دکتر بهمن آرمان رئیس اسبق اداره مطالعات و بررسی‌های اقتصادی بورس تهران بورس اوراق بهادار ایران شاید در جهان تنها نمونه‌ای باشد که در آن تعداد زیادی شرکت‌های دولتی وجود دارد که این شرکت‌ها نقش کلیدی در تغییرات شاخص بورس و حجم معاملات ایفا می‌کنند، در حالی که این شرکت‌ها اصولا خود را موظف به ارائه گزارش‌های شفاف ندانسته و متاسفانه سازمان بورس هم نظارتی در این راستا نداشته است. نمونه این عدم تعهد به ارائه گزارش‌های شفاف، در صنایع بزرگ فولاد‌سازی مشاهده می‌شود که این صنایع عملا گزارش‌هایی را در اختیار بورس قرار می‌دهند که با برنامه‌ها و مصوبه‌های آنها، فاصله زیادی دارد و این عدم شفافیت در ارائه گزارش‌ها در مورد پالایشگاه‌ها و خودروسازی‌ها هم صادق بوده و بنابراین، بورس تهران در عمل هیچ کنترلی روی ۸۰ درصد ارزش جاری بازار سهام ندارد.

نکته‌ای که این مساله را جدی‌تر می‌کند، این است که به دلیل ارائه نشدن اطلاعات مناسب، سرمایه‌گذاران بزرگ به سوی اطلاعات میدانی (اطلاعاتی که خودشان به دست می‌آورند) هدایت می‌شوند و به این دلیل مشاهده می‌شود عده‌ای از اطلاعات درونی شرکت‌ها به صورت غیر‌رسمی استفاده می‌کنند و این مقدمه ایجاد یک مشکل حاد است زیرا در این میان برخی که اطلاعات کافی دارند به سود‌های کلان دست می‌یابند در حالی که سهامداران خرد از این قضیه متضرر شده و گاهی تمام سرمایه خود را از دست می‌دهند.

نکته دیگری که بورس تهران را از سایر بورس‌ها متمایز می‌کند این است که تنها بورس تک‌محصولی در دنیا، بورس تهران است و تنها سهام مورد استفاده، سهام با نام است در حالی که در سایر بورس‌ها صد‌ها نوع سهام مورد داد‌و‌ستد قرار می‌گیرد که هر کدام برای مورد خاصی ایجاد می‌شود؛ مثلا مقامات بورس نیویورک، اوراق بهادار جدیدی را برای ایجاد تحرک در بازار مسکن (به نام ریتس) طراحی کردند و این اوراق برای مدتی توانست بازار مسکن را رونق بخشد، در حالی که با توجه به رکود در بخش مسکن در ایران عملا در بورس تهران برای تحرک در این بازار اتفاقی نمی‌افتد و حتی بورس کالا هم متاثر از این رکود است چراکه معامله خاصی در این بازار روی میلگرد و شمش انجام نمی‌شود.

نکته دیگر اینکه در سایر بورس‌ها علاوه‌بر صد‌ها نوع اوراق بهادار، سهام بی نام، ممتاز و انواع و اقسام اوراق قرضه دولتی و غیر‌دولتی مورد داد‌و‌ستد قرار می‌گیرد بنابراین می‌توان به راحتی مشاهده کرد که آنچه در ایران داریم، شبیه دنیا نیست در حالی که زمانی، حجم اوراق خزانه و اوراق دولتی ۴۵ درصد حجم معاملات بورس را تشکیل می‌داد.

به‌رغم انقلاب ارتباطاتی که موجب دسترسی منابع مربوطه کشوری به آمار و ارقام شده، ولی مسوولان این مساله را در نظر نمی‌گیرند و به آمار و ارقام در بورس‌های جهان توجهی ندارند.

در بودجه سال ۹۳ رقم‌های سنگینی در راستای انتشار اوراق مشارکت برای وزارتخانه‌های کلیدی نیرو و مسکن در نظر گرفته شد به طوری که هرکدام اجازه انتشار ۲۰ هزار میلیارد ریال اوراق مشارکت را دارند اما باوجود گذشت سه ماه از سال هیچ اقدامی در این مورد صورت نگرفته و عملا از این ابزار کار‌آمد استفاده‌ای نشده و آگهی مشخصی نیز در این رابطه منتشر نشده است، در حالی که در کشورهایی مثل آمریکا که توانسته بحران اقتصادی را پشت سر بگذارد هر ماه ۸۵ میلیارد دلار اوراق قرضه به بازار تزریق می‌شد.

بورس تهران ناچار است قواعد بازی را بپذیرد و برای بهبود شرایط فعلی و خروج بورس از تک محصولی بودن باید از مشاوران بورس‌های ترکیه، مالزی و حتی پاکستان و سایر بورس‌هایی که عملا در چارچوب بورس‌های جهان به فعالیت می‌پردازند، استفاده کند؛ ضمن اینکه باید بعد نظارتی را خود بر شرکت‌های بزرگ که بسیار هم پایین است، بهبود ببخشد.

نکته دیگر در زمینه اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم است که در حال حاضر در مجلس در حال بررسی است اما متاسفانه بورس از این فرصت استفاده چندانی نکرده است. در حالی که در سایر بورس‌ها شرکت‌ها سود را درون شرکت نگه می‌دارند و به همین دلیل اقدام به بخشودگی مالیاتی روی سود می‌کنند که صرف افزایش سرمایه شرکت‌ها می‌شود. در بورس تهران سود هنوز به صورت نقدی پرداخت می‌شود. شرکت مایکروسافت که از بهترین شرکت‌های بورسی جهان است تا‌کنون فقط یک بار سود نقدی آن هم در حد یک دلار پرداخت کرده و شرکت اپل نیز که در صدر بهترین شرکت‌های جهان است تا کنون سود نقدی پرداخت نکرده‌ است.

نکته دیگر تفاوت بورس تهران با سایر بورس‌های دنیا این است که گردانندگان بورس تهران در سایر کشور‌ها، بانک‌های سرمایه‌گذاری هستند اما در ایران شرکت‌های تامین سرمایه وجود دارند که هیچ شباهتی به بانک‌های سرمایه‌گذاری دنیا ندارند و بهتر بود سازمان بورس تهران اساس نامه برخی شرکت‌ها مثل جی پی مورگان، گلدمن ساکس و مورگان استنلی که به ترتیب بزرگ‌ترین بانک‌های سرمایه‌گذاری جهان هستند را به عنوان الگو انتخاب می‌کرد و به جای شرکت‌های تامین مالی از بانک‌های سرمایه‌گذاری استفاده می‌کرد.

یکی دیگر از کاستی‌های بورس تهران عدم تکامل آن در روش‌های کاملا شناخته شده انتشار اوراق مشارکت قابل تبدیل به سهم است به طوری که در گذشته و در اولین دوره مدیریت پس از انقلاب برای شرکت‌های پتروشیمی خارک و پلی‌اکلیل برای اجرای طرح‌های توسعه آنان، اوراق مشارکت قابل تبدیل به سهم منتشر شد و بسیار موفقیت‌آمیز بود ولی متاسفانه در حال حاضر متوقف شده است.

تهیه و تنظیم: زهرا رحیمی