رئیس سازمان چه قدم‌هایی را باید بردارد؟

همان‌طور که قبلا نیز اشاره کرده‌ام، چالشی که بیش از سایر موارد در سال‌های گذشته به بازار سرمایه آسیب زد، موضوع افزایش بی‌اعتمادی مردم به بورس بود. بر کسی پوشیده نیست که جامعه بعد از اتفاقاتی که در تابستان سال ۹۹رخ داد، نگاه بدبینانه‌ای نسبت به بورس پیدا کرد و تلاش سازمان پس از آن باید به سمت‌وسویی می‌بود که این اعتماد به بازار سرمایه بازگردانده شود. اما متاسفانه پس از آن زمان، اتفاقاتی که در اردیبهشت ۱۴۰۲رخ داد، مجددا به این بی‌اعتمادی دامن زد. البته در اینجا وقتی صحبت از بازگشت اعتماد می‌شود، به هیچ عنوان منظور از رفتار سازمان این نیست که از بازار حمایت شود یا سازمان بورس و اوراق بهادار از نوساناتی که در بازار سرمایه وجود دارد، جلوگیری کند، بلکه مقصود و منظور رعایت این است که قوانین و مقرراتی که در بازار وجود دارند به شکل صحیحی رعایت شوند و با متخلفان برخود قاطع صورت بگیرد.

 آن چیزی که در سال ۱۴۰۲به تعمیق بی‌اعتمادی نسبت به بازار منجر شد، ریزش بازار نبود، بلکه حواشی‌ای بود که اطراف آن وجود داشت. به‌وضوح شاهد بودیم شرایط صحیح افشای اطلاعات رعایت نشده بود و این عدم شفافیت می‌تواند به عنوان یک سم مهلک برای بازار عمل کند. بنابراین آن درخواستی که در میان فعالان بازار سرمایه در ابتدای امر از اولویت برخوردار است، لزوم حرکت به سمت شفافیت بیشتر و برخورد قاطع با متخلفانی باشد که در مقابل این هدف حرکت می‌کنند.

علاوه بر این موضوع، تمرکز بر بازیابی اعتماد جامعه نسبت به بازار سرمایه باید در اولویت‌های رئیس جدید سازمان بورس و اوراق بهادار قرار گیرد. راهکارهای مختلفی در این راستا می‌تواند در پیش گرفته شود؛ از بهبود وضعیت اطلاع‌رسانی‌ها و روابط عمومی گرفته تا تسهیل مسیر تعریف، توسعه و گسترش ابزارها و محصولات مالی نوین. گسترش این محصولات می‌تواند به نیازهای سرمایه‌گذاران با سلیقه‌های متفاوت در دوره‌های رونق و رکود که در بازار وجود دارد، پاسخ دهد. رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار باید بتواند این ابزار را در زمان فعلی توسعه بدهد تا در آینده که بازار و جامعه نیازمند این ابزار می‌شوند، از عمق کافی برخوردار باشد.