محمد آزاد
قابلیت اطمینان در صنایع مختلف به علل متعدد از جمله تحمیل خسارت‌های کلان مالی، جانی و آلودگی محیط‌زیست مورد توجه و کاربرد قرار گرفته است. وقوع رخدادهای ناگوار طی دهه‌های اخیر، به ویژه لزوم توجه به ارزیابی قابلیت اطمینان، ایمنی و احتمال خطر را تعریف کرده است. نکته قابل‌توجه آن است که «خطر» (Hazard) تنها از نظر شدت قابلیت طبقه‌بندی دارد، در صورتی‌ که «احتمال خطر» علاوه‌بر شدت بر احتمال وقوع آن نیز تاکید دارد.

اصولا شیوه‌های ارزیابی قابلیت اطمینان بر ارزیابی «احتمال خطر» استوار است، البته در گذشته قابلیت اطمینان بر مبنای تحلیل‌های کیفی از سوابق و تجربیات در طراحی و بهره‌برداری ارزیابی می‌شد که این روش به‌عنوان یک قضاوت حرفه‌ای غیرقابل اتکاء بوده است.
قابلیت اطمینان یکی از مشخصه‌های ذاتی محصول است که بدین صورت تعریف شده است: «احتمال عملکرد رضایت‌بخش بودن یک سیستم تحت شرایط کاری مشخص و برای مدت زمان معین».
احتمال، اولین قسمت این تعریف است که با یک عدد بیان می‌شود و همان شاخص ارزیابی اطمینان است. سه بخش دیگر تعریف یعنی عملکرد رضایت‌بخش، زمان و شرایط کار مشخص پارامترهای حرفه‌ای یا مهندسی هستند که تئوری احتمال هیچ کمکی به تعیین آنها نمی‌کند. فقط متخصصین می‌توانند با استفاده از تئوری‌های مربوطه بحث قابلیت اطمینان را ارزیابی کنند که انتخاب آنها نیز به نوع مساله بستگی ندارد. با توجه به اینکه برای هر مساله، شاخص مناسبی در بیان قابلیت اطمینان سیستم منطبق بر مفاهیم کاربردی و کارآیی آن باید به‌کار رود، روش‌های ارزیابی مختلفی در ارتباط با شاخص‌های مناسب مسائل نیز مطرح است. به‌طورکلی دو گروه عمده برای روش‌های ارزیابی قابلیت اطمینان به شرح نمایه(1) وجود دارد.
هدف اصلی ارزیابی ریسک، تعیین میزان عدم قطعیت، هزینه‌های ناشی از آن و ارائه راهکارهای کاهش این هزینه‌ها است. بنابراین برای ارزیابی ریسک باید نگرش سیستمی داشت، به این معنی که باید نتیجه عملکرد اجزاء پس از اثرات متقابل آنها بر یکدیگر مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گیرد. یکی از مهم‌ترین اجزاء تاثیرگذار بر خروجی هر سیستم متغیرهای تصادفی هستند که شناسایی و تجزیه‌وتحلیل آنها باعث شناخت منابع خطاها خواهد شد.
ارزیابی ریسک
ریسک به دو روش سنتی و استفاده از تکنولوژی قابل ارزیابی است. امروزه با توجه به پیچیده‌تر شدن سیستم‌ها و توزیع شدت و مقدار عدم قطعیت بین متغیرهای مختلف، استفاده از روش تکنولوژیکی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
روش‌های دیگری نیز برای ارزیابی ریسک وجود دارد که در ادامه مورد بررسی قرار گرفته است.
الف- روش ماتریس ارزیابی خطر
در روش ماتریس ارزیابی خطر، ماتریسی تشکیل می‌شود که ردیف‌های آن نشان‌دهنده احتمال وقوع خطر در پنج سطح (مکرر، احتمالا، گاهی اوقات، با احتمال کم و با احتمال خیلی کم یا غیرممکن) بوده و ستون‌ها معرف شدت خطر در چهار سطح (فاجعه‌آمیز یا خیلی خطرناک، بحرانی، حوادث جزئی و بی‌خطر) است.
از تجزیه‌وتحلیل ماتریس مزبور، سطوح زیر مشخص می‌شود: غیر قابل قبول، نامطلوب (تایید مدیریت ضروری است)، قابل‌قبول (ولی با توجه به تصمیم مدیریت) و قابل‌قبول بدون نیاز به بررسی. خلاصه مطالب فوق در نمایه‌های ۲ و ۳ ارائه شده است.
ب- روش تعریف سناریو
در روش فوق با بهره‌گیری از نظرات متخصصان امر، سناریوهای مختلف تعریف و با استفاده از تکنیک‌های خاص اثرات و نتایج آنها مورد تجزیه‌وتحلیل (تحلیل حساسیت) قرار می‌گیرد. به‌عنوان یکی از تکنیک‌های مورد استفاده در این روش می‌توان به تکنیک «What if» اشاره کرد.
مهندسی ارزش
مهندسی ارزش عبارت است از نگرش نظام‌یافته‌ای که برای شناسایی کارکردهای یک کالا، تعیین هزینه‌های مربوط به هر یک از کارکردها و نهایتا شناسایی جایگزین‌هایی برای کارکردها با هدف حداقل کردن هزینه کل و ارتقا یا حفظ کیفیت.
به‌طور کلی ارزش اقتصادی بر چهار نوع است:
۱ - ارزش استفاده: خواص و مشخصاتی که کالا نیازهای اصلی مصرف کننده را برطرف می‌سازد.
2 - ارزش اعتبار: خواص و مشخصاتی که موجب می‌شوند فرد برای بدست آوردن یک کالای خاص اشتیاق بیشتری داشته باشد.
۳ - ارزش مبادله‌ای: خواص و مشخصاتی که امکان مبادله یک کالا را در عوض کالای دیگر فراهم می‌کند.
4 - ارزش هزینه‌ای: مجموع مبلغ مواد، دستمزد و سربار که برای تولید کالا مصرف می‌شود.
ارزش استفاده و هزینه‌ای را می‌توان به‌صورت کمی اندازه‌گیری و بیان کرد، ولی تعیین ارزش اعتبار و مبادله‌ای به‌صورت مجرد و ذهنی بوده و کمی کردن آنها تا حدودی دشوار به نظر می‌رسد. به‌طورکلی ارزش، زمانی به‌صورت کمی قابل بیان است که معادل مادی ارزش‌های متعدد یک کالا، تعیین شده باشد و مصرف‌کننده نیز معتقد باشد که «این یک قیمت عادلانه است.»
لذا برای طراحی یک کالای جدید، باید مطمئن شد ارزشی که موردنظر مشتری است، در آن لحاظ شده که به‌عبارت دیگر یک فرآیند پیش‌گیرانه است. در مهندسی ارزش فعالیت‌های زیر انجام می‌شود: افزایش توانمندی‌ کارکنان و مدیران به‌منظور شناخت زمینه‌های بهسازی و افزایش خلاقیت در انتخاب و اجرای طرح، افزایش قابلیت ارزیابی هزینه‌های فرصت و بیان کمی آنها،‌ ایجاد فرصتی برای بحث، نظرسنجی و ارزیابی سناریوهای مختلف و مستندسازی دلایل تصمیم‌گیری در انتخاب پروژه‌ها، افزایش ارزش کالاها، خدمات و سرمایه‌گذاری، کاهش هزینه‌ها تا سطح قابل‌قبول، کاهش ریسک، ارائه یک استراتژی مشخص برای موقعیت‌های پیچیده، ارتقای دانش اعضای تیم،‌ تعیین اصول کاهش هزینه‌های آتی پروژه،‌ پیشبرد کار تیمی،‌ امکان ایجاد نقطه‌نظرات مختلف و ایده‌های جدید در بررسی‌ها، دستیابی به توان رقابتی در بازارهای داخلی و بین‌المللی،‌ تامین نیازهای کمی‌وکیفی مشتریان با بهترین قیمت، ساده‌سازی و کاهش بوروکراسی و بهبود کیفیت و برطرف کردن نیازهای خاص مشتریان.
با توجه به موارد مزبور هزینه انجام تغییرات، به زمان انجام مهندسی ارزش بستگی دارد. لذا هر چه مهندسی ارزش زودتر صورت گیرد، هزینه اجرای آن و در نتیجه هزینه‌ تغییرات کمتر خواهد شد.
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک، فرآیندی سیستماتیک است که با تعیین، تحلیل و اعمال کنترل لازم برای غلبه بر ریسک، آن را تحت کنترل قرار می‌دهد. این امر به‌منظور حداکثر کردن نتایج مثبت و حداقل کردن پیامدهای منفی صورت می‌پذیرد. فرآیند مدیریت ریسک در نمایه (۴) ارائه شده است.
همان طور که در نمودار (4) نشان داده شده است، ریسک و عدم اطمینان هر دو برای بیان وجود خطر به‌کار رفته‌اند ولی با یکدیگر متفاوتند. ریسک بیانگر شرایطی از احتمال وجود خطر است که احتمال و آثار ناشی از آن قابل برآورد بوده و در صورت مدیریت به موقع قابل پیشگیری است، در حالی که شرایط عدم اطمینان به زمانی اطلاق می‌شود که هیچ نوع اطلاعاتی از مقدار و احتمال وقوع ریسک در دسترس نباشد. عدم‌اطمینان بدترین حالت برای مدیریت ریسک است. به‌عبارت دیگر، ریسک معرف یک رویداد غیرمنتظره است که در رخداد آن عدم اطمینان وجود دارد.
در نتیجه هر چه عدم اطمینان بیشتر باشد، شناخت ریسک مشکل‌تر خواهد شد. در یک طبقه‌بندی کلی، مدیریت ریسک شامل شش مرحله زیر است: برنامه‌ریزی مدیریت ریسک، شناسایی ریسک، تجزیه‌وتحلیل کیفی ریسک، تجزیه‌وتحلیل کمی ریسک، برنامه‌ریزی واکنش به ریسک و کنترل و پیگیری ریسک.
کاربرد مدیریت ریسک در مهندسی ارزش
مهندسی ارزش و مدیریت ریسک دو جزء جدایی‌ناپذیر از یکدیگرند. مدیریت ریسک برای همه شرکت‌ها ارزش می‌آفریند. هدف مهندسی ارزش، انتخاب و اجرای بهترین گزینه‌های عملکردی است که البته همواره نسبت به گزینه‌های انتخابی تا حدی عدم اطمینان وجود دارد. هدف از مدیریت ریسک نیز شناخت و مدیریت همین عدم اطمینان است.
بدیهی است که مدیریت ریسک نمی‌تواند عدم اطمینان موجود را در جهت رسیدن به اهداف به‌طور کامل حذف کند، اما روش‌هایی برای تعیین عناصری که باعث این عدم اطمینان می‌شوند را ارائه می‌کند تا مدیریت بتواند به‌جای غافل‌گیر شدن (Reactive Management)، آنها را به نحو احسن شناسایی و مدیریت (pro-active Management) کند. با این روش مدیر متوجه ارزش عناصر عملکردی کالا شده و در حد امکان خواهد توانست احتمال، شدت و نوع پدیده‌های ریسکی را شناسایی کند.
برنامه یکپارچه مدیریت ریسک و مهندسی ارزش باعث می‌شود هزینه قطعی موضوعات کیفی که کمی کردن آنها مشکل است نیز محاسبه شده و مساله دقیق‌تر تحلیل شود. تحلیل ریسک، مکانیزمی عالی برای مقایسه دقیق طراحی اولیه و گزینه‌های طراحی شده در فرآیند مهندسی ارزش دارد.
نتیجه‌گیری
اغلب حوادث مهم (از قبیل چرنوبیل، زیبراگ و کلافام) با روابط پیچیده انسانی مرتبط بوده‌اند. به بیان دیگر، خطاهای انسانی در اکثر حوداث و به طرق مختلف دخالت دارند. طی سال‌های اخیر یکی از موارد مهم در مدل‌سازی، فاکتورهای انسانی برای قابلیت اطمینان و ارزیابی ریسک است. همان طور که اشاره شد روش‌های مختلف کمی و کیفی، برای تجزیه‌وتحلیل و ارزیابی ریسک وجود دارد.
مهندسی ارزش نیز به‌عنوان یکی از روش‌های کارآمد بهینه‌سازی طرح‌های بزرگ صنعتی، سال‌هاست که مطرح شده است. در مهندسی ارزش صدها جایگزین برای یک مساله ایجاد می‌شود، ولی اینکه آیا به نتایج مورد نظر خواهیم رسید یا نه، سوال دیگری است. بنابراین تحلیل ریسک نیز به‌عنوان یکی از اجزای تفکیک‌ناپذیر مهندسی ارزش محسوب می‌شود. به‌علاوه مهندسی ارزش نیز هیچ مغایرتی با ابزارهای مدیریتی از جمله مدیریت ریسک ندارد.
منابع:
1 - مهندس نجف قراچورلو، ارزیابی و مدیریت ریسک، انتشارات علوم و فنون، چاپ اول، 1384.
۲ - Project Management Institute (PMI), USA (۲۰۰۴),Project Management Body of Knowledge (PMBOK), Chapter ۱۱ on Risk Management.