بررسی فرصتها و تهدیدهای جهانی شدن بورس تهران
وقتی که باید تهدید را فرصت کنیم
گروه بورس - سردار خالدی: براساس سیاستگذاریها و برنامهریزیهایی که از سوی تصمیمسازان اعمال میشود، نخستین گام برای کشورهای در حال توسعه برای ایجاد تغییرات مناسب تدوین استراتژی توسعه، بررسی کامل روند جهانی شدن و پیامدهای آن برای این کشورها در ابعاد مختلف است. در واقع در عصر حاضر، پدیده جهانی شدن در تمام حوزهها تاثیر گذاشته است، بازار سرمایه هم از این قاعده مستثنی نیست. حفظ بقا، دستیابی به توسعه اقتصادی و رقابت در سطح بینالمللی، نیازمند تغییر شرایط و همسو شدن با پدیده جهانی شدن است.
گروه بورس - سردار خالدی: براساس سیاستگذاریها و برنامهریزیهایی که از سوی تصمیمسازان اعمال میشود، نخستین گام برای کشورهای در حال توسعه برای ایجاد تغییرات مناسب تدوین استراتژی توسعه، بررسی کامل روند جهانی شدن و پیامدهای آن برای این کشورها در ابعاد مختلف است. در واقع در عصر حاضر، پدیده جهانی شدن در تمام حوزهها تاثیر گذاشته است، بازار سرمایه هم از این قاعده مستثنی نیست. حفظ بقا، دستیابی به توسعه اقتصادی و رقابت در سطح بینالمللی، نیازمند تغییر شرایط و همسو شدن با پدیده جهانی شدن است. بنابراین بورس اوراق بهادار کشور نیز باید خود را آماده ورود به عرصه جهانی کند. بازار سرمایه ایران به عنوان بخشی از ارکان اقتصادی کشور و البته در راس آن بورس اوراق و بورسهای کالایی (کالا و انرژی) متاثر از سندهای توسعه و چشم انداز نوشته شده برکنار از این تغییرات و تصمیمگیریها نیست. مسوولان بورس بر این باورند «برنامهریزی برای بینالمللی کردن بورس تهران و شرایط رو به توسعه» به عنوان سرفصل فرصتهای جهانی شدن بورس چند سالی است که به صورت جدی دنبال میشود که البته موانع متعددی برای تکمیل فرآیند جهانی شدن بورس مطرح میشود و یکی از با اهمیتترین آنها تفاوت ساعت کار و روزهای کاری بورسهای جهانی با بورس ایران است. مانع دیگر پیوند بورس تهران با سایر بورسهای منطقه و جهان مشکل ارزشیابی تعدیل شده با نرخ تورم و نرخ بهره است و البته دیگر مساله قابل طرح نرخ تسعیر ارز داخلی و خارجی است زیرا هنگامی که سرمایهگذاران در سهام سایر کشورها سرمایهگذاری کنند، درگیر ریسک تسعیر نرخ ارز نیز میشوند.
اگرچه فقدان تنوع ابزارهای مالی در بورس تهران از تفاوتهای اصلی بازار سهام ایران با بورسهای دیگر نام برده میشود اما به نظر میآید لازمه حضور در فرآیند جهانی شدن (برخی با نگاهی نقادانه بر فرآیند «جهانیسازی» تاکید میکنند) و قرار گرفتن در مسیر فرصتها علاوه بر اینکه باید همراستا و همسو با فرآیند جهانی شدن (با تاکید بر شناخت تهدیدها) گامهای اساسی برداشته شود بلکه رشد و توسعه زیر ساختها از جمله فنآوری سیستمهای ارتباط از راه دور و معاملاتی به عنوان یکی از زیربناهای اصلی جهانی شدن مد نظر قرار گیرد.
براساس آنچه که نخبگان از آن یاد میکنند «تا زمانی که بسترهای لازم یک پیوند درست و منطقی ایجاد نشود، سرمایهگذاریهای بورسی در کشورهای دیگر به طور گسترده قابل پیاده شدن نخواهد بود و عمدتا در حد حرف باقی خواهد ماند» اما صحبت حاضر تنها بحث فرصتها در شرایط فعلی بازار سرمایه و در مواجهه با فرآیند جهانی شدن نیست بلکه مساله تهدیدهایی نیز هست که میتواند مانعی جدی در برابر فرصتهای جهانی شدن قلمداد شود و ضرورت توجه به هر دوی آنها را در ارکان بازار سرمایه ایجاد کند. در همین خصوص پیرامون «فرصتها و تهدیدهای جهانی شدن بورس تهران» با علی ابراهیمنژاد یکی از کارشناسان بازار سرمایه که دکترای مدیریت مالی خود را در یکی از دانشگاههای ایالات متحده گذرانده به گفت و گو نشسته ایم که این مصاحبه در پی آمده است.
علی ابراهیمنژاد در ابتدای صحبتهایش درباره دلایل اینکه بورس تهران بدون ارتباط با کشورهای دیگر چگونه در کارزار بحران مالی جهان توانسته پیشتاز بازدهی سرمایهگذاری در کشور باشد؟ اظهار کرد: در رابطه با ارتباط بورس تهران با سایر کشورها و به عبارتی بینالمللی شدن آن، باید منظور از بینالمللی یا جهانی شدن را به درستی مشخص کنیم. حداقل سه برداشت می توان داشت: برداشت اول این است که اقتصاد ایران تبدیل به یک اقتصاد جهانی شود که به تبع آن شرکتهای بورسی (و غیربورسی) در بازارهای بینالمللی حضور فعالتر و پر رنگ تری داشته و در نتیجه منافع آنها تاثیرپذیری بیشتری از مولفههای تاثیرگذار بر اقتصاد بینالملل خواهد داشت. بنابراین، پیوستن اقتصاد ایران به فرآیند جهانی شدن از طریق آزادسازی اقتصادی و حضور شرکتهای ایرانی در بازار بینالمللی و حضور شرکتهای بینالمللی در بازار ایران به نوعی بورس تهران را نیز با بورسهای جهانی همراستا میکند.
این تحلیلگر بازار سرمایه در ادامه صحبتهایش افزود: برداشت دوم این است که صرف نظر از حضور یا عدم حضور شرکتهای ایرانی در بازارهای بینالمللی، امکان خرید و فروش سهام در سایر بورسها برای سرمایهگذاران ایرانی فراهم شود. به عبارت دیگر، بستری فراهم شود که سرمایهگذاران ایرانی بتوانند با مراجعه به شرکتهای کارگزاری در کشورمان مثلا در بورس ترکیه سرمایهگذاری کنند و بالعکس، سرمایهگذاران ترک بتوانند از طریق کارگزاریهای این کشور در بورس تهران خرید و فروش کنند. تاکنون بورس تهران با کشورهایی همانند پاکستان، ترکیه، اندونزی و اخیرا کره جنوبی چنین تفاهم نامههایی را امضا کرده که البته هنوز اجرایی نشده است.
وی با اشاره به اینکه برداشت سوم از جهانی شدن بورس تهران (که بی ارتباط به برداشت دوم نیست) این است که امکان تامین مالی شرکتهای ایرانی از سایر بورسها و تامین مالی شرکتهای خارجی از بورس تهران فراهم شود، تصریح کرد: به عبارت دیگر، امکان درج (listing) شرکتها در سایر بورسها نیز فراهم شود. چون مانع مشخصی برای درج شرکتهای ایرانی در سایر کشورها وجود ندارد و اگر قوانین بورس آن کشور پذیرای شرکتهای خارجی باشند، شرکتهای ایرانی نیز می توانند با رعایت قوانین و احراز شرایط لازم، سهام خود را در سایر بورسها عرضه کرده و جذب سرمایه کنند.
ابراهیمنژاد با بازگشت به گفتههای قبلی درباره پیشتازی بورس تهران گفت: بورس تهران بر اساس هر سه برداشت ذکرشده، تا حد زیادی جدا از سایر کشورها و اقتصاد بینالملل است. البته با وجود این انفکاک ظاهری، به دلیل آنکه بخش بزرگی از شرکتهای بورسی ما از تولیدکنندگان مواد اولیه صنعتی (Commodities) هستند، خواه ناخواه از نوسانات قیمتهای جهانی این کالاها متاثر می شوند. در عین حال، در مورد اینکه چرا بهرغم جدا بودن بورس تهران از سایر کشورها، بازدهی قابل توجهی به خصوص در یک سال اخیر حاصل شده است. این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه به نظرم بخش عمدهای از این بازدهی بالا با توجه کردن به تورم بسیار بالا و کاهش شدید ارزش پول ملی در دو سال اخیر قابل توضیح است، خاطرنشان کرد: به عنوان مثال، در شهریور ماه سال ۱۳۹۰ قیمت دلار نزدیک یک هزار و ۲۰۰ تومان بوده و هم اکنون در محدوده ۳ هزار تا ۳ هزار و ۲۰۰ تومان است که به عبارتی، حدود ۷/۲ برابر شده است. در طی این مدت، شاخص کل از حدود ۲۶ هزار واحد به نزدیک ۶۰ هزار واحد رسیده و تنها ۳/۲ برابر شده است. این یعنی اینکه، اگر شما دو سال قبل یک دلار در بورس تهران سرمایهگذاری کرده بودید، سرمایه شما امروز مبلغی کمتر از یک دلار ارزش دارد یا به عبارتی زیان کرده اید.
وی در ادامه تصریح کرد: بنابراین، بازده ریالی قابل توجه در بورس تهران لزوما به معنای موفق بودن اقتصاد یا شرکتهای بورسی ما نیست و این مقایسه غلطی است که به طور مداوم شاهد آن هستیم، اما اینکه چرا از ابتدای امسال بازدهی بورس در مقایسه با سایر بازارها مانند ارز و طلا قابل توجه بوده، دلیل این است که انعکاس کاهش ارزش پول ملی در بورس تهران با یک فاز تاخیری انجام شد و زمان قابل توجهی لازم بود تا سرمایهگذاران با اطمینان از ثبات قیمت ارز در سطوح بالا، ارزش جدید و بالاتر شرکتها را در تحلیلهای خود لحاظ کرده و به راحتی بپذیرند.
وی در پاسخ به این سوال که چه زیرساختهایی برای برقراری ارتباط با بازارهای سرمایه در کشورهای دیگر لازم است؟ گفت: ملزومات برقراری ارتباط با بازارهای سرمایه سایر کشورها را میتوان حداقل در سه بخش زیرساختهای قانونی، تکنولوژیک و فرهنگی جستوجو کرد؛ اولا لازم است بسترهای قانونی برای این ارتباط فراهم شود. امضای تفاهمنامه با سایر بورسها که قبلا به آن اشاره شد از این جنس است. ثانیا بستر تکنولوژیک لازم برای ارتباط بورسها نیز عامل مهم دیگری است که با توجه به روز بودن نرمافزارهای مورد استفاده در بورس تهران، بخش عمدهای از این موانع به سادگی قابل حل است.
وی در ادامه تاکید کرد: به عنوان یک مثال دیگر، شما نمی توانید خود را یک بورس بینالمللی بنامید اگر ساعات کاری معاملات تنها سه ساعت در روز باشد که با بخش عمدهای از بورسهای جهانی همپوشانی ندارد. در بورسهای پیشرفته جهان، ساعات کاری معاملات دو تا سه برابر محدوده زمانی بورس تهران بوده و به علاوه، در تمام ساعات شبانه روز امکان وارد کردن سفارشات برای معامله گران برقرار است. در حالی که در بورس تهران تنها نیم ساعت قبل و بعد از ساعت معاملات، امکان وارد کردن سفارشات به سیستم وجود دارد.
ابراهیم نژاد در ادامه پاسخ به ملزومات ارتباط بورس تهران با دیگر بازارهای جهانی گفت: زیرساختهای فرهنگی لازم نیز از عوامل مهمی هستند که شامل آشنایی سرمایهگذاران ایرانی با فضای سرمایهگذاری بینالمللی و همچنین آشنا شدن سرمایهگذاران و شرکتهای خارجی با پتانسیلهای بورس تهران است.
این کارشناس بازار سرمایه درباره اینکه در حوزه قوانین و مقررات چه شرایطی باید احراز شود و نزدیکترین بورسها به بازار سرمایه ایران چه کشورهایی هستند اظهار کرد: واقعیت این است که بورس تهران در مقایسه با بورسهای جهان، بسیار کنترل شده و دارای قوانین و محدودیتهای فراوانی برای معامله گران است. مضاف بر اینکه متاسفانه نهاد نظارتی بازار نیز در استفاده از اختیارات گسترده خود بی محابا عمل می کند. وی تصریح کرد: تصور کنید یک شرکت خارجی قبل از تصمیم برای عرضه سهام در بورس تهران بداند که دامنه نوسان چهار درصدی، حجم مبنا، احتمال توقفهای چندین ماهه و حتی بعضا اعمال نفوذ در تصمیم شرکت برای اعلام پیشبینی سود آتی یا میزان تقسیم سود وجود دارد. طبیعتا تمایل وی برای حضور در بورس تهران بسیار کاهش پیدا خواهد کرد.
ابراهیمنژاد با بیان اینکه هیچ کس طرفدار آزاد شدن یک شبه بورس تهران نیست، اما انتظار این است که با بزرگ تر شدن و بلوغ هرچه بیشتر بازار، نهاد ناظر نیز دخالتهای خود را به حداقل ممکن کاهش دهد، افزود: متاسفانه، به نظر می رسد اولویت اصلی نهاد نظارتی بازار به جای افزایش کارآیی (efficiency) صرفا جلوگیری از افت بازار است. به عبارت دیگر، اگر یک شرکت به دلایلی دچار کاهش شدید سودآوری شده است، اولویت نهاد نظارتی بایستی فراهم کردن بستری برای نزدیک شدن سریعتر قیمت سهام آن شرکت به ارزش ذاتی آن باشد و نه صرفا جلوگیری از افت قیمت سهام.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: محدودیتهای موجود در بورس تهران که به برخی از آنها اشاره شد، نه تنها تاثیر قابل توجهی در کاهش نوسانات بازار ندارند، بلکه تنها منجر به کاهش نقدشوندگی و در نتیجه افزایش صرف ریسک و به تبع آن افزایش هزینه تامین مالی از بورس برای شرکتها می شوند. بنابراین، هماهنگ ترشدن قوانین و مقررات با استانداردهای بینالمللی یکی از الزامات جهانی شدن بورس تهران است. ابراهیم نژاد در ادامه عنوان کرد: رابطه نسبتا معناداری میان سطح توسعهیافتگی یک اقتصاد و بازار سهام آن وجود دارد و بورس تهران نیز مشابهتهای زیادی با سایر بورسها در اقتصادهای همتراز با اقتصاد ایران دارد.
وی درباره اینکه ارتباط با دیگر بازارهای سرمایه چه مزایایی برای معاملهگران به دنبال دارد گفت: یکی از مهمترین مزایای دسترسی به بازارهای دیگر، امکان تنوع بخشی و کاهش ریسک سیستماتیک است. همانطور که اشاره شد، در دو سال اخیر، مهم ترین ریسک سیستماتیک بورس ایران، نوسانات ارزی و تورم بوده است که اگر سرمایهگذاران امکان سرمایهگذاری در سایر بورسها را داشتند میتوانستند با تنوع بخشی، تا حدی این ریسک را کاهش دهند.
وی تصریح کرد: ثانیا، امکان سرمایهگذاری در بورسهای دیگر، به نوعی فرآیند انتقال دانش نیز منجر می شود. به عبارت دیگر، فعالیت در بورسهای بینالمللی قواعد بازی در این بازارها را به سرمایهگذاران میآموزد که فواید زیادی برای بورس کشورمان به همراه خواهد داشت.
ابراهیم نژاد در پایان درباره اینکه آیا با ارتباط با بورسهای دیگر امکان معامله سهام شرکتهای داخلی در کشورهای دیگر فراهم خواهد شد تصریح کرد: همانطور که گفته شد، یکی از وجوه بینالمللی شدن بورس کشورمان، امکان حضور شرکتهای خارجی در بورس تهران و نیز عرضه سهام و تامین مالی شرکتهای ایرانی از بورسهای بینالمللی خواهد بود.
ارسال نظر