در گفتوگو با مدیر روابط عمومی و بینالملل سازمان بورس بررسی شد
زیر و بم فعالیتهای آموزشی و رسانهای بورس
سازمان بورس به جریان آزاد اطلاعرسانی احترام میگذارد و نهاد ناظر هیچ ممنوعیت یا محدودیتی برای خبرنگاران و تحلیلگران بازار سرمایه ایجاد نکرده و نخواهد کرد
گروه بورس- علیرضا باغانی: صحبت از رویکردهای آموزشی و رسانهای بازار سرمایه است؛ بخشهایی مهم از بازار سهام ایران که بورس برای توسعه و تعمیق بیشتر به آنها نیازمند است. اهمیت این دو حوزه استراتژیک سبب شد تا در گفتوگو با سعید مستشار، مدیر روابط عمومی و بینالملل سازمان بورس و اوراق بهادار به بررسی آخرین اقدامات و برنامههای آموزشی و رسانهای سازمان بورس بپردازیم.
در این گفتوگو دلایل برخی محدودیتهای رسانهای در حوزه بازار سرمایه مورد سوال قرار گرفته که البته این اقدامات با دفاع و پاسخهایی از سوی این مقام مسوول در نهاد ناظر بازار سرمایه مواجه شده است.
او وعده میدهد که سازمان بورس در گفتوگو و تعامل با رسانهها به نقطه مشترکی برای فعالیتهای خبری و تحلیلی در این حوزه خواهد رسید. مستشار همچنین فعالیت موازی رسانهای در بورس را تایید نکرده و از دغدغه نظارت به عنوان مقوله مهمی یاد کرد که بورس را وادار به حضور جدی در عرصه رسانه کرده است.
ارائه برنامههای آموزشی و نمایشگاهی سازمان بورس نیز بخش دیگری از این گفتوگوی تفصیلی است.
در حوزه آموزش بورس در سالهای گذشته عملکرد خوبی را از خود به نمایش گذاشت، به ویژه در پنج سال گذشته که با حضور جنابعالی و اقداماتی مثل راهاندازی بورس مجازی، انتشار دهها نسخه کتاب و محصولات آموزشی، راهاندازی کمیته راهبری آموزش و تولید و پخش برنامههای متنوع تلویزیونی مردم با بورس آشناتر از گذشته شدند. با این مقدمه چالشهای آموزشی بازار سرمایه را چگونه ارزیابی و اساسا فعالیتهای آموزشی بازار را در چه مواردی طبقهبندی میکنید؟
مهمترین دغدغه درخصوص توسعه فعالیتهای آموزشی در بازار سرمایه، برخی پیچیدگیها و الزاماتی است که در این خصوص باید مدنظر قرار گیرد. برای مثال، تخصصی بودن مفاهیم بازار سرمایه و سابقه تاریخی این بازار، این ذهنیت را در بین عموم مردم ایجاد کرده است که بورس، فقط جای افراد خاصی است. طبیعتا تغییر چنین نگرشی، مستلزم آن است که برنامهریزیهای آموزشی به گونهای انجام شود که بتوان مفاهیم بازار سرمایه را به زبان و شیوهای ساده و به دور از هرگونه پیچیدگی، به مردم منتقل کرد و این، کار سادهای نیست. همچنین با توجه به ماهیت بازار سرمایه که توام با ریسک و نوسانات است، برنامههای آموزشی باید بتواند بهصورت کاملا واقع بینانه، با آرامش و به دور از هرگونه تهییج، مردم را برای سرمایهگذاری در بورس مهیا کند و این موضوع نیز بر پیچیدگی ابزارها و محصولات آموزشی در این حوزه میافزاید. بر همین اساس است که ما اقدام به راهاندازی تالار مجازی بورس کردیم تا بتوانیم با شبیهسازی بورس در فضای مجازی، امکان کسب تجربه برای علاقه مندان ورود به این بازار را به صورت رایگان و کاملا واقعبینانه فراهم کنیم.
اگر به برنامههای آموزشی متعددی که طی سالهای اخیر از رسانههای مختلف، به ویژه صدا و سیما پخش شده است نیز دقت کنید، این رویکرد به خوبی مشخص است، چراکه اعتقاد داریم اگر بورس، آنطور که هست، به مردم به طور کامل معرفی شود، قطعا افراد زیادی با شناخت کافی از ابعاد مختلف این بازار و مزیتها و ریسکهای آن، بهصورت آگاهانه سرمایهگذاری در بورس را به عنوان گزینه مطلوب خود انتخاب میکنند؛ اتفاقی که با مطالعه روند افزایش تعداد سهامداران بورس طی سالهای اخیر، بهخوبی مشخص میشود.
فکر میکنید که چقدر فعالیت آموزشی در جذب مردم به سمت بورس موثر بوده است؟
بدون شک، در کنار اقدامات توسعهای مانند ارتقای سطح شفافیت بازار، راهاندازی نهادهای مالی جدیدی همچون صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، معرفی ابزارهای مالی بدون ریسک مانند اوراق اجاره و همچنین افزایش سطح دسترسی مردم به بازار ازطریق راهاندازی معاملات برخط، اجرای برنامههای متنوع آموزشی و اطلاع رسانی در سالهای اخیر نیز توانسته است سطح سواد مالی در کشور را به میزان قابل ملاحظهای ارتقا داده و مردم را به سرمایهگذاری در بورس علاقه مند کند، چراکه اگر اقدامات توسعهای و زیرساختی گستردهای در بازار سرمایه صورت گیرد، اما سرمایهگذاران که بازیگران اصلی در بورس هستند با این بازار و شیوههای فعالیت در آن آشنایی نداشته باشند، نمی توان انتظار داشت که اتفاق چشمگیری در این حوزه رخ دهد. بنابراین مجموعه اقدامات صورت گرفته در حوزه نهادسازی، ابزارسازی، فناوری اطلاعات و آموزش، به عنوان قطعات به هم پیوسته از یک پازل توانسته است، موجب ترغیب هرچه بیشتر مردم برای ورود به بورس شوند، اگرچه هنوز تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله داریم.
رویکردهای جدید آموزشی بورس چیست و چه محصولات آموزشی جدیدی در حوزه بورس در راه است؟
سازمان بورس و شرکت اطلاعرسانی و خدمات بورس، به عنوان بازوی آموزشی سازمان، برنامههای متعددی را اجرا کرده یا در دست اجرا دارند. یکی از مهمترین رویکردهای ما در حوزه آموزش تخصصی، نهادینه کردن موضوع بورس، به عنوان یکی از موضوعات ثابت آموزشی در مراکز رسمی آموزشی، اعم از مدارس، دانشگاهها و سایر موسسات آموزشی است. در همین راستا نیز رشته بورس در مقاطع کاردانی و کارشناسی در دانشگاه علمی کاربردی طراحی و دانشجو نیز در این رشتهها پذیرش شد. به علاوه رشته MBA بازار سرمایه که بهطور کامل منطبق بر نیازها و الزامات بازار سرمایه کشور است، طراحی شده و هماکنون 86 نفر در این دورهها در دانشگاه علوم اقتصادی و سازمان مدیریت صنعتی مشغول تحصیل هستند، البته چند دانشگاه دیگر هم برای برگزاری این دورهها، به شرکت اطلاعرسانی و خدمات بورس درخواست دادهاند که در حال بررسی آنها هستیم. از دیگر رویکردهای اساسی ما در حوزه آموزش، بهرهگیری از ظرفیت بخش خصوصی در ارائه آموزشهای کوتاهمدت در بازار سرمایه است. در این راستا، پس از تصویب دستورالعمل برگزاری دورههای آموزشی در هیات مدیره سازمان، کمیته راهبری آموزش راهاندازی و دبیرخانه این
کمیته نیز در شرکت اطلاعرسانی مستقر شد که تاکنون حدود 50 موسسه، برای برگزاری بیش از 300 دوره آموزشی کوتاهمدت، از این کمیته موافقت اصولی دریافت کردهاند.
در حوزه آموزش عمومی و فرهنگسازی نیز علاوه بر توسعه برنامههای آموزشی ازطریق رسانههای گروهی به ویژه صداوسیما به سبب فراگیری دامنه مخاطبان، بهدنبال توسعه تالار مجازی بورس (www.irvex.ir)، به عنوان جامعترین سامانه آموزش و تمرین در بازار سرمایه هستیم. در حال حاضر بیش از 200 هزار نفر از قشرهای مختلف، بهویژه جوانان عضو تالار مجازی هستند که روز به روز بر تعداد این کاربران افزوده میشود، همچنین از ابتدای سال جاری، با اضافه شدن پورتال جامع آموزشی به سامانه تالار مجازی، این سامانه نه تنها فرصت معاملات اوراق بهادار در فضای مجازی را برای علاقهمندان فراهم میکند، بلکه با ارائه رایگان هزاران دقیقه برنامه متنوع آموزشی به آنها، سطح دانش مالی را تقویت کرده و این افراد را برای ورود به دنیای واقعی سرمایهگذاری آماده میکند.
به هر حال، بررسیها نشان میدهد بازار سرمایه ایران از نظر اقدامات صورت گرفته در زمینه ارتقای سطح سواد مالی و توسعه فرهنگ سهامداری، یکی از پیشروترین کشورها در منطقه و همچنین بین کشورهای اسلامی است و به واسطه همین اقدامات نیز سازمان بورس و اوراق بهادار، به عنوان رییس کارگروه سواد مالی کومسک انتخاب شد.
یکی از بخشهای موفق تحت مدیریت شما، برگزاری نمایشگاه بازار سرمایه بود، بهویژه آنکه در دورههای اخیر توانست در قد و قوارهای بزرگ و قوی ظاهر شود. شما بفرمایید برگزاری نمایشگاهی در چنین اندازه چقدر وقت برد و چه کارهایی انجام شد؟
طبیعتا برگزاری مستمر نمایشگاهی به وسعت نمایشگاه بینالمللی بورس، بانک و بیمه برای 7 سال پیاپی، مستلزم برنامهریزی گسترده و منظم است که خوشبختانه هم در مدت 5 سال که بنده مسوولیت برگزاری نمایشگاه را برعهده داشتم و هم قبل از آن تلاشهای زیادی در این خصوص انجام شده است. جالب است بدانید که در حال حاضر، نمایشگاه بینالمللی بورس، بانک و بیمه ازنظر وسعت، بزرگترین نمایشگاه مالی و سرمایهگذاری در دنیا است و از نظر تعداد مشارکتکننده نیز جزو سه نمایشگاه برتر دنیا و بزرگترین نمایشگاه در خاورمیانه به شمار میرود. نکتهای که باید در این خصوص مدنظر قرار گیرد، این است که نمایشگاه بورس دارای دبیرخانه دائم است و مراحل اجرایی نمایشگاه سال بعد، هر سال بلافاصله پس از پایان نمایشگاه سال جاری، آغاز میشود و همین برنامهریزی و شروع زودهنگام باعث شده است تا ما هر سال شاهد رشد چشمگیر نمایشگاه در ابعاد کمی و کیفی و از نظر معیارهایی همچون تعداد مشارکتکننده، تعداد بازدیدکننده، نحوه مشارکت و ارائه خدمات در نمایشگاه و... باشیم. بهویژه طی سالهای اخیر، مشارکتکنندگان که شامل سازمانها، نهادها و شرکتهای بزرگ و اثرگذار در سه حوزه
بازار سرمایه، بازار پول و صنعت بیمه و شرکتهای مرتبط هستند، برنامههای متنوعی در ایام برپایی نمایشگاه ارائه کرده و نوآوریهای جالبی عرضه کردهاند. به هر حال، برپایی نمایشگاهی در این سطح با محوریت صنعت مالی و سرمایهگذاری، یکی از افتخارات خانواده بزرگ بازار سرمایه به شمار میرود. همچنین لازم است اشاره کنم که در حال حاضر، تعداد زیادی از مشارکتکنندگان هفتمین دوره نمایشگاه برای حضور در هشتمین دوره که اردیبهشت سال آینده برگزار میشود، اعلام آمادگی کردهاند و بهزودی، فرآیند اجرایی نمایشگاه دوره هشتم، رسما، آغاز خواهد شد.
برپایی نمایشگاه بورس، بانک و بیمه در این سطح، چه دستاوردهایی بهدنبال دارد و چه آیندهای برای آن متصور است؟
به هرحال یکی از اهداف اصلی از برگزاری نمایشگاهها در هر حوزهای، معرفی بیشتر آن حوزه به مخاطبان، توسعه بازار در حوزه مربوطه و همچنین ایجاد فرصت تعامل نزدیک و دوسویه فعالان حوزه مربوطه است. نمایشگاه بورس، بانک و بیمه نیز از این قاعده مستثنی نیست. با مروری بر روند برگزاری نمایشگاه و میزان استقبال مشارکتکنندگان از این رویداد مهم که میتوان گفت بزرگترین و مهمترین گردهمایی سالیانه فعالان صنعت مالی کشور به شمار میرود، بهخوبی میتوان دریافت که نمایشگاه بورس با قدمت 7 ساله خود، توانسته است بخش زیادی از این کارکردها را محقق سازد. امروزه، خوشبختانه، بسیاری از شرکتهای فعال در صنعت مالی کشور با برنامههای متنوع و با هدف معرفی توانمندیها و دستاوردهای جدید خود به سرمایهگذاران و سایر مخاطبان، در نمایشگاه بورس حاضر میشوند و دهها هزار بازدیدکننده تخصصی و عمومی نیز طی چهار روز برگزاری نمایشگاه، از این گردهمایی بزرگ بازدید به عمل میآورند. همچنین برگزاری بیش از 200 کارگاه آموزشی و برپایی بخشهای جانبی و متنوع مانند نمایشگاه کاریکاتورهای آموزشی یا بخش ویژه کودکان، توانسته است نقش بسزایی در معرفی صنعت مالی به مردم
و ارتقای سطح سواد مالی در جامعه ایفا کند. به علاوه اینکه طی دو سال اخیر، حضور شرکتهای خارجی در نمایشگاه نیز توانسته است دامنه اثرگذاری نمایشگاه را به کشورهای دیگر نیز تسری دهد. از همین رو، انتظار داریم انشاءالله در آیندهای نه چندان دور، نمایشگاه بینالمللی بورس، بانک و بیمه «FINEX» به یکی از مهمترین و پرمخاطبترین رویدادهای صنعت مالی و سرمایهگذاری در منطقه تبدیل شود و شاهد حضور گستردهتر فعالان بینالمللی در این رویداد مهم باشیم.
قدری هم به رویکرد رسانهای سازمان بپردازیم. برخی اعتقاد دارند که سازمان برای رسانهها محدودیتهایی ایجاد میکند که این محدودیتها با جریان آزاد اطلاعرسانی مغایر است. آیا شما این برداشت را قبول دارید؟
برای اینکه درخصوص این موضوع قضاوت کنیم، ابتدا باید ماهیت بازار سرمایه را مورد تحلیل قرار دهیم. توجه داشته باشید که بازار سرمایه، به دلیل ماهیت ویژه این بازار که شاید با کمتر حوزهای قابل مقایسه باشد، یک بازار تحت نظارت یا اصطلاحا Regulated است و یکی از مهمترین مواردی که در بازار سرمایه توسط همکاران بنده در مجموعه سازمان و شرکتهای تابعه، تحت نظارت قرار دارد، کم و کیف انتشار اطلاعات در این بازار است، چراکه انتشار اطلاعات حائز اهمیتی مثل اخبار داخلی شرکتها که بر وضعیت سودآوری و قیمت سهام آنها آثار قابلملاحظه دارد، اگر از مجاری رسمی و معتبر و به صورت یکسان برای عموم فعالان بازار منتشر نشود، منجر به عدم تقارن اطلاعاتی شده و به فرض صحت اطلاعات، زمینه کسب سود را برای عدهای خاص (و نه عموم سرمایهگذاران) فراهم میکند، حال آنکه فرض صحت اطلاعات نیز لزوما همواره محقق نمیشود و چه بسا اطلاعات غیرموثق و نامعتبر که منجر به تصمیمگیری نادرست برخی سرمایهگذاران میشود منتشر گردد. نکته مهم اینجا است که اینگونه ملاحظات، مواردی است که دقیقا براساس قوانین و مقررات، برعهده سازمان گذاشته شده است و سازمان مکلف است در
راستای صیانت از حقوق سرمایهگذاران و فراهمکردن بازاری کارآ، شفاف و منصفانه این الزامات را به اجرا گذارد. بخش عمدهای از آنچه ممکن است موجب نقد شود، همین موضوع است، بهعنوان مثال ممکن است سازمان از یک پایگاه خبری بخواهد تا بدون اخذ مجوزهای لازم مثل مجوز مشاور سرمایهگذاری، در برخی حوزهها مثل توصیه به خرید یا فروش یک سهم یا انتشار اخبار غیررسمی مربوط به یک شرکت خاص که بر قیمت سهام آن شرکت اثر قابلتوجه دارد، فعالیت نداشته باشد. این الزام نباید مخالفت با جریان آزاد اطلاعرسانی تلقی شود، چراکه همانطور که عرض کردم، بازار سرمایه ذاتا بازاری تحت نظارت است و نظارت در برخی اوقات، ممکن است الزاماتی نیز به دنبال داشته باشد، الزاماتی که پایبندی به آن برای همه فعالان و بازیگران بازار، ضروری است. بهجز اینگونه موارد که الزام قانونی و در راستای وظایف سازمان بورس است، بنده به جرأت ادعا میکنم که سازمان با اعتقاد جدی به لزوم بسط و گسترش فضای رسانهای و طرح نظرات و دیدگاههای موافقان و منتقدان در این حوزه، به رسالت حرفهای اصحاب رسانه احترام میگذارد و همانطور که بارها و بارها نیز ازسوی مسوولان بازار سرمایه اعلام شده
است، یکی از علل اصلی توسعه روزافزون این بازار و اعتماد مردم را نگاه دقیق، نقادانه و در عین حال حمایتی رسانهها از این بازار میداند. در عین حال، از همکاران خود در رسانهها نیز انتظار داریم پایبندی سازمان به برخی الزامات قانونی و مقرراتی را که به آن اشاره کردم، به معنای ایجاد محدودیت تصور نکنند و به سازمان در انجام وظایف خود یاری رسانند.
برخی مدیران سازمان بورس اعتقاد دارند خبرنگاران نباید به حوزههایی ورود پیدا کنند که بر قیمت سهم اثرگذار است، حال آنکه هر روز خبرگزاریها و سایتهای اینترنتی غیربورسی اخباری منتشر میکنند که اثرگذاری زیادی روی بازار سرمایه دارند، اما به نظر میرسد چون این خبرها در سرویسهایی غیر از بورس منتشر میشود، سازمان قادر نیست جلوی انتشار این اخبار را بگیرد و تنها به محدودیت رسانههای تخصصی فعال در بورس و یا خبرنگاران فعال در حوزه بورس میپردازد؟
مواردی که اطلاعرسانی درخصوص آنها براساس قوانین و مقررات، مستلزم اخذ مجوز است، کاملا مشخص است و این مصادیق، آنقدر هم موسع و متعدد نیست که اجرای آنها ازسوی رسانهها را محدودیت تلقی کنیم. آنچه در مقررات آمده، این است که مواردی مثل افشای اطلاعات نهانی اوراق بهادار شرکتها قبل از افشا از مجاری رسمی، انتشار اخبار درخصوص اطلاعات مهم شرکتها بدون ذکر منبع خبر یا به نقل از اشخاصی که مسوولیت رسمی در شرکت ندارند، ارائه پیشبینی از روند آتی عرضه و تقاضای اوراق بهادار و اظهارنظر درباره ارزش اوراق بهادار یا وضعیت آتی ناشر اوراق بهادار یا توصیه به خرید، فروش یا تشکیل سبد سهام بدون اخذ مجوز فعالیت مشاور سرمایهگذاری، مهمترین مواردی هستند که در راستای تقویت نظارت، ارتقای سطح کارآیی و عدالت در دسترسی به اطلاعات، باید صرفا از طریق مجاری مربوطه، مثل سامانه کدال یا شرکتهای مشاور سرمایهگذاری به بازار منعکس شوند. بنابراین مصادیق کاملا مشخص است، اما اتفاقی که در عمل رخ میدهد، این است که احتمال ورود رسانهها و پایگاههای اینترنتی تخصصی حوزه بازار سرمایه به مصادیقی که ذکر کردم و البته، اثرگذاری آنها بر روی مخاطبان خود که
عمدتا فعالان بازار هستند، بسیار بیشتر از سایر رسانهها است و طبیعتا ممکن است این تصور بهوجود آید که سازمان بر روی این رسانهها حساسیت بیشتری دارد، حال آنکه آنچه سازمان نسبت به آن حساس است، عمل به وظایفی است که قوانین و مقررات، در راستای ارتقای سطح کارآیی بازار سرمایه، برعهده سازمان گذاشته است. ضمن آنکه بار دیگر تاکید میکنم که این موضوع، به هیچ وجه به معنای محدودکردن فضای رسانهای نیست و اگر منصفانه قضاوت کنیم، حجم اخباری که هر روز در حوزه بورس منتشر میشود، شاید در مقایسه با اغلب حوزهها، بیشتر است و سازمان بورس نیز نه تنها از این رشد و توسعه فضای رسانهای استقبال میکند، بلکه با اقداماتی مانند تشکیل کمیته رسانه و تعامل مستمر با خبرنگاران بازار سرمایه، تلاش کرده است تا فضای رسانهای بورس را بیش از پیش تقویت کند.
آیا اساسا در پیش گرفتن چنین روشی یعنی نظارت بر بازار از طریق جلوگیری از انتشار اخباری که روی بازار اثرگذار است، کار درستی است و آیا بهتر نیست به جای وقت گذاشتن روی این موضوع، بر روی عمق بخشیدن به بازار کار کنیم، تا با یک خبر بالا و پایین نشود؟
به نظر من، هر موضوعی را باید در جای خود مورد بررسی قرار داد. سازمان به همان اندازه که وظیفه دارد تا در زمینه توسعه بازار و عمقبخشیدن به آن تلاش کند، به همان اندازه هم وظیفه دارد تا از کم و کیف اطلاعرسانی در این بازار، بهویژه در حوزه ناشران مراقبت به عمل آورد تا از حقوق و منافع سهامداران در این بازار صیانت شود. بهعلاوه، این برداشت که تصور کنیم که با عمیقتر شدن بازار، خبرها اثری بر روی تصمیم سرمایهگذاران ندارند نیز برداشت صحیحی نیست، زیرا به هر حال آنچه معیار اصلی تصمیمگیری سرمایهگذاران در بازار سرمایه است، اطلاعات است و به همان اندازه که اخبار و اطلاعات رسمی میتواند در تصمیمگیری سرمایهگذاران مؤثر باشد، اخبار غیررسمی، تایید نشده و شایعات نیز میتوانند در این زمینه اثرگذار باشند، بهعلاوه موضوعی که در بازار سرمایه اهمیت دارد و صرفا هم به بازار سرمایه کشور ما اختصاص ندارد، این است که اگر بر روند انتشار اطلاعات با اهمیت در مصادیقی که به برخی از آن اشاره شد، هیچگونه نظارتی صورت نگیرد، احتمال جهتدهی به رفتار سرمایهگذاران، بهویژه سهامداران خرد و حقیقی توسط سوءاستفادهکنندگان افزایش مییابد و
اولین گروهی که از این موضوع متضرر خواهند شد، سهامداران خرد هستند. بنابراین، باید نظارت بر روند انتشار اطلاعات با اهمیت در بازار توام با تلاش برای عمقبخشی هرچه بیشتر به بازار صورت گیرد تا اعتماد سرمایهگذاران به این بازار افزایش یابد.
آیا رویکرد رسانهای سازمان بورس در دولت یازدهم با گذشته تغییری خواهد داشت؟
همانطور که عرض کردم، اعتقاد ما همواره بر این بوده است که توسعه بازار سرمایه بدون توسعه فضای رسانهای، ممکن نیست، چراکه بازار سرمایه زمانی به نقش واقعی خود در اقتصاد دست خواهد یافت که همه ذینفعان این بازار، بهویژه سرمایهگذاران و سرمایهپذیران با نقش و کارکرد این بازار آشنا باشند و بتوانند از بازار سرمایه در جهت تامین انتظارات خود بهرهبرداری کنند و این موضوع، جز با توسعه رسانهها که نقش آگاهیبخشی و برقراری جریان دوسویه اطلاعات بین مسوولان بازار سرمایه و سایر ذینفعان این بازار و انتقال دیدگاهها، انتقادات، پیشنهادها و راهکارها به متولیان بازار سرمایه را برعهده دارند، امکانپذیر نیست. بنابراین در دولت جدید نیز به یاری خدا، در جهت تقویت این رویکرد حرکت خواهیم کرد، ضمن آنکه قصد داریم تا دغدغهها و برخی مصادیق که سازمان براساس قوانین و مقررات، نسبت به روند اطلاعرسانی آنها میبایست نظارت داشته باشد در تعامل با همکاران رسانهای، جمعبندی کنیم تا هیچگونه ابهامی در این خصوص وجود نداشته باشد.
در حال حاضرخود سازمان بورس دو رسانه دارد، یعنی کدال که اخبار شرکتها را منتشر میکند و سنا که اخبار کلان بازار سرمایه را پوشش میدهد، آیا فعالیت رسانهای سازمان بورس که اساسا یک نهاد ناظر است در این وسعت لازم و ضروری است و آیا انجام کار موازی رسانهای، در شأن یک سازمان نظارتی است؟
سامانه کدال وظیفه مشخصی دارد و آن، دریافت اطلاعات ناشران بهصورت الکترونیک و انتشار عمومی این اطلاعات، در اسرع وقت بهمنظور بهرهبرداری سرمایهگذاران است. بهرهگیری از چنین سامانهای، جزو وظایف و تکالیف قانونی سازمان است و به اذعان فعالان بازار سرمایه، راهاندازی سامانه کدال نقش بسزایی در ارتقای سطح شفافیت، نقدشوندگی و کارآیی بازار سرمایه داشته است. در مورد پایگاه اطلاعرسانی بازار سرمایه (سنا) نیز همانطور که بارها تاکید کردهایم، به اعتقاد ما پایگاه اطلاعرسانی بازار سرمایه ایران (سنا) نقش مکمل و نه رقیب را در فضای رسانهای ایفا میکند، به این معنا که با تعامل مستمر و پایداری که میان همکاران ما در پایگاه خبری سنا و سایر همکاران رسانهای در مطبوعات، خبرگزاریها، پایگاههای خبری و صدا و سیما وجود دارد، همواره تلاش کردهایم تا فضای عمومی رسانهای پیرامون مباحث مختلف و متنوع بازار سرمایه را بهگونهای تقویت کنیم، تا با ایجاد یک همافزایی و همکاری سازنده، شاهد توسعه فضای رسانهای در بازار سرمایه باشیم و به جرات میتوان ادعا کرد که خوشبختانه، به پشتوانه همین همکاری صمیمانه، نزدیک و در عین حال حرفهای که میان
واحد ارتباطات با رسانههای روابط عمومی سازمان و بهطور مشخص پایگاه خبری سنا با خبرنگاران و سایر فعالان خبری در سایر رسانهها وجود داشته است، امروز شاهد آن هستیم که اخبار و رویدادهای بازار سرمایه، در کمترین زمان ممکن و با حداکثر دقت، ازطریق رسانههای مختلف برای مخاطبان و ذینفعان بازار سرمایه منعکس شده و در عین حال، دیدگاهها، نقدها و پیشنهادهای کارشناسان و متخصصان بازار نیز ازطریق رسانهها، در اختیار مسوولان سازمان بورس و سایر ارکان بازار قرار میگیرد و لازم است در همین مصاحبه، از همه همکاران رسانههای مختلف که زمینه چنین همافزایی سازندهای را فراهم کردهاند، تشکر کنم.
در سال 90 ظاهرا توافقی با وزارت ارشاد انجام شد، مبنی بر این که سایتهای بورسی باید قبل از اخذ مجوز از وزارت ارشاد از بورس مجوز بگیرند. آیا امضای چنین تفاهمنامهای صحت دارد؟
خیر، توافقنامهای در این خصوص با وزارت ارشاد امضا نشده است. نکتهای که ما از وزارت ارشاد درخواست کردیم این بود که باتوجه به اینکه ثبت پایگاههای اینترنتی در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت ارشاد صورت میگیرد، همکاران ما در این ستاد هنگام ثبت پایگاههای خبری یا تحلیلی که در حوزه بازار سرمایه فعالیت میکنند، به مسوولان این پایگاهها این نکته قانونی را یادآور شوند که براساس قانون بازار اوراق بهادار، فعالیت در برخی حوزهها مثل ارائه تحلیل درخصوص وضعیت سهام یک شرکت خاص در آینده و پیشنهاد سبد سهام نیازمند دریافت مجوز شرکت مشاور سرمایهگذاری است و نیز براساس قانون بازار سرمایه، انتشار اطلاعاتی مانند اطلاعات نهانی شرکتهای پذیرفته شده در بازار سرمایه صرفا باید ازطریق سازمان و به صورت رسمی، صورت گیرد تا همه فعالان بازار، بهصورت یکسان به این اطلاعات دسترسی داشته باشند. بنابراین، هماهنگی ما با وزارت ارشاد صرفا درخصوص تبیین و شفافسازی مسوولیتهای قانونی مسوولان پایگاههای خبری فعال در حوزه بازار سرمایه بوده است و همانطور که در سوالات قبلی نیز پاسخ دادم، دامنه این الزامات قانونی که سازمان باید در راستای
صیانت از حقوق سرمایهگذاران به آن پایبند باشد، به هیچ وجه نافی فعالیت آزاد رسانهای در این حوزه نیست، کما اینکه سازوکارهای تعریف شده در سازمان بورس و اقداماتی مانند تشکیل کمیته رسانه بازار سرمایه، دقیقا با همین هدف بوده است که تعامل میان خبرنگاران بازار سرمایه و ارکان بازار، تقویت شود.
توجیه مدیران بورس همواره این بوده که بورس چون خاص است، باید خبرنگاران خط قرمزهایی را که بورس تعیین کرده رعایت کنند، آیا با این توجیه سایر نهادهای هم تراز بورس مثل وزارت نفت هم باید برای اهالی رسانه خط و مشی تعریف کنند؟ چقدر اعتقاد دارید که رسانهها به عنوان یک اهرم نظارتی باید عمل کنند و بورس هم از این مقوله مستثنی نیست؟ آیا اساسا سازمان بورس این را میپذیرد که رسانهها ناظر بر عملکرد آن هستند یا برعکس...؟
همانطور که به تفصیل توضیح دادم، حوزه بازار سرمایه با اغلب حوزههای دیگر، یک تفاوت اساسی دارد و این تفاوت نیز به ماهیت بازار سرمایه و نقش اطلاعات در این بازار بازمیگردد، زیرا انتشار غیرنظاممند و کنترلنشده برخی اطلاعات، نه تنها مثبت نیست، بلکه میتواند فضای عمومی در بازار سرمایه و اعتماد سرمایهگذاران به این بازار را مخدوش کند. اگر قرار باشد بهصورت مستمر، پایگاه تحلیلی در حوزه بازار سرمایه راهاندازی شود و هریک از این پایگاهها هم اقدام به توصیه به خرید یا فروش سهام برخی شرکتهای خاص یا درج برخی اخبار و گزارشهای غیرمعتبر درخصوص شرکتهای بورسی کنند، وضعیت آشفته و نابسامانی در فضای خبری بازار سرمایه حاکم خواهد شد و قطعا تصدیق میکنید که اولین منتقدان چنین شرایطی، خود فعالان بازار، سرمایهگذاران و رسانههایی خواهند بود که بهصورت حرفهای، در حوزه قلم فعالیت میکنند. بنابراین، آنچه شما از آن به خط قرمز یاد میکنید، از دید سازمان بورس برخی الزامات است که قانونگذار، در راستای صیانت از حقوق سرمایهگذاران و ارتقاء سطح کارآیی بازار سرمایه، سازمان را مکلف به اجرای آن کرده است و همانطور نیز که قبلا توضیح دادم،
این الزامات، کاملا مشخص و درعینحال محدود هستند و رعایت آنها به هیچ وجه به معنای محدود شدن فضای رسانهای نیست، بهعلاوه رویکرد سازمان نیز همواره تقویت و توسعه فضای رسانهای در بازار سرمایه بوده و از حجم اخبار و گزارشهایی که در این حوزه منتشر میشود، بهخوبی میتوان این رویکرد را متوجه شد.
ظرف 3 سال گذشته، سازمان بورس سعی کرد با تشکیل شورای اطلاع رسانی بورس و در ذیل آن کمیته اطلاع رسانی بورس با اهالی رسانه به تعامل رسیده که البته کارهای خوبی هم انجام شد و خود من هم که عضو این کمیته بودم، برخی پیشرفتها در حوزه رسانهای را احساس میکردم، اما به نظر میرسد برای تغییر رویکردهای رسانهای تلاش محسوسی انجام نشد. اساسا، دستاوردهای کمیته رسانه از نظر شما چیست؟
البته کمیته رسانه نیز اولین سال فعالیت خود را سپری کرده است و قطعا برای ادامه این مسیر، نیازمند ارزیابی مستمر کارکردهای کمیته و بهبود مستمر آنها است. اما بنده به جرأت میتوانم ادعا کنم که دستاوردهای کمیته رسانه به نسبت دوره عمر کوتاه این کمیته، بسیار ارزنده بوده است. در مدت یک سال فعالیت کمیته رسانه، اعضای کمیته رسانه بهصورت مستمر جلساتی داشته و ضمن ملاقات با اغلب مسوولان ارشد بازار سرمایه، از نزدیک دغدغهها و انتظارات خود را از مسوولان ارشد بازار سرمایه بیان کردند و خوشبختانه، در بسیاری از حوزهها نیز شاهد بودیم که بخش قابل توجهی از این دغدغهها، به نحو مقتضی مورد رسیدگی قرار گرفته است. در نقطه مقابل نیز مسوولانارشد بازار سرمایه با اعتقاد جدی به کمیته رسانه، برنامهها و دغدغههای خود پیرامون مسائل کلان بازار سرمایه را با فعالان رسانهای بورس در میان گذاشتند و ضمن بهرهگیری از دیدگاه اصحاب رسانه، در جهت همافزایی میان بازار سرمایه و رسانهها تلاش کردهاند. در مجموع، ارزیابی بنده از عملکرد کمیته رسانه، کاملا مثبت است، در عین حال باید توجه داشت که حدود یکسال از فعالیت این کمیته میگذرد و قطعا همه باید
کمک کنیم تا نقش و این کارکرد این کمیته در توسعه بازار سرمایه تقویت شود.
ارسال نظر