پرداخته و توضیح می‌دهد: بازار سهام کشور و فعالان اقتصادی بیش از ۱۰ سال است که خود را با تورم نهادینه شده اقتصاد و پیامدهای مثبت و منفی آن وفق داده‌اند. طی این سال‌ها قیمت مواد خام نیز در بازارهای جهانی همواره (به‌جز موارد بحران) صعودی بوده و اهم منابع کشور اعم از سرمایه مادی، فکری و قوانین صرف توسعه صنایعی شده که به‌عنوان صنایع سودده و دارای مزیت نسبی مد نظر بوده‌اند، بنابراین عمده سود شرکت‌های بورسی و فرابورسی ناشی از افزایش قیمت محصولات تحت تاثیر افزایش قیمت بین‌المللی مواد خام و تورم داخلی بوده است.


ولی نادی قمی ادامه می‌دهد: تحت این شرایط هیات مدیره شرکت‌ها نیز بیشتر وقت خود را صرف افزایش ظرفیت تولید کرده و وقت کمتری برای افزایش بهره‌وری و جذب تکنولوژی اختصاص داده‌اند. حال از یکسو رشد اقتصاد جهانی کُند شده و قیمت جهانی مواد خام در حال کاهش است و از طرف دیگر دولت تورم تک‌رقمی را نشانه‌ گرفته و در حال سم‌زدایی از ترازنامه بانک‌ها است، بنابراین اقتصاد در حال پوست‌اندازی بوده و شرکت‌ها و فعالان اقتصادی و بازار سهام باید خود را با شرایط جدید وفق دهند.


وی تاثیر عوامل مذکور را در نهایت منجر به شکل‌گیری برخی نگاه‌های غلط از سوی سهامداران به خصوص معامله‌گران تازه وارد به بورس عنوان کرده و می‌افزاید: بسیاری از سرمایه‌گذاران به خصوص تازه واردها سود ناشی از تورم را به حساب توان خود در انتخاب سهام برنده گذاشته و همواره نیروهای محدود بازار را در جهت افزایش ثروت خود دیده‌اند. این افراد بعضا با بهره‌گیری از اطلاعات نهانی شرکت‌ها به سودهای بالایی رسیده‌اند و به این ترتیب تصور غلطی بین آنها شکل گرفته که بازار سهام با حداقل ریسک بوده و همواره صعودی و سودآور است.


به گفته وی برخی رویه‌های حاکم بر بازار سهام نیز در شکل گیری این تصور موثر بوده‌اند؛ چراکه قاعدتا وظیفه یک نهاد نظارتی مثل سازمان بورس و اوراق بهادار، اطمینان از شفافیت، منصفانه بودن و سهولت معاملات اوراق بهادار است و حفظ شاخص یا توصیه به خرید سهام به هیچ وجه نباید از سوی مسوولان در این فضا مطرح شود که برخی کج فهمی را نیز به همراه آورد. مدیرعامل تامین سرمایه نوین اضافه می‌کند: برای کنترل نوسان نامطلوب قیمت سهام ناشی از اریب‌های رفتاری و اطلاعات گمراه‌کننده رویه‌هایی نظیر حجم مبنا، محدوده نوسان قیمت و توقف معاملات به کار گرفته می‌شود که تاکنون پدیده صف‌نشینی و کسب سود از این طریق را موجب شده‌اند. از این نظر بازار سهام کم ریسک است، اما از بسیاری از جهات مثل سایه تصمیمات سیاست گذاران روی سود شرکت‌ها، محیط ناپایدار تجاری و شوک‌های سیاسی، سرمایه‌گذاری در بورس بعضا بسیار پرریسک تلقی می‌شود.


وی می‌گوید: در حال حاضر این ریسک‌ها ابعاد جدیدی نیز پیدا کرده است. کاهش قیمت بین‌المللی مواد خام، کمبود نقدینگی صنایع، ضعف بانک‌ها در تولید نقدینگی، کاهش فروش سیمان، فولاد، خودرو و...، قانون جدید مالیاتی و امکان افزایش مالیات بسیاری از شرکت‌های بورسی و فرابورسی، فضای منفی مضاعفی را به وجود آورده است. نادی قمی ابراز امیدواری می‌کند: اگر چه جو حاکم بر فضای فعالیت‌های اقتصادی منفی است، اما با توجه به پتانسیل‌های جامعه جوان ایرانی، چشم‌انداز مثبت است. ایران کشوری است غنی با سابقه تاریخی و فرهنگی درخور توجه که سرمایه های انسانی تحصیلکرده و خلاقی دارد. این ویژگی‌ها ستون فقرات رشد و توسعه اقتصادی هر کشوری را تشکیل می‌دهد. با توجه به پیش‌بینی حل موضوعات هسته‌ای، برآورد می‌شود که ظرفیت اقتصادی کشور و سودآوری شرکت‌ها از فصل پایانی سال جاری رشد کند. با توجه به کاهش تورم، نرخ بازده بدون ریسک کاهش با اهمیتی خواهد داشت. بر این اساس انتظار بر این است که وضعیت بازار سهام از اوایل سال آینده مثبت باشد.