چرا بورس بعد از توافق بالا نرفت؟
شهریار هاشمی طباطبایی
مدیر صندوق سهام بزرگ کارداناز آنجا که فعالان این روزها
ی بورس عمدتا کسانی هستند که تحت هر شرایطی در بازار فعالیت میکنند، امید اکثر آنها به توافق بود که بعد از آن اصطلاحا «پول پارو کنند». اما این اتفاق به جز بخش کوچکی از سهمها، آن هم در محدودههای نوسانی خاصی رخ نداده است. اما چرا؟ سال ۹۴ در حالی برای فعالان بورسی ادامه مییابد که تحولات متناقضی در آن به چشم میخورد.
از یکسو، موفقیتهای اخیر در به نتیجه رسیدن بخش تصمیمگیری توافق با کشورهای غربی خبر خوبی محسوب میشود، از طرف دیگر، رکود سنگین حاکم بر صنایع مختلف جذابیتهای کوتاه مدت معاملات سهام را تحت فشار گذاشته است.
شهریار هاشمی طباطبایی
مدیر صندوق سهام بزرگ کارداناز آنجا که فعالان این روزها
ی بورس عمدتا کسانی هستند که تحت هر شرایطی در بازار فعالیت میکنند، امید اکثر آنها به توافق بود که بعد از آن اصطلاحا «پول پارو کنند». اما این اتفاق به جز بخش کوچکی از سهمها، آن هم در محدودههای نوسانی خاصی رخ نداده است. اما چرا؟ سال ۹۴ در حالی برای فعالان بورسی ادامه مییابد که تحولات متناقضی در آن به چشم میخورد.
از یکسو، موفقیتهای اخیر در به نتیجه رسیدن بخش تصمیمگیری توافق با کشورهای غربی خبر خوبی محسوب میشود، از طرف دیگر، رکود سنگین حاکم بر صنایع مختلف جذابیتهای کوتاه مدت معاملات سهام را تحت فشار گذاشته است.
در پاسخ به این سوال جوابهای زیادی مطرح میشود از جمله اینکه، نرخ سود بانکی هنوز بالا است و جذابیتهای خرید سهام در مقایسه با آن کم است، یا اینکه رکود فعلی به مقدار تولید و فروش شرکتها فشار جدی وارد کرده است. برخی هم کمبود نقدینگی در سطوح مختلف و نیاز به تامین منابع برای حقوقیهای بزرگ بازار تحت هر شرایطی را اصلیترین دلیل این عدم رشد میدانند. در این مطلب قصد بر آن است که فارغ از تایید این مفروضات، یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین مولفههای بورس تهران را با دقت بیشتری مورد بررسی قرار دهیم و این مولفه، قیمتهای جهانی کالاها است.
قدیمیترهای بورس یادشان میآید در سال ۱۳۸۷ که معادل ۲۰۰۸ میلادی بود روند متعادل بورس، ظرف چند ماه، با طوفان اقتصادی که از آمریکا آغاز شد و جهان را درنوردید، چطور با افت بیش از ۴۰ درصدی مواجه شد. در همان سالها هم برخی مدعی میشدند اقتصاد ما چندان ارتباطی با اقتصاد جهانی ندارد و بورس ما در برابر این تحولات واکسینه است. اما دیدیم که افت ۷۰ درصدی قیمت نفت و در ادامه سایر فلزات اساسی چگونه بر سودآوری بخش مهمی از شرکتها در اقتصاد ما سایه افکند.
در جدول پیوست محدوده تغییرات قیمت نفت، طلا، فلزات اساسی و شاخص بازارهای سهام ایران و آمریکا را در ۵ ستون ابتدایی آورده و با شرایط فعلی نسبت به ۶ ماه یا یکسال قبل مقایسهای داریم.
حال تصور کنید بورسی که بیش از ۶۰ درصد سهامش مستقیم یا غیر مستقیم از این قیمتها متاثر میشود، با خبر احتمال گشایشهای سیاسی مواجه شده است. در آن دوره، شاخص بورس ما ناشی از بحران ۲۰۰۸ حدود ۳۵ درصد افت را تجربه کرد.
امسال تحلیلگران سعی کردند با هر میزان ریسکپذیری، میزان رشد بازار را تخمین بزنند غافل از اینکه با شرایط واقعی فعلی که به واسطه رکود داخلی از شرایط سال ۲۰۰۸، سختتر نیز هست، باید میزان افت را تخمین میزدند.
بنده اعتقاد دارم همین که بورس ما کمتر از میزان بخش معدنی فلزی خود افتاده، مرهون تاثیرات توافق بر سهام شرکتهای بورسی سایر بخشها است که متاسفانه وزن کمتری نسبت به بخش وابسته به قیمتهای جهانی در بورس تهران دارند.
با این اوصاف میتوان انتظار داشت در بلندمدت خبرهای خوب سیاسی منجر به ورود سرمایهگذاران خارجی شده و تحولات اقتصادی مثبتتری را به همراه داشته باشد، اما در کوتاهمدت خیلی هم عجیب نیست که شاخص بورس تهران توان رشد سریعی نداشته باشد.
اینکه شرایط فعلی تا کی میتواند ادامه داشته باشد، نیازمند پیگیریهای بعدی است تا در صورت مشاهده شواهدی دال بر برگشت پایدار شرایط اقتصاد در سطح بینالملل،مفروضات فوق را با دیدگاههای جدید جایگزین کنیم.
نکاتی مهم پیرامون جدول پیوست به شرح زیر است:
• با وجود آنکه در این مطلب، مقایسه بین دوره بحران ۲۰۰۸ و شرایط ۶ ماه اخیر بازارها است، جنس افت (دلیل شروعکننده بحران) این مرحله از بازارها با جنس آن روزها متفاوت است. در آن سال بحران بدهیها آغازگر ریزشهای جدی در بورسهای جهان شد؛ اما اینبار داستان متفاوت از قبل است و همانطور که در سطر شاخص S&P مشاهده میشود، امسال هنوز این شاخص افت خاصی به خود ندیده است.
با این حال، روند یک ماه اخیر در همه بازارها احتمالات برای نوسانهای منفی بیشتر را تقویت کرده است.
• آن سال بحران از آمریکا شروع شد و با عبور از اروپا به چین رسید و تا حدودی به خاطر شرایط رو به رشد چین (در سال ۲۰۰۸ المپیک پکن بالاترین سطح تقاضا در این کشور را سبب شده بود) متعادل شد.
اما این بار بحران از سمت کاهش رشد اقتصادی چین و افت تقاضا در این اژدهای مصرف مواد اولیه در سطح جهانی آغاز شد و رکود سنگین اروپا و رشد محدود اقتصاد آمریکا نیز بر تداوم آن افزود. آخرین خبر از اقتصاد چین اینکه اداره گمرک چین اعلام کرد: حجم مبادلات خارجی این کشور در ماه جولای در هر دو بخش صادرات و واردات، رو به وخامت گذاشته است.
اقتصاد چین یکی از پیشرانههای اصلی اقتصاد جهان است که سال گذشته ۴/ ۷ درصد رشد داشت که این نرخ رشد از سال ۱۹۹۰ میلادی، پایینترین رقم محسوب میشود. ضمن اینکه پیشبینیها نشان میدهد که امسال نیز نرخ رشد اقتصادی چین باز هم کاهش خواهد یافت.
• انتظار نداشته باشیم قیمتها حتما به کفهای قبلی برسد یا میزان افت، مثلا در قیمت نفت حتما معادل همان میزان افت در سال ۲۰۰۸ باشد. آن سال بعد از یک دوره رشد شدید در اقتصاد جهان بود و پیکهای قیمتی به مراتب بالاتر از پیکهای یکسال اخیر قیمتها بوده است.
• قیمتها برای رعایت یکنواختی از منابعی اخذ شده که آمار قابل اعتمادی از سالهای قبل هم داشته باشد. مثلا قیمت فولاد از سایت LME اخذ شده که نسبت به قیمتهای منطقه ما متفاوت است. اما مهمتر از خود قیمت روند شرایط و افت قیمتها است.
ارسال نظر