دیدگاه
موانع سرمایهگذاری خارجی در بورس
وقتی درباره بررسی موانع سرمایهگذاری خارجی در ایران و بورس بحث میشود، پیشفرض توسعه رفع موانع سرمایهگذاری خارجی در ایران لحاظ شده است.
جواد بستانیان*
وقتی درباره بررسی موانع سرمایهگذاری خارجی در ایران و بورس بحث میشود، پیشفرض توسعه رفع موانع سرمایهگذاری خارجی در ایران لحاظ شده است. علل نیاز به جذب سرمایهگذاری خارجی را به طور عمده در نیاز به انتقال دانش فنی و دانش مدیریت در یک بعد و منابع مالی موردنیاز برای توسعه اقتصادی در بعد دیگر مطرح میکنند. هر دو علت یاد شده، مستلزم سرمایهگذاری در واحدهای جدید اقتصادی است، در حالی که ملاحظه میشود سرمایهگذاران خارجی تمایل چندانی نسبت به اینگونه سرمایهگذاریها نشان نمیدهند، مگر آنکه این مشارکت وسیلهای برای فروش بیشتر آنها در زمینه ماشینآلات، مواد اولیه یا دانش فنی باشد. یعنی سرمایهگذار خارجی این سرمایهگذاری را به منظور فروش آسانتر محصولات و خدمات خود انجام میدهد و به گونهای عمل میکند که سهم خود را از سرمایهگذاری با سود حاصل از فروش تامین کند و در حقیقت منابع مالی جدیدی به طرحهای سرمایهگذاری خود تزریق نکند.
سرمایهگذاری خارجیها در بورس به معنای تملک داراییهای سرمایهای کشور توسط آنها است که در حال حاضر وجود دارد و در حال بهرهبرداری و سودآوری است، ضمن آنکه باز هم مشاهده میشود که سرمایهگذاران خارجی به دنبال دستیابی به بازار جدیدی برای محصولات، مواد اولیه و حقالامتیاز نام تجاری خود هستند که علاوهبر آن که تولید جدیدی اضافه نمیشود، بلکه با استفاده از نام تجاری و شیوههای بازاریابی کالای موجود را که قبلا تولید میشد، اینک با بهایی بیشتر و در حجم بیشتر به فروش میرسانند. در نتیجه فروش واحدهای موجود و در حال تولید، موجب توسعه اقتصادی کشور نخواهد شد و به جز وابستگی به نام و مواد اولیه آن سرمایهگذاران، رهاورد دیگری برای کشور نخواهد داشت. به عنوان مثال میتوان به خرید کارخانههای تولید روغننباتی و مواد شوینده توسط سرمایهگذاران خارجی اشاره کرد. کارخانههایی که نزدیک به چهل سال است در حال تولید محصول هستند و ورودی سرمایهگذاران خارجی هیچ ارزش اقتصادی برای کشور ایجاد نکرده است.
برای سرمایهگذار خارجی که قدرت انتخاب بین کشورهای مختلف را دارد، سرمایهگذاری در کشوری مثل ایران، به معنی آن است که سود نهایی حاصل از آن سرمایهگذاری بیش از تمام امکانات موجود در سراسر دنیا است، آن هم در شرایطی که وقتی از سود نام برده میشود، منظور همه عوامل از جمله محاسبه ضریب ریسک در کشور است و ایران در جایگاه کشورهای با ریسک بالا قرار میگیرد. یعنی اگر سرمایهگذار خارجی در کشورهای بدون ریسک انتظار سود ۱۰درصدی را از سرمایهگذاری خود دارد، با اعمال ضرایب ریسک ایران، سود مورد انتظار او به مراتب بیشتر است و ممکن است به بیش از ۳۰درصد در سال برسد. این ریسک شامل ریسکهای سیاسی و اجتماعی براساس اعلام موسسات بینالمللی، ریسک ناشی از مقررات متفاوت کشور مانند قانون کار و تامین اجتماعی و ریسک ناشی از کاهش ارزش پول محلی یعنی تغییرات نرخ ارز میشود. با احتساب همه ریسکهای بالا باید سرمایهگذار سود بیشتری به دست آورد تا برای او سرمایهگذاری در ایران توجیهپذیر شود.
با توجه به این که سود مورد انتظار سرمایهگذار خارجی بیش از انتظاری است که سرمایهگذاران داخلی دارند و علاوهبر آن دولت برای تشویق سرمایهگذاری خارجی مجبور به تضمین چگونگی بازگشت سود و اصل سرمایهگذاریهای آنان میشود، تشویق به انجام این سرمایهگذاری، مگر در مواردی که در واحدهای جدید با فناوری سطح بالا باشد، در نهایت به زیان کشور است. از نظر اجتماعی و فرهنگی هم ملاحظه میشود که ورود سرمایهگذاری خارجی به کشور با اشکال گوناگون موجب شده است که فرهنگ اقتصادی مصرف کشور تغییر کند. به عنوان مثال مواد شوینده با نامهای خارجی جایگزین نامهایی شده که سالها آشنای مردم ایران بوده است.
جذب سرمایهگذاران خارجی به شرطی مطلوب و از نظر اقتصادی با صرفه است که از تمام امکانات سرمایهگذاری داخلی استفاده شود و شرایطی فراهم شود که مردم کشور تمایل به خروج سرمایههای خود از کشور را از دست بدهند و به لحاظ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی علاقهمند به سرمایهگذاری در کشور شوند و نگران سرمایههای خود در کشور نباشند. حتی اگر با رفع موانع و ایجاد امنیت روانی برای سرمایهگذاران داخلی همه سرمایههای آنها در کشور حفظ شود و در عین حال به سرمایه بیشتری نیاز باشد، باید رابطه را با ایرانیان مقیم کشورهای دیگر برقرار کرد تا آنها ایران را برای سرمایهگذاری، محل امنی بیابند و از سرمایههای آنان بدون وابستگی استفاده شود.
موضوع امنیت سرمایهگذاری خود موضوع مفصلی است و نیاز به بحث جداگانه دارد، اما قبل از ایجاد آن باید مطمئن شد که ورود سرمایههای خارجی به ایران به معنی تضعیف بیشتر بنیه اقتصادی کشور است. اگر این گونه نباشد، خارجیانی که نظرهای خود را درباره اوضاع ایران از انتشارات بینالمللی دریافت میکنند، چه انگیزهای برای سرمایهگذاری در ایران دارند؟
حسابدار رسمی*
ارسال نظر