ضرورت وجود مشاوران مالی

یکی از کمبودهایی که در بازار سرمایه ایران، به‌وضوح حس می‌شود، نبود یک سازوکار درست در زمینه مشاوره سرمایه‌گذاری است و به‌نظر می‌رسد نهاد ناظر بازار یعنی سازمان بورس باید نقش خود را در این زمینه پررنگ‌تر ایفا کند، چراکه نبود نهادهای رسمی به‌عنوان مشاور، پای سودجویان را به‌طور غیر‌رسمی به بازار باز کرده و این افراد با ارائه مشاوره یا سیگنال‌های غلط، از احساسات افراد در کشور تورمی مانند ایران، سوءاستفاده می‌کنند.  چندی‌ پیش، خبرهایی درخصوص مصوبه‌ای درخصوص تسهیل فرآیند تاسیس و ثبت شرکت‌های مشاوره سرمایه‌گذاری‌‌‌‌‌ از طریق تقلیل حداقل سرمایه تاسیس این شرکت‌ها منتشر شد. در این خبر به این موضوع اشاره‌شده بود که برای افزایش فرهنگ سرمایه‌گذاری در کشور، تاسیس شرکت‌های مشاوره سرمایه‌گذاری با پیچیدگی کم‌‌‌‌‌تری همراه باشد و این امر می‌تواند به توسعه بازار سرمایه و تعمیق آن کمک کند. همچنین الزام ناشران به استفاده از خدمات مشاوره سرمایه‌گذاری نیز می‌تواند موجب شود تا اطلاعات بهینه و مفیدتری در اختیار سهامداران قرار گیرد و صرفا یک اطلاعات خام توسط ناشران بورسی در بازار منتشر نشود.

شرکت‌های مشاوره سرمایه‌گذاری در کنار تامین سرمایه‌ها طی سالیان گذشته، اقدام به ارائه خدماتی برای پذیرش شرکت‌ها در بورس اوراق‌بهادار و همچنین ارزش‌‌‌‌‌گذاری و ادغام شرکت‌ها می‌کردند، اما اگر با اجرای این مصوبه، رویکرد این شرکت‌ها در راستای هدایت صحیح منابع خرد به بازار سرمایه باشد، می‌تواند سرمایه‌گذاران خرد و حقیقی بازار را نیز به سمت سرمایه‌گذاری درست سوق دهد. رویدادی که در عمده کشورهای توسعه‌یافته دنیا انجام‌شده و نتیجه خوبی نیز در زمینه توسعه بازارهای مالی آن کشورها حاصل شده‌است. در کنار این موارد، در کشورهای تورمی مانند ایران، سرمایه‌گذاری درست در بازاری که پتانسیل بالای دارد، ضروری است، چراکه تورم در ایران سال ‌به‌سال ‌تشدید شده و انتظارات از تورم نیز بسیار بالاست، لذا هرگونه نگهداری پول نقد یا سرمایه‌گذاری در بازارهای پرریسک می‌تواند برای افراد خطرناک باشد.

 عدم‌توسعه نهادهای مالی، مشکل بورس

سال ۹۹ با رشد بازار و ورود نقدینگی حقیقی به بازار، نزدیک به ۵۰میلیون نفر از مردم، جزو سهامداران بورسی به‌حساب می‌‌‌‌‌آمدند. این در حالی بود که بازار سرمایه و نهادها و مشاوران مالی، به‌خوبی توسعه پیدا نکرده و مشکلات فراوانی را برای افراد حقیقی با سرمایه‌های خرد به‌وجود آورد. در این میان، پای افراد سودجو نیز به بازار سرمایه باز شده و با ارائه مشاوره‌‌‌‌‌های غلط و تاسیس کانال‌هایی برای ارائه سیگنال در ازای دریافت پول، اقدام به فریب‌دادن افراد کردند. به‌نظر می‌رسد وجود خلأ بزرگ مشاوران مالی در بورس تهران، موجب شد تا با ریزش بازار و خروج دیرهنگام سهامداران، سرمایه سرمایه‌‌‌‌‌گذاران حقیقی با وجود تورم بالا در سال‌۹۹ ارزش خود را بیش از بیش از دست داده و اعتمادها به بازار سرمایه ایران به‌شدت کم‌‌‌‌‌رنگ شود، به‌طوری‌که  با وجود ارزنده‌بودن سهام اکثر شرکت‌های بورسی در سال‌های پس از ریزش بزرگ ۹۹، همچنان بازار در رکود بزرگی

فرو رود. هرچند در این رکود نقش متغیرهای اقتصادی و سیاست‌های دستوری و مداخله‌جویانه دولتی کم‌‌‌‌‌رنگ نیست، اما نمی‌توان از نقش اعتماد در شرایط بازار چشم‌‌‌‌‌پوشی کرد، اما اینکه چه کسی وظیفه داشت تا مردم عادی را که شاید اولین‌بار بود پایشان به بورس باز‌می‌شد، راهنمایی کند؟ چه نهادی باید اصول اولیه علم اقتصاد و سرمایه‌گذاری را برای آنها تشریح می‌کرد تا متوجه افزایش نرخ بهره و در نتیجه پایان روزهای سبز بازار باشند؟ به‌نظر می‌رسد با تاسیس شرکت‌های مشاوره سرمایه‌گذاری باید اصول درست سرمایه‌گذاری آموزش داده‌شده و مشاوران مالی، اطلاعات کاربردی‌‌‌‌‌تری را در اختیار مشتریان خود قرار دهند. بررسی شاخص‌های مهم اقتصادی و تاثیر آن بر روی بازار سرمایه و بازارهای موازی آن، شناسایی صنایع مهم و سودآور بورسی و ارائه تحلیل‌های استاندارد از شرکت‌های بورسی، می‌تواند مسیر درستی را پیش‌‌‌‌‌پای سرمایه‌‌‌‌‌گذاران خرد بگذارد تا با درک درستی وارد بازارهای مالی و دارایی شوند. هرچند بازار سرمایه رونق سال‌۹۹ را ندارد و با نااطمینانی‌‌‌‌‌های بالایی همراه شده‌است، اما به‌نظر می‌رسد با وجود تورم بالای ۴۰درصد و انتظارات تورمی بالا در سال‌های آینده، مردم تمایل بیش‌‌‌‌‌تری برای سرمایه‌گذاری پول نقد خود داشته‌باشند تا ارزش نقدینگی خود را حفظ کنند. نبود یک مشاوره درست، موجب‌شده‌است تا در فضای متشنج سیاسی کنونی، افراد با سرمایه‌گذاری بر روی دارایی‌های پرریسک از قبیل طلا و سکه و دلار که رشد چشمگیری را تجربه کرده و احتمال اصلاح آنها وجود دارد، سرمایه خود را با خطرات بزرگی همراه کنند. همانطور که در بحبوحه ارزی کشور در سال۹۷، بازار ارز شاهد یک جهش و اصلاح شدید بود و افراد مالباخته زیادی در این فراز و نشیب ارزی با ضرر زیادی مواجه شدند.

اینکه بورس تهران، با وجود ارزان‌بودن و ارزندگی بالا همچنان مورد غفلت قرار گرفته و افراد به‌جای سرمایه‌گذاری در بازار سهام، به سمت دیگر بازارها هدایت می‌شوند، نتیجه غفلت در توسعه مشاوران مالی بوده‌است. هرچند افزایش ریسک اقتصادی در کشور به‌وسیله سیاستگذاری‌‌‌‌‌های غلط، تاثیر بسزایی بر عدم‌توجه به بورس دارد، اما بورس تنها شامل سهام نیست و صندوق‌های سرمایه‌گذاری بزرگی وجود دارند که با سرمایه‌گذاری در آنها می‌توان سبد سهام را متنوع کرد. همچنین یکی از مواردی که در مشاوره‌‌‌‌‌های مالی در ایران به‌طور معمول لحاظ نمی‌شود میزان ریسک‌پذیری افراد بر اساس فاکتورهای شخصیتی است. به‌نظر می‌رسد مشاوران سرمایه‌گذاری باید نقش بسیار پررنگ‌تری را در این زمینه ایفا کرده و بر اساس سن افراد، آموزش، تسهیلات و سایر پارامترهای شخصیتی اقدام به آموزش و مشاوره کنند.

 گریزی به‌ نظرات کارشناسان

در سالیان گذشته نهادهای مالی مختلفی با ارائه خدمات متفاوت در بازار سرمایه ایران ظهور کردند. سبدگردان‌‌‌‌‌ها، کار‌‌گزاری‌‌‌‌‌ها و تامین سرمایه‌ها هرکدام با نقش پررنگ خود در تسهیلگری فرآیند سرمایه‌گذاری، به توسعه بازار سهام کمک کردند. با این وجود، برخی از کارشناسان معتقدند، مشکلات و نقص‌‌‌‌‌هایی در این حوزه باعث شده‌است تا خدمات این شرکت‌ها به‌شدت کاهش یابد. حسن رضایی‌پور مدیرعامل کار‌‌گزاری هوشمند رابین درخصوص لزوم حضور مشاوران سرمایه‌گذاری به‌طور گسترده، به «دنیای‌اقتصاد» گفت: وضعیت بد صنعت خدمات واسطه‌گری مالی به واسطه جریان نقدی منفی که در این سال‌ها به‌همراه داشتند و همچنین کارمزد بالایی که به صندوق توسعه بازار پرداخت می‌کنند، موجب ضرر و زیان نهادهای مالی شده و کیفیت ارائه خدمات آنها را به‌شدت کاهش داده‌است. همچنین خروج افراد متخصص در بازار سرمایه قطعا آینده بازار را تهدید کرده و این امر نگران‌کننده است. همچنین رضایی در ادامه بیان کرد: سازمان بورس نیز برای افزایش فرهنگ سرمایه‌گذاری در کشور، اقدام به تسهیل فرآیند مجوز برای شرکت‌های مشاوره سرمایه‌گذاری کرد.  وی درخصوص عدم‌زیرساخت مناسب در نهادهای مالی به‌عنوان مشاوران سرمایه‌گذاری خاطرنشان کرد: نبود تقسیم‌‌‌‌‌بندی درست در درآمدهای نهادهای مالی و متفاوت نبودن محل درآمدهای این نهادها، سبب خواهد شد تا درآمد این نهادها به واسطه رونق و رکود بازار سرمایه، نوسان‌های زیادی را به‌همراه داشته باشد و این امر برای آینده بازار سرمایه چندان خوشایند نبوده و می‌تواند خدمات آنها را کاهش دهد.

همچنین نبود زیرساخت‌های مناسب در کار‌‌گزاری‌‌‌‌‌ها در سال‌۹۹، موجب شد تا بازار سرمایه متوجه نقص بزرگ خود در زمینه عدم‌توسعه زیرساخت‌ها شود. با توجه به اینکه پیش‌بینی می‌شود در موج بعدی رونق بازار سهام، شدت تقاضا برای خدمات مالی بالاتر باشد، در صورتی‌که نهادهای مالی اقدام به تقویت زیرساخت‌های خود نکنند، مشکلات همچنان برای بورس، بیشتر خواهد بود.  مدیرعامل کار‌‌گزاری رابین هوشمند،  به «دنیای‌اقتصاد» گفت: قطعا نمی‌توان مخالف یا موافق این مصوبه بود و با توجه به نقص در ارائه اطلاعات دقیق و طبقه‌بندی شده به بازار، این اقدام ضروری به‌نظر می‌رسد و می‌تواند به‌عنوان یک مزیت به‌شمار بیابد، چراکه ناشران نیز با طبقه‌بندی و بررسی دقیق‌تر اطلاعات صورت‌های مالی می‌توانند اطلاعات مفید‌‌‌‌‌تری را در اختیار سهامداران قرار دهند. هرچند توسعه فرهنگ مشاوره، صرفا وظیفه مشاوران سرمایه‌گذاری نبوده و در صورتی‌که بازار به سمت شفافیت بیشتر در ارائه اطلاعات حرکت کند، مزایای بیشتری نیز به‌همراه خواهد داشت. وقتی مشاوره سرمایه‌گذاری بتواند به‌عنوان یک نهاد رسمی به فعالیت مشاوره پرداخته و در این‌خصوص نیز پاسخگو باشد، قطعا بازار به بلوغ بیشتری رسیده و زمینه برای توسعه آن فراهم می‌شود، چراکه فعالیت این شرکت‌ها علاوه‌بر مشاوره برای پذیرش شرکت‌ها به بورس و ارزش‌‌‌‌‌گذاری، ارائه تحلیل یک نماد، قیمت‌گذاری اصولی سهام و ارائه خدمات آموزشی به سرمایه‌‌‌‌‌گذاران خرد بوده و این امر می‌تواند آگاهی افراد را تاحدی افزایش دهد که در صورت مواجهه با تحلیل غلط متوجه آن شوند و خود افراد بتوانند، با آگاهی نسبی که به‌دست آورده‌اند، تحلیل درست‌تری برای سرمایه‌گذاری‌های خود داشته‌باشند.  هرچند به عقیده کارشناسان بازار سرمایه، تسهیل ورود شرکت‌های مشاوره سرمایه‌گذاری در نهایت به نفع بازار است و می‌تواند به توسعه آن کمک کند، اما در صورتی‌که نظارت درستی بر فعالیت شرکت‌ها در این زمینه صورت نگیرد، می‌تواند شرایط را برای ورود افراد سودجو به امر حساس مشاوره مالی فراهم کند و سرمایه افراد حقیقی را به‌خطر بیندازد.