دیدگاه
تجویز نادرست برای بازار بیمار
در ادبیات مالی برای تشریح وضعیت بازار سهام از دو صفت «گاوی» و «خرسی» استفاده میشود. وجه تسمیه این دو صفت نیز به خصایص این دو حیوان باز میگردد. به این معنا که گاو برای حمله به سمت مهاجم خود، با حرکت سر از پایین به طرف بالا واکنش نشان میدهد که به همین علت در زمانی که بورس در حالت رونق و صعود قیمتها و شاخصها قرار دارد، از واژه بازار گاوی (Bull Market) استفاده میشود.
علیرضا کدیور
در ادبیات مالی برای تشریح وضعیت بازار سهام از دو صفت «گاوی» و «خرسی» استفاده میشود. وجه تسمیه این دو صفت نیز به خصایص این دو حیوان باز میگردد. به این معنا که گاو برای حمله به سمت مهاجم خود، با حرکت سر از پایین به طرف بالا واکنش نشان میدهد که به همین علت در زمانی که بورس در حالت رونق و صعود قیمتها و شاخصها قرار دارد، از واژه بازار گاوی (Bull Market) استفاده میشود. به همین صورت به دلیل رفتار خرس که به صورت حرکت دست از بالا به سمت پایین است به بازار راکد و کاهشی در اصطلاح بازار خرسی (bear Market) اطلاق میشود.
از ویژگیهای بازار گاوی هجوم سرمایهگذاران برای خرید سهام، افزایش تقاضا، ایجاد صفهای خرید، رشد قیمتها و به تبع آن رشد شاخصها است. این حالت تا زمانی ادامه پیدا میکند که در نهایت به دلیل رشد بی سابقه قیمت سهام شرکتها، در اصطلاح حباب قیمتی (Bubble) شکل میگیرد. در حالت ایجاد حباب، به واسطه کاهش تحلیلگری در خرید سهام، قیمتها فاصله زیادی از ارزش ذاتی شرکت پیدا میکنند. همچنین تشکیل صفهای خرید و ازدیاد تقاضا باعث میشود که شرکتها پس از افزایش سرمایه، بدون افت قیمت معامله شوند و تشکیل مجامع سالانه و تقسیم سود نقدی نیز در عوض کاهش قیمت، منجر به افزایش قیمت سهام میشود. فرآیندی که طی سالهای ۸۲ و ۸۳ به وفور در بورس تهران مشاهده شد. از دیگر خصایص این دوره افزایش سرمایه مکرر شرکتهای بورسی و سبقت گرفتن قیمت سهام شرکتهای سرمایهگذاری از ارزش خالص داراییها (NAV) است.
اما در نقطه مقابل با بروز بازار خرسی، تمایل سرمایهگذاران به عرضه سهام و خروج از بورس تشدید میشود که در نتیجه آن کاهش تقاضا و افزایش عرضه سهام، تشکیل صفهای فروش و افت قیمتها به وقوع میپیوندند. تداوم این وضعیت میتواند منجر به سقوط قیمت سهام به کمتر از ارزش ذاتی، کاهش قیمت بیش از میزان سود تقسیمی در مجامع سالانه و پیشی گرفتن ارزش خالص داراییهای شرکتهای سرمایهگذاری از قیمت سهام آنها شود. شرایطی که بورس تهران از اواخر سال ۸۳ تاکنون از آن رنج میبرد. یکی از دلایل بروز وضعیت بالا نیز همانند بازار گاوی نبود تحلیلگری در بین سرمایهگذاران است. حال در زمان تشکیل بازارگاوی، به دلیل افزایش تقاضا برای خرید سهام، راهکارهایی همچون پذیرش سهام جدید در بورس و افزایش نرخ سود سپردههای بانکی و اوراق قرضه اتخاذ میشود، چرا که عرضه سهام جدید در حقیقت میتواند به عنوان سدی در برابر تقاضای افسارگسیخته عمل کند و از هجوم سرمایهگذاران به سمت سهام موجود جلوگیری کند و افزایش نرخ سود سپردههای بانکی نیز میتواند به عنوان مشوقی برای ترغیب برخی از سرمایهگذاران نسبت به خروج از بازار سرمایه و ورود به بازار پولی تلقی شود.
حال در شرایط فعلی که بورس تهران در حالت بازار خرسی حاد به سرمیبرد که نشانههای آن سقوط ارزش سهام اکثر شرکتها به کمتر از ارزش جایگزینی، سقوط قیمت سهام شرکتها در مقطعی که معمولا رشد قیمتها اتفاق افتاده، افت قیمت سهام شرکتها به میزانی بیش از سود تقسیمی در مجامع سالانه، افت P/E برخی از شرکتها به سطحی کمتر از دو واحد و تشکیل صفهای سنگین فروش سهام است، عرضه سهام شرکتهای بزرگ دولتی به مثابه تجویز داروی نادرست برای بازار سرمایه است. به بیان دیگر دارویی که باید در زمان رونق بازار به منظور جلوگیری از ایجاد حباب قیمتی مورد استفاده قرار گیرد، به نادرست در شرایط فعلی تجویز شده است.
از طرف دیگر بورس تهران درحالحاضر به مانند بیماری است که با وجود ناتوانی مفرط، به اصرار پزشکان در حال اهدای خون است.
وضعیتی که نه تنها نمیتواند به بهبود آن منجر شود، بلکه میتواند شرایط را وخیمتر از وضع کنونی کند.رکودی که به عنوان نمونه پس از عرضه سهام دو شرکت ملی صنایع مس ایران و فولاد مبارکه اصفهان تشدید شد.
یکی از دلایل تشدید این رکود نیز این است که دولت به عنوان فروشنده سهام، به دلیل عدم تزریق مجدد سرمایه جذب شده ناشی از فروش به بازار سرمایه، در عمل به مانند پزشک خونگیرنده از بیمار نحیف عمل کرده است. همچنین به دلیل عدم تبعیت از متغیرهای اقتصادی همچون نرخ تورم و کاهش دستوری نرخ سود تسهیلات بانکی، در عمل راهکار دیگر ایجاد رونق در بازار سرمایه که همانا کاهش نرخ سود سپردههای بانکی است، نیز نمیتواند محقق شود و در صورت تحقق جزیی نیز سپردههای خروجی از بانکها به سمت سایر بازارهای رقیب رهنمون خواهد شد.
به بیان دیگر بورس به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای کنترل نقدینگی، به دلیل کاربرد مجموعه تصمیمگیری نادرست نه تنها نتوانسته نقش خود را به درستی ایفا کند، بلکه باعث افزایش نقدینگی در سطح جامعه شده است.
به نظر میرسد بورس تهران درحالحاضر بیش از ریسکهای سیاسی، نیازمند حمایت عملی مسوولان دولتی است.حمایتی که نه به صورت لفظی بلکه باید در عمل از طریق سیاستگذاریهای صحیح صورت گیرد و این به معنای تغییر کلی در مجموعه تصمیمگیری اقتصادی دولت است.بورس تهران مدتی است که از بیماری رنج میبرد و نیازمند یک تیم پزشکی حاذق است.
ارسال نظر