در این میان بازار سهام تهران نیز همان‌طور که بیشتر تحلیلگران تکنیکال نیز پیشتر بر اساس شواهد نموداری پیش‌بینی می‌کردند، بالاخره دچار ریزش شده و تاکنون قریب به ۲‌درصد افت را ثبت کرده که البته چنین افت ملایمی در شرایط فعلی کاملا در اثر محدودسازی دامنه‌نوسان به یک‌درصد و همچنین حمایت‌های شکل‌گرفته از نماد‌های شاخص‌ساز در سطح تابلو است که در بعضی مواقع عدم‌تکمیل حجم مبنا نیز در صف‌های فروش قدرتمند منجر به حفظ شاخص‌کل بورس تهران در مقابل ریزش بیشتر شده است.

به‌نظر می‌رسد در صورت تشدید تنش‌ها یا طولانی و فرسایشی‌شدن موضوع و ارائه پاسخ‌های پینگ‌پنگی توسط طرفین درگیر، بورس تهران نیز غرق در رکود شدید‌تر‌ در کنار سایر بازار‌های موازی به‌جز ارز و طلا شده و شرایط محدودیت دامنه‌نوسان ضمن طولانی‌تر‌شدن پروسه بازگشت به تعادل و ایجاد نقدشوندگی از لحاظ زمانی، شاهد ریکاوری و برگشت سخت‌تر و فرسایشی‌تر بازار در صورت کاهش تنش‌ها و بازگشت آرامش باشیم که کاملا به ضرر فعالان بازار سرمایه تمام خواهد شد. با ریزش‌های اتفاق‌افتاده در حال‌حاضر ارزش دلاری بازار سهام تهران حدود ۱۳۴‌میلیارد دلار و همچنین نسبت ارزش بازار به نقدینگی کشور  (پول+ شبه‌پول) به حدود ۹۰‌درصد رسیده‌است که با درنظرگرفتن P/E فوروارد ۵.۲‌واحدی بازار و همچنین رشد روزانه نرخ ارز در سامانه نیما بازار از لحاظ نمای کلی برای سرمایه‌گذاری ارزان و جذاب جلوه می‌کند. 

اما نکته‌ای که وجود دارد این است که در شرایط فعلی همزمان با افزایش بی‌سابقه سطح ریسک‌های سیستماتیک و بالاترین ریسک درگیری نظامی طی دهه‌های گذشته، با درنظرگرفتن نرخ بازده بدون‌ریسک حداقل ۳۱‌درصد بانکی که توسط بانک‌های معتبر کشور برای سپرده‌های کلان ارائه و پیشنهاد می‌شود، تداوم سیاست انقباضی بانک‌مرکزی و رشد نرخ بهره بین‌بانکی، عدم‌کاهش نرخ بازده تا سررسید ‌اسناد خزانه اسلامی، محدودیت‌های تامین انرژی واحد‌های تولیدی، رکود اقتصادی و ضعف تقاضای شدید در سطح بازار واقعی و عدم‌پیگیری هرگونه اقدام عملی توسط دولت در راستای حمایت از بازار سرمایه و بسنده‌کردن سیاستگذار به وعده‌درمانی، فعلا بازار سهام هیچگونه جذابیتی را برای سرمایه‌گذار عقلایی در کشور ایران ایجاد نمی‌کند که همین موضوع نیز دلیل اصلی عدم‌اقبال سرمایه‌گذاران به کلیت بازار است، لذا به‌نظرم به‌جز در سطح خرد و در سهام برخی شرکت‌های رشدی با پتانسیل‌های ویژه در کلیت بازار، همچنان بازده موردانتظار پایین‌تر از نرخ بازده بدون‌ریسک است.

در شرایط فعلی تشدید تنش‌ها در خاورمیانه میان ایران و رژیم صهیونیستی و تبدیل به یک جنگ تمام‌عیار منطقه‌ای می‌تواند در آستانه فصل سرما اروپا و آمریکا را وارد یک بحران تورم مجدد کند؛ به‌طوری که همزمان با آغاز کاهش پلکانی نرخ بهره سیاستی توسط بانک‌های مرکزی در سطح جهان در صورتی‌که تشدید تنش‌ها در منطقه باعث رشد شدید قیمت انرژی و همچنین حمل‌ونقل دریایی شود، انتظار داریم تورم بازگشت پرسرعت و قوی را در این کشورها ثبت‌کرده و همچنین با درنظرگرفتن سطح بسیار بالای میزان بدهی دولتی جهانی به تولید ناخالص داخلی جهانی شاهد یک نوع فروپاشی در نظام اقتصادی جهان باشیم که این موضوع نمی‌تواند به نفع هیچکدام از طرفین معامله باشد. در این میان تقاضای سرمایه‌گذاری بر روی فلزات گرانبها از جمله طلا و نقره به‌طور بی‌سابقه‌ای قوی و انعطاف‌پذیر باقی‌مانده و به رشد خود ادامه می‌دهد.

طبق پیش‌بینی بانک‌های معتبر جهانی طلا قادر به لمس سطح ۳‌هزار دلار به ازای هر انس در میان‌مدت می‌تواند باشد. به‌نظر می‌رسد ضمن حفظ نقدینگی و ذخایر احتیاطی کافی، وجود اوراق با درآمد ثابت نقدشونده در ترکیب پرتفوی و همچنین تخصیص مقداری از دارایی به طلا در کنار سهام رشدی و پرپتانسیل خاص در شرایط فعلی مناسب باشد اما باید برای هرگونه تغییرات ناگهانی و تعدیل مجدد پرتفوی آمادگی کامل را داشت. در نهایت از سیاستگذار پولی و وزارت اقتصاد انتظار داریم تصمیمات کارشناسی و صحیح در راستای حمایت از بازار سرمایه کشور که قلب تپنده اقتصاد است، گرفته و همکاری‌های لازم با سازمان بورس و اوراق‌بهادار را با هدف حمایت از بازار داشته باشند.