بورس تهران پس از توافق یا عدمتوافق
حتی یکسری از سرمایهگذاران که ۱۰ تا ۱۵درصد بیش از سطوح فعلی سهامی را عرضه کرده بودند، همان سهام موردنظر را به دلیل اینکه به لحاظ بنیادی در محدوده ارزنده قرار گرفته است، بهطور مجدد خریداری میکنند.
در این میان بازار با خبر احیای مذاکرات پس از ۴ماه مواجه شده است. مذاکرات با قدرتهای جهانی بهطور معمول از جنبههای مثبت و منفی برای بازارهای مالی موردبررسی قرار میگیرد. چشمانداز مثبت نسبت به آینده اقتصاد، افزایش فروش مقداری شرکتها در صنایع صادراتی، کاهش هزینه دورزدن تحریمها و لغو تخفیفها (صنایعی همچون اورهسازان، متانولسازان و سایر صادراتیها در راستای دورزدن تحریمها محصولات خود را با تخفیف ارائه میکنند)، نزدیکشدن قیمت محصولات به نرخهای جهانی و به عبارتی واقعیشدن نرخهای داخلی و مواردی از این قبیل را میتوان در جنبه مثبت حصول توافق برنامه جامع اقداممشترک محسوب کرد.
در عین حال دلار نیز با شوک روانی مواجه میشود که به نفع جامعه خواهد بود. هرچه نرخ ارز در جامعه کاهش پیدا کند یقینا ارزش پول ملی افزایشی شده و میتواند به بهبود وضعیت معیشت خانوار منجر شود. اما شوک روانی نرخ دلار به لحاظ بازاری به دلیل اینکه سالهاست شرکتها با رشد توسعهای چندانی همراه نبودهاند و غالبا افزایش قیمت سهام شرکتها از کاهش ارزش پول ملی (افزایش نرخ ارز باعث افزایش نرخ محصولات شرکتها میشود و متعاقبا رشد سودآوری را بههمراه دارد) نشات میگیرد، در نتیجه میزان سودآوری آنها در چنین شرایطی با تعدیلاتی همراه میشود. حال با کاهش دلار یقینا سوددهی کاهش پیدا خواهد کرد، هر چند که کارشناسان نرخ نیمایی (کانال ۲۵هزارتومان) را در نظر میگیرند اما در صورتیکه چندنرخیبودن ارز تداوم پیدا کند و دلار بازار آزاد از سطوح فعلی تا ۲۵هزارتومان هم کاهشی شود، احتمالا نرخ نیمایی نیز تا سطح ۲۲ الی ۲۳هزار تومان افت پیدا کند. معاملهگران چنین کاهشی را هم در فرآیند سرمایهگذاری خود موردارزیابی قرار میدهند. حال، در صورتیکه به سمت توافق در مذاکرات حرکت کنیم جنبه مثبت از جنبه منفی در میانمدت و بلندمدت پیشی میگیرد.
محدوده فعلی بازار سهام نویدی بر بنیاد مطلوب شرکتها، پایینبودن قیمت و نزدیک بودن به ارزش ذاتی و ارزش واقعی سهام دارد. برخی از شرکتها از دید کارشناسان تحت هر شرایطی از سطوح فعلی پایینتر نخواهند رفت و به عبارتی در سطوح ارزندگی قرار دارند. بهنظر میرسد شرکتی با P/ E آیندهنگر ۴ مرتبه که به عبارتی نشان از سود ۲۵درصدی دارد و در بدترین شرایط هم چنین شرکتی سود نقدی ۲۵درصدی خواهد داشت، در واقع ۵درصد بیشتر از اخزای دولتی فیکساینکام سودده خواهد بود. در چنین شرایطی چرا باید سرمایهگذار به سمت بانک و یا خرید اوراق فیکساینکام حرکت کند؟
در صورتیکه با عدمتوافق در پروسه مذاکرات مواجه شویم، سرمایهگذاری در دلار با فرض عبور از چند کانال پیشرو هم در نهایت ۲۵درصد سود در پی خواهد داشت. در عین حال بازار سهام از پتانسیل افزایشی قویتری برخوردار است. بهنظر میرسد بازار سرمایه جاماندهترین بازار در بین بازارهای موازی از جمله خودرو، مسکن (سرمایهای نیستند اما گاه مردم بهعنوان کالای سرمایهای در نظر میگیرند) و حتی طلا و دلار در کشور است.
در بلندمدت بازار سهام یقینا جای رشد بیشتری دارد، در صورتیکه تمام بازارهای مالی در مسیر نزول حرکت کنند هم بازار سرمایه با افت کمتری نسبت به سایر بازارها همراه است. در بازارهای جهانی نیز کاهش و افزایش قیمت کالاهای اساسی اثرگذاری مستقیمی در روند حرکتی صنایع داخلی کشور خواهد داشت.
مس که تا بیش از ۱۰هزار دلار هم پیشروی کرد اکنون در کانال ۸هزار دلاری نوسان دارد. چنین رویدادی شرکتهای داخلی را با تغییراتی همراه میکند چراکه نرخهای داخلی از نرخهای جهانی تبعیت میکنند، البته با درنظر گرفتن ضریب دلار. در صورتیکه نرخ اسکناس آمریکایی افزایش پیدا کند این مهم میتواند تا حدودی میزان اثرگذاری منفی افت کالاهای جهانی را کاهش دهد. اگر در چنین وضعیتی دلار هم رو به نزول گذارد اثرگذاری منفی مضاعف خواهد شد.
افت قیمتهای جهانی در چند روز گذشته هر چند روی عملکرد شاخصکل بورس تهران خیلی شفاف نبود اما خیلی از سهمها همگام با افت یکدرصدی نماگر اصلی بازار حدود ۵ تا ۶درصد اصلاح قیمتی داشتند. مهمترین دلایل اصلاح چند روز گذشته بورس و فرابورس نشاتگرفته از کاهش نرخهای جهانی کالاهای اساسی بوده است. موضوعی که روز گذشته با چرخش مسیر تا حدودی خیال بورسبازان را راحت کرد.
در این میان در صورتیکه سرمایهگذاری با دید بلندمدت (حداقل یکساله) لحاظ شود و در واقع از ریسک سیاسی هم صرفنظر کنیم، چه در صورت توافق و چه عدمتوافق وضعیت معاملاتی بازار سرمایه بهبود پیدا خواهد کرد. در پاسخ به چگونگی رشد بازار در صورت شکست مذاکرات باید توجه داشت که نرخ دلار در چنین شرایطی یقینا افزایشی میشود و رکوردهای جدیدی را به ثبت خواهد رساند.
در این حالت با توجه به افزایش نرخ که در محصولات روی میدهد و تورمی که در سطح جامعه صورت میپذیرد حقیقی و حقوقیهای بازار سرمایه در راستای حفظ ارزش داراییهای نقد خود به سمت بازار سرمایه حرکت خواهند کرد؛ چراکه این بازار میتواند ارزش پول را در برابر تورم ایجادشده بهطور واقعی حفظ کند.