توجه به این نکته نیز ضروری است که رفتار دولت هیچگاه قابل‌پیش‌بینی نیست و در کشور ما هر لحظه یک تصمیم گرفته می‌شود. برای مثال سال قبل مالیات بر سپرده اشخاص حقوقی را بستند و امسال رئیس بانک مرکزی با رایزنی‌های فراوان خبر داد قرار است این موضوع منتفی شود. از طرف دیگر اعلام می‌کنند مخالف افزایش نرخ سپرده بانکی هستند و با این وجود اخیرا اعلام کردند گواهی سپرده ۲۳درصدی کوتاه‌مدت می‌دهند. اما زمانی که ما در بازارهای دیگر تورم داریم، به نظر نمی‌رسد اتفاق خاصی افتاده باشد که تورم از بین برود یا کم بشود و روند رشد کاهش پیدا کند. وقتی این مسائل را در بازار می‌بینیم به این نتیجه می‌رسیم که جریان پول موجود مانند سیلی است که تا امروز در بازارهای خودرو، مسکن و سکه بوده و حالا آرام آرام به سمت زمین‌های خشکی مانند بازار سرمایه می‌رسد.

در این میان ممکن است مثلا تصمیمی در حوزه ارزی یا بانکی گرفته شود که اثر غیرمستقیم در بازار سرمایه داشته باشد. اما با نرخ نیمای فعلی و با فرض اینکه تا آخر سال این نرخ تا حدود ۳۳هزار تومان بیاید، به نظرم شاخص کل حدود ۴۰درصد جای رشد دارد، چون به همین میزان از تورم عقب است و در این میان تک‌سهم‌ها هر یک وضعیت متفاوتی دارند.

در خصوص انتشار اخبار برجامی و تاثیرات آن بر بورس نیز باید گفت وضعیت بورس طوری است که دیگر خبردرمانی اثر نمی‌کند. به نظرم زمان آن گذشته که خبری اعلام می‌شد و بازار سهام را تحت‌تاثیر قرار می‌داد. همانطور که دیدیم اخیرا اخبار متفاوتی به گوش می‌رسید اما بازار سهام به آن واکنشی نداشت. برای مثال خبر آزاد شدن دلارهای کره یا توافقات بر بازار بی‌تاثیر بود. بازار تا به چشم نبیند و اطمینان پیدا نکند که اتفاق بنیادینی قرار است رخ دهد به نظر من از رشد جلوگیری نمی‌شود. هر کاهشی در هر بازاری اصلاح موقت است، مگر اینکه ما تغییرات بنیادینی در حوزه‌های سیاست خارجی یا سایر حوزه‌های کلان داشته باشیم. با این شرایط شاخص کل تا آخر سال رشد خود را ادامه خواهد داد و بازار سرمایه می‌تواند در این سه‌ماهه خیلی از عقب‌ماندگی‌های خود را جبران کند.