تاثیر سرمایهگذاری پایدار بر بازار سهام
واسطه بودن بازار سرمایه میان سرمایهگذاران و بنگاههای اقتصادی را میتوان مهمترین هدف تشکیل بازارهای مالی عنوان کرد. این اقدام را در یک محیط تحت نظارت، شفاف و عادلانه انجام میدهند. بررسی مطالعات متعدد از این موضوع پرده برمیدارد که بسیاری از پیشرفتها و رشدهای اقتصادی که طی چند قرن اخیر به انجام رسیده در راستای وجود یک سیستم مالی مدرن ایجاد شده است. باید اظهار کرد بازارهای سرمایه در کشورهای توسعهیافته میتوانند رشد اقتصادی کشورها را رقم بزنند. بهرغم پتانسیل بازار سرمایه در یاری رساندن به رشد و توسعه اقتصادی، نهتنها بهبود عملکرد بازارهای سرمایه بسیار بااهمیت قلمداد میشود، بلکه ایجاد شرایطی که تضمینکننده عملکرد پایدار بازارهای مالی در بلندمدت باشد نیز اهمیت دارد.
با افزایش تعداد واسطههای مالی در جهان، تعداد شرکتهای پذیرفتهشده در بازارهای سرمایه رشد چشمگیری داشت. علاوه بر این، اقبال سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در بازارهای مالی طی سالهای گذشته رشد بیسابقهای را پشتسر گذاشت. در نتیجه افزایش رشد توجهات پیرامون سرمایهگذاری در بازارهای مالی، آگاهی نسبت به موضوعات مرتبط با پایداری و پاسخخواهی آنها حول اقدامات بازارها نیز افزایش پیدا کرده است. از طرفی نمیتوان کتمان کرد که وجود برخی کاستیها در زیرساختها، اعم از نبود قوانین و مقررات تسهیلکننده و بازدارنده، و عدم تقارن اطلاعات در برخی موارد، میتواند روند معاملات و سرمایهگذاریها در بازار سرمایه را با مخاطره روبهرو کند.
در سراسر جهان شرکتهای بورسی حول مسائل محیطزیستی باید مسوولانه رفتار کنند و برنامههایی برای حفاظت از محیطزیست در نظر داشته باشند. با این وجود آموزش و تحصیل و ارتقای سواد مالی سرمایهگذاران نیز از پرتوی استراتژیهای اصلی بازارهای مالی است. رشد بلوغ فکری سهامداران و سواد مالی سرمایهگذاران با جلوگیری از رفتارهای هیجانی در بازار، در بلندمدت به کارآیی بازارهای سرمایه منتهی میشود. همچنین در مباحث محیطزیستی توجه به مولفههایی همچون مدیریت انرژی و منابع، پیروی از قوانین زیستمحیطی، آگاهیبخشی و مشارکت در حوزه محیطزیست، ردپای کربن و انتشار گازهای گلخانهای، تشکیل شده است.
کشورهای مختلف در سراسر جهان دارای قوانین مختلفی در ارتباط با اهمیت محیطزیستی و منابع طبیعیاند. با توجه به ضرورت پایداری بازارهای مالی با هدف دستیابی به رقابت پایدار، در حال حاضر بازارهای سرمایه بیش از پیش باید توجه فزایندهای به تاثیر اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی فعالیتهای خود اختصاص دهند. در این شرایط در صورتی که هر یک از بازارها رویکرد استراتژیکی نداشته باشند، احتمال میرود فعالیتهای غیرمرتبط با استراتژیها و عملیات اصلی رخ دهد. سرمایهگذاری استراتژیک در پایداری باید اهدافی بیش از بهبود چشمانداز عمومی در نظر داشته باشد تا بتواند درنهایت، به نوآوری و افزایش مزیتهای نسبی در بلندمدت منتهی شود.