بورس دیروز و امروز از زبان یک «حسابدار»

گروه بورس- مجید اسکندری: بسیاری از کسانی که در بخش‌های مختلف مدیریتی و به خصوص مدیریت مالی فعالیت می‌کنند، به یک عنوان بیشتر از بقیه عناوین خود می‌بالند. عنوان «حسابدار» که صدالبته عنوانی است ارزشمند در تمام دنیا و قبل از هر چیز بیانگر سلامت حرفه‌‌ای است.نام دکتر «عبدالرضا تالانه» برای اهالی بازار سرمایه و حرفه حسابداری نامی است آشنا. او متولد آبادان است و تحصیلات مقدماتی خود را در این شهر گذرانده است. در سال ۵۸ در رشته ریاضی و کامپیوتر در دانشگاه پلی‌تکنیک پذیرفته شد اما با شروع انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه‌ها با وقفه در تحصیلات روبه‌رو شد. او در سال ۶۳ با تغییر رشته تحصیلی به حسابداری، تحصیلات خود را در دانشگاه شهید بهشتی دنبال کرد.تالانه در سال ۶۶ و قبل از اینکه موفق به دریافت لیسانس حسابداری شود در دانشگاه آزاد تهران پذیرفته شد و تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد حسابداری را آغاز کرد. او در سال ۷۰ پایان‌نامه خود را با عنوان «سیاست‌های تقسیم سود» ارائه کرد.او در سال ۷۹ با رتبه یک در دوره دکتری حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی پذیرفته شد و در این دوره به عنوان پژوهشگر برتر وزارت علوم معرفی شد.تالانه در سال ۸۵ پایان‌نامه دکتری خود را با عنوان «اختیار واقعی و ارزشیابی حق مالکانه» ارائه کرد که این پایان‌نامه با درجه عالی و نمره ۵/۱۹ پذیرفته شد و به عنوان پایان‌نامه برتر، جایزه دکتر اسلامی بیدگلی را نیز دریافت کرد.تالانه در خلال فعالیت حرفه‌ای خود دو دوره عضو شورای عالی انجمن حسابداران خبره ایران، عضو هیات تحریر ماهنامه حسابدار و فصل‌نامه بررسی‌های حسابداری و حسابرسی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران بوده است.عضویت در شورای نظریه‌پردازی وزارت علوم و هیات تجدیدنظر در سرفصل دروس رشته حسابداری دانشگاه‌های آزاد کل کشور و تدریس دروس مختلف حسابداری و مدیریت مالی در دانشگاه‌های مختلف کشور از دیگر فعالیت‌های حرفه‌ای اوست.تالانه در عرصه کاری نیز تجارب ارزنده‌ای به همراه دارد.او از سال ۶۵ تا ۶۹ به عنوان مشاور مالی بنیاد مستضعفان و جانبازان، از سال ۶۸ تا ۸۳ مسوول امور مالی شرکت نشاسته گلوکز شیراز، از سال ۷۳ تا ۷۵ سرپرست حسابرسی صدا و سیما، از سال ۷۶ تا ۷۸ کارشناس ارشد اصلاح و تلفیق حساب‌ها در بنیاد مسکن، از سال ۷۸ تا ۸۰ مدیر امور مجامع شرکت ایجاد محیط، از سال ۸۲ تا ۸۴ عضو هیات مدیره شرکت سرمایه‌گذاری و خدمات مالی پاسارگاد نیک بوده است.تالانه درباره نحوه ورود خود به بازار سرمایه می‌گوید: از سال ۱۳۷۴ به بورس علاقه‌مند شدم و در همان سال‌ها بود که اطلاع یافتم سازمان کارگزاران آگهی اعطای مجوز کارگزاری را فراخوان کرده است و چون آن روزها بورس از رونق خوبی برخوردار بود با چهار نفر از دوستانم آقایان پوریا نسب، دکتر مراد‌زاده، علی مصدر و سامان مهرانی تقاضای خود را تسلیم کردیم. پس از آن در سال ۷۵ برای گذراندن دوره کارآموزی کارگزاری با شرکت کارگزاری ایران سهم به مدیریت سرکارخانم سیمیندخت میردامادی آشنا شدم.اگرچه تالانه نتوانست مجوز کارگزاری را دریافت کند اما آشنایی با مجموعه ایران سهم را موجب کسب بسیاری از تجربیات خود از جمله، اخلاق حرفه‌ای می‌داند. او ادامه می‌دهد بعد از پایان کارآموزی و بی نتیجه ماندن فرآیند اخذ مجوز کارگزاری، از بازار دور شدم و به بنیاد مسکن رفتم.درسال ۸۲ با جمعی از دوستان از جمله آقایان دکتر رحمانی، دکتر مهمانی و دکتر زارعی شرکت خدماتی پاسارگاد نیک را تاسیس کردیم و یکی دو سالی در این شرکت به امور بازار سرمایه و انجام خدمات پورتفوگردانی در قالب قراردادهای مدنی مشغول بودیم. فشار درسی دوره دکتری حسابداری در دانشگاه علامه باز هم مسببی برای دور شدن از بازار بود. تالانه بعد از اخذ دکتری در دی‌ماه ۸۵ به عنوان معاون پشتیبانی بورس تهران (به مدیرعاملی دکتر علی رحمانی) برگزیده شد. او در این باره می‌گوید: حجم کار بسیار زیاد و غیر‌قابل تصور بود زیرا تا قبل از قانون بازار سرمایه سازمان کارگزاران فعال بود و بعد از تصویب قانون در سال ۸۴، شرکت جدید بورس تهران باید تاسیس و کارهای زیادی باید از مجموعه قبلی تحویل گرفته می‌شد. مشکلات خیلی زیاد بود ولی مجموعه مدیران و کارشناسان بورس تهران توانستند در اولین دوره فعالیت اوضاع را به خوبی سامان دهند، آیین‌نامه‌ها و مقررات زیادی تحریر و جاری شد. تمام سیستم‌ها بازنگری و اصلاح شد و اینها همه مرهون تلاش کارکنان و هدایت مدیرانی چون رحمانی و اعضای هیات‌مدیره بورس تهران و هماهنگی کمک‌های مسوولان در سازمان بود.تالانه سپس به برخی اقدامات اشاره می‌کند و می‌گوید: برخی کارهای مهمی که در اولین دوره دو ساله بورس تهران(۸۷-۸۵) انجام شد ساماندهی امور ۲۲ تالار منطقه ای و افتتاح چند تالار جدید بود. نشست‌های مکرر با مسوولان آی تی بورس و مخابرات برای بهبود کارها، افزودن نودهای معاملاتی در تهران و برداشتن بسیاری از محدودیت‌ها باعث بهبود بهتر کارها و رضایت بیشتر مردم و کارگزاران بود. اقدامات اولیه برای طراحی مقررات پذیرش سند چشم انداز و گرفتن گواهینامه‌های استاندارد از اقدامات بسیار خوبی بود که در همان دوره انجام شد. او نیز مانند بسیاری از کسانی که زحمت بازار را کشیده‌اند درددل‌هایی دارد که آنها را بازگو می‌کند: بازارسرمایه دو اشکال اساسی دارد؛ مشکل اول نداشتن شبکه معاملاتی مطمئن مخابراتی است و مشکل دوم رکود و رونق بازار و تشکیل صف‌های فروش و خرید است.از نظر من بورس تهران و بهتر بگویم بازارسرمایه به طور کلی از نداشتن یک شبکه مطمئن مخابراتی که زیرساخت‌های لازم را داشته باشد رنج می‌برد. هنوز هم با مشکل قطع سیستم روبه رو هستیم و از نظر من بورس و تشکیلات بازارسرمایه در درجه اول باید روی زیر ساخت‌های مخابراتی و IT کارکنند. اگر این مساله حل شود بخش مهمی از مشکلات حل خواهد شد.اما مشکل دوم بازارسرمایه این است که بخش پیشخوان یا ریز روزانه بازار کوچک و پستوی بازار سرمایه بسیار بزرگ شده است. تالانه توضیح می‌دهد: این مشکل به دوران تصدی دکتر عبده باز می‌گردد. دکتر عبده ۳ تصمیم گرفت که یکی از آنها خوب بود یکی تاثیر منفی گذاشت و یکی هم اثرش قابل تبیین نبود.

در سال‌های ۸۲ به بعد که دکتر عبده سکان دبیرکلی سازمان کارگزاران را بر عهده گرفت برای گسترش بازار و مشارکت دادن همه اقشار مردم دست به گسترش جغرافیایی زد. این تصمیم به نظر من خوب بود ولی می‌توانست به بهتر شدن بازار کمک کند. تصمیم دیگر دکتر عبده این بود که حجم معاملات شناور روزانه بیشتر شود و بحث سهام شناور آزاد را مطرح کرد. این تصمیم می‌توانست نتایج مثبت داشته باشد اما در عمل نتایج آن در همان ابتدا درست درنیامد. در مورد این تصمیم نمی‌توانم به صراحت بگویم که درست نبود. بحث سهام شناور آزاد درست است؛ اما در عمل خوب جواب نداد شاید به دلایل دیگری، که در ادامه خواهم گفت. تالانه معتقد است: ورود پول دارها و دانه درشت‌ها به بازار نادرست‌ترین تصمیم ممکن در زمان تصدی عبده بود که نتایج مثبت نداشت اما نتایج منفی آن زیاد بود زیرا این پول‌های زیاد هم نتوانستند مشکل صف‌های خرید و فروش را حل کنند.

دادن مجوز کارگزاری به شرکت‌ها و نهادهاو بانک‌های مختلف نیز نتوانست مشکل را حل کند. در کنار این قضیه مسوولان بازار نیز همیشه به مردم توصیه می‌کردند که با افق بلندمدت سرمایه‌گذاری کنند و متاسفانه مسوولان امروز نیز چنین توصیه‌هایی دارند از نظر من برعکس آن درست تر است.او تاکید می‌کند: چیزی که بازارها لازم دارد دانه ریزها هستند همان پول‌های خرد و اندک مردم راحت تر بگویم بازار مثل یک کتابخانه است که به جای زیاد کردن کتابخوان‌ها، کتاب‌هایش را زیاد کردیم و کتابخوان‌هایش را زیاد نکردیم.

تالانه حرف‌های زیادی برای گفتن دارد: امروز تعداد سهم لیست شده در بورس تهران زیاد است؛ اما درصد کمی از آن معامله می‌شود. سرمایه‌های درشت تر وقتی به بازار وارد می‌شوند تاخیر زمانی در معاملات ایجاد می‌کنند زیرا توان در انتظار ماندن آنها زیاد‌تر است هرچه بیشتر بانک‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری را وارد کردیم، پستوی بورس بزرگتر شد نه پیشخوان آن. منظورم از پیشخوان و پستو همان حجم معاملات روزانه انجام شده در مقابل حجم معامله نشده است. هرچه افق سرمایه‌گذاری بلندمدت تر می‌شود مساله‌ بورس‌ها حادتر می‌شود بورس ما نیاز به سرمایه‌گذارانی دارد که کوتاه مدت خرید و فروش کنند و روی اینها باید کار کرد.تنها تصمیمی که در دوره جدید در این جهت مصوب شد، راه‌اندازی صندوق‌های مشاع بود.

تالانه در حوزه تالیف، کتب متعددی دارد که از آن جمله می‌توان به ۵ جلد زبان تخصصی حسابداری، اصول حسابداری ۳ و راهنما، حسابداری میانه ۲ و مدیریت مالی (در دست تالیف) اشاره کرد. او همچنین ترجمه و تالیف بیش از ۴۰ مقاله در زمینه‌های حسابداری، اقتصاد و مدیریت مالی را که در نشریات تخصصی به چاپ رسیده است را در کارنامه خود دارد.جدیدترین مقاله وی با عنوان «صورت‌های مالی براساس استانداردهای بین‌المللی گزارشگری مالی» سه روز پیش در همایش مشترک انجمن حسابداران خبره ایران، سازمان بورس و سازمان حسابرسی ارائه شد. تالانه در حال حاضر در شرکت کارگزاری ایران سهم مشغول به کار است.

موفقیت او را آرزومندیم.