دامنه نوسان بورس؛ محدودیت یا شفافیت؟
موافقان افزایش دامنه نوسان
برخی کارشناسان معتقدند که بازتر شدن دامنه نوسان به شفافیت بیشتر بازار کمک میکند. از دیدگاه آنها، این تغییر به نزدیک شدن قیمتها به ارزش ذاتی سهام منجر میشود و بهدلیل کاهش محدودیتها، سرمایهگذاران بیشتری را جذب بازار میکند. به گفته این گروه، افزایش دامنه نوسان میتواند نقدشوندگی را ارتقا دهد و انگیزه سرمایهگذاری در بورس را تقویت کند. همچنین این سیاست با حذف محدودیتهای مصنوعی، فرصتهای بیشتری برای تحلیلگران حرفهای و سرمایهگذاران کلان فراهم میکند تا بر اساس دادههای واقعی تصمیمگیری کنند.
مخالفان افزایش دامنه نوسان
در مقابل، گروهی از کارشناسان بر این باورند که بازار سرمایه ایران در شرایط کنونی از زیرساختهای کافی برای اجرای چنین سیاستهایی برخوردار نیست. به نظر آنها، نبود آموزش کافی برای سرمایهگذاران خرد و تسلط نداشتن بسیاری از فعالان بازار بر تحلیلهای بنیادی میتواند به افزایش زیانهای احتمالی منجر شود. این گروه معتقدند که در اقتصاد ایران، بازتر شدن دامنه نوسان ممکن است نوسانات هیجانی را بیشتر کند و به جای شفافیت، بیثباتی بیشتری به بازار تحمیل کند. همچنین، نبود ابزارهایی نظیر فروش استقراضی و صندوقهای پوشش ریسک، این سیاست را پرخطر میسازد.
الزامات اصلاح دامنه نوسان
برای اینکه افزایش یا کاهش محدودیت دامنه نوسان به نتایج مثبت منجر شود، باید زیرساختهایی ایجاد شود که بتواند از این سیاست پشتیبانی کند. بهعنوان مثال:
۱- تقویت ابزارهای مالی: معرفی و توسعه ابزارهایی مانند فروش استقراضی و صندوقهای ریسک میتواند به مدیریت بهتر نوسانات کمک کند.
۲- آموزش و فرهنگسازی: آموزش سرمایهگذاران درباره تحلیلهای بنیادی و تکنیکال و مدیریت ریسک میتواند به کاهش رفتارهای هیجانی منجر شود.
۳- شفافیت اطلاعات: دسترسی آسانتر و سریعتر به اطلاعات شرکتها و بازار به سرمایهگذاران کمک میکند تصمیمگیری منطقیتری داشته باشند.
دامنه نوسان، بهعنوان یکی از ابزارهای کلیدی در تنظیم بازار سرمایه ایران، سالهاست که موضوع بحث کارشناسان و فعالان بازار است. در شرایط کنونی، این ابزار همچنان نقشی مهم در حفظ ثبات بازار ایفا میکند؛ اما محدودیتهای آن نیز بر کسی پوشیده نیست. افزایش دامنه نوسان میتواند به شفافیت بیشتر و بهبود نقدشوندگی کمک کند؛ اما اجرای آن در شرایط فعلی نیازمند آمادگی بازار و ابزارهای تکمیلی است.
موافقان بر این باورند که برداشتن محدودیتهای مصنوعی از بازار، ضمن کاهش هیجانات کاذب، فرصتهای بیشتری را برای سرمایهگذاران فراهم میکند و قیمتها را به ارزش واقعی سهام نزدیکتر میسازد. این امر نهتنها میتواند منجر به جذب سرمایههای جدید شود، بلکه تحلیلگران حرفهای را نیز به سمت تصمیمگیریهای مبتنی بر اطلاعات واقعی سوق میدهد.
از سوی دیگر، مخالفان به نبود زیرساختهای کافی برای این تغییر اشاره میکنند و افزایش نوسانات شدید را یکی از پیامدهای احتمالی میدانند. آنها بر این باورند که در غیاب ابزارهایی مانند فروش استقراضی و آموزش گسترده، تغییر دامنه نوسان ممکن است زیان بیشتری به سرمایهگذاران خرد وارد کند.
بهطور کلی، اصلاح دامنه نوسان نیازمند گامهای تدریجی و اقدامات تکمیلی است. آیا سیاستگذاران آمادگی لازم را برای اجرای این تغییر دارند؟ یا باید به اصلاحات بنیادیتر بازار قبل از هر تصمیم بزرگی اولویت داده شود؟ در نهایت، این تصمیم باید با دقت و بر اساس منافع بلندمدت بازار گرفته شود.