برخی انتظارات از سازمان حسابرسی

عباس هشی

۱ - جامعه حسابداران رسمی ۱۴۷۰ عضو دارد که متشکل از (الف) ۷۷۵ نفر حسابدار رسمی (شریک موسسه و حسابدار رسمی شاغل انفرادی) و حدود ۱۵۵ نفر هم در استخدام آنها هستند،‌ (ب) تعداد ۲۷۸ نفر حسابدار رسمی در استخدام سازمان حسابرسی (که مشمول بر مقررات انضباطی جامعه نمی‌باشند، سازمان عضو جامعه نیست) و ۲۱۷ نفر هم شاغل غیرانفرادی. ۲ - تمامی بار زحمت، حسابرسی صورت‌های مالی و خدمات مورد نیاز دولت و مردم و بانک‌ها و وزارت دارایی بر دوش ۷۷۵ نفر فوق بوده است. تمامی نظارت بر عملکرد حسابداران بر شرکا و حسابدار رسمی ۵۷۰ نفر فوق است و قاعدتا در شورای‌عالی جامعه که تصمیم‌گیر سیاست کلان و سرنوشت حسابرسی کشور است، باید حضور موثر داشته باشند. ضمن آنکه حضور نمایندگان از دیگر گروه‌های شاغل در سازمان و غیرشاغلان (که در سازمان مالیاتی، دانشگاه و دستگاه‌های دولتی فعالند) از نظر اعتلای حرفه ضروری است.

۳ - به‌موجب تبصره ۴ قانون سال ۱۳۷۲، دستگاه‌های دولتی می‌توانند از خدمات سازمان حسابرسی (حسابرسی مستقل دولتی) و یا اعضای جامعه حسابداران رسمی استفاده کنند که در متن قانون هم استفاده از خدمات گزارش‌های حسابرسی اعضای جامعه تکلیف شده است. بنابراین سازمان حسابرسی و اعضای جامعه از نظر کار حسابرسی رقابت هم هستند، ضمن آنکه به‌موجب قانون برنامه سوم و چهارم باید تصدیگری حسابرسی دولتی کاهش یابد و حسابرسی خصوصی رشد کند.

۴ - در این شرایط انتظار از سازمان حسابرسی است که انحصار طلبی نکند، نقش قیم را برای جامعه بازی نکند و به بقیه اعضای اصلی جامعه به‌شرح فوق اجازه حضور در شورای‌عالی بدهد و با ارائه لیست از بین حسابداران رسمی عضو سازمان

(۸ نفر) سعی بر کسب اکثریت شورا نکنند ضمن آنکه از بین حسابرسان خارج از سازمان هم افرادی را انتخاب کنند که در خدمت سازمان باشند (به‌جز دو مدیر دولتی که شخصیت مستقل دارند). اگر قرار بود حسابرسی کشور تحت نظارت سازمان باشد، به‌طور قطع که قانون‌گذار، قانون سال ۱۳۷۲ را تدوین نمی‌نمود بلکه همان رویه شخص حقیقی زیرنظر هیات نظارت را ادامه می‌دادند!

این نوع برخوردهای گروه حسابدار در سازمان، در یک جامعه حرفه‌ای دور از انتظار است اعضای جامعه حسابداران رسمی انتظار دارند که سازمان حسابرسی بالاخره بپذیرند که حسابرسی خصوصی شکل گرفته و باید تداوم یابد،‌ باید حسابدار رسمی شاغل که تمای بار مسوولیت اعم از کار،‌ شغل، ‌زندگی، آبرو و نظارت و غیره بر دوش آنها است در سرنوشت خود سهیم باشند و با حضور موثر در شورای‌عالی در تصمیم‌گیری برای سرنوشت خود سهیم باشند.

‌این عزیزان در سازمان به‌خوبی می‌دانند که نباید حسابداران رسمی که از نفر حرفه‌ای، آیین رفتار حرفه‌ای، ارائه لیست ساعت کار به سازمان، اشتغال در دیگر موسسه به‌طور شریک، که خلاف اصول و آیین‌ رفتار حرفه‌ای را انتخاب نکنند. این عزیزان عملکرد ۶ ساله کاندیدها را به‌عنوان دبیر کل، عضو شورای‌عالی، فعال بازار سرمایه و غیره زیر ذره‌بین دارند و از عملکرد آنها در حسابرسی صورت‌های مالی و خدمات حرفه‌ای اعم از منطقی یا بعضا غیرمنطقی آگاهند و باید در معرفی افراد دقت نکنند، عدم اعمال نظارت در دوره اول شورای‌عالی، صدور دو مجوز موسسه حسابرسی به چندنفر خاص، عدم نظارت بر کار همزمان تهیه صورت‌های مالی، خدمات حسابداری و سیستم با کار حسابرسی تماما بر علیه جامعه مورد بهره‌برداری قرار گرفته است. دبیر کل دوره دوم، نظارت را اجرا نموده بدون تبعیض عضو شورای‌عالی و یک عضو ساده را مشمول نظارت نمود. کمیته‌‌ها رای دادند چرا باید اجازه بدهیم نسبت به عملکرد نظارتی این‌طور توهین شود.

از سازمان حسابرسی به‌عنوان شیخ‌الشیوخ حسابرسی دولتی انتظار داریم ایجاد زمینه انتخاب آزاد را فراهم کند (نه قیم) حصول اطمینان از جلوگیری از به‌وجود آمدن انحصار و جلوگیری از اظهارنظر شخصی کند، نه اینکه بگویند فقط اعضای لیست سازمان صلاحیت دارند و غیره، آگاهی رسانی به اعضا از نقطه‌نظر اینکه گروه‌های فعال در انتخابات چه کسانی هستند و اصولا چند نفرند که این چنین لیست می‌دهند؟ باید خط مشی سازمان باشد نه قیمی.

انحصار حسابرسی دولتی از مشکلات اقتصاد دولتی بود. در آن سال‌ها حسابداران به‌عنوان شخص حقیقی در خدمت سازمان بودند، نظارت هم بر سازمان بود. به‌نظر می‌رسد که این تفکر هنوز در سازمان وجود دارد که باید از طریق حضور در شورای‌عالی جامعه بر فعالیت حسابرسی اعضای جامعه نظارت نمود؟‌ قیم جامعه حسابداران رسمی این تفکر تاکی!؟