دیدگاه
سخنی با اساتید حرفه حسابداری
مخاطب این مطلب اساتیدی هستند که مصوبات اخیر را به اساسنامه جامعه حسابداران رسمی ایران اضافه کردهاند.
پس از چند نوشته در روزنامه دنیای اقتصاد در رابطه با تغییرات اساسنامه جامعه حسابداران رسمی و نبود پاسخگویی از سوی اساتید محترم، به نظر میرسد که دیگر سختی گذشتن از پل در این وادی عیان گشته است.
امیر احمدی*
مخاطب این مطلب اساتیدی هستند که مصوبات اخیر را به اساسنامه جامعه حسابداران رسمی ایران اضافه کردهاند.
پس از چند نوشته در روزنامه دنیای اقتصاد در رابطه با تغییرات اساسنامه جامعه حسابداران رسمی و نبود پاسخگویی از سوی اساتید محترم، به نظر میرسد که دیگر سختی گذشتن از پل در این وادی عیان گشته است. آنان که زودتر به سر منزل مقصود رسیدند گویا داناتر و توانامندترند. عدهای منافع شخصی را بر جمع ارجح دانسته و آنچه خود میدانند را برتر و صحیحتر و دیگران را ناتوان و همچنان بیتجربه قلمداد میکنند. اگر نگاهی به افراد حرفهای بیندازیم و به گذشته خویش رجوع کنیم درک خواهیم کرد که تمامی افراد حرفه حسابرسی از پشت میزهای دانشکدههای حسابداری و مدیریت و گاه اقتصاد پا به این حرفه نهاده اند. همان اصول حسابداری سازمان حسابرسی و... را گذراندهاند. چگونه میشود در محضر اساتید حسابداری و در ادامه آن در سازمان و موسسات حسابرسی کسب تجربه کرد، درس را شنیده و مورد آزمون قرار گرفت، اما اساتید، شاگردان خود را تایید نکنند یا با تردید تایید کنند! چگونه میشود یک کارشناس راه و ساختمان، پس از گذشت ۲ سال از فارغالتحصیلیاش صلاحیت نظارت بر ساخت یک ساختمان یا بنا را (که قرار است افراد یک خانواده در زیر سقف آن جان خود را در برابر حوادث احتمالی همچون زلزله قرار دهند و زندگی کنند ) دارد، چگونه میشود که یک حقوقدان پس از فارغالتحصیلیاش درک قضاوت و دفاع از موکلین خود که حتی مرتکب قتل عمد شده اند را دارد و امکان موفقیت در تبرئه موکلین خود را نیز در مواردی به دست میآورد، اما یک حسابرس که حداقل پس از فارغالتحصیلیاش، ۶ سال شب و روز خود را در محضر اساتید کسب تجربه کرده صلاحیت بررسی یک واحد اقتصادی کوچک را دیگر ندارد و باید پس از دریافت مدرک حسابداری رسمی بار دیگر در محضر اساتید، کسب تجربهای حداقل ۳ ساله همراه با ۲۰ گزارش را بگذراند؟
سوال اینجاست آیا اساتیدی که خود این مراحل را تصویب کردهاند همه مراحل مصوب امروزی را در گذشته گذراندهاند؟
آیا رییس دایره صدور گواهینامه رانندگی وسایط نقلیه هر شهر یا استانی، خود آزمون صلاحیت دریافت گواهینامه رانندگی یادشده را نگذرانده است و بدون آزمون، گواهینامه رانندگی وسائط نقلیه را به ایشان اعطا کردهاند که اساتید حسابرسی بدون آزمون مدرک حسابداران رسمی را دریافت کردهاند؟ اما مدارک مستدلی نیز وجود دارد که یکی از اساتید دانشگاه با مدرک دکتری موفق به گذراندن فقط امتحان تعیین صلاحیت قوانین آزمون یادشده در سنوات قبل نشدند.
دوستان و همکاران نوشتند و نوشتند و تبعیضات را بیان کردند اما در حد استدلال نیز از سوی اساتید جوابی ارائه نشد. از نظر نگارنده ۲ جواب در ذهن تداعی میشود:
۱- یا نامه نمیخوانند (روزنامه وزین دنیای اقتصاد)
۲- یا راه نمیدانند (توجیه و استدلال منطقی برای مصوبات صادره ندارند).
آنچه مسلم است در این زمان مصداق «مرغ همسایه غاز است» در حال وقوع است، که عدهای دچار خیالاتی میشوند که از حسابرسان سازمان و جامعه، حسابرس واقعی ساخته نخواهد شد پس باید به فکر چاره بود و با سیل مدیران کل از سوی وزارت امور اقتصادی و دارایی این خلأ را پر کنند؟ باز هم سوال:
۱- چرا از این پس این مدیران مکتب نرفته نزد اساتید فن (عضو سازمان و یا موسسات حسابرسی) میتوانند گزارش حسابرسی ارائه دهند اما حسابرسان نمیتوانند و باید از مانع دیگری نیز همچون آزمون به اصطلاح تعیین صلاحیت عبور کنند؟
۲- این افراد چرا امتحان نمیدهند و میتوانند در فرم ثبت نام برای آزمون حسابداران رسمی گزینه درخواست برای قبولی بدون گذراندن آزمون را انتخاب کنند، سوال اینجاست که اگر از پیش پذیرفته شده اند پس در چه آزمونی ثبت نام میکنند، در آزمونی که اصلا شرکت نمیکنند؟ (نگارنده به این موضوع میاندیشد که آیا سابقه ۱۰ ساله مدیران کل از افرادی که دارای مدارک دکتری تخصصی و یا حرفهای بینالمللی هستند نیز فراتر است؟ کما اینکه این افراد حداقل آزمون تعیین صلاحیت در قوانین را میگذرانند در حالی که مدیران کل وزارت خانه یادشده اصلا در چنین آزمونی شرکت نمیکنند).
۳- آیا استانداردهای حسابداری و حسابرسی را در دوران حرفهای خود به کار برده اند و از حسابرسان مکتب رفته (عضو سازمان و یا موسسات حسابرسی ) آگاهترند؟
۴- کدام حرفه این گونه تاکنون افراد با صلاحیت خود را انتخاب کرده چه کسی مسوولیت پاسخگویی نبود مراقبتهای حرفهای در برابر این رخدادها را از سوی جامعه حرفهای حسابرسان اکنون بر عهده میگیرد و چرا حتی سخنی از سوی حسابرسان واقعی ارائه نمیشود و تجربیات بیکران خود را ارائه نمیدهند و راهکار پیش پای مسوولان برای کارشناسی قرار نمیدهند؟ مگر نه اینکه حسابرسان واقعی، داعیه تجربه برای رویارویی در هر ترفندی را از همین روزنامه ارائه میدادند و مشخصات حسابرسان واقعی را یک به یک بر میشمردند و میشمرند؟
در این بررسی نمیدانم ایراد از استاد است یا شاگرد استاد؟ ایراد از هر کسی است استاد نیست، زیرا بر همه روشن و واضح است که استاد، استاد است، از اساتید در سایر مراجع حرفهای در نهایت تخصص موفق به دریافت نشان درجه یک میشوند، اما در حرفه حسابرسی به نظر میرسد اساتید، درجه نامحدودی دارند و وقتی استاد شدند گویا کسی به آنان نخواهد رسید بنابراین دیگر حسابرسان باید درجات با شمارههای متعدد را حالا حالاها سپری کنند (کمک حسابرس ۱، ۲، ۳ و... همینطور حسابرس ۱، ۲، ۳ و... باز هم همینطور حسابرس ارشد ۱، ۲، ۳ و... و باز هم همینطور در درجات بالاتر ) و مهم اینکه هر چه قافیه تنگتر میشود این شمارهها بیشتر نیز خواهند شد.از نظر نگارنده این به آن معنی است که باید وزارت علوم تجدید نظر در ارائه مدارک را مدنظر قرار دهد و مدارک دانشگاهی را به کاردانی ۱، ۲، ۳ و... و همینطور کارشناسی ۱، ۲، ۳ و... و باز هم همینطور در مدارج و مدارک بالاتر تغییر دهد و شاید هم بتوان پیشنهاد مدارکی همچون میان کاردانی به کارشناسی ۱، ۲، ۳ و.... را نیز بهتر باشد ارائه داد تا پایه حرفهای قوی و قویتری داشته باشیم.گذراندن این سمتها (به قول غربیها گریدها) عمر حضرت نوح (ع) میخواهد و صبر حضرت ایوب (ع) که کسب شوند، البته به تازگی جامعه حسابداران رسمی موانع جدیدی ارائه کرده که برای هر مقطع، آزمون نیز در دستور کار قرار داده شود تا این موانع جامع تر نیز شود بنابراین آنچه مسلم است حسابرسان واقعی این دورهها را گذراندهاند (حال چرا رخدادهایی از نوع اختلاس امروز کلانتر میشوند بر ما مشخص نیست البته هر چند که به ما حسابرسان آموخته که مسوولیت حسابرسان کشف تقلب نیست، بنابراین وقتی سوال میشود کار حسابرسان چیست؟ در جواب میبینی ارائه گزارشی که حسابرس زیر سوال نرود، پس ارائه واقعیت توسط چه کسی صورت گیرد، حتما توسط اختلاسگران؟).ما حسابرسان غیرواقعی نیز باید کسب تجربه کرده و منتظر بمانیم (البته اگر همین موانع بمانند و اضافه موانعی در سنوات آتی نداشته باشیم) تا ببینیم روزی را که حسابرس واقعی میشویم البته باز هم امیدوارم که انشاءالله عمر ما به آن اندازه به طول انجامد.
*عضو انجمن حسابداران خبره ایران
ارسال نظر