چالشهای پیش روی حسابرسی داخلی در ایران
علیرضا آقایی قهی * گسترش روز افزون واحدهای اقتصادی، توسعه فناوری ارتباطات و وجود تضاد منافع نیازهای نظارتی را بهوجود میآورد. این شرایط موجب شده است حرفه حسابرسی بهتدریج تلاش کند تا همگام با تغییرات فناوری در راستای نیازهای جامعه حرکت کند.
در این محیط استفادهکنندگان برای تصمیمگیری به اطلاعات متنوعی از جمله اطلاعات مالی درباره بنگاههای اقتصادی نیاز دارند. تضاد منافع و عدم دسترسی مستقیم استفادهکنندگان به اطلاعات از جمله عواملی هستند که موجب تقاضا برای خدمات حسابرسی شده است. ارزش اطلاعات برابر است با مزایای ایجاد شده منهای هزینههای صرفشده جهت ایجاد این اطلاعات.
در این محیط استفادهکنندگان برای تصمیمگیری به اطلاعات متنوعی از جمله اطلاعات مالی درباره بنگاههای اقتصادی نیاز دارند. تضاد منافع و عدم دسترسی مستقیم استفادهکنندگان به اطلاعات از جمله عواملی هستند که موجب تقاضا برای خدمات حسابرسی شده است. ارزش اطلاعات برابر است با مزایای ایجاد شده منهای هزینههای صرفشده جهت ایجاد این اطلاعات.
علیرضا آقایی قهی * گسترش روز افزون واحدهای اقتصادی، توسعه فناوری ارتباطات و وجود تضاد منافع نیازهای نظارتی را بهوجود میآورد. این شرایط موجب شده است حرفه حسابرسی بهتدریج تلاش کند تا همگام با تغییرات فناوری در راستای نیازهای جامعه حرکت کند.
در این محیط استفادهکنندگان برای تصمیمگیری به اطلاعات متنوعی از جمله اطلاعات مالی درباره بنگاههای اقتصادی نیاز دارند. تضاد منافع و عدم دسترسی مستقیم استفادهکنندگان به اطلاعات از جمله عواملی هستند که موجب تقاضا برای خدمات حسابرسی شده است.
ارزش اطلاعات برابر است با مزایای ایجاد شده منهای هزینههای صرفشده جهت ایجاد این اطلاعات. مزایای اصلی اطلاعات شامل کاهش در ابهامات موجود، بهبود در تصمیمگیریها و توانایی در طراحی و برنامهریزی بهتر فعالیتها است.
یکی از بازوهای نظارتی مدیریت در ارائه اطلاعات مناسب و قابل اتکا برای استفادهکنندگان، حسابرسان داخلی در سازمان است. محیط اقتصادی واحد تجاری برای اطمینان از رسیدن به اهداف خود، نیازمند نظارت مستمر و اطمینان از روند مطلوب شرایط است.
کسب اطمینان مدیریت از روند اثر بخش فعالیتها موجب میشود که فعالیتها در بهترین شرایط موجود انجام شده که خود نشانه روند مطلوب وضع شرکت است. وجود کنترلهای داخلی مناسب در محیط اقتصادی علاوه بر ایجاد اطمینان برای مدیریت از انجام فعالیتها بر اساس پیش بینیها در امور داخلی موجب افزایش قابلیت اعتماد گزارشگری مالی برای تصمیمگیرندگان نیز میشود.
طبق استانداردهای حسابرسی «کنترلهای داخلی فرآیندی است که بهوسیله مدیریت و سایر کارکنان طراحی و اجرا میشود تا از دستیابی به اهداف واحد مورد رسیدگی در زمینه قابلیت اعتماد گزارشگری مالی، اثر بخشی و کارایی عملیات و رعایت قوانین و مقررات مربوط، اطمینان معقول بهدست آید».
حسابرسان داخلی جزیی از کنترلهای داخلی شرکت، نقش نظارتی ایفا میکنند. موضوع ساختار کنترلهای داخلی ارتباط مستقیمی با حاکمیت شرکتی دارد.
در صورت استقرار قانون و مفاهیم نظام حاکمیت شرکتی در سازمان، ساختار کنترل داخلی مناسب نیز ایجاد میشود و نه تنها رسیدن به اهداف سازمان تسهیل میشود بلکه کارآیی عملیات نیز افزایش یافته و از وقوع بسیاری از تخلفات جلوگیری شده یا موجب کشف به موقع آنها خواهد شد.
تشکیل کمیته حسابرسی فعال که از اعضای غیرموظف هیات مدیره تشکیل شده باشد میتواند وظیفه نظارت بر حسن اجرای کنترلهای داخلی، انتخاب حسابرس داخلی و معرفی حسابرس مستقل به مجمع عمومی سهامداران را بر عهده داشته باشد. لازمه استقرار واحد حسابرسی داخلی فعال در سازمان وجود اهداف و راهبردهای تجاری و عملیاتی مدون شده است که کمیته حسابرسی با توجه به این اهداف و راهبردها کنترلهای داخلی واحد تجاری را طراحی و با بهکارگیری واحد حسابرسی داخلی بتواند از انطباق فعالیتهای سازمان با کنترلهای طراحی شده اطمینان حاصل کند.
کیفیت کار حسابرسی داخلی تابعی از طراحی دستورالعملهای مناسب شرایط هرکار، استقلال و بیطرفی حسابرسان داخلی، مهارت حرفهای و پایبندی مدیریت به استقرار و رعایت کنترلهای داخلی است. حسابرسان داخلی میتوانند نقش بازدارندهای در برابر سوءاستفادههای احتمالی داشته باشند، کنترلها را برای پیشگیری یا آشکار کردن تقلب و اشتباه بهبود بخشیده، تقلبها را کشف کنند و با شناسایی موارد اتلاف منابع و ناکارایی سبب صرفهجویی شوند.
تحقیقات نشان داده است شرکتهایی که بهترین دستورالعمل حسابرسی داخلی را دارند، آنها که رویههای پیشرو به کار میگیرند و با انتظارات و اهداف راهبردی مقرر توسط مدیریت و هیاتمدیره همگامند، عموما کنترلهای بهتری خواهند داشت.
وجود مرجعی ناظر نظیر انجمنهای حرفهای میتواند بر استانداردهای حسابرسی داخلی، آیین رفتار حرفهای، مدیریت واحد حسابرسی داخلی، تواناییهای حرفهای حسابرسان داخلی و صلاحیت حرفهای آنها تاثیر مناسبی داشته باشد. مرجع ناظر میتواند بر توانایی سیستم کنترل داخلی در امر بهینهسازی منابع و فعالیت شرکت تاثیر چشمگیری داشته باشد و مراحلی از حسابرسی را تحت تاثیر قرار دهد که با ارزیابی سیستم کنترل داخلی انجام میشود.
در حالت کلی به نظر میرسد چالشهای پیشروی حسابرسی داخلی در ایران، نبود استانداردهای حسابرسی داخلی مدون شده، استقرار نیافتن نظام حاکمیت شرکتی در بسیاری از شرکتها و به تبع آن نبود اهداف و راهبردهای تجاری و عملیاتی و نبود دستورالعملهای مناسب اجرای کار باشد که فرآیند حسابرسی داخلی را بدون برنامه و عدم درک علمی و عملی با مشکل مواجه ساخته است.
*عضو انجمن حسابرسان داخلی ایران
ارسال نظر