واکاوی ابلاغیه سازمان بورس نشان میدهد
چالشهای تازه بازارگردانی
هدف از چنین اقداماتی این است که نقدشوندگی سهام افزایش پیدا کند و در معاملات بازار سهام، سرمایهگذاران درگیر صفهای طولانی خرید و متعاقبا صفوف سنگین فروش نشوند، بهعبارتی با این روش از بازارگردانی طبعا گرههای معاملاتی کاهش چشمگیری پیدا خواهند کرد.
با توجه به سازوکار صندوقهای بازارگردانی و مدیریت صحیح منابع در چنین روشی با افزایش عایدی برای ناشران و سرمایهگذاران همراه بودیم.
حال در شرایطی که سهام شرکت در مسیری رو به افزایش قرار داشت و از طرف بازارگردان مقداری از سهام بهفروش رسید یا شرکتهایی که بهتازگی در جریان عرضه اولیه قرارگرفتند (معمولا حد معینی به بازارگردانها تخصیص داده میشود تا زمانیکه شرکت تازهوارد روی تابلو ثبت شد و مورد استقبال خریداران نیز قرار گرفت، بازارگردانها بتوانند روزانه بر حسب حد معینی سهام عرضه کنند) بهدلیل فروش، از منابع مالی برخوردار خواهند شد.
اکنون مرکز نظارت بر صندوقهای سرمایهگذاری سازمان بورس و اوراقبهادار ابلاغیهای (مبنیبر انعقاد قرارداد توسط صندوقهای سرمایهگذاری اختصاصی بازارگردانی با سایر اشخاص بهمنظور خرید و نگهداری اوراقبهادار با درآمد ثابت و پرداخت مبلغی از منابع صندوق جهت خرید و نگهداری اوراقبهادار با درآمد ثابت موضوع قرارداد بهعنوان هزینه بازارگردانی امکانپذیر است) را منتشر کرده است.
زمانیکه در بازار اقدام بهفروش سهام میشود، مقداری پول نقد در اختیار بازارگردان قرار خواهد گرفت. در چنین شرایطی ناشران یا سهامداران عمده درخواستی مبتنی بر دریافت پول نقد را مطرح نمیکنند، چراکه ممکن است در ادامه سهام منفی شده و با افت قیمت مواجه شود.
در اینجا وظیفه بازارگردان که افزایش نقدشوندگی سهام است، ایجاب میکند که اقدام به خرید سهام در بازار کند، بهعبارتی نقدشوندگی سهام را افزایش دهد، بنابراین نیاز است که منابع مالی را در اختیار داشته باشد تا در ادامه بتواند اقدامات لازم را در راستای خرید سهام شرکتها پیادهسازی کند. طبعا بازارگردانها زمانیکه چنین منابع نقدی را در اختیار دارند بهدنبال ایجاد منفعتی مضاعف برای سرمایهگذار هستند (اقدامی در راستای جلوگیری از خواب پول).
با توجه به عدمتحمیل ریسک به جریان نقدی در اختیار، بازارگردانها خرید صندوقهای با درآمد ثابت را در دستور کار قرار میدادند. هرچند سهام مذکور همچنان به لحاظ قیمتی رو به بالاست اما خرید آن انجام نمیشود، چراکه صندوقهای بازارگردانی در وضعیت فروش قرار دارند. خرید سهام دیگر با توجه به میزان ریسک بالا در چنین حالتی از اولویت بازارگردان خارج میشود.
(البته سازمان در این خصوص قوانین سختگیرانهای دارد و اجازه خرید سهام دیگر را نمیدهد) خرید یونیتهای صندوق درآمد ثابت بهترین گزینه برای افرادی است که داری پولی بیکار بوده که اتفاقا در اختیار بازارگردان است.
حال بازارگردانها در موارد مقتضی واحدهای صندوق درآمد ثابت را بهفروش میرسانند و بهطور مستقیم اقدام به خرید سهام و فعالیت در بازار میکنند. با توجه به اینکه شرکتهایی که چنین فعالیتهایی را انجام میدهند؛ در واقع شرکت مدیریت دارایی هستند، بنابراین بهراحتی تشخیص میدادند که کدامیک از صندوقها با توجه به میزان منابع مالی در اختیار، مناسب برای خرید هستند.
در این مواقع معمولا صندوقهای اصطلاحا رند بازار انتخاب میشوند (ورود و خروج در این صندوقها عمدتا با سهولت انجام میشود) نباید فراموش کرد که بازارگردانها امکان خرید واحدهای سرمایهگذاری از صندوقهای خود را در این حالت ندارند. بر اساس مصوبه جدید سازمان بورس، بازارگردان باید با یک نهاد سومی قرارداد منعقد کند تا پول مازادی که به خرید صندوق درآمد ثابت تخصیص داده میشد، حال نهاد سوم تعیینتکلیف کند که چه چیزی خریداری شود یا این نهاد بهطور مستقیم واردشده و اقدام به خریداری کند.
با توجه به اینکه مصوبه بهتازگی منتشر شدهاست، مشخص نیست که چه شرکتهایی میتوانند (شرکتهای مشاور سرمایهگذاری، سایر سبدگردانها، شرکتهای تامین سرمایه و...) امکان انعقاد قرارداد را داشته باشند. این ابهام همچنان وجود دارد. در این میان نکته مهم اینجاست؛ صندوقهای بازارگردانی عمدتا در اختیار شرکتهای تامین سرمایه، سبدگردان و... هستند که اتفاقا وظیفه آنها مدیریت دارایی است. طبعا این قبیل از شرکتها از قابلیت تشخیص در حوزه سرمایهگذاری برخوردار هستند. با مصوبه اخیر فقط هزینهای اضافی به بازارگردانی که پول نقد در اختیار دارد و باید اقدام به انعقاد قرارداد کند، تحمیل میشود. زمانیکه بازارگردانها بابت خرید واحدهای سرمایهگذاری صندوقهای درآمد ثابت هزینهای دریافت نمیکنند، اساسا چرا باید نهاد سومی وارد شود؟ اینکه بازارگردان منابع مازاد را در راستای سودسازی به سایر بخشها تزریق میکند؛ در واقع آپشنی ارائه میشود که بابت آن برای طرف مقابل هیچ هزینهای ندارد. حال با مصوبه اخیر باید به نهاد سوم پولی پرداخت شود که دقیقا اقدامات بازارگردانها را انجام دهد، اما با هزینهای اضافی.
در این حالت شرکتهایی که مدیریت دارایی میکنند (بازارگردانها) باید به سایر شرکتها پولی را پرداخت کنند تا دارایی تحتاختیار آنها را مدیریت کنند، این مهم اتفاق نامعقول و غیرمنطقی است. در صورتیکه سازمان بهدنبال افزایش درآمد برای شرکتها و صندوقها است میتوانست اعلام کند که صندوقها پولی را بهصورت توافقی بابت انجام چنین عملی دریافت کنند، در غیراینصورت روال گذشته در مقایسه با ابلاغیه جدید بهترین اتفاق بود. رویداد جدید برای بازارگردان، سرمایهگذاران و ناشران هزینه اضافی خواهد داشت، چراکه بازارگران مجبور است مبلغ قرار داد با ناشران را افزایش دهد تا بخشی از هزینهها را ناشر متحمل شود.
اساسا پیامد این قبیل از دستورالعملها این است که خیلی از شرکتها تمایلی برای بازارگردانی نداشته باشند زیرا هزینه اضافی باید پرداخت شود.
این مهم میتواند وضعیت نقدشوندگی سهام را تحتتاثیر منفی قرار دهد.
بر این اساس خیلی از شرکتهایی که مجبور نیستند، دیگر به سمت انعقاد قرارداد بازارگردانی نخواهند رفت یا با حداقل پول به این سمت حرکت میکنند. همانطور که اشاره شد این اتفاق بهطور مستقیم نقدشوندگی معاملات را تحتتاثیر قرار خواهد داد. زمانیکه نقدشوندگی سهام کاهش پیدا کند، سرمایهگذاران هم بابت چنین شرایطی متحمل زیان میشوند و بهعبارتی در مقیاس بزرگتر کلیت بازار تحتتاثیر قرار خواهد گرفت.
اما برداشت مفیدی که میتوان از ابلاغیه اخیر سازمان داشت؛ صندوقهای بازارگردانی بهجای خرید یونیت صندوقهای درآمد ثابت احتمالا میتوانند طبق چنین مصوبهای بهصورت مستقیم به خرید اوراق بپردازند. فعالان بازار در انتظار شفافیت بیشتر سازمان بورس درخصوص ابلاغیه جدید هستند. حال انتظار میرود که مصوبات و ابلاغیههای سازمان بورس بهطور شفافتر برای جامعه سرمایهگذاران منتشر شود.