مقاله - بازخوانی و پردازش گزارشهای آماری بانک جهانی
تجربه ۲۰سال خصوصیسازی در کشورهای در حال توسعه
مجموعه گزارشهای اطلاعاتی بانک جهانی به عنوان منبعی قابل استناد و حائز اهمیت تلقی میشود، استناد فعالان اقتصادی در سراسر دنیا شاهدی بر توجه ویژه مراکز تصمیمگیری به این اطلاعات است.
مجموعه گزارشهای اطلاعاتی بانک جهانی به عنوان منبعی قابل استناد و حائز اهمیت تلقی میشود، استناد فعالان اقتصادی در سراسر دنیا شاهدی بر توجه ویژه مراکز تصمیمگیری به این اطلاعات است.
در راستای گزارشهای آماری بانک جهانی، فرآیند خصوصیسازی نیز به عنوان یک فرآیند اصلاح اقتصادی مورد توجه واقع شده و هر ساله در واحدهای زمانی مختلف، این دادههای اطلاعاتی انتشار مییابد.
این مقاله درصدد است آخرین دادههای منتشر شده از سوی بانک جهانی را در خصوص فرآیند خصوصیسازی در کشورهای در حال توسعه مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد.
بانک جهانی در گزارش خود اطلاعات مربوط به 10هزار معامله خصوصیسازی را منتشر کرده است. این اطلاعات در بر گیرنده 9320مورد خصوصیسازی در 128 کشور در حال توسعه می باشد.
در ابتدا ضروری است به نکات، محدودیتها و منابعی که بانک جهانی نیز به برخی از آنها اذعان داشته است، اشاره کنیم.
1 - دادههای تحلیل شده مربوط به معاملات خصوصیسازی به ارزش بیش از یکمیلیون دلار است، بنابراین معاملات با ارزش کمتر لحاظ نشده است.
۲ - اگر چه بانک جهانی اذعان میکند که اطلاعات موجود حاصل «بهترین تلاشهای گروههای تحقیقاتی است»، اما در مرحله تحلیل و پردازش مشاهده میشود تعریف نشدن «استانداردها و مفاهیم یکسان بینالمللی گزارشدهی» برای فرآیند خصوصیسازی موجب ایجاد انحرافهایی در گزارش شده است.
3 - اطلاعات موجود در بردارنده معاملاتی است که حاصل آنها برای دولت ایجاد درآمد کرده است. مانند فروش بخشی از بنگاههای بزرگ، اعطای امتیازات، قراردادهای اجاره یا پیمان مدیریت عرضه سهام به عموم مردم و عرضههای اولیه. از این رو اطلاعات معاملات مربوط به انتقال سهام به توده مردم (کوپن سهام) را شامل نمیشود.
۴ - منظور از سال در این گزارش، سالی است که معامله در آن صورت پذیرفته است حال آنکه ممکن است در شیوههای فروش اقساطی بازگشت مبلغ معامله طی دورههای ۱ تا ۲۰ ساله یا بیشتر صورت پذیرد.
5 - ارزشهای ذکر شده در گزارش با توجه به آنکه حاصل جمعآوری دادهها در دوره زمانی است به صورت «ارزش جاری» است و امکان تبدیل به قیمت ثابت برای مطالعهکنندگان وجود دارد.
۶ - بانک جهانی اذعان دارد که اطلاعات منتشره بر اساس منابع موثق موجود به دست آمده است و با توجه به میزان «مشارکت فعال» کشورها و مراکز خصوصیسازی آنها دقت اطلاعات قابل تعریف است. بنابراین اطلاعات موجود مربوط به ۱۷ اکتبر ۲۰۰۹ (۲۵/۷/۸۸) بوده و امکان به روزرسانی و تغییر اطلاعات کاملا بدیهی است.
منابع
بانک جهانی منابع اصلی دریافت اطلاعات خود را بدین شرح معرفی میکند:
1 - شرکتهای خصوصی فعال در حوزه تولید و انتقال اطلاعات آماری
۲ - سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)
3 - بانک اروپا برای بازسازی و توسعه (EBRD)
۴ - پایگاه اطلاعاتی خصوصیسازی اروپا
5 - نشریات ادواری بین المللی مرتبط.
۶ - وبسایتهای دولتی و غیردولتی از سراسر جهان
7 - منابع داخلی بانک جهانی.
تحلیل و پردازش:
اطلاعات تحلیل شده مربوط به معاملات خصوصیسازی 9320 شرکت طی دوره 20ساله 1988 لغایت 2007 و به ارزش 735میلیارد دلار است.
ارزش سالانه
جدول و نمودار یک نشاندهنده ارزش و تعداد معاملات خصوصیسازی در هر سال است. همانگونه که مشاهده میشود، سالهای 2007، 2006 و 1997 به ترتیب در بر گیرنده بیشترین حجم ارزشی خصوصیسازی بودهاند.
به طور کلی میتوان مشاهده کرد که ۵۶درصد خصوصیسازی صورت گرفته در بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ (دوره ۸ساله) و ۴۴درصد ارزش معاملات در دوره ۱۲ساله ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۹
صورت پذیرفته است.
از لحاظ تعداد معاملات نیز سالهای ۱۹۹۸، ۱۹۹۴ و ۱۹۹۶ به ترتیب بیشترین تعداد معاملات را در خود جای دادهاند.
بررسی تعداد معاملات خصوصیسازی نشان میدهد که 83درصد تعداد معاملات خصوصیسازی در مقطع زمانی 12ساله 1999-1988 و تنها 17درصد مربوط به دوره 8ساله 2007-2000 است.
تطبیق ارزش معاملات و تعداد معاملات نشانمیدهد که میانگین ارزش هر معامله صورت یافته در دوره ۱۹۹۹-۱۹۸۸ برابر با ۳۸میلیون دلار و این متغیر برای دوره ۲۰۰۷-۲۰۰۰برابر با ۲۵۰میلیون دلار است. به راحتی میتوان نتیجه گرفت طی دوره زمانی مطالعه (دوره ۲۰ساله)، سالهای اولیه اختصاص به واگذاری شرکتهای کوچک داشته است و در سالهای اخیر شرکتهای بزرگ در فرآیند خصوصیسازی قرار گرفتهاند.
کشورهای پیشرو
جدول ۲ نمایانگر کشورهای پیشرو در فرآیند خصوصیسازی است. اطلاعات تحلیل شده، فرآیند خصوصیسازی در ۱۲۸ کشور را نشان می دهد. ۱۵ کشور به تنهایی ۷۹درصد حجم معاملات خصوصی سازی را به خود اختصاص دادهاند.
همانگونه که در جدول مشاهده میشود، چین، برزیل و روسیه رتبههای اول تا سوم این مجموعه می باشند. بر مبنای این گزارش، ایران رتبه 67 از لحاظ حجم معاملات خصوصیسازی در 128کشور در حال توسعه را دارا است.
البته این رتبه با در نظر گرفتن حجم معامله ۳۵۰میلیون دلاری خصوصیسازی در ایران به دست آمده است، در حالیکه آمارهای منتشره سازمان خصوصیسازی کاملا نشان میدهد که حجم واگذاریها بسیار بیشتر از رقم اعلام شده توسط بانک جهانی است. همانگونه که ذکر شد و بانک جهانی نیز اذعان کرده است؛ ارسال نکردن گزارشهای جامع توسط دولتها موجب انحراف گزارشهای تحلیلی است. بدیهی است رتبه ایران پس از درج اطلاعات صحیح قابل محاسبه خواهد بود.
صنایع پیشرو
جدول و نمودار ۳ وضعیت شرکتهای خصوصیشده از منظر صنعت را نمایش میدهد. دادهها را میتوان بر اساس ۵ شاخه اصلی تقسیم کرد.
زیرساخت: حملونقل، آب و فاضلاب، مخابرات، انتقال و توزیع گاز طبیعی و برق
تولید و خدمات: کشاورزی تجاری، سیمان، محصولات و شیمیایی، ساختوساز، فولاد، هتلها، گردشگری، خطوط هوایی، خطوط دریایی و...
مالی: بانکها، بیمهها و سایر خدمات مالی
صنایع اولیه: استخراج، پالایش و فروش مواد معدنی و فلزات اصلی مانند سنگآهن و ذغالسنگ
انرژی: شامل اکتشاف، استخراج، پالایش هیدرو کربنها، نفت و گاز طبیعی. بر اساس جدول مشاهده میشود که بخش زیرساخت، بیشترین سهم را در شرکتهای خصوصی شده در دوره 20ساله مورد مطالعه داشته است. نکته جالب توجه در ترکیب بخشهای واگذار شده در کشورهای مختلف است. جدول زیر این ترکیب را در 3کشور اول در رتبه خصوصیسازی نشان میدهد.
به وضوح دیده میشود که چین بیشترین خصوصیسازی خود را در بخش مالی، برزیل در بخش زیرساخت و روسیه در بخش انرژی انجام داده است. بیتردید این تفاوت بستگی شدیدی به سیاستهای اقتصادی در کشورها دارد. حال این سوال اساسی قابل طرح است: آیا این ۳ کشور هر بنگاهی را که قابل فروش بوده است، واگذار کردهاند و سپس این ترکیب صنعت را مشاهده کردهاند یا آنکه بر اساس سیاست اقتصادی مشخص این فرآیند را به انجام رساندهاند؟
شناخت این مهم به نحو چشمگیری میتواند فرآیند بومی خصوصیسازی کشور ما را یاری دهد. پاسخ به این سوال که چرا چین در بخش زیرساخت میلی به واگذاری نداشته است و در عوض برزیل در این بخش پیشرو بوده است، بیشک میتواند حلقههای مفقوده فراوانی را نمایان سازد.
روشهای واگذاری
جدول 4 نشاندهند روشهای عمده خصوصیسازی در کشورهای مورد مطالعه است. نکته قابلتوجه سهم بالای عرضههای عمومی در روشهای واگذاری است.
۱۵خصوصیسازی بزرگ
از میان 9320 خصوصیسازی صورت گرفته در دوره 20ساله مورد بررسی، جدول 5 نشاندهنده 15 معامله اول در فرآیند جهانی خصوصیسازی در کشورهای در حال توسعه است.
۱۰شرکت از مجموع این ۱۵ شرکت برگزیده مربوط به کشور چین است. صنعت بانکداری، انرژی و زیرساخت در این شرکتها به چشم
میخورد. آنچه باید در اینجا به عنوان محدودیت یاد شود، بحث «نسبت سهم بخش خصوصی به بخش دولتی در تولید ناخالص داخلی» است.
اگر چه چین بیشترین حجم واگذاریها را به خود اختصاص داده و بنگاههای بزرگی را نیز در این مسیر واگذار کرده است، اما آنچه بدیهی است غیرقابل مقایسه بودن چین با تولید ناخالص داخلی ۴۳۲۷میلیارد دلار وایران با تولید ناخالص داخلی ۳۳۵میلیارد دلار است. بدیهی است بانک جهانی باید شاخصی که نشاندهنده میزان نفوذ خصوصیسازی است، طراحی کرده و ملاک عمل قرار دهد.
توزیع منطقهای - سرانه
نقشه زیر نشاندهنده توزیع خصوصیسازی در کشورهای در حال توسعه بر اساس سرانه است. نشانگرهای سبز معرف سرانه خصوصیسازی بیش از ۸/۸۲دلار، نشانگر نارنجی نمایانگر سرانه مابین ۴/۸ تا ۸/۸۲دلار و نشانگر قرمز نمایانگر کشورهایی است که سرانه خصوصیسازی در آنها کمتر از ۴/۸دلار است. دادههای بانک جهانی همچنین میزان خصوصی سازی را در ۶ منطقه جغرافیایی نمایش میدهد. این اطلاعات تنها در برگیرنده دوره ۸ ساله ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ است. جدول ۶ نمایی کلی از این اطلاعات را معرفی میکند. ۴۱درصد از معاملات خصوصیسازی در منطقه شرق آسیا و اقیانوسیه رخ داده است. سهم بسزای چین در این مجموعه قابل دقت است.
در خاتمه به جا است اشاره شود که خصوصیسازی قسمتی از یک فرآیند اصلاح اقتصادی است نه تمام آن. بیشک آثار مطلوب خصوصیسازی زمانی محقق و قابل انتظار است که این فرآیند به طور صحیح و بر اساس برنامه توسعهای هر کشور ترسیم و اجرا شود.
پژوهشگر حوزه خصوصی سازی
S.M.Sadidi@Gmail.com
ارسال نظر