دیدگاه
آیا سرمایـهگذاری در بازار سرمایـه انتخاب درستـی است ؟
از دیر باز همیشه بین مردم این سوال مطرح بوده است که:
اصغر خندان آستانی
از دیر باز همیشه بین مردم این سوال مطرح بوده است که:
۱ - علت وجودی بازار سرمایه چیست؟
۲ - آیا بازار سرمایه فقط برای جذب نقدینگی سرگردان بازار بهوجود آمده است ؟
۳ - آیا بازار سرمایه توانایی رقابت را با بانکها در جذب نقدینگی دارد؟
و چندین سوال دیگر که پاسخ به این سوالات را میتوان بهراحتی و با مشاهده واقعیات اقتصادی هر جامعهای دریافت کرد. قبل از پاسخگویی اجمالی به این سوالات ضروری است که به تعریف بازار مالی بپردازیم. بازار مالی به معنای مبادله سرمایه یا وجوه نقد مکانی است که در آن بنگاههای اقتصادی نقدینگی مورد نیاز خود را در آنجا فراهم کرده و برای اهداف خود به کار میبرند.
اصولا بازارهای مالی سه کارکرد اقتصادی دارند که شامل:
۱) تامین نقدینگی لازم برای سرمایه گذران و ارائه فرصت جدید به وامگیرندگان، ۲) فرآیند کشف قیمت، ۳) کاهش هزینه معاملات است.
بنگاههای اقتصادی برای تولید، نیاز به پول دارند که این پول میتواند از طرق مختلف تامین شود که مهمترین آنها شامل: استقراض از بانکها، انتشار اوراق مشارکت و استفاده از بازار سرمایه است.
اما واضح است که استفاده از بازار سرمایه مطمئن و باثباتترین راهحل است. چون همزمان با اینکه وجوه نقد مورد نیاز بنگاه اقتصادی فراهم میشود مالکیت بنگاه نیز تقسیم میشود که این خود محرکی برای سهامداران است که به بنگاه اقتصادی احساس مسوولیت کرده و خود را نسبت به سرنوشت بنگاه اقتصادی مسوول بدانند. واضح است که در شرایط تورمی مردم علاقه فراوانی به نگهداری داراییهای سرمایهای مانند ساختمان، زمین، سکه، طلا و غیره دارند و کمتر داراییهای مالی را نگهداری میکنند، اما باید پرسید آیا بروز تورم به دلیل انتشار پول زیاد بدون پشتوانه نیست؟
آیا تورم همان نقدینگی سرگردان بازار نیست؟ آیا این مشکلات راه حلی ندارد ؟
در کشور ما همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه موانع دیگری نیز در راه پیشرفت بازار سرمایه وجود دارد که اهم آن شامل: بالا بودن نرخ سود سپردههای بانکی، ضعف سرمایهگذاری، نبود فرهنگ لازم در ارتباط با اینگونه سرمایهگذاری، افزایش سرمایهگذاری در طرحهای عمرانی (که این مورد جدیدا در کشور ما بیشتر شده و عامل تشدید تورم است) بهنظر بنده برای هر مشکلی راهحلی هم وجود دارد در ارتباط با نرخ سود، دولت باید تکلیف خود را روشن کند که آیا واقعا تمایل به پیشرفت بازار سرمایه دارد یا خیر. اگر جواب مثبت است باید نسبت به اصلاح نرخ سود سپردهها اقدام کند؛ چراکه نرخ بالای سود باعث میشود تا مردم بانکها را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند که یکی از دلایل عمده آن در نبود ریسک خلاصه میشود. در ارتباط با ضعف سرمایهگذاری و فرهنگسازی نیز میتوان از طریق رسانهها و آموزش استفاده کرد، اما در ارتباط با افزایش سرمایهگذاری در طرحهای عمرانی که بهنظر میآید حجم آن با روی کار آمدن دولت جدید بیشتر شده، ضروری است که برای حل این نقدینگی سرگردان چارهای اندیشیده شود؛ چراکه اگر اقدامات لازم صورت نگیرد، باعث تشدید تورم خواهد شد. برای جذب نقدینگی در بازار سرمایه باید مزیتهای آنرا برای مردم بازگو کرد؛ مزیتهایی نظیر امکان استفاده از دو نوع سود احتمالی الف) افزایش قیمت سهام ب) سود تقسیمی همچنین اینکه سرمایهگذاری در بازار سرمایه باعث میشود تا شرکتها با مشکل نقدینگی مواجهه نشوند و در نهایت بر تولیدات خود بیافزایند که این خود باعث افزایش صادرات و اشتغال خواهد شد. همچنین مزیتهای دیگری چون معافیتهای مالیاتی، سرمایهگذاری در بازار سرمایه نیز باید برای عموم گفته شود.
امید است با همراهی و همدلی دولت شاهد پیشرفت بیش از پیش بازار سرمایه در کشور باشیم و به جایگاه واقعی خود در منطقه دست یابیم.
*دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری
ارسال نظر