اشاره
حسابرس واقعی (۱)
مدتها است که میخواهم درباره موضوع حسابرس واقعی مقالهای (یا مقالاتی) را بنویسم که موضوعات دیگری پیش میآید و مانع از این میشود که در اینباره (حسابرس واقعی) و همچنین موسسات حسابرسی معتبر مطالبی را بنویسم.
گارو هوانسیان فر *
مدتها است که میخواهم درباره موضوع حسابرس واقعی مقالهای (یا مقالاتی) را بنویسم که موضوعات دیگری پیش میآید و مانع از این میشود که در اینباره (حسابرس واقعی) و همچنین موسسات حسابرسی معتبر مطالبی را بنویسم. ابتدا باید در مورد حسابرس واقعی در چند مقاله مطالبی را بنویسم و در آن شرح دهم که از نظر من، حسابرس واقعی چه کسی است. یک حسابرس واقعی باید خصوصیات زیادی داشته باشد و هر شخصی که در یک محلی به عنوان حسابرس مستقل کار میکند، لزوما حسابرس واقعی نیست. همانطور که هر کسی که در بیمارستان لباس سفید میپوشد، دکتر نیست و حتی اگر دکتر هم باشد، لزوما دکتر واقعی (حاذق) نیست.
مطلب حسابرس واقعی را در چندین مقاله مینویسم که چنین شخصی باید حتما چه خصوصیاتی را داشته باشد، ولی در این مقاله، نظر بعضی از مردم عادی (غیر مالی) را در مورد حسابرس واقعی یا بهترین حسابرس مینویسم.
شخصی که خود سررشتهای از حسابرسی و حسابداری نداشت، در مورد حسابرسی چنین تعریف میکرد:
«فلانی حسابرس بی نظیری است، مو را از ماست میکشد! چه مویی؟ چه ماستی؟ چه تصورات خامی؟»
سالها قبل در شرکتی به عنوان حسابرس مستقل در اتاق حسابداری کار میکردم. شخص ناشناسی (البته ناشناس از طرف من)، وارد اتاق حسابداری شد و بعد از خوردن چای و فهمیدن اینکه گروه ما یک گروه حسابرسی است، شروع کرد به تعریف کردن در مورد شخصی که از نظر او بهترین حسابرس دنیا بود. ایشان تعریف میکرد که: «قبل از انقلاب، در شرکتی کار میکردم که شخصی برای حسابرسی صورتهای مالی آن شرکت به آنجا مراجعه کرده بود. این حسابرس با من دوست شد و یک شب مرا به رستوران دعوت کرد.
در رستوران غذای مفصلی را سفارش داد و شروع به صحبت در مورد شرکت ما (شرکت مورد رسیدگی) کرد و سوالات جزئی از من کرد. من هم با هوشیاری بسیار به سوالات او پاسخهای مختصر میدادم. بعد از مدتی به دستشویی رفتم و بعد از چند دقیقه برگشتم.
لیوان نوشابهای که برای من در آن نوشابه ریخته شده بود برداشتم و شروع به نوشیدن آن کردم. بعد از مدت کوتاهی، حالم دگرگون شد و دیگر متوجه نبودم که به سوالات آن حسابرس چه پاسخهایی را میدادم و به احتمال بسیار زیاد، پاسخهای کامل و مشروح. در طی مدتی که در آن رستوران بودیم، فکر کنم که به کلیه سوالات محرمانه در مورد شرکت ما که آن حسابرس به صورت زیرکانه مطرح کرده بود، به صورت کامل و تشریحی پاسخ داده بودم. روز بعد که در محل آن شرکت مورد رسیدگی آن حسابرس را دیدم، از او پرسیدم که دیشب مثل اینکه زیادی حرف زدم.
ایشان هم گفته مرا تایید کردند. از او پرسیدم که در غذا یا نوشابه من چیزی ریخته بودی که من آنقدر صحبت میکردم و حقایق را به شما توضیح میدادم. ایشان گفتند که موقعی که به دستشویی رفتی، قرص مخصوصی در لیوان نوشابه ات ریختم که این باعث شد به کلیه سوالات من پاسخ صحیح و تشریحی بدهی.
خلاصه مطلب اینکه من حسابرسی را با چنین مهارتی دیگر در عمرم ندیدم و فکر کنم که او بهترین حسابرس دنیا بود! چه اظهار نظر پوچ و بی ارزشی. از کارمندان حسابداری آن شرکت پرسیدم که این شخص چه کاره است؟ پاسخ دادند که مامور تدارکات شرکت. بله، مامور تدارکات شرکت نیز در مورد بهترین حسابرس دنیا اظهار نظر کند.
سالها قبل در شرکتی که در تولید تن ماهی فعالیت داشت، حسابرسی میکردم. باز هم شخصی که در آنجا سمت آچار فرانسه را داشت در مورد بهترین حسابرس دنیا چنین تعریف میکرد: «حسابرسی که باز نشسته ....بود به شرکت مراجعه کرد و روز اول از کادر مالی شرکت خواست که کلیه اسناد و مدارک حسابداری شرکت را برای چند سال گذشته تحویل او دهند و همه کارکنان شرکت (شامل کادر تولیدی و غیره) به مرخصی نامحدود بروند.
این شخص تنها در شرکت برای مدت یک ماه از صبح تا دیروقت هر شب کار میکرد و طی مدتی که آنجا بود، با هیچکس تماس نداشت و فقط اسناد و مدارک شرکت را بررسی و مطالبی را یادداشت میکرد. بعد از یکماه، وی گزارشی به مسوولان شرکت داد که تعداد... هزار قوطی تن ماهی کسری موجودی وجود دارد. هیات مدیره شرکت از نتیجه گزارش ایشان بسیار متعجب و حیران مانده بود و ضمن تایید کار ایشان، از او قدردانی و سپاسگزاری فراوان کرد! ایشان بهترین حسابرسی بود که در عمرم دیدهام! بله، اظهار نظر یک فرد غیر متخصص در مورد بهترین حسابرس دنیا!
مورد دیگری هم که وجود داشت این بود که شخصی تعریف میکرد مشاور مالی و حسابرس داخلی آنها بقدری در کارش مهارت دارد که به محض اینکه به تراز حسابها نگاه بیندازد، کلیه اشتباهات آن را پیدا میکند!
البته در بعضی موارد میتوان با یک نگاهی به تراز یا حسابی، به مورد یا مواردی که آشکارا غلط هستند پی برد، ولی این بدان معنی نیست که برای مثال به صورتهای مالی شرکت آلفا (یک شرکت بسیار بزرگ) نگاهی انداخت و به کلیه موارد اشکال یا حساب سازیها و غیره پی برد. اگر چنین چیزی وجود داشت، این امکان وجود داشت که حسابرسی بزرگترین شرکتها را در ظرف چند دقیقه انجام داد.
نظر من در مورد هر چهار مطلب فوق که به طور واقعی برای من اتفاق افتاده فقط یک چیز است:
جهل و نادانی این افراد که در مورد حسابرس واقعی یا بهترین حسابرس دنیا تعریف میکردند. این صحبتها بیشتر صحبتهای قهوه خانهای است تا حرفهای.
البته در مطالب بعدی در نظر دارم که در هر نوشتار، در مورد یکی از خصوصیات یک حسابرس واقعی بحث کنم، البته نه بحثهایی مثل چهار داستان بیمحتوای آدمهای غیرحرفهای فوق. یک حسابرس واقعی باید خصوصیات زیادی داشته باشد که در هر مقاله در مورد یکی از خصوصیات اساسی و اصلی او به طور مفصل بحث خواهم کرد.
* عضو پیوسته انجمن حسابداران خبره مدیریت انگلستان
ارسال نظر